سلام و احترام
مثل بقیه نمیگم داستانم واقعیه واقعیه اصراری هم ندارم که بگم، هر کسی احساس کرد داستان خالی بندی و غیر واقعیه به نظرش احترام میزارم.
اسم مستعارم محمده خلاصه بگم 30 سالمه خوشگلم و بدنساز، کیرمم 20 سانت نیست 😄 14، 15 سانته.
تو مجازی با یه زن جوان شوهردار 34 ساله آشنا شدم،آشناییمون کلا 2 روز طول کشید، روز اول ریپلای استوری و لایک، و روز دوم چت و ارسال عکس از بدن خودم توی دایرکت اونم عکسش رو برام فرستاد اما نه عکس نود و سکسی عکس از چهره اش با یه پوشش نسبی، لخت نبود.خلاصه دو سه ساعتی چت کردیم و خودش گفت که شوهر داره، عکس پسرش هم توی پروفایلش بود،، بعد از چت گیر داد که میخوام ببینمت ولی فقط یه دیدار باشه فقط… منم گفتم باشه میام سوارت میکنم و میریم تو شهر دور دور قبول کرد و با هم هماهنگ کردیم منم سریع رفتم دوش گرفتم و ماشین رفیق فابم و با کلید ویلاش رو ازش گرفتم و سر ساعت رفتم توی خیابون و سوارش کردم.گفتم خدا رو چه دیدی شاید حشری بود و همین امروز بهم داد. خلاصه سوارش کردم انصافا تو خوشگلی تک تک بود خودم باورم نمیشد این بهم پا داده باشه خلاصه شروع کردیم دور دور و تعریف و دست زدن و یکم مالش جزئی، تا رسیدیم در ویلا بهش گفتم تو خیابون حرف زدن و چرخیدن خطر داره آشنا میبینه توام که متاهلی بریم اینجا ویلای منه بهت قول میدم جز به خواست خودت کار اضافه ای نکنم.اول گفت نه تو ویلا نمیام و ولی بعد قبول کرد.
رفتیم تو ویلا نشستیم کنار هم و شروع کردیم تعریف و منم یواش یواش شروع کردم دست کردن لای موهاش و عقب زدن شالش و دست کشیدن روی گونه هاش، دست انداختم دور گردنش وچند تا لب گرفتم، گفت محمد مگه قرار نشد کار اضافه ای نکنی گفتم هنوزم سر حرفم هستم خندید. بازم تعریف کردیم و منم مانتوش رو درآوردم و دست زدم به سینه هاش، مقاومت و مخالفت میکرد اما نه زیاد. گفتم فقط اجازه بده یه ذره شیر از ممه هات بخورم دیگه قول میدم کاری نکنم، سکوت کرد.لباسشو دادم بالا و شروع کردم به خوردن سینه هاش و گهگاهی چند تا لب ازش میگرفتم، بیچاره بیهوش شده بود دیگه،منم لباسش رو درآوردم دیگه مخالفت نمیکرد تا تونستم ممه خوردم بدن سفید و عالی سینه های 75 خوابوندمش و خودم خوابیدم روش سوتین رو باز کردم و بازم خوردم و مالیدم اونم یکی دو بار لپم رو ماچ کرد دکمه شلوارش رو باز کردم و شلوارش رو درآوردم رون های سفید و خوشگل، شورت سکسیش رو که دیدم دیوونه شدم، وقتی دیدم شورت سکسی پاشه و شورتش با سوتینش سته فهمیدم از اول نیتش دادن بوده.خلاصه از روی شورت کسش رو مالیدم و توی یک آن شورتش رو دادم پایین و شروع کردم به خوردن کسش، کسش هم سفید و نرم و لیزر کرده بود.حسابی کوسش رو خوردم فقط نفس نفس میزد روی ابرا بود انگار.بعد خوردن یه تف انداختم سر کیرم و زدم توش، بهشت واقعی بود، خوابیدم روش و تلمبه میزدم و لب میگرفتم خیلی عالی بود از همه لحاظ، برش گردوندم یکم کس از پشت کردم دیدم کونش آنقدر نرم و سکسیه که الان ابم میاد سریع پوزیشن عوض کردم،داگی و یکمم برام نشست روش و باز خوابوندم و کردم به لطف شیره تریاکی که کشیده بودم😉 حدود نیم ساعتی بکوب تو کسش حفاری کردم تا اینکه آب سالار اومد و روی شکمش خالیش کردم، بهش گفتم من بهتر کردمت یا شوهرت ولی جوابم رو نداد خوشش نیومد انگار.