نسرین زن دوست لاشی

1401/05/03

سلام

وقتی آمار بیکاری و ازدواج دیرموقع بالا رفته پس سکس هم طبیعی تر و زیادتر شده.

داستان منم از جایی شروع شد که یکی از همکارای لاشی و چش چرون ک همش پی ناموس مردم بود زد و تصادف کرد و منم با بقیه همکاران رفتم بیمارستان برای عیادت .
اونجا برای اولین بار نسرین دیدم خانم همین سعید لاشی
نمیدونم رو چ حسابی نگاهمون ب هم گره خورد نسرین ی زن 29 ساله با قد متوسط و چهره‌ای کاملا معمولی و ی خرده تپل و پوست گندمی تنها زیبایی بارزش چشماش بود و بس.
توی بیمارستان سعید از بین این همه همکار از من خواست برم پارکینگ و چندتا عکس از موتورش بگیرم و واتساپ بفرستم براش بخاطر مراحل بیمه .خلاصه منم انجام دادم و عکسارو فرستادم واتساپ و سعید هم تشکر کرد ولی ب ذهنم نرسید ک اون تصادف کرده و دست راستش شکسته و چجوری توی اون اوضاع اینقدر مسلط داره پیام تایپ میکنه.

خلاصه هرزگاهی از طریق همون واتساپ ب سعید پیام میدادم و هی میخواستم بهش نزدیک و نزدیکتر بشم.نگاه اون روز نسرین تو بیمارستان بدجور ذهنم منحرف کرده بود.همش تو ذهنم سکس با نسرین با اون استایل گوشتی مثل خره ب جونم افتاده بود.اخه داف هم نبود ولی ی جوری لجم گرفته بود .
گذشت و گذشت و گذشت حدود یکسال بعد اون جریان سعید ازم ی مقدار پول قرض گرفت و منم با اینکه میدونستم آدم بد حسابی ولی موقعی گفت برای خودم نیست و خانمم نیاز داره یهو وا دادم و پول بهش دادم و قرار شد یکماه پس بده و خدایی سر ماه پول پس داد و ی مدت بعد ی شماره ب من پ داد و شروع کرد ب تشکر کردن.بللللله نسرین خانم بالاخره پیداش شد‌.
ارتباط واتساپ من و نسرین شروع شد و منم ک مجرد و شوخی‌های ریز کرم ریزی و این حرفا تا اینکه بحث سعید وسط کشید و گفتش تو انتخاب سعید هیچ دخالتی نداشته و پدرش بوده و از ته دل سعید دوست نداره و بخاطر بچه‌ش داره سعید تحمل میکنه.تو همین پیام بازی فهمیدم ک اون روز تو بیمارستان نسرین به جای سعید جواب پیام می‌داده و ی جورایی اونم همون روز بیمارستان متوجه نگاه سنگین من شده بود.

ارتباط من و نسرین تلفنی بود و هرکاریش میکردم واااا نمی‌داد لامصب خیلی خودش کنترل میکرد اونقد ک حتی ب دیدار خیابونی هم راضی نمیشد.با اینکه حین چت دیگ راحت من از کیر ‌و کص و سکس حرف میزدم ولی می‌گفت خیالت راحت باشه که هیچوقت بین من و تو سکس اتفاق نمیافته و این رابطه هم بخاطر کمبود محبت از طرف سعید وگرنه جوری ک خودش می‌گفت سعید لاشی از سکس چیزی کم نمیزاشت و حسابی کص نسرین میگائید.
ی مدت از هم بی‌خبر بودیم چون سعید انتقالی گرفت شهرستان مجاور و منم دیگ بیخیال چون رابطه بی سکس ک فایده نداشت.

بعد چند وقت باز خودش پ داد و گفتش ک نتونسته اونجا زندگی کنه و برگشته شهر خودمون خونه اجاره کرده و سعید هم مجبور شده شیفت بمونه و دو روز خونه بمونه دو روز بره شهرستان .تقریبا یکساعت فاصله زمانی بود .

اینارو ک گفت ی کم امیدوار شدم و دوباره رفتم رو مخش و بالاخره موفق شدم ی سکس چت باهاش داشته باشم و اونم خیلی ناشیانه همکاری کرد تو سکسچت و آخرش هم گفت ک من واقعا نمیتونم سکس واقعی باهات داشته باشم.

منم دیگ کلافه شدم و بلاکش کردم و گفتمش دیگ رفاقت هم تموم.
ک دوباره خودش با خط ایرانسل پ داد و بالاخره قبول کرد برم پیشش.
روز جمعه بود فک کنم .سعید لاشی شیفت بود و ماشین هم با نسرین بود اونروز.بهش از قبل علایقم گفته بودم و نسرین هم از صبح رفته بود بدنش اپیلاسیون کنه.منتظر سیاهی شب شدیم و منم ماشینم روشن کردم و حرکت ب سمت نسرین خانم.

