گرگ در لباس آخوند

1401/01/01

(پیشاپیش از طولانی شدن خاطره عذر خواهی میکنم و باید بگم این ماجرا کاملا واقعیه و خاطره ای هست که دوست داشتم با شما به اشتراک بذارم)

من سمانه هستم؛ ۳۰ ساله؛سه ساله که با پسر دوست پدرم ازدواج کردم و بچه ندارم و شغل شوهرم آزاده و ما هم ساکن غرب کشوریم…
قدم ۱۶۲ سانت و وزن ۷۱ کیلویی دارم
پوست تقریبا سبزه و بدنی مناسب و باسنی گرد و تقریبا تپل و سینه های ۷۵ در مجموع به قول شوهرم سکسی هستم.

روز سومی بود که با شوهرم محسن سر رفتنم به قم بحث میکردم و اجازه رفتنم رو صادر نمیکرد.خواهرم زایمان کرده بود و هم دوست داشتم برم بچش رو ببینم هم پیشش بمونم تا کمک دستش باشم چون مادرم بخاطر بیماری نمیتونست بره…

+ببین سمانه گفتم که بهت باید صبر کنی تا ده پونزده روز دیگه باهم بریم.
-ای بابا میگم خواهرم دست تنهاس گناه داره خب بلیط اتوبوس بگیر برام دیگه اونجا هم یا سعید میاد دنبالم(سعید شوهر خواهرم سیمین بود)یا اسنپ میگیرم میرم.
+باشه برو ولی بدون من نمیام.

به هر سختی بود راضیش کردم(اخلاقیات عجیبی داشت شوهرم؛گاه تند بود گاه اروم گاه عصبی؛از لحاظ زناشویی رابطه آماتور و خیلی معمولی داشتیم؛محسن اهل پوزیشن های مختلف و تنوع و عشقبازی و این چیزا نبود زیاد و چند وقت یکبار به اصرار من یه سکس معمولی بینمون انجام میشد و منم گاهی اوقات تو کف میموندم و شوهرم که خونه نبود پورن میدیدم؛کمیک میدیدم یا داستان میخوندم اما اصلا فکر خیانت رو نمیکردم هیچوقت چون زندگیم رو با همه کم و کسراش و شوهرمو دوست داشتم چون آدم حلال خور و چشم پاکی بود)

محسن شب خونه اومد و بلیط رو بهم نشون داد و گفت:برات بلیط گرفتم فردا ساعت ۱۱ صبح و فک کنم ساعت ۶ و ۷ غروب‌ برسی و بگو بیان دنبالت.
منم ازش تشکر کردم و چمدونم رو بستم و به خواهرم اطلاع دادم و ازش خواستم آدرس بهم بده(خونشون رو تازه عوض کرده بودن و آدرس جدید رو نداشتم)

شب هم بعد از شام محسن که اکثرا بخاطر کارش خسته بود جلوی تلویزیون دراز کشیده بود؛منم بعد از شستن ظرفا کم کم احساس کردم نیاز دارم و کمی هات شده بودم و از طرفی میرفتم قم هم تا مدتی خبری از سکس نبود
برای تحریک محسن به اتاقم رفتم یه شورت و سوتین که جدید گرفته بودم پوشیدم و اومدم بیرون گفتم:
ببین تازه گرفتم خوشگله دوست داری؟
محسن با بی میلی نگاهی کرد و گفت اره قشنگه
شورتمو دراوردم و گفتم حالا چی؟
گفت عالی مثل همیشه

کنارش دراز کشیدم و میخواستم یه بارم که شده سکس خوبی رو تجربه کنیم که خودش شلوارشو کمی پایین کشید و بدون هیچ مقدمه ای کیرشو که معمولی بود نه زیاد کلفت نه کوچیک وارد کصم کرد
آهی از سر لذت کشیدم و محسن تلمبه زدن رو شروع کرد و منم چشمامو بسته بودم و یه ریز میگفتم جوون جووووون آااه محسسسن اااااه
و پنج دیقه ای گذشت که کیرشو بیرون کشید و آبشو ریخت روی شکمم.
راضی که نبودم ولی از هیچی بهتر بود

