سرباز خاله

1400/07/22

+سلام صبح بخیر خاله مهسا
-صبح بخیر تنبل خان
+آقا سیامک کجاست؟
-رفتش پادگان
+پس چرا منو بیدار نکردی؟! امروز تقسیمم بود
-دیشب نسختو پیچوندم
+یعنی چی؟
-برو سر و صورتتو بشور بیا صبحانه تا بهت بگم
.
.
.
+خوب حالا بگو؟
-سیامک گفت میزارمش راننده خودم
+آخه من گواهینامه ندارم
-گفتش احتیاج نیست به گواهینامه
+عجب!!
-یه وجب
+خخخخخ
.
+راستی درجه آقا سیامک چیه؟
-نمیدونم
+خوب کارش چیه؟
-نمیدونم، بهتره تو هم ازش نپرسی
+چرا؟!
-همین که گفتم، ازش نپرس بدش میاد
+باشه
.
.
.
+سلام آقا سیامک
-سلام آقا نوید
+آقا سیامک چی شد پادگان
-هیچی، سرباز خودمی
+یعنی باید چکار کنم
-هیچی، فقط اگه اومدی پادگان یادت باشه آقای مهدوی نه سیامک
+باشه چشم، حالا کی بیام پادگان؟
-فعلآ احتیاج نیست، بهت خبر میدم
+باشه ممنون
.
.
.
+صبح بخیر خاله مهسا
-صبح بخیر سرباز
+خخ عجب سربازیم من، کاشکی میرفتم پادگان اینجا حوصلم سر میره
-یعنی اینقدر زود ازمون خسته شدی؟!!
+نه خاله، ولی وقت نمیره
-خوب بیا تا مهشيد بیدار نشده بریم تو باغچه سیگاری بکشم
.
.
+سیامک میدونه سیگار میکشی
-آره ولی جلوش نمیکشم
+خاله چطور شد تو با این خصوصیات زن ی پاسدار شدی!؟
-مگه چمه؟!
+هیچی ولی به هم نمیاید!
-مهم تو رختخوابه که به هم بیایم که خدا رو شکر به هم میایم
+پس سیامک همه فن حریفه
-همه فن که نه ولی راضیم
+خدا رو شکر
-ولی مثل بابات نمیشه
+مگه با بابام خوابیدی؟!
-نه خره ولی از اینکه مامانتو رام کرده پیداست
+خاله باز شروع نکن از گذشته مامانم بگو
-چیه غیرتی شدی؟
+خوب هرچی باشه مامانمه
-پس چطور از داستانای من خوشت میاد
+آخه تو خالمی و داستانت برام جذابه
-پس بریم داخل مهشید بیدار نشه تا برات بگم
.
.
.
+خاله الان بگو؟
-بزار مهشيد شیرشو بخوره
+چکارش داری؟ داره میخوره تو تعریف کن؟
-با همایون(دوست پسر سابقش) رفته بودیم ویلاشون که من خیلی خورده بودم توی جمعشون لخت شدم و رفتم توی استخر یخ زده شنا کردم
+خخخ بعدش؟
-هیچی صبح بیدار شدم توی اتاق بودم لخت، سرما خورده بودم
+پس شرمنده نشدی!! ؟
-اصلاً به مامانت نرفتی!! نه به پشمم هم نبود
+الان همایون کجاست؟
-نمیدونم بی خبرم ازش
+اگه پیداش بشه چی؟
-چی چی؟
+حاضری باهاش باشی؟
-نمیدونم
+پس حاضری؟
-نه شر میشه
+اگه بدونی شر نمیشه؟
-نمیدونم شاید
+میخوای توی اینستا پیداش کنم؟
-شدنیه؟
+بزار نگاه کنم، فامیلیش چیه؟
-بنان
.
.
+اینه؟
-آره خودشه
+میخوای بهش پیام بدم؟
-نه ولش کن سیامک میفهمه
+باشه ولی معلومه بدت نمیاد اگه شر نمیشد
-خوب آره ولی چه کنم شر میشه
+حسودیم میشه اینقدر دوسش داری
-معلومه حسودیت میشه
+خودت هم میدونی چقدر برای مردا جذابی؟
-خر که نیستم! ولی تو چته ازم تعریف میکنی؟
+خوب خانم به این خوبی و جذابی هر کسی حسودیش میشه
-حتی اگه خالت باشه؟؟!!!
+خوب نه
-خودت چی؟ ی داستانی تعریف کن؟
+من داستان ندارم، ی دختر بود که بهم زدیم
-رابطه چی باهاش داشتی؟