از اون روز بیمارستان تا امشب حدود 3 سال گذشته بود
جالب بود برام

ساعت تقریبا یک نصف شب بود
ماشین جلو ی مغازه بزرگ ک بسته بود ولی دوربین داشت پارک کردم همونجا تو ماشین بی حسی ب کیرم زدم و پیاده شدم و رفتم سمت خونه نسرین ک دوتا کوچه اونطرف تر بود و خیابون اصلی هم نبود باهم هماهنگ کردیم و در باز گذاشت آروم رفتم بالا کفشام دستم گرفتم و رفتم داخل .

نسرین بدون صدا دستم گرفت و با اشاره دست ک منم حرف نزنم بردم سمت اتاق خواب
چونکه بچش خابیده بود و نمیخاست بیدار بشه.ی پسر پنج ساله داشت.
ما رفتیم اتاق خواب اونجا برق روشن کردیم و نسرین برای اولین بار با لباس راحتی دیدم.
خوب براندازش کردم.ی زن تو پر و گوشتی با شلوار کشی مشکی و ی تاپ سرمه ای و موهای بلوندش.همونطور ک گفتم مشخصه بارز نداشت ولی چیزی ک جالب بود برام اینکه سینه‌هاش رو فرم بود با اینکه بچه زاییده بود و گوشتی بود ولی شکم صاف و بدون چربی داشت .
نسرین از اینکه برای اولین بار تو اون شرایط بود اضطراب و استرس داشت چندباری رفت تو آشپزخونه و میومد و میوه و خوراکی میآورد ولی مشخص بود از رو استرس نمیتونه بمونه تو اتاق
حتی ی بارم ازم خواهش کرد ک برگردم و بیخیال بشم تا ی وقت دیگ ولی من دیگ نمی‌تونستم اونجارو ترک کنم
اروم اوردمش رو تخت کنارش نشستم
دستش گرفتم نوازشش کردم بهش گفتم اروم باش الان ما کنار همیم و هنوزم کاری نکردیم.بعد از یکساعت حرف زدن بالاخره شروع کردیم ب معاشقه و نسرین هم با استرس ولی کاربلد جلو می‌رفت .
لباش می‌خوردم و بدنش لمس میکردم تیشرت و سوتینش رو خودش درآورد و منم شروع کردم ب خوردن سینه‌هاش.
خیلی خوب بود تپل و گوشتی و ی کم سفت می‌خوردم و نسرین هم سرم ب سینه‌هاش فشار میداد تمام بدنش لمس میکردم و آروم خابوندمش و خودم شلوارش کشیدم پایین دیدم ب خواسته خودم شورت نپوشیده و منم لذت بردم ک همه چیز طبق درخواست من پیش برده.
کون خوش فرمی داشت بدون مو بدون خال و جوش صاف صاف .
دوس داشتم کص و کونش بخورم ولی هیچوقت نخورده بودم و نمیدونستم چجوریه برای همین به لمس و نوازش کص و کونش اکتفا کردم و نسرین هم حسابی اوج گرفته بود و کصش آب انداخته بود اماده گاییدن یهو خودش برگشت و گفتش خودم میخام شورتت دربیارم و منم بدون هیچ ممانعتی بهش اجازه دادم و اونم شورتم پایین کشید و کیر کلفت و خوش تراش جلو چشاش ظاهر شد(کیرم اندازه نگرفتم تا حالا نمی‌دونم بگم چند سانت ولی راضی کننده) ازش خاستم بخوره و اونم ی کم خورد ولی فک کنم بخاطر بی حسی مزه بدی داشت و دیگ ادامه نداد

به کمر خابوندمش خودمو با بدنش تنظیم کردم
کیرم مالیدم ب کصش
اومدم لباش بوسیدم و اونم با دستاش بازوهام گرفت و آروم کیرم فرستادم تو کص خیص و داغ نسرین
اولش اروم اروم عقب جلو میکردم
نسرین نفس نفس میزد
ظاهراً دردش گرفته بود چون هی میگفت صبر کن
بالاخره بعد چندتا تلمبه تا خایه بریدم تو کص نسرین و اونم چشاش بست و نفس میزد و سعی میکرد صداش بالا نیاد ک بچه بیدار نشه
منم بی توجه ب حرکاتش فقط داشتم تلمبه میزدم و تو ذهنم میومد ک ای همه مدت بالاخره کص نسرین زیر کیرم داره جر میخوره.از اون پوزیشن خسته شدم و بهش گفتم داگی بمونه از پشت شروع کردم ب کردن ک دیگ این مدل نتونست تحمل کنه و فوری دراز کشید ازش پرسیدم چی شده م گفتش راستش کیر سعید اینقد نیست و دارم اذیت میشم داگی بدجور تا ته میره تو کصم
منم اذیتش نکردم و گفتم هرجور تو کمتر اذیت میشی بگو
ک در نهایت من خوابیدم و قرار شد اون بشینه رو کیرم و نه اون مدلی بالا پایین بکنه
نسرین خابید رو من و کیرم کرد تو کصش و شروع کرد ب حرکت دادن کونش ک اینجوری نصف کیرم میبرد داخل کصش
با این حال هم لبش گاز می‌گرفت و گاهی چشاش می‌بست منم راستش زیاد لذت نبردم از این وضع و خودش متوجه شد و دوباره داگی شد و گفت فقط زود تمومش کنم.
منم سریع رفتم پشتش و باز تا خایه کردم تو کصش و اینبار دهنش گرفتم و حسابی گاییدم اونم اومدم دراز بکشه منم باهاش دراز کشیدم و دیگ گوشم بدهکار نبود و هرچی تقلا کرد رهاش نکردم تا آبم اومد و سریع کشیدم بیرون و انداختم رو کمرش
نسرین هم فقط داشت نفس نفس میزد و آروم آخ اخ میکرد
منم بی‌حال کنارش افتادم و اونم پاشد سریع رفت دسشویی و خودش شست و برگشت