فردا محسن منو رسوند و سوار شدم و صندلیم تک نفره و اولین صندلی بود و قرار بود وقتی رسیدم سعید شوهر خواهرم بیاد دنبالم
ساعت ده دیقه به ۷ بود که رسیدم و هرچی به خواهرم و سعید زنگ زدم جواب ندادن؛کمی نگران شدم؛ده دیقه ای رو تو ترمینال گذروندم و یه دربست گرفتم و ادرس رو بهش دادم و بعد از بیست دیقه رسیدم
یه آپارتمان بود و خواهرم گفت که واحد ۶ هستن و هرچقد زنگ زدم کسی جواب نداد و من با یه چمدون هوا رو به تاریکی میرفت جلوی ساختمون.

مشغول گرفتن شماره خواهرم بودم مرتبا که شنیدم صدایی گفت با کدوم واحد کار دارین همشیره؟
سرم رو بالا آوردم یه آخوند جوون با ریشای آنکارد و خرمایی رنگ و چشم و ابروی کشیده و قد نسبتا بلند رو دیدم
اولین بار بود اخوندی به این خوشتیپی میدیدم و گفتم بله من مهمان واحد ۶ هستم ظاهرا نیستن.
گفت آهان اقا سعید
گفتم بله خواهر خانومش هستم
گفت خب من میرزایی هستم همسایه واحد روبرویی ایشون و اگر مایلین تشریف بیارین بالا و وسایلتون رو بذارین تا اقا سعید و خانومش برگردن.
اولش من من و مخالفت کردم و در همین حین محسن زنگ زد و ترسیدم قاطی کنه اگه بگم چه داستانی پیش اومده و گفتم تازه رسیدم دارم میرم بالا و قطع کرد.
گفت هرجور راحتین
دیدم از جلوی ساختمون موندن چون کمی هم پرت بود بهتره و قبول کردم و در ورودی رو باز کرد و رفتیم سوار آسانسور شدیم و توی آسانسور متوجه بوی عطرش شدم.

به طبقه سوم رسیدیم چون هر طبقه دو واحد بود و حاج اقا واحد پنجم و جلوتر از من رفت و کلید انداخت در رو باز کرد و منم هم رفتم داخل.
شاید اعتماد من بخاطر اخوند بودنش بود
یه خونه جمع و جور بود و قبل از اینکه من چیزی بگم گفت
سرویس بهداشتی در دوم توی راهرو هست و من هم میرم توی اتاق شما راحت باش همشیره و یخچال هم میوه و اب و همه چیز هست و راحت باشین تا برگردن و نگران هم نباشید انشالله چیزی نیست
گفتم ممنونم حاج آقا لطف کردین

یه لیوان اب خوردم و روی مبل نشستم که خواهرم زنگ زد
سلام نکرده بهش توپیدم که هیچ معلوم هست کجایی من اواره شهر غریب شدم
گفت که سارا(بچش)کمی حالش بد شده یهو و من و سعید ترسیدیم آوردیمش درمانگاه تو کجایی الان
گفتم خونه همسایتون

گفت کدوم همسایه؟
گفتم همین حاج آقا چی بود فامیلیش فک کنم میرزایی
گفت آهان ادم خوبیه پس خیالم راحت شد بشین ما هم کمی دیگه برمیگردیم
قطع کرد و زیر لب چندتا بارش کردم

دیدم حاج اقا یالله گفت و گفتم بفرمایین و از اتاق اومد بیرون و لباس عوض کرده بود و یه پیراهن سفید یقه آخوندی و شلوار مشکی تنش بود و زیبایی ظاهرش حالا بیشتر به چشم میومد
اولین بار بود زیبایی یک مرد غیرشوهرم نظرمو جلب میکرد

حاج اقا به حرف اومد و گفت من طلبه هستم و اینجا رو اجاره کردم و تو این چند ماه خیلی آقا سعید و خانمش به من محبت داشتند و آدم های خوبی ان
گفتم نظر لطف شماس حاج آقا

