دیگه قهر نکنیا دختر!

1401/01/17

سلام
سارا هستم. می‌خوام یکی از سکسای اخیرم که خیلی بم حال داد رو براتون بنویسم. اول بگم که من قدم ۱۶۵ وزنم ۵۵ و سایز پستونام هم 75B هست. موهام خیلی بلنده و تا روی کونم می‌رسه. کس گوشتی و خیسی دارم که لبهاش موقع سکس بزرگ می‌شه و مثل یه گل باز می‌شه. کونم هم به نظر خودم معمولیه. رونای توپولی دارم. خب از آناتومی بدن سارا که بگذریم نوبت معرفی شوهرم مهراد هست. مهراد قدش ۱۷۵ و کیرش هم ۱۶ سانته. صدای فوق العاده مردونه و جذابی داره و چشماش هم وحشتناک جذابه. یعنی من همیشه نگرانم که اگه تو چشمای هر دختری زل بزنه و باش حرف بزنه قطعا دختره می‌خواد به مهراد بده. جوریه که تو سکس چشم تو چش بشم باش و بام حرف بزنه آبم فوری میاد.

خب ماجرا از اونجا شروع شد که یه هفته‌ای بود که به دلایل الکی با هم قهر بودیم. هر دومون هم می‌دونستیم الکیه‌ها ولی منتظر بودیم اول اون یکی تمومش کنه. صبح جمعه بود و چند روزی بود علائم شروع پریود رو حس می‌کردم. به خاطر همین شب نوار بهداشتی گذاشته بودم و خوابیدم که اگه پریود شروع شد کثیف کاری نشه. معمول روزای تعطیلمون اینجوری بود که مهراد آنقدر یواش یواش با پستونای من بازی می‌کرد تا من بیدار و حشری می‌شدم و کارمون به سکس می‌رسید. این بار هم مهراد زودتر از خواب بیدار شد و یه کم رو تخت وول خورد. ولی چون قهر بودیم، هر کدوم یه طرف تخت پشت به هم می‌خوابیدیم و خبری از سکس هم نبود. منم کم کم بیدار شدم ولی مغزم هنوز خواب بود. تا اینکه مهراد از تخت بلند شد و اینجا بود که کسم به مغزم فرمان بیدارباش صادر کرد. گفت چه کار می‌کنی دختر؟!، اگه الان حرکتی نزنی تا یه هفته‌ی دیگه هم از کیر خبری نیستا. مغزم هم که هنگ کرده بود یه کم سیگنالا رو بالا پایین کرد و در نهایت به انگشتای پام فرمان حرکت صادر کرد و من بدون اراده انگشتای پام رو زیر پتو تکون دادم. مهراد که داشت از اتاق می‌رفت بیرون این حرکت رو دید و اونم ناخودآگاه برگشت. اومد و کنار تخت نشست و نگاه کرد ببینه سیگنالی از سمت من بوده یا اینکه من هنوز خوابم. شایدم دلش می‌خواست خواب باشم و تو خواب من رو بکنه. مغزم که دید مهراد هیچ حرکتی انجام نمی‌ده دوباره فرمان حرکت رو به انگشتای پام صادر کرد. البته این دفعه خودم هم تو تصمیم گیری مغزم شرکت داشتم. مهراد که این حرکت رو دید اومد سمت پاهام. پتو رو کنار زد و شروع کرد خیلی یواش پاهام رو نوازش کردن. یه چند دقیقه‌ای به کارش ادامه داد و ساق پاهام رو نوازش می‌کرد. (اینم بگم که چون زمستون بود یه شورت نخی گل گلی و شلوار چسبون بنفش پام بود، یه تاپ سفید و یه لباس بنفش هم پوشیده بودم. کلا هم تو خونه سوتین نمی‌بندم تا پستونام آزاد باشن. البته تابستونا اوضاع خیلی فرق می‌کنه!!) من هم تمام مدت سعی می‌کردم خودم رو خواب نشون بدم و حرکتی نکنم. کم کم جسارتش بیشتر شد و اومد سمت رونام و اونجا رو هم نوازش می‌کرد و می‌مالوند. وقتی دید من حرکتی نمی‌کنم بلند شد که از اتاق بره بیرون و دوباره من شروع کردم انگشتای پام رو تکون دادن، انگار با پام التماس می‌کردم که بمون و ادامه بده پسر. مهراد هم برگشت و دستش رو خیلی آروم گذاشت رو گردنم و شروع کرد گردنم رو نوازش کردن. وای که با همین کارش حشری شده بودم. خیلی آروم دستش رو رسوند به پستونم و از روی لباس باش بازی می‌کرد. می‌دونست که خوشم نمیاد از روی لباس پستونام رو بماله، به خاطر همین دنبال یه راهی می‌گشت که از زیر بشون دسترسی پیدا کنه. سعی کرد از یقه‌ی لباسم دستش رو ببره تو که خب تنگ بود و خیلی دستش داخل نمی‌رفت. اینجا بود که کس و پستونام سریع یه جلسه گذاشتن و گفتن یه خمیازه بکش و بچرخ تا بتونه از پایین دستش رو به پستونا برسونه. مهراد هم با چرخش من یه کم شلوارم رو داد پایین و لباسم رو از زیرش آزاد کرد و دستش رو از زیر رسوند به پستونام. حالا با یه دستش پستونام رو می‌مالوند و با دست دیگش گردن و گوشام رو نوازش می‌کرد. وای فوق‌العاده حشری شده بودم و می‌خواستم بلند داد بزنم بگم من رو بکن لطفا. به خودم گفتم حتی اگه پریود شروع شده باشه هم باید کس بدم امروز. از طرفی هم نمی‌خواستم مهراد با صحنه‌ی نوار بهداشتی یا لکه‌ی خون روبرو بشه و تو ذوقش بخوره. مهراد همیشه عدالت رو بین پستونام رعایت می‌کنه، وقتی می‌خواست دستش رو به پستون دیگه ام برسونه با خمیازه تغییر موقعیت می‌دادم که مثلا خوابم. (نخندید، دخترم دیگه!) بالاخره لحظه‌ی حساس فرا رسید، مهراد دستاش رو گذاشت روی رونام و کم کم بالاتر آورد تا بتونه به کسم برسه که متوجه نوار بهداشتی شد. ترسیدم که ول کنه و بره، ولی نه، در کمال ناباوری دستش رو آورد که از زیر شلوار بکنه داخل و به کسم برسه. سعی می‌کردم با چرخش و خمیازه مانعش بشم که دیگه فایده نداشت. برا همین مجبور شدم دستم رو ببرم پایین و اونجا مانع کارش بشم. اونم حیرون مونده بود که بش گفتم پریودم و بریم صبحانه بخوریم. سریع از جاش پا شد و رفت چایی درست کرد و منم پا شدم و خلاصه صبحانه رو خوردیم. ولی همچنان مثلا با هم قهر بودیم!

