سوراخ افتخار!

1399/09/22
  • یک داستان واقعی درباره سوراخ افتخار

وقتی دوستم از من پرسید که میخواهم در یک تجربه شب سوراخ افتخار شرکت کنم مطمئن نبودم چه چیزی در انتظارم است. برای شروع باید بگویم من دختری هستم که همیشه فکر میکرد تجربه سوراخ افتخار منحصر به بار های ویژه افراد همجنسگرا در دهه هفتاد است (1970) کاملا جدی هستم آخر چه کسی حاضر است قسمت حساس بدنش را درون سوراخی که کسی در دیوار ایجاد کرده فرو کند بدون آنکه بداند در آن طرف سوراخ چه چیزی ممکن است وجود داشته باشد!! با وجود این وقتی حرف سکس باشد به خودم به عنوان دختری ماجراجو نگاه میکنم و سعی میکنم با چیزهای جدید با ذهنی باز برخورد کنم - و بقیه ورودی های بدنم هم باز نگه دارم!! - و سعی کنم هر چیزی را امتحان کنم!!

کلابی که به آن رفتیم یک سکس کلاب معروف بود که دوست یکی از دوستان آنجا را اداره میکرد. ما در ابتدای ورودمان به کلاب با او ملاقات کردیم و بعد از آشنایی او ما را برد و اطراف را به ما نشان داد. آنها برای برنامه آن شب اتاق ویژه ای را آماده کرده بودند. او تعدادی میز مطالعه را در کنار هم گذاشته بود که روی آنها گلهای شب بو دیده میشد. صلیب سنت اندروز روی دیوار نصب شده بود و تعدادی کاناپه نیز در اطراف اتاق چیده شده بودند که روی آنها بالشت های بزرگی به چشم میخورد که معمولا این کاناپه ها به نقاط لذت معروف بودند حد اقل او آنها را اینطور صدا میکرد!! بعد او ما را به سوی سوراخ افتخار راهنمایی کرد من و دوستم به شدت برای برنامه آن شب هیجان زده بودیم.
برای اینکه چیزی را پنهان نکرده باشم باید بگویم چیزی که آنشب تجربه کردم یک برنامه استاندارد سوراخ افتخار نبود آنها محفظه های مکعبی شکلی را مانند اتاقک های دستشویی آماده کرده بودند که در هرکدام از آنها یک نفر می نشست آن شب قرار بود هر کدام از ما در یکی از آن اتاقک ها که به اتاقک افتخار معروف بود بشینیم. آن شب تصمیم گرفتم به همراه همان دوستی که با او به آنجا رفته بودم یک تیم دو نفره تشکیل بدهم و به یکی از اتاقک ها که سوراخ هایی در ارتفاعات متفاوت روی دیوار های آن ایجاد شده بود بروم. حتی سقف آن اتاقک ها نیز سوراخ شده بود!!
بار اول که داخل اتاقک را دیدم کمی هیجان زده و البته کمی هم دستپاچه شدم اینکه قرار بود آن شب با یک کیر غریبه مواجه شوم به اندازه کافی مرا دچار تردید کرده بود اما این اتاقک حداقل دوازده سوراخ متفاوت داشت. وقتی به داخل رفتم تا از نزدیک آن را ببینم متوجه شدم که اتاقک برای دو نفر هم جا دارد ولی غیر ممکن بود که ما بتوانیم تمام شب را با هم در یک اتاقک باشیم!! اما واقعا تعداد سوراخ هایش بالای دوازده تا بود!! به هر حال اگر هر دوی ما داخل آن مینشستیم جایمان تنگ میشد و البته جنس چوبی دیوارها باعث میشد احساس بسته بندی شدن و داخل جعبه بودن داشته باشیم به هر حال هردوی ما مشتاق و هیجان زده بودیم پس از اتاقک بیرون آمدیم و به قسمت رختکن رفتیم تا حاضر شویم ، هردوی ما میدانستیم که قرار است شبی طولانی و پر از عرق کردن داشته باشیم پس لباس های سبک و راحت پوشیدیم. برای اولین بار سکسی و جذاب بودن به مرخصی رفته بود و راحت بودن لباسمان از آنجا که کسی قرار نبود ما را ببیند در درجه اول اهمیت قرار داشت. برای اولین بار ظاهر ما هیچ اهمیتی نداشت و فقط کیفیت خدماتی که قرار بود ارائه دهیم مد نظر بودند این حقایق باعث می شد همزمان احساس آرامش و ترس داشته باشیم