دیدم با ظرفی میوه برگشت و رو میز جلوی من گذاشت و برای بار اول من رو یه برانداز کرد
من هم ساپورت تنگی با جوراب ساق کوتاه به پا داشتم که پنج سانتی از پاهام پیدا بود و مانتوی طوسی رنگ و شال

نمیدونم چرا دوست نداشتم کسی بدنمو و مخصوصا باسنم که تو ساپورت محشره رو دید بزنه اما یه جورایی از دید زدن حاج اقا لذت بردم
گفت من میرم شما راحت باش که من ناخودآگاه گفتم نه بابا من راحتم تشریف داشته باشین
اومد و مبل روبرویی نشست و با گوشیش مشغول شد و هر از گاهی پاهای منم یه دید میزد.

حس و حال خیلی عجیبی داشتم؛مطمئنم اولین بار بود توی عمرم همچین حسی رو تجربه میکردم
چهره معصومانه و جذاب حاج اقا انگار داشت منو سست میکرد هر لحظه.

چشمم به شلوارش افتاد که کلفتی کیرش مشخص‌ بود و فک کنم بدن من کار خودشو کرده بود و حاج آقا شق کرده بود

یهو دیدم صدای پورن پلی شد که حاج آقا هول شد و گفت ببخشید حواسم نبود و یه کلیپ اشتباهی رو پخش کردم و گفتم نه خواهش میکنم.
هیچ اتفاقی نیوفتاده بود اما من خیس بودن شورت قرمزم رو کاملا حس میکردم.

حاج آقا بلند شد رفت دستشویی فک کنم که دستمو بردم توی شورتم و دیدم بله کص بی جنبه من آب افتاده و همینجوری داشتم با کصم ور میرفتم که یهو دیدم حاج اقا اومد و من دستپاچه دستمو اوردم بیرون و ترشحات کصم لا به لای انگشتام بود
سرمو انداختم پایین گفتم ببخشید

خندید گفت عب نداره این تلافی کلیپ من
منم خندم گرفت که دیدم اومد جلو گفت مجرد هستین؟
گفتم نخیر
گفت پس چه نیازه به این کار؟
گفتم بعضی وقتها پیش میاد و گفت میفهمم

دیدم بهم نزدیکتر شد و ضربان قلب من تا لول آخر بالا رفته بود
داغی نفس هاش کاملا ملموس بود

سر دوراهی سختی‌ بودم؛از یه طرف حاج اقا و سکسی که مطمئن بودم میتونه اونجور که میخوام بهم هدیه کنه از طرفی محسن جلوی چشمم بود و نمیخواستم خیانت کنم

دستشو روی پام گذاشت و گفت حیفه که با دست به استقبالش بری و یه چیز بهتر باید باشه

بلند شدم و گفتم من شوهر دارم و اومدم که بیام بیرون از پشت دستمو گرفت و منو کشید عقب
داد زدم ولم کن اما فایده نداشت چون زورش زیاد بود و من رو روی زمین انداخت و دستشو برد لای پام
تقلا میکردم که کاری کنم داد میزدم که با دست دیگش دهنمو مسدود کرد
حاج اقا کار بلد بود و گرگ در لباس اخوند

طولی نکشید که دستشو برد توی ساپورتم و انگشت فاکش رو فرو کرد توی کصم
حس ترس و خیانت و شهوت قاطی شده بود
چند دیقه انگشتشو عقب جلو کرد و همون کافی بود تا کص به عقل غلبه کنه و من ساکت شم
دستشو برداشت و آروم بلندم کرد و به اتاق رفتیم و مانتومو دراورد و تاپ زردی که زیرش پوشیده بودم و سوتین قرمزمم دراورد و هر کدوم رو گوشه ای انداخت.