بعد از صبحانه گفت من می‌رم حمام و پرسید که تو هم میاییی؟ منم سر تکون دادم و گفتم نمی‌دونم که خیلی اشتیاقم رو نشون نداده باشم. رفت حمام و من لحظه شماری می‌کردم که برم، گفتم دیرتر برم ببینم چی می‌گه، که از تو حمام صدام زد که میای یا نه. منم اومدم و در حمام رو باز کردم که بگم شاید بیام که لختش رو دیدم و دیدن همان و رفتن به داخل حمام همان! رفتم و شروع کردم موهام رو شستم و خواستم بدنم رو لیف بزنم دیدم جرات نداره بم دست بزنه، گفتم پشتم رو لیف می‌زنی؟! اونم لیف رو گرفت و رفت پشتم و یه دستش رو هم کفی کرد و پستونام رو می‌مالوند و با نوکشون بازی می‌کرد، وای که چقدر لذت داشت. خلاصه همه جام رو لیف زد و حسابی با پستونام بازی کرد ولی همچنان اجازه نداده بودم به کسم دست بزنه. یه دفعه مثل بچه‌ها گفت من شیر می‌خوام. گفتم خب بیا بخور. این رو که گفتم چشماش برق زد و مثل وحشیا حمله کرد به پستونام و شروع کرد به خوردن. حالا نخور کی بخور. نشست روی فرنگی داخل حمام و من رو کشوند سمت خودش و پستونام رو می‌مکید. با دستاش هم کونم رو می‌مالوند. من که تا اون لحظه سعی کرده بودم عکس‌العملی نشون ندم پام رو بردم جلو و زانوم خورد به کیرش. وای من کیر می‌خوام مهراد! دستم رو بردم و کیرش رو تو مشتم گرفتم و شروع کردم به مالوندن. اونم دستش رو گذاشت روی کسم. یه کم با لبهای کسم بازی کرد و خیلی زود متوجه لزجی کسم شد. با دستاش کونم رو گرفت و کسم رو به سمت کیرش هدایت کرد. همونجوری که نشسته بود روی کیرش نشستم و خیلی راحت کیر مهراد تا ته تو کس خیسم فرو رفت. وای که اون لحظه چه رویایی بود. از درون داغ داغ بودم و قطرات آب هم به پشتم برخورد می‌کرد. با کمک مهراد که پهلوهام رو گرفته بود چند بار خودم رو بالا پایین کردم. خیلی لذت داشت ولی فشار زیادی به پاهام میومد، به خاطر همین وایسادم و یه پام رو روی فرنگی گذاشتم و مهراد هم ایستاده کیرش رو تو کسم فرو کرد. ولی قدرت مانور زیادی نداشت و خیلی خوب نبود. مهراد گفت من می‌خوابم کف حمام و تو بیا بشین روم که من گفتم نه، حیفه این همه حشریته که با سختی کف حموم از بین بره. گفتم بریم رو تخت. مهراد سریع خودش رو شست و رفت بیرون.
منم چند دقیقه بعد رفتم بیرون که دیدم رو تخت خوابیده (حمام تو اتاق خوابه) و پتو انداخته رو خودش. حوله رو پوشیدم که مهراد گفت داغ داغ بیا بخواب روم. گفتم موهام خیسه، گفت با حوله ببند و بیا. موهام رو لای حوله‌ی سرم پیچیدم و با حوله‌ای که تنم بود رفتم و پتو رو زدم کنار و مهراد رو توی بغل گرفتم.

