سلام اسم من نفس۲۶ سالمه جزو اون دخترایی ام که خیلی شلوغ و هات من یبار به اصرار خانوادم تو سن ۲۰ سالگی با پسر خالم نامزد کردم و جدا شدیم و الان هم با خانوادم زندگی میکنم این خاطره که می‌نویسم خیلی برام جذاب بود هفته پیش با دوستام قرار گذاشتم بریم استخر آماده شدم و طبق عادت همیشه من مایومو تو خونه می‌پوشم از روش مانتو و شلوار می‌پوشم که تو استخر اذیت نشم مایومو پوشیدم یه شلوار جذب سفید هم تنم کردم و یه مانتو کوتاه ولی جلو بسته پوشیدم نوک سینه هام از رو مانتو چنان زده بود بیرون که خودم می‌دیدم هوس میکردم که دست بزنم همینطوری که داشتم جلو آینه شالمو سر میکردم خودم یه چند بار نوک سینه های برجسته امو از رو مانتو گرفتم فشار دادم بعد ساکمو برداشتم و سوار ماشین شدم همینطوری که داشتم رانندگی میکردم از پنجره که باد میزد به بدنم یه طوری میشدم کل شهوت تنمو گرفته بود گفتم پیاده شم از سوپری یه سیگار بگیرم بکشم بلکه یکم آروم شدم ماشین و پارک کردم پیاده شدم رفتم داخل مغازه دیدم وای یه پسر قد بلند بدن ورزشکاری یه تی شرت پوشیده بازوهاش زده بیرون چه بدنی چه قیافه ای همینطوری محو دیدنش بودم که گفت خانم بفرمایید گفتم ااا سلام خوبین ؟ گفت ممنون بفرمایید گفتم یه وینستون بدید آورد گفت بفرمایید یه نگاه بهش کردم گفتم شما کدوم باشگاه میرید گفتم چطور ؟ گفتم آخه بدنتون خیلی عالیه یه نگاه بهم کرد گفت بدن شما که عالی تر گفتم چطور به نگاه به سینه هام کرد گفت خودت ببین یه نگاه به سینه هام کردم دیدم اوووف نوکش دوبرابر برجسته شده زده بیرون گفتم ااا آها آخه میرم استخر مایو پوشیدم از زیر برا همین اینطوری وایستاده خندید گفت آره میبینم نوکشو🤣 گفتم آره یه دست کشیدم به سینه هام گفت نکن دیوونه نکن منو خندیدم گفتم دیووونه شدنی چطوری میشی گفت یه طوری خندید گفت سر ظهری مشتری نداشتم نمی‌دونم از کجا پیدات شد دختر گفتم دوست نداری برم گفت نه دوست که دارم ولی گفتم ولی چی گفت هیچی گفت بیا جلو یه نگاه به سینه هات بندازم خیلی خفن این پستونات رفتم پیشش یه دست کشید بهش سرشو ناز کرد گفت وای خیلی عوضی خندیدم گفتم آی یه نگاه به چشام کرد گفت میخوای بری استخر یا نمیری گفتم هرچی صلاح گفت برو انتهای مغازه رو صندلی بشین رفتم نشستم دیدم رفت کر کره را داد پایین تا نصف اومد تو در و قفل کرد پرده را هم کشید اومد پیشم گفت میخوای همینجا را برات استخر کنم گفتم چطوری گفت تو مانتو شلوارتو در بیار من چطوریشو نشونت بدم خندیدم گفتم خودت باید در بیاری گفت آهان باشه آروم شالمو برداشت انداخت رو قفسه ها دکمه های مانتومو باز کرد آروم در آورد مانتومو و انداخت رو قفسه ها شلوارمم آروم کشید پایین گفت بفرما حالت فکر کن تو استخری آبشم الان برات ردیف میکنم کیف کنی خندیدم گفتم جووون گفت بشین تا بیام نشستم دیدم رفت از پشت قفسه ها یدونه پتو آورد انداخت رو زمین گفت بیا بشین با مایو قرمز سکسی خوشگلم پاشدم رفتم نشستم تی شرتشو در اورد شلوارشو در آورد فقط شورت پاش موند آخ من لخت این لامصب و که دیدم داشتم از شهوت میکردم از بس خوشگل بود بدنش یه فیگور جلوم گرفت گفت چطوره گفتم معرکه لعنتی اومد رو پتو نشست گفت بیا بغلم رفتم نشستم بغلش گفت قشنگ دست بزن به بدنم نازم کن منم از خدا خواسته دست کشیدم رو بازوهاش سینه هاش ناز میکردم تا اینکه نتونستم تاب بیارم زبانمو اوردم گذاشتم رو گردنش شروع کردم به لیسیدن گردن و بدنش اه چه بدنی داشت همینطور که لیسش میزدم می‌گفت آفرین گربه ملوس من منم از این حرفش هم خندم میگرفت هم خوشم میومد کامل لیسیدمش گوشاشو سینه هاشو بازوهاشو شکمشوو با چشای خماربهم نگاه میکرد گفت بسه پاشو جلوم وایستا پاشدم دست کشید به