+نه همین که لخت شدیم به هم زدیم
-وا چرا؟
+از سایزش می‌ترسید
-خخخخ پس به بابات رفتی
+تقصیر من چیه؟!
-مگه چند سانته؟!
+حدودا بیست ولی ی کم بد شکله شبیه مار کبری
-عجب، پس خواهر زادم ی طورایی باکرست؟
+دقیقا
-حیف که خواهر زادمی وگرنه خوراک خودم بودی
+جدی؟
-آره ولا
+نمیشه چشم پوشی کنی از فامیلی؟
-اینو جدی میگی؟
+بخدا پشیمونم از فامیلمون
-کوفت پررو
.
.
.
-بیدار شو
+خاله چی شده؟
-هیچی بلند شو صبحه
+خاله ساعت هفت نشده!؟
-تو بلند شو کارت دارم کناره میز ناهارخوری منتظرتم
.
.
+بله خاله؟
-بشین صبحونتو بخور
.
+خوب خوردم حالا بگو؟
-دیروز یادته چی گفتی؟
+کدومش؟
-اینکه حاضری با خالت رابطه داشته باشی؟
+خوب آره یادمه
-خوب اگه قول بدی همین ی بار باشه من تا مهشید بیدار بشه پایتم
+گرفتی مارو؟!
-لبتو بیار
+بیا
.
+وای خاله باورم نمیشه
-فقط امروز قبول؟
+قول میدم
-پس بریم توی اتاق خواب ولی به سینهام دست نزنی
+باشه هر چی تو بگی
.
-لباساتو در بیار بیا رو تخت
+پس چرا خودت لباس در نمیاری؟!
-ی شلواره که خودت زحمتشو میکشی
+خوب بزار تاپتو در بیارم سوتینت بمونه
-باشه زود باش
+به چی میخندی؟
-بیچاره زنت، عجب کیر بد شکلی
+حالا اجازه میدی شروع کنم؟
-بفرما
+باسنتو بگیر بالا… ای جانم چه بهشتی… چقدر خوشکله… امممم چقدر هم خوشمزه
-نوش جانت، بخور که تا آخر عمرت دیگه چنین چیزی نمیبینی
+خدا رو چه دیدی شاید بهترش گیرم اومد
-ایشالا
+امممم
-بسه بیا بالا لبای لزجتو بده بخورم
+چشم اومدم
+امممم
-امممم
-کیرتو بزار داخل و بیا بالا
+ای به چشم بزار اول تاپتو در بیارم
-باشه بزار بشینم
+مرسی
-خواهش میکنم خواهر زاده گلم
+خخخخ عجب خاله ای
-بدم؟
+بهترینی
-یواش بزار داخل جر نخورم
+هواسم هست
-یواش یواش، همونجا نگه دار
+خوبه؟
-آره تا همونجا عقب جلو کن
+باشه… حالا بهتری؟
-آره کم کم اضافش رو بده داخل
+باشه
-یواش، توی حلقم احساسش میکنم
+خخخخ… الان تا ته داخله
-آی نفسم بند اومد
+فک کنم دارم ارضا میشم
-!!! نریزی داخل، دربیار
+باشه، بیا
-توی کشو زیر تخت ی کاندوم و ی اسپری تاخیری هست در بیار
+اینه اسپری؟
‌-آره بیار بده من،. حالا اون کیر بی صحابو بده
+خخخخخ خدمتت
-حالا کاندوم بزن بیا
.
-آروم بده داخل
+هنوز جا باز نکرده؟
-نه بابا شوخیه مگه این اژدها
+خخخ
-نخند خوشبحال دوست دخترت که فرار کرد
+دیگه شرمنده نکن بزار جا باز کنه قول میدم اسیرش بشی
-ارواح عمت، هرگز دیگه چنین غلطی نمیکنم
+خاله دیدی جا باز کردی تا ته داخله
-خوب لباتو برسون بهم
+اومدم
-اممممممممممم
+امممممممممم
+چطوری؟
-توی اوج
+منم همین طور
.
.
.
-نوییید من که شدم
+از لرزش و حست معلوم بود… نوش جانت
.
.
+منم شدم
-نوش جان تو هم
.
.
.
+خاله برم دستشویی و بیام آخه دو ساعت دیگه وقت داریم
-نمیتونم، جر خوردم، بزارش برا فردا
+ولی تو گفتی.؟
-من چیزی گفتم از امروز همیشه همینه روند خدمتت
+خاله من میمیرم برات
.
.
.
-سلام صبح بخیر پاشو سیامک رفته
.
.
.
_پاشو

