من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بارتن نتوانم
من بنده آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
می خوردن و گرد نیکوان گردیدن
به زانکه بزرق زاهدی ورزیدن
گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود
پس روی بهشت کس نخواهد دیدن
کافر از جور تو حاشا که بگرداند روی
من از آن روز که دربند توام آزادم :D
کافر اگر زباده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
مرسی که سر زدی
ولی هنوز شرو نشده که میگی عالی بود :D .
دلخوشیه الکی میدی ?
زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه ؟
ساغر و باده بود بر سر دستم به تو چه ؟
تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا ؟
من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه ؟
آتش دوزخ اگر قصد تو و ما بکند
تو که خشکی چه به من ، من که تر هستم به تو چه ؟
پندم ای زاهد مده
با که گویم ؟
من نمی خواهم نصیحت بشنوم
آی ، آی مردم …
پنبه در گوشم کنید
از باده مدهوشم کنید ، از باده مدهوشم کنید
خمــارم، خمــارم، خمــارم مـن
من از لولی وشــان می گســــارم
خراب آواره ای مجنـــــون تبــــــارم
که جز مستی به سر اندیشه ای دیگر ندارم
که جادوئی به جز صافی نمی آید به کــــارم
بی قـــــــرارم، بـی قـــــــرارم، بـی قـــــــرارم
ســـــر ز مستی، مـــــی پرستی، بر نــدارم
بیا ساقی، بده جامی، خمارم من
که شبها در هـوس در انتظارم من
چنان ساقی به ساغر باده را مستانـه می ریزد
که گوئی خون دل از شیشه در پیمانه می ریزد
مـــن و تـــو آشنای فصل های مشترک بودیــــم
کنـــون طرح جــــدائی بین ما بیگانــــه می ریزد
بیا ساقی، بده جامی، خمارم من
که شبهـا در هوس در انتظارم من
گردون نگری ز قد فرسوده ی ماست
جیحون اثری ز اشک پالوده ی ماست
دوزخ شرری ز رنج بیهوده ی ماست
فردوس دمی ز وقت آسوده ی ماست
به سلامتی مدادای مداد رنگی که
تا آخرین ذزه وجودشون یه رنگ میمونن!
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوش دلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم ، برآرم یا نه !
مرسی سجاد و پسر تهرانی ♥
عالی بودن ♥
shaboo داداش نوکرم ♥
گویند که دوزخی بود عاشق و مست
قولی است خلاف ، دل در آن نتوان بست
گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود
فردا باشد بهشت همچون کف دست
در فصل بهار اگر بتی حور سرشت
یک ساغر مـِی دهد مرا بر لب کِشت
هرچند به نزد عامه این باشد زشت
سگ به ز من ار برم دگر نام بهشت
از قضا روزی اگر حاکم این شهر شدم
خون صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد
دلم مستی میخواد …
انقدر مست که از دردی که میکشم فقط ساعتی دور باشم …
از این بغض لعنتی ….
مست امدم ای پیر که مستانه بمیرم
مستانه در این گوشه ی میخانه بمیرم
درویشم و بگذار قلندر منشانه
کاکل همه افشان به سر شانه بمیرم
میخانه به دور سر من چرخد و اینم
پیمان که به چرخیدن پیمانه بمیرم
مــا را که به جز توبه شکستن هنری نیست
بــا زاهــد بی مایـــه نشستن ثمـری نیست
برخیـــز جز این چاره نداری که در این جـــــــا
جز جام می و مطرب و ساقی خبری نیست
مرسی پسر تهرانی کارت درسته دادا ♥
سلامتی هرچی خراباتیه ♥ ?
درود بر ياور هميشه کافر ?
اين بود تاپيکت؟!
تاپيک جالبيه. البته همينجا بگم که من استعداد شعر و شاعري ندارمااا beee حتي موقهاي که مست پاتيل هم باشم (blush) ? .
ولي از اينور اونور اگه پيدا کردم همراهيت ميکنم گلم
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست :D .
دادا اون کلی شعر داشت اینو دیشب زدم :D .
جونه کافر همینی که هستی تو سایت انرژی خودش
بدونه مشارکتم جیگری ♥ :D .
میدونم هیچ کس جز خودم باهاش حال نمیکنه
ولی وقتی مستم اینجا تو تاپیکه پست میزارم کلی حال میده بهم ? .
قبله جغ یا بده جق یا در هینه جق زدن بچه ها با شعرم اشنا شن بد نیست :D .
نفسی اهنین مرد
arian d
مرسی غزیزه دل
…
پسر تهرانی دادا کارت درسته مرسی
دو بیتی ها حرف ندارن
دیگه تشکر نمیکنم ازت اینجا ماله خودته
خیلی خوشحال میشم همینجوری مشارکت داشته باشی :D ♥ .
کارت درسته♥
شاگردم داداش
درست میگی
ماله خیام رباعیه
نمیدونم چرا نوشتم دو بیتی :D .
کارت درسته ♥
[quote=asdos6]والا نه
گروهی عمل دار عزلت نشین به فریاد قالو بلی در درخروش
فلسفه که زندگی به شماپشت کرد
پشت زنی که بهتان میشه لذت بخشه؟؟[/quote]
dash1 wacko واي خداي من!!!
اين متنا يني چي؟؟ شما به چه زبوني مينويسي؟؟!! fool .
[quote=asdos6]والا نه
گروهی عمل دار عزلت نشین به فریاد قالو بلی در درخروش
فلسفه که زندگی به شماپشت کرد
پشت زنی که بهتان میشه لذت بخشه؟؟[/quote]
…
من که نفهمیدم چی نوشتی دادا
اگه شعر نوشتی که به به عالیه :D .
اگه چیزه دیگه ای هم گفتی که بله حق با شماست :D .