رونام گفت چقدر سفید و تپل و خوشگله گفتم مرسی شروع کرد به فشردن رونام تو دستش آروم شورت مایومو از پام کشید پایین گفتن اووووف چه کوسی داری گربه ملوس من گفتم دوست داری گفت خیلی خوشگل و تپل گفت پاهاتو وا کن بیا بالای سرم تا بخورمش پاهامو از هم باز کردم رفتم رو دهنش شروع کرد به لیسیدن زبان زدن به کل کوسم صدای آه و نفسامو بلند شد گفت چته هنوز که کاریت نکردم اه اه می‌کنی صبر کن با تو کار دارم من تو همین حین که داشت حسابی کوسمو میخورد صدای کوبیدن در اومد مثل اینکه مشتری بود ولی دید که کرکره پایین و در بسته اس رفت کلی ترسیدم و حسم پرید گفت چرا می‌ترسی در بسته اس اینجا هم مال خودمه کسی حق نداره بیاد تو تو راحت باش گفتم باشه شروع کرد به ماساژ رونام و خوردن دوباره کوسم چوچولمو بین لباش گرفته بود حسابی میمکید تو اون حال دیگه نمی‌تونستم سر پا وایستم پاهام داشت می‌لرزید گفت بیا بخواب گربه ملوس من اومدم که بخوابم گفت صبر کن تیکه بالای مایوتو هم در بیارم که منو با این سینه ها دیوونه کردی با دستش کشید آروم در آورد گفت الان بخواب خوابیدم اومد روم شروع کرد از گردنم لیسیدن و اومد پایین رسید به سینه هام کل سینمو کرد تو دهنش حالت نخور کی بخور جوری میخورد داشتم از حال میرفتم زبان میکشید رو نوک سینه هام بازی میداد نوک سینه هام اونقدر بزرگ شده بود که نگو با دستاش چند میزد رو سینه هام بعد میمالوند و میخورد سر یه سینمو گاز میزد اونیکی و با دستش فشار میداد بعد همون طوری لیس زنان اومد پایین پاهامو گذاشت رو شونه هاش دهنشو چسبوند به کوسم تن تن شروع کرد به خوردن اه داشتم از حال میرفتم اونقدر که برام لذت بخش بود خیلی حال میکردم بعد بلند شد گفت بشین جلوم نشستم شورتشو در آورد کیرش اومد بیرون وای خدای من چه کیری داشتم می‌دیدم یه کیر خیلیی خیلی کلفت و بلند جلو صورتم تکونش داد گفت بخورش ببینم دستاشو گرفتم بردم لای موهام گفتم جمع کن موهامو تو دستات موهامو جمع کرد تو دستش نگه داشت رفتم جلو سر کیرشو گذاشتم لای لبام حسابی میک زدم مثل آبنبات میلیسیدم میمکیدم با دستش موهامو کشید گفت بخور خودش آورد جلو کیرش رفت تو دهنم حسابی تن تن براش می‌خوردم تخماشم با دستم میمالوندم آروم تن تن تو دهنم عقب جلو میکردم با دستاش سرمو محکم گرفت گفت جم نخور کیرشو تا ته فشار داد تا ته گلوم شروع کرد به تلمبه زدن داشتم خفه میشدم اوقم گرفته بود ولی ولم نمی‌کرد دستامو از پشت بردم عقب گذاشتم لای کونش انگشتمو کردم تو سوراخ کونش که ولم کنه یهو دیدم با سیلی کشید تو دهنم کیرشو از تو گلوم در آورد گفت جنده چیکار می‌کنی یه بار دیگه زد تو صورتم نگاش کردم محکم گرفت برم گردوند با تمام قدرت میزد رو لپ های کونم منم از این کار خیلی خوشم میومد خمم کرد کیرشو خشک خشک گذاشتم رو سوراخ کونم محکممم فشار داد تووو جییغ زدم گفتم غلط کردم گفت خفه شو دستشو گذاشت جلو دهنم گفت پارس نکن توله با تمام قدرت و سرعت داشت کونمو میکرد داشتم پاره میشدم از دزد و سوزش داشتم میمردم ولی در عین حال خیلی هم بهم حال میداد موهامو از پشت گرفته بود یه دستش هم جلو دهنم افتاده بود روم مثل سگ میگایید کونمو داشتم زجه میزدم زیرش تن تن داشت تلمبه میزد تو کونم موهامو میکشید می‌گفت جنده توله انگشت تو کون من می‌کنی ببین چطوری کونتو میگام تن تن میزد تو کونم داشتم میسوختم تا اینکه آبش اومد و خالی کرد تو کونم یه تیکه کاغذ و گلوله کرد کیرشو از کونم در آورد کاغذ و گذاشت تو کونم گفت حق نداری آب کیرمو از کونت بریزی بیرون منی که از نفس افتاده بودم همینطوری رو به سینه دراز کشیدم زمین دیدم رفت دوتا آبمیوه آورد گفت بیا توله جون بخور حالت بیاد سر جات تا دور دومو شروع