لاک قرمز مغرور

1402/04/15

سلام اسمم بردیاست
من از بچگی عاشق پاهای زن ها بودم همیشه دلم میخواست تحقیر شم با پاهاشون
قدم ۱۸۰ و سفیدم
خلاصه من واقعا میگم به هیچکس روم نمیشد بگم و درخواستی کنم
تا اینکه یبار برای خریدم رفتم بیرون و تو آسانسور یه خانمی سفید خوشگل دیدم كه صندل تابستونی پاهاش بود و لاکای قرمز داشت
همش نگاهم دزدکی به پاهاش بود تا رسیدیم پارکینگ و من درو براش باز کردم و گفتم بفرمایید
خلاصه که اون رفتو منم خریدمو کردم و برگشتم خونه انقدر جذب پاهاش بودم که فقط ذهنی جق میزدم ( تصور میکردم برده اش هستم و دارم انگشتاشو میلیسم )
اما بعد از جق زدن جرئتی که پیدا کرده بودم سری بعد بهش بگن اگر دیدمش از بین میرفت تا اینکه یروز دوباره تو آسانسور دیدمش تصمیم گرفتم بگم بهش هرچه پیش آید خوش آید
همینطوری منتظر موندم تا برسیم پارکینگ وقتی رسیدیم دروازه درو باز کردم اما گفتم بفرمایید خانمها مقدم ترند
از قصد گفتم ببینم ری اکشنش چیه خب ری اکشن خاصی نداشت و گفت ممنون رفت سمت ماشینش درو که باز کرد ( منم این سری پشت سرش رفتم ) رفتم نشستم صندلی شاگرد ماشین خیلی پوکر فیس شده بود و گفت « وا ، امرتون جناب اگر کاری ندارید لطفا مزاحم نشید من برم به کارم برسم‌»‌
گفتم خانم ببخشید من یه موضوعی رو باید بهتون بگم مربوط به هفته پیش
گفت بفرما : گفتم وقتی تو آسانسور بودیم « خیلی برام سخت بود جمله بندی کنم » دقت کردین نگاهم فقط به پاهاتون بود ؟
گفت ؛ خب یعنی چی ؟ منظورتون ؟
گفتم : ببینید یه سری چیز ها هست که تا تجربه نکنید متوجه نمیشید ( اینجا چون هول کردم این کسشرا رو گفتم )
گفت مثلا چی جناب ، وقت من داره میگذره حرفتونو سریع تر بزنید :
گفتم میشه یه خواهشی کنم ؟
گفت بفرمایید
گفتم پای سمت راستتون رو بلند کنید بیارید بالا
گفت وا ؟ آقا حالت خوبه
دیگه اینقدر خواهش کردم اورد بالا پاشو دستم گرفتم و از روی همون صندلش یه لیس ریز با انگشت شصتش زدم که یهو گفت : آقا این حرکت چیه از ماشین برید بیرون
دیگه کلی صحبت کردم و براش توضیح دادم فتیش چیه
باورش نمیشد ازش در خواست کردم زیر پاهاش له بشم
بهش گفتم صندلی ماشینو بدین عقب
من سرمو میکنم اون پایین کنار گاز و ترمز و کلاچ پاهاتونو میپرستمو میبوسم
بدون صحبت کردن صندلی شو داد عقب
رفتم پایین و لایه های صندلش که خاکی بود لیسیدم گفت چرا خود صندل رو لیس میزنی گفتم خاکی که به کفش ها و صندل های شما خورده باشه از طلا با ارزش تره
خندید
من کم کم شروع کردم اول زیر صندلش هم خاک و
ها و کثیفی هارو گرفتم بعدش باز کردم چسب های صندلشو و پاهاشو گرفتم دست یه لحظه با بویی که حس کردم انگار رفتم بهشت سریع شستشو گزاشتم دهنم انقدر لیسیدن که دیگه همه چرک هاش تو دهنم شناور شده بود شصت سمت چپش دهنم بود که با پای سمت راستش از یکی زد پشت سرم که بر با پیشونی برخورد کردم به ترمز سردرد گرفتم اومد چیزی بگم یکی دیگه زد و گفت لیاقتت همینه پس منم تو کونم عروسی بود
بیشتر لیس زدم با انگشتای دستم ناخن مینداختم زیر ناخن پاهاش جرم هاشو در میاوردم میخوردم
یهو گفتم برگرد برگشتم تف کرد تو صورتم گفت خیلی حقیری ، کصکشی ، بی ناموصی
پاهای من از ناموست بالاتره
خلاصه انقدر لیسیدمش که دیگه خودش خسته شد
گفت بلند شو ببینم چند تا سیلی زد تو صورتم گفت بسه دیگه کودن
گفتم ارباب اجازه هست طور دیگه هم بردتون باشم
گفت گه نخور راست بگو منظورتو
گفتم خونتون که همینجاست تو بلوک ما هم هستین
میشه بریم بالا
گفت گه زیادی نمیخوری بنظرت ؟
گفتم خواهش میکنم بردتونم اصلا تا ابد
لطفا
دیگه اینقدر خواهش کردم رفتیم بالا و گفتم دستشویی کجاست ارباب گفت کونی به تو چه
گفتم لطفا
گفت تو راهرو
گفتم بیاین یه لحظه
اومدن گفتم بشینید رو توالت فرنگی ولی قبلش من میشینم زیرتون بشاشید دهنم
گفت تو دیگه چقدر کونی
رفت منظر بودم تا اومد وااااااای‌
بهشت بود بهشت
اولش گوزید که عالی بود بوی بهشت
بعدش شاشید تو سر و صورتم که همشو خوردم مزه اش تلخ و ترش بود عالییییییییی بود

نوشته: بردیا

ادامه دارد


👍 1
👎 15
10301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

936443
2023-07-07 00:08:55 +0330 +0330

کس شعر محض یه روانی فیتیش شنیدی ولی این کسشعر بود

0 ❤️

936462
2023-07-07 02:19:57 +0330 +0330

حالم بهم خوزد.راست گفت حقته.یه چی شنیدی از فوت فتیش امااون چیز دیگس.وقت کردی بش بگو خلنم لنگت تو کونم😉😉😉😉😉

0 ❤️

937676
2023-07-14 23:23:46 +0330 +0330

کس ندیده 😕

0 ❤️