سلام دوستان شهوانی. این ماجرا کاملا واقعیه. اسمم سیا است(مستعار). قم زندگی میکنم.این ماجرا مربوط به سال85 قدم 185 وزنم 81 هیکل درشت دارم واما طاهره 175 قدش بود و تقریبا هم وزن من بود و هیکلی واقعا مخصوص سکس داشت اندامهای بدنش خدایش آدمو دیونه میکرد خودشم واقعا سفید مثل برف بود.سرتونو درد نیارم میرم اصل ماجرا.طاهره زنداداشه رفیقم بود شوهرش قناد بود و شیرینی فروشی هم داشت.تاقبل از دوست شدن باهاش اصلا بهش دقیق نگاهش نکرده بودم.گذشت تا عروسی دوستم شد تو عروسی من حسابی مشروب خورده بودم و چشام قرمز و شهلایی شده بود طاهره هم از این حالتم خوشش اومده بود تو عروسی به هرنحوی شده بود شماره منو پیدا کرده بودچند روز بعداز جشن متوجه زنگ خوردن گوشی شدم جواب دادم اما طاهره تا ۱ هفته حرف نمیزد.بگفته خودش میخواست مطمئن بشه خودم هستم یا نه.سرانجام به حرف اومد و گفت میخوام تا یه مدتی باهات حرف بزنم و درددل کنم منم بعد از چند ساعت فکرکردن گفتم اگه یه مدت باشه اشکال نداره اما بجزاین من بخاطر دوستم نمیخواستم بیشتر بشه طاهره هم شرطمو قبول کرد.بعد مدت تعین شده که با طاهره قراردوستی گذاشته بودیم و همون مدت دوست باشیم.تا اینکه طاهره گفت بهم گفت تمومش کنیم سیا؟میگفت اخه دارم وابسته میشم منم قبول کردم و وقت خداحافظی رسید تمومش کردیم.چندروز بعدش دوباره تماس گرفت و بهم گفت نمیتونم فراموشت کنم بخدا وابسته شده و اگه اشکال نداره میخوام دوستیمونو ادامه بدیم منم چون اون حوری زیبا رو دقیق براندازش کرده بودم بهش جواب دادم کور ازخداچی میخواد ۲ تا چشم بینا،این شد دوستی منو طاهره گرمتر و داغتر و نزدیکتر شد تا اینکه یه شب ۵شنبه گفت شب برم خونشون چون شوهرش واسه چند روز رفته بود روستا منم گفتم باشه میام،شب اول با خجالت و سرخ شدن بدون هیچ کاری تموم شد اینم بگم شب اول واقعا هم قصدی نداشتم.شب۲ بهم گفت واسش قوطی ویسکی ببرم ومنم رفتم ویسکی که خوردیم من خوابم گرفت به طاهره گفتم خوابم میاد،این ۲ شب هم تا اون لحظه ای که گفتم خوابم میاد لباسام تنم بود خلاصه طاهره جای منو تو اتاق پذیرایی انداخت و یه دفعه بهم گفت چرا لباساتو در نمیاری راحت باشی؟ گفتم من اینجوری راحتم از طاهره اسرار و ازمن انکار بلاخره فقط شلوارمو عوض کردم ۲باره طاهره کلید کرد پیراهنتم در بیار راحت باش،دنباله حرفش گفت من تو اتاق هستم نمیبینم پس خجالت نکش و پیراهنتم دربیار راحت باشی آخه تابستون قم خدایی مثل جهنمه، سرتونو درد نیارم،منم در اوردم و حالا من یه شلوارک و یه رکابی تنم بود.دراز کشیدم و اصلا نفهمیدم کی خوابم برده. نمیدنم چقدر خوابیده بودم که احساس کردم یه چیزی داره روی پاهام ول میخوره با ترس به خودم گفتم که نکنه شوهرش اومده اروم زیر چشمی نگاه کردم دیدم وای طاهره لخت مادرزاد با تن سفیدش رو پاهام نشسته طوری که وزنشو خیلی کم حس میکردم و شلوار منو درآورده و داره کیره ۲۰سانتی و نسبتا کلفتمو ساک میزنه چشامو کامل بازکردم و اروم بهش گفتم طاهره خانم داری چیکار میکنی همینکه فهمید بیدارم کیرمو از دهنش کشید بیرون و همون حالت که نشسته بود خوابید رو سینم و بهم گفت ۱۴ماهه کیر ندیدم امشب یه دفعه دلم کیر خواست وبعدش کلی معذرت خواهی کرد و غلط کردمو از این حرفا منم مات و مبهوت بود چشام از سینه هاش و کوس تپلش تکون نمیخورد واقعا محشر بود یه شاه کس به تمام عیار. ازم اجازه خواست ادامه بده ولی من هنوز قفل بودم و هیچی نگفتم طاهره با دیدن ای وضعیت من گریش گرفت و سرشو گذاشت روسینم گفت خواهش میکنم ازت سیا، گفت داود (شوهرش)الان یکسال بیشتره با زناهای دیگه میره و وقتی هم که میاد خونه اصلا میلی به سکس بامن نداره.