دختر عموی بی تی اس فن
داستان بر میگرده به ۹ سال پیش وقتی ۱۳ سالم بود و دختر عموم پنج سال از من بزرگ تر بود چون به کره جنوبی علاقه داشت همیشه باهم بحث میکردیم . یه پیسی داشتم و تازه سایتای پورن معروف شده بودن تو ایران منم خیلی فعال بودم روزی دوبار میزدم در این حد حشری . پدرم قزوین کار اداری داشت تصمیم گرفتیم شب خونه عموم باشیم. با پسر عموم و دختر عموم شب داشتیم فیلم میدیدیم تا اینکه رسید آخراش منم خیلی خوابم میومد همه پاشدن رفتن تو اتاق هاشون بخوابن منم رفتم اتاق پسر عموم اونجا کلی صحبت کردیمو اینا پسر عموم خوابش برد یکی دو ساعت گذشت ولی من خوابم نبرد رفتم پذیرایی از کیفم شارژر بیارم متوجه شدم دختر عموم بیداره . منم عادت داشتم هر شب کمی روغن بردارم و دوبار جق بزنم رفتم تو آشپزخونه روغن ریختم کف دستم رفتم تو دستشویی جق بزنم دقت نکردم که درو کامل نبستم مشغول بودم به جق زدن دیدم چراغ راهرو اتاق ها به سمت پذیرایی روشن شد ریدم به خودم سریع در دستشویی رو بستم. دختر عموم آروم گفت کی تو دست شوییه گفتم من گفت اوکی منم مونده بودم الان ادامه بدم صداش میره خیت میشه به هر حال ادامه دادم هر ثانیه صداش جق زدنم بیشتر میشد دختر عموم اومد بزنه رو در که بگه بیا بیرون در چون قفل نبود باز شد کیر هفت هشت سانتی منو دید دست روغنی هم دید من چون میدونستم دیگه دیده حرکتی نزدم حدود ۱۰ ثانیه چشم تو چشم بودیم اونم شوکه شده بود . موندم چیکار کنم اونم تاپ نازک تنش بود بدون سوتین میشد نوک ممه هاشو دید دیگه خیلی حشرم زد بالا ، همونجا که غرق دیدن ممه های کوچیک گوگولیش بودم آبم ریخت بیرون اونم این صحنه رو دید دیگه خیلی خیت شده بود . اومد داخل در دست شویی رو بست میدونستم اونم حشری شده بود . وایساد رو به روم گفت میدونستی خود ارضایی کلی ضرر داره و اینا حدود سه چهار دقیقه بم از ضرر هاش گفت منم ناچار گفتم کص نیست بکنیم گفتش تو این سن میخوای کص هم بکنی؟ خیلی بحث خودمونی شده بود دیگه . منم در جوابش گفتم آره. بم گفت من تاحالا دنبالش هم نرفتم دوستم نداشتم ، سردرگم شده بودم نمیدونستم چیکار کنم . بهم گفت بین خودمون بمونه اومد سمتم تاپشو در آورد و ممه های خوش فرم و کوچیکش افتادن بیرون عاشق این لحظه بودم گفت کیرت روغنیه بشورش منم که از خدام بود همونجا شستم تمیز شد شروع کرد اومد سمتم لب گرفت ازم کیرمو دست مالی کرد منم خب نمیدونستم چیکار کنم سرمو اوردم پایین کصشو مالیدم مثل این ندید بدید ها جوری لیس زدم آهش در اومد گفت خیلی شیطونی دو دقیقه اینا داشتم لیس میزدم به خودم اومدم بهش گفتم برگرد اون سمتی اونم برگشت با دستام لا کصش رو باز کردم دیدم پرده داره ترسیدم نمیدونستم چه اتفاقی میفته ترس داشتم گفت بزار نگران نباش گذاشتم تلمبه زدم پردش هم زدم یذره گذشت گفت محکم تر منم چون دیر انزال بودم همینحوری ادامه دادم ۱۰ دقیقه بعد تازه داشت آبم میومد گفت من میخوام آبتو بخورم منم با کمال میل کیرم گذاشتم تو دهنش لیس زد یکم برام زد و بلاخره آبم اومد ریخت تو دهنش . رفتیم خوابیدیم منم رفتم تو اتاق پسر عموم که ضایع نشه صبحش موقع صبحونه زیر چشمی بهم نگاه میکردیمو اینا عصرش هم راه افتادیم برگشتیم تهران . بنظر خودم خیلی خوش‌شانس بودم که اولین سکسمو تو سیزده سالگی انجام دادم .