مهراد گفت بیا ۶۹ بازی. با اینکه احتمال می‌دادم به خاطر تلمبه‌های قبلی، پریود شروع شده باشه ولی اونقدر کسم زبون مهرادم رو می‌خواست که نه نگفتم. حوله رو درآوردم و ۶۹ روی مهراد قرار گرفتم. وای که چجوری می‌خورد. تمام سعیم رو می‌کردم که بهترین ساک عمرم رو براش بزنم. تا جایی که می‌شد کیرش رو تو حلقم فرو می‌کردم. نوکش رو لیس می‌زدم و گاهی هم تخماش رو می‌مکیدم. از اون طرف مهراد انگشتش رو با آب کسم خیس کرده بود و با سوراخ کونم بازی می‌کرد. انگشت دیگرش هم روی لبهای کسم بود و با زبون هم کلیتوریسم رو لیس می‌زد. وای که من روی ابرا بودم. با فشارای خودم اول انگشتش رو توی کونم فرو کردم. نمی‌دونید که چه لذتی داره وقتی انگشت با آب کس می‌ره تو کون!! (حتما تجربه کنید.) بعد هم انگشت دیگرش رو توی کسم فرو کرد و با شدت مشغول خوردن بود. من دیگه نمی‌تونستم ساک بزنم. فقط کس و کونم رو تکون می‌دادم و می‌چرخوندم و مهراد هم با شدت تمام مشغول لیسیدن و مکیدن شیره‌ی وجودم بود‌. دیگه صدای آه گفتنای من تبدیل به فریاد شده بود و این هم مهراد رو حشری تر می‌کرد. می‌دونستم که از خوردن کسم لذت می‌بره، به خصوص که انگشتش رو تو کونم کرده بود و این هم حشریتش رو بیشتر می‌کنه!

دیگه نمی‌تونستم اون وضعیت رو ادامه بدم. کسم کیر مهرادجونم رو می‌خواست. داد زدم من کیر می‌خوام مهراد! انگشتاش رو به آرومی از کس و کونم درآورد. همونجوری که خوابیده بود پشت به صورتش نشستم روی کیرش (پوزیشن مورد علاقه‌ی مهراد) و خیلی سریع کیر مهراد بود که تموم وجودم رو پر کرده بود. مهراد به کونم ضربه می‌زد و من روی کیرش بالا پایین می‌شدم و از لذت فریاد می‌زدم. تو این پوزیشن مهراد نمی‌تونه خیلی دووم بیاره، فکر کنم به خاطر علاقه‌ی زیادش به کونمه. برا همین پوزیشن رو عوض کردیم و رو به مهراد روی کیرش نشستم. حالا پستونام رو می‌مالوند و فحشای سکسی بم می‌داد، کیرم تو کونت، کیرم تو دهنت، خارکسه کست می‌خواره و …! هر از چندی هم یه چنگی تو کونم می‌زد. کلا علاقه‌اش به تپلیای کونم خیلی زیاده و هر دو از این لذت می‌بریم. منم می‌گفتم تو پستون مالِ منی‌، پستونام رو بمال. تو بکن منی، من رو بکن و …!

چند دقیقه بعد من به پشت خوابیده بودم و یکی از شدیدترین تلمبه‌های عمرم رو توی کسم حس می‌کردم. سعی می‌کردم از چشم تو چشم شدن فرار کنم. گاهی لبهام رو می‌خورد و گاهی پستونام رو.