با لب های قرمزش نوک قهوه ای سینم رو گرفت و اون یکی رو هم میمالید
-ااااه حااااج اقاااا ایییی جااااان
کاری که هیچوقت محسن برام نمیکرد و حاج اقا به نحواحسن داشت انجام میداد

حسابی گردن و سینه هامو خورد و لیس زد و بعد ساپورتم رو با کمک خودم دراورد و شورت خیسمم دراورد و حسابی بو کشید گفت جاااانم چه بویی

هر گوشه از اتاق یه تیکه از لباسام بود و شورت و ساپورتم یه طرف مانتوم یه طرف و فقط جوراب های ساق کوتاه سفیدم توی پام بودن

من رو روی تخت انداخت و پاهامو باز کردم براش و حاج اقا هم لخت شد و با یه شورت لای پام اومد و گفت وااای چه کصی دااااری
گفتم قابل شمارو نداره حاج اقا شوهرم نمیتونه سیرش کنه خودت حالشو جا بیار
گفت ای به چشم

بادست لبه های کصمو باز کرد و زبونشو لاش کشید
-ااااااااااخخخخه مردم برات بخووووور جووونم
چوچولمو با لباش گرفت و حرفه ای کصمو لیس میزد و خستگی راه از تنم بیرون میرفت
آرزوم بود کسی کصمو بخوره و لیس بزنه

زبونشو بعد چند دیقه کرد توی سوراخ کونم
-اااااههههه جاااااان ااااااه کیییییرتو بهم بده

چند دیقه خورد که شورتشو دراورد
وای چه کیری داشت؛کلفت و خوش فرم
دلم ضعف‌ رفت براش
شیو کرده و سفید

من که زیاد اهل ساک نبودم مثل ندیده ها به کیرش حمله ور شدم و شروع به ساک زدن کردم

+اااخ خووووب بخووور جنده خانم تا تههه بخووور
کیرشو درمیاورد و مثل سوسیس میکوبید روی زبونم
خایه هاشو لیس میزدم و دوباره سر کیرشو میکردم توی دهنم
حاج اقا هم وحشیانه جاش میداد تو حلقم

منم عق میزدم و با حرص و ولع ساک میزدم که کیرشو دراورد و من رو داگی رو تخت یک نفره انداخت و کیرشو از پشت لای کصم میمالید

+ااااخ چه کصی ازت پاره کنم جننننده چه کووونی داری
-بدووو الان خواهرم اینا میان
فهمید که تایم کمه و کیرشو که خیس از اب دهن من بود رو با یه حرکت چپوند تو کصم جوری که تخماش چسبید به کصم

نفسم یک لحظه گرفت از کلفتی کیرش و تازه سکس رو با گوشت و خونم حس کردم
شروع کرد تلمبه زدن و کش موهای منو از پشت باز کرد و با چک میزد روی کون گنده من

-ااااییییی کصممممم ایییییی جااااان بزن بزن اااااخ
+کصتوووو پاره میکنم جندددده
-ااارههه شوهرم نمیتونههههه

کیرشو درمیاورد و دوباره جا میزد و من با هر ورودش میمردم
کصم داشت نهایت لذت رو میبرد و برای اولین بار خوب کیر میخورد

بعد از سه چهار دیقه منو دمر کرد و خودشم دراز کشید روم و کیرشو از پشت جا داد توی کصم

-وااااااایییی چه کییییری دااااری
+اررره از مال شوهر جاکشت بهتره
-اااررررره یوااااش بزنن
محکم میکوبید توی کصم و گفتم دااارم ارضا میشم
کیرشو دراورد منو برگردوند و با انگشتاش کصمو چنان مالید که آبم پاشید بیرون و نهایت لذت رو بردم چیزی که محسن تو خوابم نمیکرد برام
باز به پوزیشن قبل برگشتیم و حاج اقا محکم تلمبه مبزد

-ااارررره کییییرت تو کصمه بکن توووروخدا بکنننن
+جووووون جندههههه جرت میدم

پنج شیش دیقه ای رو بی وقفه تلمبه زد که یهو کشید بیرون و با آب گرمش کمر و باسنمو آبپاشی کرد
سیر نشده بودم و بازم میخواستم و دوس داشتم تا صبح سکس کنیم
با دستمال کمر منو تمیز کرد و گفت عالی بود راستی اسمتم نگفتی
خندیدم و گفتم حسابی منو گاییدی حالا میپرسی؟سمانه هستم