اینکه عادت داشتم هنگام ساک زدن به چشمان مرد نگاه کنم همیشه باعث میشد مردها ساک زدن مرا بیشتر دوست داشته باشند اما حالا که چنین امکانی وجود نداشت آیای میتوانستم مثل قبل مردان را با ساک زدن ارضا کنم؟ وقتی بجز شورت و کرست همه لباس هایم را در آوردم دوباره به داخل اتاقک برگشتیم خودمان را در کنار هم جا دادیم و منتظر ماندیم. وقتی که صدای وارد شدن مردم را به اتاق شنیدیم به هم نگاه کردیم و ناخواسته لبخند زدیم. عصبی بودن در فضای اتاقک موج میزد چقدر طول می کشید تا مردی به سراغمان بیاید و کیرش را وارد سوراخ کند؟ برای فرو کردن کیرشان کدام سوراخ را انتخاب میکردند؟ همه اینها به جهنم از بین کیرهای وارد شده از سوراخ ها ما کدام یکی را انتخاب می کردیم؟؟ با دستانم دهانم را پوشاندم تا صدای خنده ام بیرون نرود.

ناگهان چیزی که منتظرش بودیم اتفاق افتاد صدای نزدیک شدن یک مرد را شنیدیم او مشغول خندیدن با دوستانش بود و ما توانستیم جمله “بیایید این را امتحان کنیم” را از بین خنده هایش تشخیص دهیم .
نگاهم یک لحظه به چشمان دوستم افتاد هر دو خنده مان گرفت الان شروع میشد!!
چند لحظه بعد کیر نیمه افراشته ای از سوراخی که به دوستم نزدیک تر بود داخل آمد او آهی از روی سرخوشی کشید و تا جایی که فضای تنگ اتاقک اجازه میداد به سمت آن کیر خم شد. وقتی نوک زبانش را دور کلاهک کیر میچرخاند با حسودی به او نگاه میکردم. با زبانش انقدر با آن کیر بازی کرد که کاملا سیخ شد. از بیرون صدای ناله های از فرط لذت مرد شنیده میشد که به دوستانش می گفت آن ها نیز به پیش او بیایند.

طولی نکشید که کیر دوم از سوراخ روی دیوار به درون آمد بعد کیر سوم و سپس چهارمی! دو تا از کیرها به من نزدیکتر بودند و من برای خوشحال کردن صاحبانشان از انتخاب سوراخ های نزدیکتر به من اصلا وقت تلف نکردم. اول یکی از کیرها را درون دهانم گذاشتم و با زبانم دور کلاهک آن را ماساژ دادم و با دستانم به آرامی برای کیر دومی جق می زدم هر لحظه کیرهای بیشتری از سوراخ های اطرافمان داخل فضای اتاقک می شدند من نیز هیجان زده تر میشدم و سعی میکردم تا آنجا که ممکن است به سرعت در فضای اتاقک به اطراف حرکت کنم و به همه کیرها سرویس بدهم بعضی را ساک میزدم و بقیه کیرها را با دستانم میمالیدم حتی چند تایشان را قلقلک دادم و بین کف پاهایم فشار دادم ( با کف پا برایشان جق زدم) . وقتی با خوشحالی مشغول کار کردن نوبتی بر روی تک تک کیرها بودم ناگهان در درونم احساس غرور و قدرت کردم! آن مردها اصلا خبر نداشتند که من کی هستم هیچ چیز راجع به من نمی دانستند ولی تک تکشان مشتاق بودند تا نوبتشان بشود و کیرشان را ساک بزنم واقعا خوشحال بودم که فهمیدم اینکه مردها مشتاق هستند برایشان ساک بزنم به خاطر ظاهر زیبایم نیست بلکه به خاطر مهارتم در این کار است کیرهای بدون چهره (چهره صاحبانشان را نمی دیدم) یکی یکی کنترلشان را از دست میدادند و آبشان را روی صورتم خالی میکردند.