+خاله فک میکنی این چندمین باریه داریم سکس میکنیم؟
-چه میدونم، شاید با توجه به روزایی که پادگان رفتی یا پریود بودم یا سیامک خونه بوده یا ماموریت بوده شاید هزار بار
+نه باا!!! دقیقا این 19 ماه رو توی دفترم تیک زدم امروز صدمین باره
-واقعا نوشتی؟!!!
+آره بخدا
-کوفتت بشه… پس چهار ماه آخرتو بکن که از دست نره
+چشم
.

ببخشید طولانی شد

نوشته: Navid


👍 9
👎 34
84001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

837367
2021-10-14 00:39:38 +0330 +0330

کاملا مشخصه سیامک 100 روز کونت گزاشته!!

5 ❤️

837384
2021-10-14 01:15:02 +0330 +0330

+گردو
_شکستم
+به تخمم
_کون
+دادم
_همه ای اخلاقات به مادرت رفته،هیچ وقت سعی نکردی تو زندگی به سیامک بری.

4 ❤️

837393
2021-10-14 01:59:47 +0330 +0330

نه بابا خیلیم مختصر مفید😅
رفتی خدمت خاله ترتیبش بدی
ماهم یکی دوتا شاخ و دوتا گوش دراز داریم😂😂😂

0 ❤️

837401
2021-10-14 02:35:25 +0330 +0330

کصکش داستان نوشتی یا سناریو؟

1 ❤️

837453
2021-10-14 11:16:53 +0330 +0330

لاشیا تو چه کشوری هستین که اینقد با همدیگه راحت درباره ی سکس حرف میزنید؟

1 ❤️

837511
2021-10-14 23:47:30 +0330 +0330

معلوم یک شاگرد شوفری که اربابت آبت میده و نونت شب هم میکنه توی کونت

0 ❤️

837515
2021-10-15 00:00:45 +0330 +0330

سیامک :پاشو پاشو
نوید :بله آقا سیامک
سیامک: بیا بخورش تا خاله ات بیدار نشده
نوید: اوممممم چشم باز هم میخوای بکنی ؟؟؟
سیامک : آره تو دیگه کونی خودمی خاله ات حال نمیده
نوید: آخخخخخ جوووون بکن عزیزم شوهر خودمی
سیامک: الان شد صد و بیست بار بجز روزهایی که مامانت رو کردم نوش جونت

2 ❤️

839035
2021-10-24 13:11:45 +0330 +0330

کیرم تو کوص خاله ات…چرا اینطوری نوشتی

0 ❤️

860122
2022-02-19 22:36:58 +0330 +0330

کملا معلوم که جنده هست تو هم شهوتی بودی رفتی سراغش

0 ❤️