حس درون آدم دروغ‌ نمیگه..

1401/09/05

همه ی ما بهتر از هر کسی میدونیم شخصیت سکسیمون چیه. فارغ ازینکه نوع جنسی که باهاش رابطمون برقراره (یا هم نیست) ما یه ارتباط داریم با شخص یا اشخاص خیالی که دلمون میخواد به دور از همه ی محدودیت ها مطابق رویامون با اون شخصیت سکس کنیم. شاید هیچوقتم اون شخصیت رو بروز ندیم و ممکنه با گذر زمان امکان و جراتش رو پیدا کنیم و بریم سمتش…

اسمم محسنه و الان که اینو مینویسم حدودا ۲۷ سالمه
یه پسر رون کلفت و کون تنگ و کیر متوسط
زمانیکه خیلی بچه بودم محله ی ما اغلب پسرا دنبال کون بودن و کونی بودن واقعا لکه ی ننگ بود. یه کونی داشتیم به اسم فرزاد که از قرار اون کونی همکلاس من بود و از قضا تر رفیقم بود. خب منم مث اغلب بچه های هم سن و حتی سن بالاتر از خودم عاشق کردن بودم و دنبال کون . فرزاد تقریبا هم هیکل من بود یکمی شل تر و نرم تر و حدود چار پنج سانت بلند تر. یه کون دخترونه و پهن داشت و سینه های کمی بزرگتر از حد معمول اما خب غیرمعمولم نبود که بگم دخترونه بود.یه پوست روشن داشت و چشماشم کمی ضعیف بود. یه تک پسر و تک فرزند که خب انصافا همه ی شرایط یه کونی رو داشت. تا اوایل دوره ی‌راهنمایی نه من کون کرده بودم نه رابطه ی واقعی و دونفره ی سکسی داشتم(( بجز چندا کون کونک کوچیک با یکی‌از هم محلیام که نه کیر اون تونست وارد سوراخ من بشه علی رغم اینکه تو یکی دوبار رابطمون سر کیرش رو رو سوراخم میرسوند که همین حس و حال باعث شعله ی زیر خاکستر احساسات دخترونه ی من در اینده شد)) و نه کیر من رفت تو کون اون . در حد لاپایی و مالش در سوراخ… بگذریم. خلاصله من هیچ رابطه ی جدی تا اول راهنمایی نداشتم.
بسیار هات بودم و حشری و ازینکه همه فرزاد رو میکنن و من مجبورم تو کفش بمونم واقعا ناراحت بودم.
تا اینکه اولین جرقه رو یروز که شیفت عصر بودیم تو راه مدرسه زدم. با فرزاد داشتیم میرفتیم دوتایی سمت مدرسه .تو راهمون یه پل‌بود که یه رودخونه خشک از زیرش رد میشد. نزدیک رودخونه که شدیم گفتم فرزاد گفت بله گفتم فرزاد چرا تو به فلانی و فلانی کون میدی ولی بمن نمیدی؟ فرزادم انگار غافلگیر شده باشه از سوالم با تعجب نگام کرد و هیچی نگفت. چند قدم مونده به پل دوباره سوالمو تکرار کردم ولی اینبار گفت من و تو رفیقیم نباید با هم کار زشت کنیم. بدون اینکه به جوابش فکر کنم در حالیکه کیرم از شدت شهوت داشت شلوارمو جر میداد و چشمامم سیاهی میرفت ، در چند قدمی پل‌ دستشو گرفتم و برش گردوندم سمت خودم رودر روش‌وایسادم و گفتم اجازه بده لااقل از پشت یکمی بغلت کنم. اونم که انگار خودش از خداخواسته بود بشرطی که فقط کوتاه باشه قبول کرد و رفتیم زیر پل لابلای یه درختچه که استتار خوبی داشت من از پشت از رو شلوار بغلش کردم و کیرمو چسبوندم به کونش و دستامو بردم و سینه هاش رو گرفتم دستم و کاملا به خودم چفتش کردم. یه چند لحظه گذشت تو همین حالت که دیدم خودشو به کیرم فشار میده بدون مکث با یه دستم زیپ شلوارمو باز کردم و کیرمو گذاشتم رو کونش و در حالیکه تو بغلم بودم کشیدمش