سلام
ادامه داستان قبل…

حس ترس داشتم از اینکه چه گوهی خورده بودم
میترسیدم از اینکه به بابا و مامانم بگه واقعا بدترین روزهای زندگیم بود
چندساعتی بی هدف شهر و گشتم و هی با خودم فکر کردم و شب گوشیم زنگ خورد و مامانم بود گفت بیا خونه
رفتم خونه و دیدم خبری نیست انگاری عمه به کسی چیزی نگفته
چند سری همو دیدیم و طوری رفتار می‌کرد که هیچ اتفاقی نیفتاده واقعا از این بابت خوشحال بودم
بعد گذشته چند ماه دیگه حس میکردم عمم فراموش کرده و رفتارش تغییری نسبت به قبل نکرده
کلی با خودم فکر کردم. و دیدم ته این کار عاقبت خوبی نداره و کلا بیخیال شده بودم و با فیلم هام جق میزدم و این شده بود کار همیشه
چند وقتی همینطوری گذشت
این رو هم بهتون بگم که رابطم با دختر عمم مثل چند سال قبل نبود و خیلی بهتر شده بود
درس من تا دوره کرونا خیلی خوب بود و بعدش کرونا رید بهش
تو دوران مجازی هروقت که سارا )دخترعمم( چیزی رو نمیفهمید به مادرم زنگ میزد و من میرفتم خونشون و کمکش میکردم
هرزگاهی از گوگل سوال دانلود میکردم و امتحان میگرفتم ازش و البته همیشه هم نمره کمی می‌گرفت اما به من می‌گفت که به عمه نگم و بگم که خوب بوده منم اینکارو میکردم
بعد از مدتی وقتی درس تموم میشد یه کار دیگه می کردیم هرزگاهی با ماشین یا موتور میرفتیم بیرون دور میزدیم یا با کامپیوتر فیلم میدیدم
یه روز اتفاقی که داشتم تو کامپیوتر بالا پایین میکردم اتفاقی کروم رو باز کردم و دیدم که داشته پورن نگاه می کرده
یه جرقه و حس هایی دورنم شروع شد گفتم بزار بهش بگم و این رو بکنم یه اهرم فشار تا بهش برسم
وقتی که اومد اتاق بالایی بعد چند دقیقه بهش گفتم اولش قبول نمیکرد و میگفت نه من اینکارو نمیکنم و حاشا میکرد و بعد از چند دقیقه قبول کرد و زد زیر گریه البته من هنوز بهش پیشنهاد ندادم
یه لحظه یه حسی اومد و دلم براش سوخت برای گریه هاش حرفمو قطع کردم ازش علت پرسیدم که چرا اینکارو میکنه و گفت همه دوست هاش دوست پسر دارن و همیشه سکس برپا و من بهشون حسودی میکنم که من حتی تا بحال یه کیر ندیدم و اینطوری خودمو با فیلم ارضا میکنم
بعد برگشتم بهش گفتم خب میخوای یکی همین حالا ببینی و بفهمی کیر پسرا چطوریه
گفت آره هرکاری میکنم و گفتم خب من نشونت میدم و از این به بعد هم نیاز جنسی همو برطرف میکنیم
سالار رو از جاش بیرون آوردم یه کیر ۱۷ سانتی کلفت با دیدنش یه خنده ریزی آورد رو چهرش
یهو بدون مکث کیرم و کرد تو دهنش و شروع کرد ساک زدن
دوتا جقی که تا حالا کیر و کس ندیده بودن دارن به آرزوشون میرسن
خیلی سریع آبم اومد خخخخخ
واقعا برای بار اولم یه خروس به تمام معنا بودم
بعد چند دقیقه که با لب و بدن هم ور رفتیم دوباره سالار بیدار شده بود تو اون موقعیت که حشری شده بودیم یهو صدای پله ها اومد و فهمیدم یکی داره میاد بالا خیلی سریع خودمون رو جمع کردیم و کتاب رو باز کردیم که مثلا داریم درس میخونیم ولی کسی نیومد تو اتاق و عمم بود که رفت پشت بوم و لباس هارو جمع کرد برد پایین بعد از رفتنش سارا از پنجره داشت پایین رو نگاه می‌کرد ببینه کسی میاد یا نه در ضمن طراحی خونه خیلی تخمی و شخمی بود که از پنجره میشد پله های آهنی رو که از وسط حیاط اومده بود بالا رو دید
داشت نگا می‌کرد و منم وقتی نگام افتاد به کون بزرگش که زیر شلوار و لباس پنهان شده نتونستم جلو خودم رو بگیرم و شلوارش رو دادم پایین و سارا یکم مقاومت میکرد و این از روی شرم و خجالت بود اما دستاش. رو کنار زدم یه تف زدم سرش و کردم تو سوراخ کونش به همون حالت که لب پنجره بود یه جیغ ریزی زد و بعد دیگه ساکت شد خیلی خیلی باسن زیبای و سفیدی داشت که قطعا به مادرش رفته اون حس داخل بودن کیرم تو کون و گرمای وجودش واقعا حس قابل وصفی بود که نمی‌خواستیم هیچ وقت تموم بشه
اولاش خیلی ناوارد بودیم ولی بعدها دیگه حرفه ای شده بودیم حدودا ۱ سال من هر هفته چند روز میکردمش و هردومون واقعا هات بودیم و واقعا برای هم ساخته شده بودیم و مکمل هم بودیم
بعد حدودا ۱ سال براش خواستگار آمد و به اصرار پدرش شوهرش دادن و حال من موندم و یه کیر و خاطرات گذشته امیدوارم که هیچ وقت حسرت گذشته رو نخورید

نوشته: احمدم