منم نگاش کردم و ازش تشکر کردم ک گفتش کلفتی کیر اذیتش کرده و انتظار همچنین چیزی نداشته.
سکس ما تموم شد و بعدش ی کم خوراکی و تنقلات خوردیم و من یواشکی از خونه زدم بیرون.
بعد از اون ی بار دیگ کردمش ک اینبار چون تاخیری نزدم خیلی زود تموم شد و ارزش نوشتن نداره ک وقتتون بگیرم.

مرسی ک تحمل کردید اگ هم جالب نبود ببخشید فقط خواستم تو این شب گرم تابستون ۱۴۰۱ یادی از نسرین کرده باشم.

نوشته: بینام


👍 6
👎 22
82501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

886884
2022-07-25 01:09:26 +0430 +0430

اول اینکه اونی که به جون آدم میوفته خوره هستش باسواد نه مثل اسم جنابعالی خره!!!
دوم اینکه از اول داستان صدبار تکرار کردی سعید لاشی!!!خودت بگو تو لاشی تر هستی که سه سال دنبال زن مردم بودی یا بقول خودتسعید لاشی؟؟!!

2 ❤️

886895
2022-07-25 01:40:44 +0430 +0430

سعید خواهرت و گاییده ؟ راستش و‌بگو‌

1 ❤️

886898
2022-07-25 01:42:57 +0430 +0430

دقت کردی همه بهت گفتن که لاشی هستی پس دیگه به‌دیگران لقب لاشی نده چون همه میگن‌تو‌خودت در اصل یک‌لاشی هستس اون زن هم‌ازدو لاشی لاشی تز هست .پیرو کونت و بده عنتر

1 ❤️

886899
2022-07-25 01:44:21 +0430 +0430

اخه کسکش کدوم زن اینجوری نیست؟
کون خوش فرمی داشت بدون مو بدون خال و جوش صاف صاف . ؟؟؟؟
ما که نه خالدار دیدیم نه مودار احتمالا پسر کردی

0 ❤️

886946
2022-07-25 05:21:39 +0430 +0430

طبق چیزایی که نوشتی اونی که لاشی و لاشخوره تو هستی که پاپی شدی با زن سعید سکس کنی و سعید لاشی نبود.لاشخور عوضی

2 ❤️

886950
2022-07-25 05:35:13 +0430 +0430

هر موقع غلط املایی تو الدنگ باعث شد نمره 10 بالاتر بگیری اونوقت میگیم یه گوهی خوردی

0 ❤️

886955
2022-07-25 06:12:09 +0430 +0430

داستان بشدت کسشعر بود بعد تو زن یارو از راه بدر کردی اونوقت شوهرش لاشی بود؟؟؟

1 ❤️

886966
2022-07-25 07:41:49 +0430 +0430

کیر همه از کیر نفر قبلی یزرگتره،ایجوری پیش بره سایزها به چندین متر میرسه بزودی،

0 ❤️

886985
2022-07-25 12:13:47 +0430 +0430

چرا مخفف اسمتو نوشتی؟ کامل بنویس
بیناموس واقعا برازنده ته

0 ❤️

886993
2022-07-25 13:53:32 +0430 +0430

حتما چشماشم لنز دار بوده

0 ❤️

887024
2022-07-25 18:51:21 +0430 +0430

لاشی خودتی مرتیکه

0 ❤️

887028
2022-07-25 20:19:32 +0430 +0430

بی احترامی به شعور مخاطب تا کجا؟

0 ❤️

887051
2022-07-26 01:03:38 +0430 +0430

همین هم ارزش نوشتن نداشت

0 ❤️

887187
2022-07-27 00:27:55 +0430 +0430

لاشی تویی کسکش سگ پدر

0 ❤️