سمت عقب‌و‌ پشستم رو باسنم و اونم رو کیرم نشست. دراز کشیدم و رو زمین و تو بغلم دراز کشید . جراتم زیادشدن بود و بهش گفتم میخوام شلوارتو دربیارم بدون اینکه منتظر جوابش بمونم لاله ی گوششو ناخوداگاه گرفتم به لبم و کمربندشو باز کردم یکمی گیر داشت که خودش کمکم کرد همونجوری دراز کش شلوارشو بعدم شورتشو تا سر زانوش داد پایین و گفت زودباش خودتو ارضا کن یکی‌میاد میبینه ابرومون میره … من که تا حالا کون نکرده بودم و از شدت شهوت ضربان قلبم به شدت بالا رفته بود حالا کیرمو وسط قاچ کون دخترونه ی فرزاد میدیدم. کیرم که از اب خوشیم خیس شده بود در حالیکه بین قاچ کون فرزاد بود کمی تکون دادم و اون شروع کرد به حرکت کونش. معلوم شد خیلی وارده و میدونه با کیرم چه کنه. یکمی که تکونش داد رو کیرم خودم ابتکار رو دس گرفتم و شرو کردم تلمبه مثلا… تو همین حس بودم که فرزاد که اه و ناله ش بالا گرفته بود دست چپمو گرفت و برد سمت کیرش که یه کیر بزرگتر از کیر خودم بود رو گذاشت کف دستم و گفت تو هم برا من بمال که ابم بیاد. بدون ذره ی ای شک شرو کردم به مالیدن کیرش و در کمتر از یک دقیقه اب کیر من شرو کرد پاشیدن زیر کون فرزاد و روی‌شکمم و تند تند شرو کردم مالیدن کیر فرزاد که اونم همزمان ارضا شد و یذره از ابش پاشید به سمت صورت خودش که از قضا رد شد و افتاد روی کنج لب من … هنوز بدنمون توی در حال تپش و پس دادن اب کیر بود و من که اولین بار کیرم با کون ارضا شده بود به ارومی و بدون اینکه فرزاد متوجه بشه با انگشتم اب کیرشو که کنج لبم بود دادم توی دهنم و یکم مز مزه کردم و قورتش دادم.
اینجا بود که برای اولین بار حس کردم اب کیر خوردن و مالیدن کیر اصلا کار ناپسند و خجالت اوری‌نیسن و اتفاقا خیلی هم لذت بخشه وقتی طرفت لذت میبره…
تو همین فکرا بودم که فرزاد سریع‌پاشد از روم و دوتایی به عواقب کارمون مواجه شدیم… پیراهن اب کیری فرزاد و شلوار و پیراهن خاکی‌و کثیف من. هرجوری بود دوتایی به هم کمک کردیم و لباسامون رو طوری که خیلی ضایع نباشه تمیز کردیم و رفتیم سمت مدرسه …
اونروز به هر شکلی بود تموم شد و من موندم و لذت بی پهایت از کونی که کردمش و البته فکر کردن به کیری که حسابی مالیدمش و اب کیری که تونستم قورت بدم مثل یه کونی واقعی…
بعد از اون روز فرزاد دیگه نذاشت کونش بذارم تا دوسال بعد و سوم راهنمایی و وقتی که امتحان ریاضی داشتیم. من شاگرد زرنگه بودم و اون ر یاضیش ضعیف بود یه عصری رفتم خونه شون که ریاضی یادش بدم. پنجشنبه بود و پدر مادرش‌رفته بودن قبرستون محله جهت فاتحه برای مرده ها. بهترین موقعیت بود و منم بعد از کمی تمرین ریاضی در حالیکه تمام فکر و ذکرم کردن کون فرزاد بود ، در حالیکه خم شده بود رو دفترش و مثلا‌ داشت ریاضی حل میکرد بدون هیچ رد و بدل شدن کلمه ای ، تند رفتم پشت سرش و چسبیدم بهش و هلش دادم که بخوابه رو زمین. فکر نمیکردم برخورد فرزاد این باشه. بدون هیچ عکس العمل بدی بهم گفت پاشو یه بالش بیارم بذارم زیر چونم منم برق خوشحالی از تمام وجودم پرید و دوییدم یه بالش براش اوردم و گذاشت زیر چونش و دراز کشید. بدون درنگ شلوارشو کشیدم پایین و کون گنده ش لخت شد جلوم. خودشم تیشرتش رو دراورد و کالا اون لخت لخت رو شکم دراز کشیده بود و من پشتش وایساده بودم با حالت شکفتی. با صدای فرزاد که گفت زودباش تا یکی‌نیومده سریع شلوار و شورتمو دادم پایین تا زانو و کیر خیسمو گذاشتم قاچ کونشو پهن شدم روش. سرمو گذاشتم کنار سرش و گوششو شرو کردم به مکیدن و گردنشو بوسیدن.