به محض اینکه یک مرد کیرش را از سوراخ بیرون می کشید مرد دیگری کیرش را به داخل می آورد و جایش را میگرفت من و دوستم فقط دو ساعت داخل اتاقک بودیم و اگر بخواهم صادق باشم حتی سعی هم نکردیم که تعداد مردانی که کیرهایشان را داخل سوراخ میکردند و امیدوار بودند اتفاق خوبی برایشان بیوفتد را بشماریم!!!
وقتی از اتاقک بیرون آمدیم همه جایمان پر از عرق و منی بود ولی لبخند بزرگی بر چهره داشتیم. مردانی که آنجا بودند دور ما جمع شدند و با کف زدن ما را تشویق کردند!! ما راهمان را از بین مردا باز کردیم تا از جلوی اتاقک کوچک به رختکنی که در پشت فضای اصلی قرار داشت برویم تا در آنجا لباسهایمان را عوض کرده و خودمان را تمیز کنیم.
در پایان آن شب وقتی به اتفاقاتی که افتاد فکر میکردم دریافتم زمانی که در آن اتاقک گذراندم زندگی ام را تغییر داده است . هنوز هم دلم نمی خواهد کسی به من صرفا برای وسیله ای برای آوردن آبش فکر کند ولی می توانم درک کنم اینکه فقط ابزاری برای ارضا مردان باشی چقدر جذاب است اینکه مردی بدون اینکه بداند چه اتفاقی برایش می افتد اعتماد کند و کیرش را در سوراخی که قادر به دیدن آن طرفش نیست قرار دهد به نوعی به من احساس قدرت میدهد. این که بتوانم هر کاری که دلم میخواهد با کیر یک مرد بکنم و ببینم واقعا چقدر در ساک زدن مهارت دارم. در پایان فهمیدم چرا سوراخ های افتخار اینقدر طرفدار دارند زیرا به اندازه خود سکس جذاب و فوق العاده هستند!! واین تنها برای مردانی که از انها استفاده میکنند نیست آن طرف سوراخ بودن نیز واقعا فوق العاده است و واقعا مشتاقم تا دوباره آن را امتحان کنم!!

نوشته: دختری روی نت


👍 17
👎 6
23401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

781377
2020-12-12 06:22:13 +0330 +0330

این تاپیک اسکلت حشریه!
توی تالار سکسولوژی منتشر کرده ! شاه ایکس هم ترجمه کرده! دزدی تو روز روشن !

3 ❤️

781411
2020-12-12 10:56:12 +0330 +0330

خیلی جالب بود و متفاوت

1 ❤️

781421
2020-12-12 12:06:16 +0330 +0330

چقدر شبیه تاپیک اسکلت حشریه 😂
خداهمرو شفا بده

2 ❤️

781437
2020-12-12 13:22:55 +0330 +0330

عب نداره دوستان، مترجم خودش این متن رو با هماهنگی با خودم و ادمین برای بخش داستان سکسی هم منتشر کرده ملت فیض ببرن چون با فضای اینجا هم هماهنگه.
این متن از وبلاگ www.girlonthenet.com گرفته شده که نویسنده‌شم به درستی اینجا نوشته: دختری روی نت
دزدی‌ای صورت نگرفته.

4 ❤️

781438
2020-12-12 13:23:10 +0330 +0330

هر کی گروه ت ل گ ر ا م داره منو به من ادرس بده یا منو عضو کنه

0 ❤️

781441
2020-12-12 13:45:27 +0330 +0330

درود بر دوستان گل
عزیزان اگه کسی گروه تگلرام داره منو ببره
EmsElham@

0 ❤️

781449
2020-12-12 14:59:00 +0330 +0330

دلم میخاد اسکلت و شاه ایکس رو بلاک کنم که مارو سرکار میذارن :/

2 ❤️

781466
2020-12-12 19:36:47 +0330 +0330

در بخش سکسولوژی مطالب زیبای زیادی وجود داره ولی عمدتا خواندگان اینجا به سراغ بخش داستان میان. هدف از نشان دادن چند نمونه از مطالب جلب توجه خوانندگان همیشگی به چیزای فوق العاده ای بود که با ندیده گرفتن بخش سکسولوژی از دستشون میدن! اینطوری بخش سکسولوژی توجهی رو که لایقش است رو دریافت میکنه…

3 ❤️

781565
2020-12-13 09:22:32 +0330 +0330

توی این سایت تا دلتون بخواد داستان برمیدارن و به اسم خودشون منتشر میکنن.
کسی چه می دونست هماهنگ شده ! درست و اصولی این بود پایین متن یه پا ورقی با توضیحی گفته میشد یا حداقل تگ شده ایکس بالا میخورد تا بقیه متوجه بشن .
اگر به اسکلت نگفته بودم و اونم توضیح نمیداد قطعا این شائبه باقی می موند.

2 ❤️