امیدوارم خوشتون اومده باشه و اینکه اگر مشکلی داشت مال ۹ سال پیش بود زیاد یادم نیست ولی به بزرگی خودتون ببخشید .
نوشته: محمدامین
۱۳ سالت بود میدونستی پرده چیه😅😅
تیر برق محلمون سراغت میگیره 🤣🤣
اینکه سیزده سالت بود میدونستی پرده چیه رو کنار میام چون من 10 سالم بود میدونستم
بی تی اس هم 9 سال پیش مشهور بود؟باشه اینم کنار میام
د آخه انیشتین روزی دوبار میزدی میگی حشری بودم؟😶💔
اومدم بگم که اول کیرم تو تو بعدش کیرم تو بی تی اس
۱۳سالت بود کیرت هم ۷ یا۸سانت عزیز اون دودول هست نه کیر.حالا ابشو ازکجا دراوردی شما.واقعا این چرندیات چیه به خورد مامیدین مثلا حال کنیم؟بدتر میرینه به حال ادم.
دختر عموت راست گفته، خود ارضائی عوارض داره که یکیش خیال بافیه…
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
احتمالا دختر عموت چنان زده تو گوشت که بعد از ۹ سال تازه معلوم شده چه آسیبی دیده مغزت
ادمین عزیز جدیدا با جقی های فانتزی بالا رفیق شدی چی این داستان
تا اونجا که گفتی 13 سالگی بردنت قزوین راست بود بقیش نه!!
بنظر من خیلی خوش شانسی تو قزوین نموندی چون از کون دارت میزدن با این کسشری ک نوشتی کسکشه جقی
روزی دو دست جلق میزده ، بعد موقع سکس شده توی خونه عمو ، خودش شده یه پا عمو جانی
بی تی اس😂
نه سال پیش😂
به خدا این یازده سالشه اومده بر اساس چیزایی که تو این دوره تو ذهنشه یه کصشری نوشته
دقت کردید همه جمع شده بودن تو این پست تا داستان به گا رفتن یه بی تی اس فن رو ببینن😂
بی تی اس نه سال پیش تازه فعالیتشو شروع کرده 😐
۹ سال پیش آغا محمد امین در توالت خونه عموش درحال انگشت کردن کونش با روغن نباتی لادن طلایی بوده که پسر عموش پیداش میکنه و کونش میزاره اما چون زیادی ته حلقش تلمبه زده به مغزش فشار اومده و مغز کیریش دچار سکته شده و توهم کص کردن بهش دست داده.