همزمان کیرمو بین قاچ کونش سر میدادم .‌
یکی‌دو دیقه گذشت که دیدم خودش کونشو داد بالا فهمیدم منظورش اینه بکن داخل. پاشدم و پشتش نشستم و کیرمو یه تف زدم و تنظیم کردم رو سوراخش و یکمی هل دادم که اخ کوچیک گفت و سر کیرم راحت رفت داخل. اونجا بود فهمیدم فرزاد خان به کیرای خیلی کفت تر از من خیلی کوون داده که کیر من اینجوری بدون درد رفت توش.
سر کیرمو دادم داخل و دراز کشیدم روش و اروم کیرمو فرو کردم تو کونش. اه و ناله ش بلند شد. اههه بکن زودباش اوممم بکن بکن زودباش محسن منو بکن… حرفاش داشت اتیشم میزد و منم از شدت شهوت کیرم داشت میترکید با کمتر از ده تا تلمبه اب کیرم اومد اما بدون مکث شرو کردم تلمبه زدن. هنوزم که هنوزه باورم نمیشه اب کیرم اومده و بدون ذره ی بی حال شدن کیرم سفت سفت بود و دپباره شرپع کرده بودم تلمبه زدن. قطره قطره اب کیرمو تو کونش با هر تلمبه ای خالی کردم و الان داشتم تو کونش که پر از اب کیرم بود تلمبه میزدم…
صدای برخورد تخمام و رونم به کونش اتاق رو پر کرده بود و من بی توجه به ناله هاش مث یه وحشی کون ندیده داشتم میکوبیدم ته کونش. لذتی بینهایت که حالا با حال و اومدن کیرم داشت بهم میرسید نمیذاشت به لذتای فرزاد توجه کنم.
پاشدم و بهش گفتم رو زانو حالت داگی بشینه و از پشت قاچای کونشو که واقعا از دوتا دخترم بزرگتر بود سمتم گرفت و من اون لحظه با کیر سفت شده ش که از زیرش اویزون بود مواجه شدم و واقعا اون لحظه یاد کیر دوستم افتادم که خارش همیشکیش‌ رو روی سوراخم حس‌میکردم… اما من نباید کونی میشدم بنابراین کیرمو گذاشتم رو سوراخ کون فرزاد و فرو کردم توش و همزمان خم شدم روش‌و با دستک کیرشو گرفتم. لااقل این کمترین کاری بود که میتونستم ازون کیر لذت ببرم. شرو کردم به تلمبه زدن چون حالت سختی بود خودش پیشنهاد داد که حالتمون رو عوض کنیم. به کمر خوابید و پاهاش رو داد بالا و گفت حالا میتونی هم بگنی هم بمالی.
منم بدون مکث کیرمو گذااشتم رو سوراخشو فرو کردم توش. تلمبه هام شرو شده بود و بالا پایین شدن کیر فرزاد هم همینطور… به کار که سوار شدم کیرمو درمیاوردم و میمالیدم به تخماش و کیرش و باز میکردم داخل کونش اونم غرق لذت بود و گهگاهی کیرشو میمالید … کم کم که احساس کردم امکان ارضا شدن دارم کیر فرزاد رو با دستم شرو کردم مالیدن و همزمان با جملاتی مث قربون کونت قربون کیرت ابتو میخوام بخورم و کونی و مشابه شهوت رو توی دوتامون به اوج رسوندم … تو همین حالت حس‌کردم سوراخ فرزاد داره به کیرم فشار میاره که شرو کرد ارضا شدن…‌من که داشتم میمالیدم کیرشو ناخوداگاه گرفتمش سمت خودم و یکمی ابشو در حالیکه داشتم ته کونش تلمبه میزدم ریختم روی شکم و کیر خودم . در همین حین منم کیرم داغ شد و اب کیرم شرو کرد اومدن که از تو کون فرزاد دراورد و روی‌سینه ش و کمی هم صورتش خالیش کردم که اب زیادی نبود.