صدای زنگ در اومد و من تا مرز سکته رفتم و حاج اقا هول شلواری پاش کرد و پیراهن رو رفت دم در که سعید بعد سلام و احوالپرسی گفت اومدم دنبال خواهر خانومم که حاج اقا گفت سرویس بهداشتی هستن الان میگم تشریف بیارن

منم با نهایت سرعت ساپورتمو پام کردم و سوتینمم نبستم حتی و تاب و مانتو رو پوشیدم و اومدم که برم که گفت منتظرتم باز

اومدم خونه خواهرم که متوجه حالت عجیب من شده بودن و ارایش پاک شدم و لباسای نامرتبم
و خواهرم اخرشب گفت چرا اینجوری بودی تو
منم طفره رفتم

ده روز اونجا بودم و اخوند سکسی من پنج شیش بار دیگه کصمو گایید تا اینکه محسن اومد و از قم برگشتم و خواهرم بعدمدتی گفت اسباب کشی کرده حاج اقا و برای همیشه این ماجرا تموم شد.

نوشته: گیسو پریشان


👍 42
👎 26
93701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

864756
2022-03-21 01:18:45 +0330 +0330

خودت دلت کیر می‌خواسته چرا میگی آخونده گرگ بوده خودتم خارش داشتی خوب


864757
2022-03-21 01:22:59 +0330 +0330

خب بسلامتی فقط پای آخوند توی سایت باز نشده بود که اونم شد
احسنت به تو ولی کاش یه سوژه جدید جایگزین میکردی عزیزم چرا؟؟
چون حضرات آخوند الان چهل و دو ساله دارن ملت را میکنند

9 ❤️

864759
2022-03-21 01:24:11 +0330 +0330

خب بسلامتی فقط پای آخوند توی سایت باز نشده بود که اونم شد
احسنت به تو ولی کاش یه سوژه جدید جایگزین میکردی عزیزم چرا؟؟
چون حضرات آخوند الان چهل و دو ساله دارن ملت را میکنند

4 ❤️

864769
2022-03-21 02:08:03 +0330 +0330

خائن!

4 ❤️

864774
2022-03-21 02:40:23 +0330 +0330

والله اینجوری که تو گفتی ، تو به آخونده تجاوز کردی. چرا به اون بدبخت میگی گرگ. خودت خارش داشتی


864775
2022-03-21 02:40:28 +0330 +0330

💋

0 ❤️

864778
2022-03-21 03:00:51 +0330 +0330

عجبی تا حالا هر چی آخوند خوندم بچه باز گی بود بلاخره یکیشون کوس کرد ماشالله به خلاقیت😂😂😂

3 ❤️

864785
2022-03-21 04:05:13 +0330 +0330

خودت جنده ای چرا میندازی گردن دیگران

4 ❤️

864790
2022-03-21 05:24:57 +0330 +0330

سلام
صبح بخیر
نوشته تون خوب بود.
بدون اشتباه نگارشی.
هر چند علایم نگارشی خیلی کم داشت.
روان بود.
و
خودمونی
فقط اونجا که اخوند رفت سرویس بهداشتی،
چطوری دستتون رفت تو شورت!
چقدر کم جنبه
و
بی ملاحظه.
حالا
اخوند که اومد
سریع نتونستی در بیاری
طوری که
ایشون هم متوجه شدن جونم!!!

💅💅💅💅💅💅💅

4 ❤️

864793
2022-03-21 05:51:34 +0330 +0330

اسم گرگ رو خراب نکن😐

2 ❤️

864808
2022-03-21 08:13:10 +0330 +0330

وقتی خودت دلت میخواد جنده باشی
به آخوند کوسکش چه ربطی داره؟؟؟؟؟
ناموس هرچی آخوند رو گائیدم
منو تمام‌ بچه‌های خر کیر شهوانی

4 ❤️

864818
2022-03-21 09:40:46 +0330 +0330

گرگ در لباس آخوند نبود ، بلکه تو پسرکی هستی در لباس زنانه !!