بعد من به طاهره با تکون دادن سرم چراغ سبز نشون دادم وگفتم زود کارشو انجام بده،طاهره خوشحال شد همین واسه من کافی بود که طاهره خوشحال شده. حرفه ای بود من اولش حتی وقتی بعداز خوردن کیرم که خوابیده بود روی من و داشت با دستش کیرمو به کوس خیس و پف شدش راهنمایی میکرد بذاره تو کس تنگ،داغ،کیر ندیدش هیچ احساسی بهش نداشتم اماوقتی رو کیرم کسشو بالا پایین میکرد حرفه ای اینکار میکرد. یه طوری خبره بود تو کارش که منو ناخواسته میکشید طرف خودش داشت بهم حال میداد طوری شده بود که طاهره رو انقدر محکم به خودم فشار میدادم که انگار از لذت دارم منفجر میشم.اون شب اولین سکسم رو با طاهره کردم.واقعا راست میگفت تشنه کیر و آب کیر بود اون شب من برای اولین بار،۴دفعه آبم اومد هر ۴بارش هم طاهره تا اون قطره آخرش استفاده لازم رو میبرد. بعد از این ماجرا دیگه کار منو طاهره شده بودسکس با طاهره.هر جور بود هفته ای ۲،۳شب سکس داشتیم.اومیدوارم خوشتون بیاد این اولین باره دارم داستان واقعیمو مینویسم اگه بد بود ببخشید.
نوشته: سیا
اگه دختره هم وزن تو یعنی 81 بود دیگه معلومه چیه
ننویس حالم به هم خورد
تابلو بود که طرف تخیلات و آرزوهاشو نوشته…, خاک بر سر دهاتی جقی ت بکنن که یه خط چس مگابایت کشوندن به دهاتتون و تو هم این اراجیف رو باهاش آپلود میکنی… مرتیکه جقی متوهم
امکان نداره بری پیش کسی باشی اونم برا اولین بار بعدشم شب خوابت ببره وکیرت هواکسشو نکنه.خالی بستی دفعه اول باید چنان بکنیش بعدنا تشنه کیرت بشه وبه قولی معتادت بشه
زززززززززززززززن شوهررررررررررررررررررداررررررر… خاک بر سرت.
کیر 20 سانتی وکلفت واسه بعضی ها شده عقده .مرتیکه حساب بانکیت چقدر صفر داره
خاک تو سر گوسالت ننه جندت انگل پرورش داده
زن شوهر دار میکنی
زنتو خوار مادرتو ملت میکنن
شک نکن یه کس کش مثل خودت میخوره به پستت
در ضمن آدم کیریه بد سلیقه به اون قد و وزن زن میگن چاق نه سکسی
گوساله!
همین اولش ریدی عمو جون.
“اندام های بدنش آدمو دیوونه میکرد” این ینی چی آخه!!!
ریدم تو جمله بندیت خر دهاتی.
فقط میتونم بگم “اصرار” درسته نه “اسرار”
آخه اینم شد داستان؟
نمیدونم چرا همه کیرا جدیدان شده 20 سانت؟کسی میدونه؟
همون 20سانت تو کونت با این نوشتنت
کلا دیگه شوهرش رفت از اونجا که هفته ای 2-3 بار سکس داشتین؟؟؟؟
دقت کن تو نوشتن :)))
من نميدونم اين صيغه قد و وزن چيه که مينويسن!!
منم با احترام به احسان هات فقط تا قد و وزن خصوصاً اين که زنه هموزن مَرده بوده!!! خوندم
والسلام beee
برای نوشتن داستان باید سواد کافی داشته باشی بعضی جاها اینقدر غلط املائی دارین ک خواننده دلش نمیخواد ادامه بده.جمله بندی ضعیف بود.طوری وانمود کردین ک تمام تقصیرات رو بندازین ب گردن طاهره.مثلا میخواستین بگین ک شما ب دوستتون خیانت نکردین وطاهره شما رو اغفال کرده.وقتی داستان واقعی مینویسی لطفا از اغراق بیجا پرهیز کن.شما اگه نمیخواستین با طاهره…پس برای چی اونشب خونشون خوابیدی آهان فهمیدم مشروب زیاد میل کرده بودین
boredom boredom boredom boredom boredom boredom
دختره گفت بیا بکن تو گفتی نه , هی گفت بیا بکن.تو پا ندادی اخر به زور کردت,
کیرم.تو ذهن مجلوقت
85وزنش بود البته سکسی هم بود!!!؟کیره برو بچ دهنت (وزن85با قد175)یعنی طرف بشکه قیره نه سکسی،نوشتن داستان تخیلی خوبه ولی نه واسه بزغاله ای مثل تو که چند کلاس بیشتر سواد نداره،
من موندم این خانوم هایی که خودشون میان میدن میرن کجان ؟ بعدشم به خدا اون اصراره نه اسرار . نمی دونم چرا همه این کلمه رو اشتباه می نویسن