ولو شدم تو بغل فرزاد و کیر رو کیر ولب رو لب شدیم. بدون توجه به اینکه فرزاد چه فکری میکنه چنتا قطره ابی که رو گونه و لب بالاییش بود رو با زبون خوردم و بعد ازش لب گرفتم … گفتم ایندفه از دفه ی قبلی خشمزه تر بود . گفت کدوم دفه ؟ براش تعریف کردم و خندید و گفت خودمم اب کیر دوس‌دارم. ولی روم نمیشد بهت بگم بذار برات ساک بزنم. بدون اراده پاشدم و حالت ۶۹ شدم و از پهلو کیرمو گرفتم سمت صورتش و گفتم هرچی تهشو بخور برام. اونم گفت پس تو مال منو بخور.گفتم من کونی نیستم . حس کردم بدش اومده سریع‌معذرت خواهی کردم و گفتم منظورم اینه نباید به کسی بگی چون من بخاطر تو اینکارو میکنم قول‌داد و شرو کردیم کیرای نیمه جون همدیگه رو خوردن. من دستمو بردم زیر تخماش‌و هرچی اب ته کیرش بود رو کشیدم بالاو سرکیرسو گذاشتیم دهنم … انصافا کیرش خشکل و خوش فرم بود سر قارچی و تنه ی نسبتا قطور که از از سر به ته گلفت تر میشد. یکمی براش ساک زدم و غرق‌ساک زدنش بودم و کیرش داشت کم کم سفت تر میشد .ولی همچنان نرم بود. عاشق ساک زدن بودم انگار یک عمر من ساکر بودم و کونی و الان داشتم رو کیر فرزاد دانشمو پیاده میکردم.
کیر منم که دوبار ابش اومده بود همچنان نیمه جون و بیحال دهن فرزاد بود البته اون فقط دهنش بود و غرق‌ساک زدن من برا کیرش شده بود.
تصمیم گرفتم همه چیز رو وارد یه فاز جدید کنم
خودمو تصور کردم روزیکه اون دوستم کیرشو میمالید رو سوراخم…
کون گوشتیم که کم از کون فرزاد نداشت و مث‌کون خودش بدون مو بود رو تصور کردم زیر کیر فرزاد… نه من فقط فاعل نیستم
من کس کونی بودن درونم رو هم باید ارضا کنم
منم میخوام کونی باشم اونچیزی که کیر کوچیک دوستم در من شعله ور کرده بود.
بدون توجه به عواقبش فرزاد رو برگردوندم به پشت و خودم رفتم روش و شصت و نه بالا و پایین رو اجرا کردم. اینبار کیرش رو با ولع شرو کردم خوردن. سر کیرش رو با لبام میگرفتم و زبونمو دور سرش میکشیدم و میلیسیدم و میرفتم تا تخماش‌و کامل فرو میکردم توی دهنم … درش میاوردم و تا پایینش و تخماشو زبون میکشیدم همزمان انگشتمو گذاشته بودم رو سوراخش و اروم فرو میکردم و میاوردم بیرون…
کیرش سفت سفت شده بود و همزمان با یه دستش میمالید کیرمو و گاهی از شدت شهوت سرشو میکرد دهنش ولی نمیذاشتم برام ساک بزنه
میخواستم من همه کاره باشم
دلم میخواست اونم شرو کنه و کونمو انگشت کنه ولی انگار نمیفهمید منظورای منو.
همینجوری که با انگشت فاک دست چپم داشتم سوراخشو انگشت میکردم و کیرش دهنم بود دستشو که به پهلوم گرفته بود برداشتم و گذاشتم روی قاچ کونم و دست خودمو رو دستش گذاشتم و اروم هلش دادم سمت سوراخ کونم