پاشدم اونم خودش رو تمیز کرد و لباسش رو پوشید منم پوشیدم و یه چند تا لب دیگه ازش گرفتم، گفت بریم دیگه دیر میشه… سوارش کردم رسوندمش تا یه جایی و پیاده شد رفت .بهترین سکس عمرم بود شبش تا صبح خوابم نبرد و دو بار دیگه با فکر سکس باهاش جق زدم خیلی چیز بیستی بود، آخه مگه میشد دومین روز چت و اولین دیدار پا بده و بهم کس بده ، گفتم هر طور شده اینو با خودم نگهش دارم به هر قیمتی که شده اما روز بعدش دیدم پیام داده که خاطره خوبی رو با هم داشتیم فقط خواهش میکنم راز دارم باش و آبروم برات مهم باشه و پیش کسی تعریف نکن، سماجت و اصرار هم نکن برای ادامه رابطه و خداحافظی کرده بود.منم اول دلیلش رو پرسیدم که جواب نداد و بهش گفتم اطمینان داشته باش ابروت حفظ میشه و پیش کسی نمیگم و دیگه مزاحمت نمیشم و خداحافظ.روز بعدش هم بلاکم کرد و منم بلاکش کردم و تمااااام
نوشته: ممد
تو برا چی بلاکش کردی. شاید دلش برات تنگ شد…
و تویی ک غیر حموم عمومی و مسجد جایی نگفتی
فقط الان خودت میدونی و بر وپچ شهوانی اینا هم که همه رازدار قول میدن به کسی نگن
حاجی یا جنسش خوب نبوده یا کلا مصرف کننده هستی.
آخه با شیره تریاک نیم ساعت خیلی زمان کمی هستش.
شیره واسه بدن پاک خسته میشی و آبت نمیاد
بیست سال
۱۵ سانت
شیره تریاک
عموجون خودت میدونی با خودت چند چندی؟؟
و اما اصل داستان
زنگیدی و سوهرش فهمید و بردت توی خرابه های اطراف شهر که مواد میزنی و با دو عدد کاندوم بطرز بسیار وحشیانه کو نت را نمود
عجب نگفتی تو پسر.ولی دمت گرم.اونایی که میان فحش میدن نمیدونم تابحال تو عمرشون کوس نکردن انگار.خب کس کردن همینه دیگه.مخ میزنی میبریدجا میکنی.فکر میکنن جز خودشون هیچکس کوس نکرده یا اگر هم نکرده باشن ادای گرگ های بارون دیده رو درمیارن.بابا روزگار کوس بازی بالا پایین داره.یه دوره روزی سه تا میکنیم یک دوره ای میبینی کسکش مصب طلسم میشه هیچکی پانمیده.به هرحال من خودم هم کوس میکنم هم هرازگاهی دلم برای جق تنگ میشه
سلام اتفاقا چند سال پیش توی تلگرام با یه خانمی آشنا شدم.شوهر داشت روز دوم آشنایی شمارهها رد وبدل شد و زنگ زد کلی صحبت کردیم صبح روز سوم رفتم آوردمش خونه بعد از صبحاته حدود دو ساعت با هاش سکس کردم الان حدود ۲ ساله هر وقت که میخواد زنگ میزنه میرم سراغش سه چهار ساعتی با هم حال میکنیم و میبرم میرسونمش.چند بار خواستم کات کنم و بهانههای مختلف آوردم ولی اون ول کنم نیست.
مملی فشفشه بپا نپاشی رو تخت کم فیلم ببین ننت از بس پتو تشک شسته کمری شده ایزی لایف بپوش تو که الان ۳۰ ساله هستی به زور شیره کوس میکنی زن بگیری باید کمکی بگیری از ما گفتن
داستانتو قبول کردم چون واسه منم اینطوری پیش اومده ولی من نرفتم تو دو روز بودی من بخدا یه ساعتم طول نکشید که ازم درخواست سکس کرد
ن این از اون زن جنده هاس ک امروز به ممد میده فردا به امیر😂
ممد من لایکت کردم