سلام اول از همه چی بگم که فحش ندین چون داستانم کاملا واقعیه و اتفاقاتی که توش میفته کاملا روتینه، من فیوز هستم خیلی خوشکل و خوش هیکل و خوش سکس و سکسیم جوری که دخترایی که منو میبینن همه میخوان بهم بدن، من جق نمیزنم این داستانا رو بگم، مهدیارم میدونه، تو بگو بهشون…
فقط چپ و راست میکنم و موردی رد نمیدم و دوستامم فیوزبکن صدام میکنن،
اضافه کنم که من مث پدرم سکسی ام و و پوزیشن مورد علاقم داگی استایله، و بچه ها هرجا سگ درحال سکس میبینن میگن مث تو داره داگی میزنه.
داستان من ازونجایی شروع شد که گواهینامه گرفتم، سال 69 بود ک من هنوز تازه هیجده سالم شده بود و سکس واسم سخت بود اما با توجه به فیلم سوپرایی که دیده بودم و داستانایی که تو همین سایت خونده بودم بلد بودم چیکار کنم، روز اول کلاس رانندگی رفتیم که مشخص شد مربیم یه خانومه خوشکل با سینه های 85فابریکه و باسنش به حدی بزرگ بود که بعضی وقتا که حواسش نبود ترمز دستی و دنده میرفتن تو کونش و منم وقتی میدیدمش کیرم راست میشد حتی یه بار که من نشسته بودم اشتباهی در منو وا کرد و روی پای من نشست که کیرم باز رفت توی کونش و باز راست کردم، راستی تا یادم نرفته از مشخصات فردیم بگم من
2متر و 23سانت قدمه و یه کیر 38 سانتی گوشه ی شرتمه با اینکه خیلی جذابم ولی از کوچیکی آلت تناسلیم رنج میبرم و حس میکنم نمیتونم شریک جنسیمو سیر کنم،
بگذریم… کلاس رانندگی ما شروع شد و با خانوم مربی مشغول رانندگی بودیم، هوا گرم بود و خانوم مربی میخواست لباساشو دربیاره که راحت و خنک باشه، بنابرین قرار شد بریم خونه ی ما که هم خنک تر باشه و هم راحت تر آموزش بده، راستی اینم بگم که حیاط خونمون خیلی بزرگه و توی حیاطمون یه دریاچه کوچیک داریم. حالا که خانوم مربی لخت شده بود من چون فیلم سوپر زیاد نگاه کرده بودم اصلا تحریک نشدم ولی اون هنوز گرمش بود و حشری شد و یهو شروع کرد ساک زدن، گفتم چیکار میکنی خانوم مربی گفت هیچی کیرت گرمش بود دارم خنکش میکنم و منم که از ایده ی جالبش خوشم اومده بود گذاشتم ادامه بده، که البته بعدا گفت دروغ گفته و تشنش بوده و آب میخواسته واین ساک زدن تو ماشین واسش یه کار روتینه. ازونجا بود که فهمیدم ساک زدن تو ماشین خیلی روتینه و خیلی راحت انجامش میدن برات، اون روز گذشت و ازون به بعد کار خانوم مربی شده بود ساک زدن تو ماشین برام، حتی یه بار خواهرشم آورد نشوندمش بغل دست و دوتایی موقع رانندگی برام ساک میزدن، که یه بار منم حشری شدم و واسه دنده ی ماشین یه دیپ تروت پر تف زدم که آه و اوه از اگزوزش بیرون میزد. یه بارم مدیر اموزشگاه اومد تو ماشین نشست و واسم یه ساک زد و رفت، گذشت تا اینکه کلاسام تموم شد و روز امتحان شهر افسر اومد نشست گفت کمربندتو باز کن، گفتم جناب افسر همه میگن کمربندو ببند شما چرا برعکسین که دیدم طاقت نیورد خودش کمربندو باز کرد و یه ساک روتین ماشینی پر تف برام زد. روزی هم که گواهینامه رو مامور پست آورد دیدم هی ب کیرم نگاه میکنه و فهمیدم ک دلش میخواد، بنابراین دادم دستش که گفت اینجوری که روتین نیست، دیدم راست میگه نشستم ترک موتورش و یهو شروع کرد به ساک زدن. دیگه گواهینامه رو گرفته بودم و خوشحال بودم، روزا میرفتم تو خیابون و هرکیو میدیدم سوار میکردم و بدون اینکه چیزی بگم خودش شروع میکرد ساک زدن… بعدشم رفتم اسنپ و همه ی مسافرا برام ساک میزدن و به این ساک زدن تو ماشین به یه چیز خیلی روتین تو زندگیم تبدیل شده بود…
چند وقتی گذشت تا اینکه رفتم سربازی و اگه خوشتون اومده بهم بگین که داستان ساک زدن فرمانده تو تانک و جنگنده اف-16 رو براتون تعریف کنم…
نوشته: فیوز
ساک،،چمدان،،،کیف،،،همه چی خریداریم،،،خخخخخخ
اونارو بیخیال، داستان ساک زدن واسه فرمانده روی موشک شلیک شده رو بنویس :)
داداش فحش نمیدم و به این منظور میگیرم کهمیخواستی اینایی که کص میگنو مسخره کنی
من تازه فهمیدم چرا اول صبح داستانا اضافه میشه
همه از خواب بیدار شدن
خوابشون رو اینجا مینویسن
یه حموم هم برو قبل نوشتنت
همیشه از ادمای خونوک بدوم میه. سوال ایا شما خیار شور موکونی تو کونت موخابی ایقد با نمکی؟؟؟
جنگنده اف 16 !!! میگن صاحب کارخونه لاکهید بعد از خوندن این داستان کارو زندگیشو ول کرده سر چهار راه سفیداب میفروشه!!! ?
ولی دمت گرم استعداد, کسشعر نویسی داری ادامه بده لایک دوم!
با نمک بود دمت گرم، حکایت داستانهای متوهمهای اینجاست…
آقا فیوز باید بگم که عرضم به درزت:
فیوز 25 آمپر توی کون گشادت!
اونهم از نوع فیوز فشنگی!!!
یه مسجدم برو ببینیم چی میشه .
یکمم خلاقیت بد نیست ، تو این داستان هر دریو باز کردی یکی وایساده بود برات ساک بزنه
داستم سوتیاتو میگرفتم که بعدش فهمیدم کلا کسشره.کلا خودت کسشری.وجودت کسشره.راستی باباتم کسکشه بی نمک
این داستانا چک میشن یا همینجور هردمبیلی میذارین؟
خاک تو سرتون