فرزاد که از دیدن این کون قطعا حشرش عقلشو برده بود تو کیرش(چون واقعا سفت شده بود خخخ) انگار از خداخواسته شرو کرد به ماساژ لپای کونم و گاهی هم هم سوراخ تنگ و جذابم… با هر بار که دستشو میکشید رو سوراخم یاد اون کیر میوفتادم و محکم تر براش ساک میزدم اونم شهوتش بیشتر میشد حالا حس فاعلیش هم فعال شده بود و شرو کرد به تلمبه زدن ریز توی دهنم. منم که ازین کارش لذت میبردم از اینکه تونسته بودم اونو به کردن خودم مشتاق کنم راضی بودم ، دهنمو برای گاییده شدن توسط کیرش به اشکال مختلف حالت میدادم و اجازه میدادم کیرش تا حلقم فرو بره و ازش لذت ببره
همزمان پاییپ تنمو اوردم سکت صورتش و کونمو گرفتم جلوی دهنش و با صدای خفه گفتم خیسش کن…
مطلب رو گرفت و عین حرفه ای ترین بکن محله شرو کرد به زبون زدن سوراخم… ارهههههه این خودشه این همون کس بود
کل وجودم شهوت شد یباره
بب اختیار از رو کیرش بلند شدمو روی‌زبونش نشسته کونمو رو زبونش تکون میدادم.
زبونشو رو سوراخم میکشید نوکشو تو حلقه ی سوراخم فرو میکرد
دیوونم کرده بود دلم میخواست برم پایین و بشینم رو کیرش
دوباره خم شدم رو کیرش و شرو کردم به خوردنش
با فشار بدنش به پهلو برم گردوند و من رفتم پایین و اون اومد بالا
حالا من زیر کیرش بودم و اون مسلط به کون من
دستامو گذاشتم رو کونش و یه اشاره کردم به پایین یعنی اماده ام
کیرش رو گذاشت تو دهنم و یکی دوتا تلمبه کوچیک زد و نگهش داشت
تا نصفه توی دهنم بود
گفت لیس بزن برام
بخور زودباش بخور تا انگشتت کنم
منم لیسیدم کیرشو و تخماشو میمالیدم
اونم کم کم انگشت فاکش رو رو سوراخم میچرخوند
اروم سر اگشتشو فرو کرد داخل به شدت حالت سپزش بهم دست داد ولی تحمل کردم .با خودم گفتم این فقط یه انگشت بود هنوز برای کیرش باید بیشتر تحمل کنم…یکمی که گذشت شرو کرد عقب جلو کردن انگشتش که داشت لذت بخش میشد. همزمان تو دهنم تلمبه میزد و با یه دستش هم کیرمو میمالید.
از فرو کردن انگشتش تو کونم لذت میبردم و پاهامو میبستم و دستشو بین کونم فشار میدادم
واقعا لذتبخش بود …
تلمبه هاش تند تر شد و محکم تر و عمیق تر فرو میکرد دهنم یهو کیرشو کشید بیرون و در حین بیرون کشیدن مقداری از ابش ریخت رو صورتم باقیشم خالی کرد رو سینه م
انگشتشم از تو کون من دراورد ولو شد کنارم رو زمین
واقعا لذت بخش بود
احساس خیلی خوبی داشتم
اب کیرشو از رو صورتم پاک کردم و چند قطرشو چشیدم.
با دستمال خودمونو پاک کردیم و منم توی دستشو ابمو خالی کردم و برگشتم لباسامونو پوشیدیم
بدون هیچ حرف اضافه ای تلویزیون رو روشن کردیم و فوتبال دربی رو تماشا کردیم
وسط دو نیمه بود که بابا و مامانش اومدن و منم که راهی نبود تا خونمون ازش خداحافظی کردم و کتابامو ورداشتم و اومدم خونه
از شدت خستگی اونشب حدود ۹ و نیم خوابم بود
فردای اونروز فرزاد امتحان رو تجدید اورد و من رفتم دبیرستان نمونه دولتی
اون موند محلمون و یه دبیرستان سطح متوسط و بعدم رفت توی نظام و الان هم سالی یکی‌دوبار اونم توی مراسمات مختلف امکان دیدن همدیگه رو داریم
و هیچکدوممون هم به اون روز نه اشاره ای میکنیم و نه حرفی میزنیم…
من مطمئنم که حس درون ادم هیچوقت دروغ‌نمیگه
حتی اگر شده برای یکدفه باشه حتی اگه شده برای یکدفعه…