کنم آبمیوه را گرفتم خوردم یکم حالم اومد سر جاش دوباره جندگیم گرفت گفتم اسمت چیه گفت کوس کن تو گفتم اذیت نکن بگو گفت اسمم سپهر گفتم اسمت هم قشنگ مثل همه چیت گفت مرسی توله سگ خوشگل من گفت پاشو ببینم بلند شدم اومد رو زمین دراز کشید گفت بیا کیرمو تمیز کن عنت خورد به سر کیرم رفتم دستمال آوردم کیرشو پاک کردم یدونم ای معدنی آوردم کیرشو با دستمال و آب تمیز کردم گفت آفرین توله بعد گفت حال بخور تا تمیز تر بشه پاهامو باز کردم انداختم دور کمرش نشستم رو شکمش آروم زانوهامو گذاشتم رو زمین کیرشو گرفتم دستم شروع کردم به خوردن کیرش که دیدم از پشت بدنمو خم کرد پاهامو یکم کشید عقب تر تا کوسم بیوفته کامل رو بدنش و کاغذ و از کونم در آورد آروم انگشتاشو میکرد تو کونم منم تن تن کیرشو می‌خوردم ساک میزدم براش کیرش که دوباره شق شد گفت توله پاشو بلند شدم گفت بیا با کوست بشین رو کیرم گفتم آخه گفت آخه نداره کوستو نکرده از اینجا نمیری اگه دوست نداری خودم پاشم جرت بدم گفتم باشه ولی گفت ولی چی دیدم که پاره ای توله جنده گفتم ابتو نریز تو کوسم گفت اونم من تصمیم میگیرم زود بشین روش اومدم رو کیرش آروم با دستم تنظیم کردم رو سوراخ کوسم آروم نشستم روش با یه صدای خاصی رفت تو اه چقدر داغ بود کیرش ولی اونقدر بزرگ بود میترسیدم همشو فشار بدم بره تو کوسم تا نصفش تو کوسم بود داشتم پاره میشدم چند بار نشستم پاشدم تو‌کوسم تلمبه زدم دیدم عصبی شد گفت جنده همشو بکن تو کوست کامل تا تخمام فشار بده تو گفت باشه ولی باز ترسیدم بیشتر فشار بدم آخه خیلی گنده و بزرگ بود یهو عصبی شد گفت پاشو از رو کیر من جنده دو تا سیلی محکم زد تو صورتم گردنمو محکم با دستش گرفت چسبوند به دیوار محکممم چند تا سیلی زد رو سینه هام رو رونام و دوباره دو تا سیلی زد تو دهنم انگشتاشو کرد تو دهنم گفت جنده مگه نمیگم همشو بکن تو یدونه تف کرد تو صورتم دستش رو گردنم با اون یکی دستش یه لنگ پامو برد بالا کیرشو گذاشت رو کوسم تا ته فشار داد تو داشتم جیغ میزدم گفت صدات در بیاد گلوتو جوری فشار میدم که خفه شی جنده حسابی با تمام قدرت تلمبه میزد تو کوسم داشتم میمردم ولی شدیدا حال میکردم تن تن تن تملبه میزد و من از شدت حال بدنم سست سست بود نمی‌تونستم رو پاهام وایستم کیرشو تو‌کوسم نگه داشت هولم داد تا بشینم زمین نشستم دوتا پاهامو گرفت بالا با تمام وزنش افتاد روم تلمبه میزد کامل ارضا شده بودم خیلی بهم حال میداد احساس خیلی خوبی داشتم آبش برای بار دوم اومد کیرشو در آورد گفت بریزم تو شکمت ازم حامله شی جنده گفتم نه خواهش میکنم گفت پس باید همشو بخوری گفتم چشم کیرشو انداخت دهنم تمام آبشو خالی کرد تو دهنم گفت همشو باید قورت بدی یه تیکش بریزه بیرون سالم از اینجا نمیری بیرون همه آبشو قورت دادم کامل لیسیدم کیرشو از روم بلند شد یه دستمال انداخت روم گفت خودتو پاک کن لباساتو بپوش گمشو بیرون از مغازم پاشدم خودمو پاک کردم مایومو پوشیدم لباسامو پوشیدم اونم همینطور یه سیلی هم زد تو صورتم گفت خیلی بدنت حال داد بهم مرسی توله گفت شمارمو بزن تو گوشیت جنده شدنی بیا پیش خودم بریم تو خونه راحت جرت بدم شمارشو سیو کردم سوار ماشین شدم دیدم دوستام کلی بهم زنگ زدن و من جواب ندادم تقریبا ۳ ساعت تو مغازه بودم و قطعا تا این ساعت دوستام از استخر اومده بودن بیرون ولی من شدیدا دلم یه استخر و یه حموم میخواست که خودمو تمیز کنم رفتم یه استخر دیگه خودمو کامل شستم و بعد رفتم تو آب داغ که بدنم یکم آروم بشه چون حسابی کون و کوسم می‌سوخت و چون حسابی گشاد شده بودم تو استخر آب که میرفت تو کوس و کونم یه طوری میشدم بازم تحریک میشدم و یاد گاییده شدنم میوفتادم کیف میکردم .

نوشته: نفس