2 ❤️

864831
2022-03-21 13:00:25 +0330 +0330

طیب الله انفسکم حاج آقا🤦‍♀️🤣خدا شمارو به راه راست هدایت بفرماید از بچه های حوزه علمیه قم هستن 😅😹😹😹

0 ❤️

864834
2022-03-21 13:38:35 +0330 +0330

خب چرا راحت نمیگی فحش میخوای؟چرا با اینکه خودت میخاری و همه ش تو فکر کیر هستی،ادای تنگارو در میاری؟تکراری بود

2 ❤️

864844
2022-03-21 15:52:43 +0330 +0330

فوق العاده بود شهوتناک و سکسی و یکی از بهترین داستانهایی که خوندم .

1 ❤️

864858
2022-03-21 18:22:43 +0330 +0330

به قول سلطان تتل کونی که خارش می کنه خودش سفارشرمی کنه

1 ❤️

864862
2022-03-21 19:24:05 +0330 +0330

اول اینکه دستتو کردی تو شورتت داشتی با کصت ور میرفتی. تو خونه مردم. توقع داشتی پارت نکنه!؟
بعد من موندم طرف این داستانا چرا همشون کلفت و خوش فرمن؟

2 ❤️

864866
2022-03-21 19:57:17 +0330 +0330

کاری با آخوند بودنش ندارم
ولی خودت از دم در خونه شیفته صورت و ریش و لبای صورتیش شدی
بعد رفتی خونش
تو خونش دستت تو شرتت بوده جوری که نفهمیدی اون دیدتت
بعد میگی اون گرگه
لامصب گرگه خودتی خبر نداری😂😂😂

3 ❤️

864869
2022-03-21 20:21:26 +0330 +0330

کس مادرت

1 ❤️

864919
2022-03-22 04:52:28 +0430 +0430

زن شوهر داری رفتی خود خواسته خیانت‌ کردی نه یکبار!!! به نظرم طلاق بگیر برو با هر کی خواستی سکس کن البته اینطوری که گفتی شوهرت نسبت به تو برای سکس سرده حتما اونم یا دوست دختر یا زن دوم

2 ❤️

864943
2022-03-22 13:12:52 +0430 +0430

ماشالا عزیزم به اون جندگیت و خیسی و هرزگی کست، آدم کیف میکنه!‌ سکسیترین زن متاهل اونیه که بیرون خوب کس و کونشو میده بکنن!‌ 🤤🤤😍

1 ❤️

864947
2022-03-22 14:20:05 +0430 +0430

میخوایی من بیام همسایه خواهرت بشم ؟

2 ❤️

864971
2022-03-22 18:48:05 +0430 +0430

من فکر میکنم گرگ خودت بودی و بعدادم میره میده دست کسی که آینده و مملکتش رو به فاک داده تا خودشم به فاک بده؟ تو دیگه چه جونورب هستی حتی اگه تخیلته

1 ❤️

864981
2022-03-22 22:02:36 +0430 +0430

عالی بود نوش جان

0 ❤️

865038
2022-03-23 03:12:45 +0430 +0430

خیلی چرت بود خصوصا موضوعت که من فکر میکردم تجاوز باشه ولی تو میخاریدی رفتی هزار تا کار کردی آخری گفتی وای من شوهر دارم تازه تو ۱۰ روز ۶ بار هم بهش دادی بعد گرگم بهش میگی خدایی خیلی ظلمه😛😛😂😂

1 ❤️

865205
2022-03-24 02:56:55 +0430 +0430

دوستان عزیز این پیروزی بزرگ مبارکمون باشه شکر که پای آخوند هم به اینجا باز شد

0 ❤️

865492
2022-03-26 02:20:55 +0430 +0430

کوس شعر

0 ❤️

865875
2022-03-28 05:12:30 +0430 +0430

تو که وفادار بودی چیشد ما هیچ گرگی این وسط ندیدیم شما خودت کص تشریف داشتی بعدشم کصشعری بیش نبود

1 ❤️

965714
2024-01-08 09:23:43 +0330 +0330

یعنی ما هیچ جا از دست این آخوندهای کوصکش امنیت نداریم
پای آخوندهای کوصکش هم به شهوانی باز شد .
بچه ها جمع کنید بریم دیگه شهوانی جای موندن نیست

1 ❤️