ممنون که وقت گذاشتید خوندید

نوشته: محسن


👍 14
👎 4
14501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

904204
2022-11-26 03:51:00 +0330 +0330

رفت توی نظام؟
قابل انتظار بود

1 ❤️

904213
2022-11-26 04:55:32 +0330 +0330

نوشتی: “یه تک پسر و تک فرزند که خب انصافا همه ی شرایط یه کونی رو داشت”. یعنی میخوای بگی شرط کونی بون تک فرزندی هست؟ ریدم توی اون استدلالت.
بعدش هم، مگه چند سالت بود که آبت اومد؟ اگه اول راهنمایی بودی قاعدتا بایستی دوازده سالت بوده. یعنی قبل از سن دوازده سالگی به بلوغ رسیده بودی یا اینکه قبلش سه چهار سال مردود شده بودی؟
سکت صورتش، کدوم دفه، بب اختیار ،…
موندم با این سطح نگارش کدوم دبیرستان نمونه قبول شدی؟! احتمالا منظورت “دبیرستان نموده” بوده!!!
خاک بر سرت.

3 ❤️

904268
2022-11-26 12:57:44 +0330 +0330

انصافا فقط ۶خط اولشم خودندم دیدم طرم میخواد گی کنه حالم بهم خورد

نخوندم🗿
I'm not gay 🏳️‍🌈
🖕🍌

1 ❤️

904281
2022-11-26 15:38:44 +0330 +0330
m4m

خیلی خوب و با احساس نوشته شده بود.
بعد از اون با کس دیگه ای تجربه نکردی؟

1 ❤️

904326
2022-11-27 00:30:07 +0330 +0330

عزیز توجه داشته باشید که همان گونه که گی و همجنس بازی از زمین تا آسمان فرق دارن مفعول حرفه‌ای بوذن و حس داشتن دو چیز متفاوت است

0 ❤️

904329
2022-11-27 00:48:52 +0330 +0330

من تا آنجایی که رودخانه خشک از زیر پل رد میشد خواندم. چی رد می شد؟ رودخانه خشک رد می شد؟ یعنی چی اونوقت؟ بعد شما انتظار داشتی تا کلاس اول راهنمایی یعنی تا ۱۱ سالگی، رابطه جدی سکسی داشته باشی؟ جدی آخوندها چه لجنزاری به اسم جامعه ساخته اند. کیرم تو عمامه اشون.

0 ❤️

904335
2022-11-27 01:10:26 +0330 +0330

داستانت تا تقریبا اواسطش بدک نبود. ولی از موقعی که وسط نوشتن آبت اومد، خودت نفهمیدی ولی از پایینم همزمان ریدی تو داستانت. آخرشم که شبیه سریال کلید اسرار تموم کردی و تهشو بستی.
باوجود اینکه کیرم دهنت ولی لایکو کردم تو کونت

0 ❤️

904426
2022-11-27 15:40:42 +0330 +0330

از همونجا که گفتی ابش فواره زد ریخت رو لب تو فهمیدم بایه جقی کون ندیده و آب ندیده طرفم کوص مغز 😂

0 ❤️