تو بیشتر از یه کونی نیستی کونی
انقدر ضعیف نوشته بودی که از همه جاهای داستانت ‘ک… ص میگم ولی فکر می کنم راس میگم’ میزد بيرون
سعی کن توی این سن سوژه های بهتری واسه… پیدا کنی عمو جان 🥴🌹🌹
اول اینکه بی تی اس کاملا بی ربط بود چون بی تی اس اون زمان وجودم نداشت چه برسه به اینکه مشهور باشه و اینکه بچه ۱۲ ۱۳ ساله با نگاه بفمه پرده داره یا نداره هم کص شره محظه مگه پرده خونه تونه که چوب پرده اشو ببینی بعدشم مسائل کص شر دیگه در کل کص ننویس راستی احتمالا ماجرا این بود که بابات با خودش برد قزوینو گفت یه دوری بزن و بعدشم یکی کردتت 😉😉
ت ک دیرانزال بودی دخترعموت دم در اومد از رو لباس سینه هاشو دیدی ابت اومد؟؟؟😂
کصکش اون موقع BTS نبوده ک بعدشم تو از کجا تشخیص دادی پرده نداره وقتی اولین بارت بود کص میدیدی؟ پردشم ب همین راحتی با کیر ۸ سانتیت زدی جوجو؟
آخه کونی لاشی خود پزشکان متخصص هم از طریق آزمایش و پرتو نگاری واین چیزها میفهمن طرف پرده داره یا رفته اوقت تو تا کسشو لمس کردی فهمیدی پرده داره اوقت چطوری ها؟حتمن فکر کردی پرده کر کره داشت مارو احمق فرضکردی لاشی یچیزی شنیدی اما نمیدونی گوه نخور پرده نیست یه حالت غشا پلاسمایی هستش مثل پی و چربی ک توی دیواره کص بهم متصله و پر از مویرگهای میکروسکوپی حساسه ک وقتی جسم کلفتی چون تا اونموقع کمی متورم و مویرگها زنده هستن بهشون فشار میاد و مویرگها پاره شده و خونریزی میکنن و اصطلاحن میگن پرده بکارت پاره شد ک دراصل پارگی منظور همون فشار ک مویرگهای ک بچشم دیده نمیشن تحت فشار خونریزی کردن و اون ها هم ک خون رو از دست میدن مویرگها میمیرن واز بین میرن و دیگه اگه زن دختر سکس اونا تکرار بشه خونریزی بکارت ندارن خب بعدم دخترعموم یهو فقط بادیدن جلق تو بیخود بی‌جهت اونم تو خونه ک همه بودن حشری شد و گفت بیا پستون بخور و کص بکن چون دلش سوخت و گفت بیا پردمم بزن ؟ ای کیر گرگعلی نوروزی راسوندی تو کون تو و کص دختر عموت
نظرات جدید داستان‌ها
- این داستان از زاویه دید یک خانم، با عنوان شاگرد زرگر هفته پی...
- مرسی جالب بود ادامه بده
- مرسی بازم بنویس
- چندسال پیش همچین موردی پیش اومد خاتمه به شوهرش گفت ؛بعد با ی...
- حوالت میدم به احمد ۹۱۱
- نویسنده گرامی سپیده عزیز نگارش داستان شما روان بود و قدرت نگ...
- اووف عالی بود عزیزم..عاشق داستان‌های پسرهای تپل و سفید وو بی ...
- داعش هم حکم سنگسارت را هم صادر کرد ... خخخ بنویس که با قلمت ...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که ...
- داستانت را دوست داشتم . منتظر ادامه ی داستانت هستم . برام جا...
- بعد مدت ها یه داستان خوب خوندیم. دم خودت و هر کی باعث شد بنو...
- دمت گرم عالی بود . به اراجیف این مزدورهای اطلاعاتی توجه نکن ...
- بعد از@مدتها یک داستان زیبا
- برج صدف مگه لباس زیر هم داره؟
- در هر شرایطی خیانت هیچ توجیهی نداره و زشت وقابل دفاع نیست ...
داستان‌های تازه
- رقص گرگها (۱)
- زرخرید (۱)
- همکارم منو گایید (۲)
- وقتی خجالت میکشی
- ساحل (۴)
- جنونِ اَدواری
- به خاطرش ماساژ یاد گرفتم
- ببو گلابی
- عذابش از لذتش خیلی بیشتر بود!
- چی شد لز کردم
- شیمیل جذاب من (۳)
- رسیدن به آرزو های بی غیرتیم (۱)
- جندگی قشنگه اما با آدمش
- لز با دختر دبیرستانی
- خاطرات بچگی من با دوست مادرم
- مینا رو من جنده کردم ؟!
- وقتی کیر کلفتشو دیدم اوبم زد بالا
- ماهان و ماهک
- شروع گی من و سیاوش
- همه چیزم رفت
- دخول در کس زن صیغه ای
فقط یک جمله بگم شیرم دهنت