  • کیرت تو کسمه مهراد.
  • جنده‌ی من کیرم تو کسته.
  • جنده‌ات رو بکن مهراد.
  • زن جنده گرفتم که هر شب بکنمش. می‌فهمی هر شب.
  • هر شب من رو بکن.
  • چرا یه هفته کس ندادی؟ هان!
  • از این به بعد هر شب و هر روز می‌دم.
  • یه هفته ندادی حالا پارت می‌کنم.
  • پاره‌ام که کردی، می‌خوام جرم بدی.
  • جوری می‌کنمت که نتونی راه بری.
  • دوست دارم مهرادم.
  • دوست دارم سارای جنده‌ی خوشگل خودمی.

دیگه به اومدن نزدیک می‌شدیم. یه کمی به پهلو چرخیدم و پاهای مهراد رو بین پاهام قرار دادم. مهراد بغلم کرد و محکم فشارم می‌داد. کیرش رو هم تا ته تو کسم فرو کرده بود و فشار می‌داد. کسم رو حرکت می‌دادم و کلیتوریس رو می‌مالیدم به تنش. تو چشاش زل زده بودم و می‌گفتم دوست دارم. اونم فقط می‌گفت دوست دارم. یهو ضربان کیرش و داغی آبش رو تو کسم حس کردم و آب منم همون لحظه اومد و ضربانای بی‌پایانم شروع شد. یک از طولانی ترین ارگاسمم رو تجربه کردم. همونجوری تو بغل هم دراز کشیدیم و به خواب رفتیم …

سارای شهوانی
@sima_and_sara

نوشته: سارای شهوانی


👍 35
👎 5
69001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

867317
2022-04-06 06:40:15 +0430 +0430

تموم شد؟
خیلی تاثیر گذار بود … 😐

2 ❤️

867339
2022-04-06 12:43:27 +0430 +0430

به نظرم سکس جالبی بوده خوش به سعادتتون ، کاش نصیب ماهم بشه

2 ❤️

867357
2022-04-06 15:17:15 +0430 +0430

این ماجرای سایز داره کم کم خطرناک میشه
قبلا یه میگفتن ۷۰ یا ۸۰ الان شده ۷۵B😐😂
باید برم سرچ کنم ببینم داستان از چه قراره

1 ❤️

867368
2022-04-06 16:33:26 +0430 +0430

طبق روال شهوانی که همه بعد از داستان ها شخصیت و داستان طرف و تخریب میکنند
لذا اینجانب هم همچنین این حرکت را پیشه میکنم

بشدت کصشر…

0 ❤️

867432
2022-04-07 02:08:49 +0430 +0430

داستان خیلی تکراری و کلیشه ای.هیچ

0 ❤️

867478
2022-04-07 09:19:23 +0430 +0430

یه ماجرای واقعی بود که شاید ضربدر و خیانت و … نداشت! ولی چون احساس خودم از این سکسم فوق‌العاده بود برای دل خودم نوشتم تا حسم رو به اشتراک بذارم. ممنون از دوستانی که نظر می‌دن.

4 ❤️

867517
2022-04-07 14:56:18 +0430 +0430

نکته جالبش رعایت عدالت مهراد در مالش پستانهات بود 😬

1 ❤️

867533
2022-04-07 17:12:00 +0430 +0430

مثل یه گل باز می‌شه

گلتو نچینن هلو :)))))))))

1 ❤️

867677
2022-04-08 10:28:34 +0430 +0430

عالی بود. چه واقعی باشه و چه از تصور و خیال ناشی شده باشه. به خاطر اینکه بسیار به نکته های ریزی اشاره شده بود که شاید وقتی آدمهای متاهل بخونن خیلی بیشتر حال کنند چون بعضا میشه گفت “وصف حال” اونها هم هست و پر بود از صحنه های واقعی که برای همه مون پیش اومده.
ضمنا من به خاطر همین که ارتباط زن و شوهری عادی بود نه هزار و یک داستان فرا زناشویی یا دوست دختر دوست پسری، خیلی بیشتر باهاش حال کردم. و نمونه اش رو ندیدم توی این مدت.

1 ❤️

867680
2022-04-08 10:43:03 +0430 +0430

عالی بود

1 ❤️

868154
2022-04-10 23:38:18 +0430 +0430

جوووون 🤤 🤤

1 ❤️

868462
2022-04-12 12:28:21 +0430 +0430

عالی بود عشقم الهی فدا ت بشم

1 ❤️

905735
2022-12-07 02:35:42 +0330 +0330

باو دمتون گرم
ناموسن اینجا رو پر کنین از اینا
حالم از این همه بی غیرت و بی ناموس ک به خودشون افتخار میکنن بهم میخوره

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها