درود بر تو
اگر کتاب معارف رو برداری میگه سرنوشت دست خداست.
تو کتاب منطق میگه خود انسان سرنوشتش رو میسازه.
روانشناسی میگه عوامل محیطی روی سرنوشت انساس موثرن.
اما اگر واقع بین باشی میفهمی اصلا چیزی به اسم سرنوشت وجود نداره.
که اگر وجود میداشت باید پیشگویی هم واقعی می بود. ولی نیست! اینده مثل یک ساعت شنی در حال به وجود امدنه. تا وقتی که اون تو شن نریزه اینده ای هم نیست. پس موضوع سرنوشت و اینها همه الکیه. شاید توجیهی برای کم کاری امروز ماست.

لپ کلام سرنوشت تو اون چیزی هست که باور داوری سرنوشتت هست .
زیادم ذهنتو درگیر خرفات مذهبی نکن

به نظر من وقتی میگن سرنوشت مشخصه ولی میشه تغیرش داد مثل این میمونه که موقع تولد با توجه به شرایط موجود فلان آینده در انتظار آدمه… مثلا اگه آدم وسط یه خونواده معتاد به دنیا بیاد و تمام اطرافیانش اونطوری باشن اینم اعتیاد در انتظارشه… یعنی یه جور احتمال بالا… حالا همین بچه بزرگ میشه ولی این راهو انتخاب نمیکنه و کاملا سالم زندگی میکنه. این ممکنه از یه سری ویژگی های درونیش باشه یا اینکه نه تو زندگیش یهو یه اتفاقی بیافته مثلا یه شخص جلوش ظاهر بشه بگه این کار خوبی نیست… ولی در نهایت خودش انتخاب میکنه.
مثل این میمونه شما آخر یه فیلمنامه رو میدونی و میخوای بازیش کنی، وقتی اول یا وسط کار یه تغیراتی به وجود بیاری خود به خود آخرش رو هم دچار تغیر میکنی

الان که سرنوشت و تقدیر 80 میلیون امت ایران به دست عمام خامه ای (س) هست.

موضوع جالبیه،اگه بخوایم با توجه به دیدگاه ماتریالیستی سرنوشت و حدود اختیار رو مورد بررسی قرار بدیم،باید بگم که سرنوشت یه چیز از پیش تعیین شده و لاتغییره!که صرفا از عوامل فیزیکی نشات میگیره و هرنوع تغییری در اون به معنای نقض قوانین فیزیکه. به عنوان مثال وقتی شما سکه ای رو پرتاب میکنید و روی خط اون به زمین میوفته از نظر ریاضی احتمال این موضوع 50 درصده.اما اگه همین پرتاب سکه به طور حقیقی و فیزیکی بررسی بشه میبینید که احتمال شیر اومدن سکه صفر و احتمال خط اومدنش 100 درصده. اما چرا ما همیشه احتمال پرتاب سکه و خط افتادنش رو 50 درصد میدونیم؟ پاسخ اینه که عوامل فیزیکی که تعیین کننده مسئله هستند اونچنان پیچیده و زیاده که عملا پی بردن به همه اونا یا بیفایدس یا غیر ممکن به همین دلیل ما همیشه احتمال شیر یا خط اومدن سکه رو 50 درصد میدونیم درحالی که از نظر فیزیکی احتمال یکی صفر و دیگری همیشه 100 درصده. در مورد اختیار هم همینطور از نظر ریاضی همین الان من میتونم دست راست،چپ،هیچکدوم یا هردو رو بلند کنم اما اگه ما به تمام مسائل فیزیکی ،شیمیایی،زیستی و..... از درون و محیط که بر مغز تاثیر میزاره با درصد error صفر واقف بشیم عملا متوجه میشیم که فقط یک حالت امکان به وقوع پیوستنش وجود داره.

البته بنده هرچی کتب معارفو ورق میزنم برعکس اشاره شده که سرنوشت(منظور اختیار) فقط دست خود آدمه!!

یعنی میگی تمام مسئولیت ایندت به عهده امروزه خودته که اختیارشو داری؟؟ پش تکلیف نوزادی تازه به دنیا اومده چیه؟؟ اون که هیچ اختیاری به امروزش نداره مثلا نمیتونه اختیار کنه شیر بخوره تا در اینده بزرگ و قوی بشه؟؟

درود
اگه تمام اختیاره سرنوشت دست خودته پس چجوری میتونی قسمت و تقدیر رو تعریف کنی؟؟؟ بهتر نیست به جای واژه ی تقدیر از حوادث یا پیش امدای فیزیکی یا احتمالات زندگی استفاده کنیم؟

یعنی تو از باورات به اختیار میرسی؟؟ یعنی اونچیزی که باور داری فردا برات سرنوشت میشه واتفاق میفته؟؟

اخر یه فیلم نامه رو میدونی یعنی تو از عاقبت سرنوشتت خبر داری و تصمیم به عوض کردنش میگیری؟؟اگه سرنوشت تعیین شدست و تو میتونی تغیرش بدی پس چرا کسی اعتقاد به پیش گوها نداره؟؟
تکلیف ژنتیک چیه پس؟؟ تو همون خانواده ای که گفتی ممکه کسی از یه خانواده با ضریب هوش بالا باشه ولی به قول تو سرنوشتش یه چیز دیگه میشه اونوقت به نظرت خودش باعث شده یا تقدیرش؟؟

چه خوووووف که فعالیتتو بیشتر کردی…ایجوری آدم انگیزه پیدا میکنه ?

موضوع خوبیه! و بستری ایجاد کردی که یه سری فاز استاد همه چی دون وردارن ?

وارد شدن به مقوله ی سرنوشت و اختیار و تعقل یخورده پیچیده س! من به شخصه هیچچچچچچچچ اعتقادی به سرنوشت از پیش تعیین شده یا قسمت ندارم… و همچنین به قضا و قدر و این چرندیاتی که دین توجیهشون کرده! انسان به هیچچچ چیزی محکوم نیس! در هیچ شرایطی! و البته مفهوم سعادت هم در نظر افراد متفاوته! ینی نسخه ی ثابتی برا خوشبختی و بدبختی نداریم!

سرنوشت و این حرفا فقط مال داستاناس. هرچن در اینکه انسان خودش آینده خودشو میسازه شکی نیس، ولاکن نباس از تاثیر مهم محیط نیز در این مقوله غافل شد!

درمورد قرآن و خدا که گفتی، صدالبته از جانب من یکی دیگه نیازی به توضی نیس، چون خعلی وخته دیدگاهم برا خودت روشنه. فلذا اگه اون بٌعدِ خرافیِ قضیه رو بذاریم کنارو با زبان علم و ایضن واقعیت ماتریالیستی پیش بریم، واسمون واضحه که همه چی؛ نه از پیش تعیین شده، بلکه کاملن برحسب اتفاقه. همونطوری که شکل‌گیری حیات رو کره‌ی زمین و به دمبالش نسل بشر برحسب اتفاق بوده. وختی سکه رو بندازی بالا، برات معلوم نی که شیر میاد رو زمین یا خط، یا شایدم رو لبه‌ش! این ینی اتفاق، نه از پیش تعیین شدن.

"آینده" عینهو «هندونه دربسه‌»س

جمله ای هیت که میگه سرنوشت انسان ها رو خدا مینویسه و انسان ها خودشون هم دخیل ان. من با قسمت اول مخالفم بنابراین فقط همون قسمتشو نقل قول کردم.

پس تکلیفه تقدیر یا قسمت چیه؟؟ این عوامل فیزیکی که میگی مستقیما رو اختیار زندگیمون وعقلمون تاثیر دارن؟؟؟

من اصلا قبول ندارم که بچه اختیار نداره. دلیلش هم موارد بسیاری هست که دیدم مادر و پدری وقتی بچه نوزاد بوده مشکل داشتن و دعوا میکردن، والان اون بچه مشکل روحی داره. با این که اون مادر و پدر به فکر خودشون از وقتی که بچه میفهمیده(1.5 سالگیش) با هم دعوا نکرده بودن!
نوزاد ها عقل دارن. اختیار دارن. حس دارن و … اینکه اختیار کنترل ادرار ندارن دلیل نمیشه که اختیار هیچی نداشته باشن. تا حدی که پاش رو از گلیمش بکشه بیرون اختیار و توانایی دارن.
اما در مورد تاثیر توی اینده. انسان ها هر چی بزرگتر میشن تصمیمات بزرگتری میگیرن. تصمیماتی که تاثیرات طولانی تری هم دارن. یک نوزاد تنها تصمیمش برای ایندش اینه که گریه کنه تا بهش شیر بدن و بتونه 2 ساعت بخوابه!
بزرگتر میشه برای یک روزش برنامه میریزه که بازی کنه.
بزرگتر میشه و میره مدرسه و برای یک هفته برنامه میریزه.
توی دبیرستان برای یک ماه.
وقت کنکور برای یک سال.
دوره ی لیسانس برای 4 سال.
و بزرگترین تصمیم وقت ازدواج که برای یک عمر هست.

اول اشاره کنم بنده با این تعبیری که از ماتریالیسم به دست میاد موافق نیستم.
اما اگه از ایندیدگاه به قضیه نگاه کنیم،نه تنها تاثیر میذارن بلکه عملا احتمالات دیگه رو به صفر مبدل میکنن.
با توجه به این دیدگاه شاید باز کردن دهان،یا بستن پلک من ظاهرا از قدرت اختیار نشأت بگیره.اما این بیشتر از یه فریب نیست.
واقعیت اینه که از اجتماع ملیون ها ملیون واقعیت و قانون فیزیکی که هیچکدوم قابل تغییر نیستند(حتی خود تغییرات هم بنا بر نتایج فیزیکی لاتغییره) یه عمل صورت میگیره.
به مثال سکه که بالا اشاره شد توجه کنید.

علیکه سلام شیوا جونم خوش اومدی به تاپیکم :-* چه خوب اتفاقا بودن توام انگیزست برای من ?

اعتقاد داری که ایندتو خودت میسازی پس تکلیف حوادثی که توشون هیچ اختیاری نداری چیه مث مریضیایی که توشون محکوم به مرگی؟؟ یا تصادفاتی که تورو از اختیار امروزت میندازه؟؟

این اتفاق نیست،اصولا چیزی به اسم اتفاق وجود نداره،چیزی که ما اون رو اتفاق میدونیم عملا جهل ما نسبت به عوامل فیزیکی با درصد خطای صفره. با پرتاب سکه شاید از نظر ریاضی چندین احتمال مطرح باشه ولی با در نظر گرفتن تمام عوامل فیزیکی عملا فقط یه احتمال باقی میمونه. همونطور که جهل ما نسبت به رنگ و شکل داخل هندونه اون درونش رو تغییر نمیده ،جهل ما هم نسبت به عوامل فیزیکی و مادی باعث تغییر آینده نمیشه.

خیلی خوووب بود پستت
فقط همین محیطی که میگی ممکنه اتفاقی رو برات پیش بیاره که محکوم به مرگ بشی اونوقت به نظرت این محکوم شدن اختیارتو ازت نمیگیره؟؟ و تورو تسلیمه تقدیر نمیکنه؟؟

چون دخالت نداریم میگیم ممکنه سرنوشتمون باشه؟؟؟ اگه دخالت داشتیم دیگه نمیتونیم بگیم سرنوشتمونه؟؟؟
از رو کدوم دیدگاه اینجوری میگی؟؟

_

عوامل فیزیکی و مادی نیز برحسب شرایط محیطی یا همون اتفاقات پیش میرن... همونطوری که هندونه دربسه از اول شکل‌گیریش هم میتونه قرمز بشه هم رنگ ماست. همونطور که از بین میلیون‌ها اسپرم، تو یه دونه فقط به تخمک چسبیدی و شدی این چیزی که الان هسی.

_

مرسی، ? محیط و اختیار همونطوری که گفتم جفتشون تاثیر دارن، نمیشه تاثیر هیشکودومشونو نادیده گرف.

من نگفتم نوزادا حس پذیر نیستن من گفتم اختیار ندارن اینکه تو میگی تصمیم میگیره گریه کنه بهش شیر بدن اصن درست نیس چون اون داره از روی غریزش گریه میکنه چون گشنشه و از وقتی به بلوغ میرسه دارای قدرت اختیار و تصمیم میشه

too dini ye bahsi dashtim ba mozooe qaza o qadar k qadar oon barnamew va naqshei hst k dar nezamew afarinesh tasbit shodew… mesew rooyeshew giyahan va qaza hm oon mashiytew elahiew barayew inkew qadar amali beshew… sarneveahtew ensan hm dar geroye in dotas… yani qadar k naqshew b hamrahew eradeye ensanew ba qaza k eradew khodas tarkib mishn va sarneveshto misazn… oofff… cheqad sakht bood… khoob shod bara konkoor ye morooriym krdm -_-

ببین این که من میگم نوزاد ها فکر میکنن برای گریه کردن اثبات شده اس. اما فکر میکنم شما داری بر اساس اعتقاداتت و شنیده هات حرف میزنی.
اگر اینطور بخوایم بحث کنیم بر اساس اعتقاداتمون، خیلی راحت میتونم این حرفت رو به چالش بکشم.
اختیار یک ویژگی مال روح هست. ویژگی جسمی ای نیست دلیلش هم اینه که به قول شما وقتی ادم بالغ میشه و مختار تغییری توی جسمش به وجود نمیاد. که مثلا ما بگیم چون فلان جاش اینطوری شده مختار شده. از طرفی توی دین میخونیم که روح انسان ثابت هست و ثابت میمونه. اگر روح انسان از بدو تولد تشکیل دهنده ی شخصیتش هست و ثابت میمونه، پس اختیار چطور اول نبوده و بعدا بهش اضافه شده؟!
بعد هم خدا توی قران میگه ما انسان ها رو مختار افریدیم. نمیگه مختار نمودیم پس باز هم میفهمیم از بدو تولد ادم مختار به دنیا میاد.
از نظر علمی
اگر بچه از روی غریضه برای گرسنه بودن گریه میکنه، چطور وقتی باهاش بازی میکنی و سرش رو گرم میکنی و حواسش رو پرت میکنی تا مدتی گریه نمیکنه و باهات همراهی و بازی میکنه؟ چه ارتباطی بین غریضه و حواس بچه هست؟

عذر میخوام غریزه درسته.

اشاره شد که واژه اتفاق به معنای جهل ما نسبت به ملیون ها ملیون عوامل فیزیکیه(البته با توجه به دیدگاه ماتریالیستی). در واقع عملا همیشه یک نوع احتمال وجود داره.اما با توجه به پیچیده بودن و نا توانی ما در جمع آوری تمام عوامل همیشه قانون احتمالات وسط میاد. محیط،نه یه عامل غیر فیزیکی که جزئی از خود عوامل فیزیکیه. باز میگم احتمال این که یه هندونه قرمز یا سفید بشه در حقیقت فقط یکیه که هرچقدر نسبت به عواملی که رنگ هندونه رو تشخیص میدن بیشتر واقف بشیم بهتر میتونیم رنگ اون رو پیش بینی کنیم. اونچه ما به عنوان احتمال مطرح میکنیم error اندازه گیری و جهل شخص نسبت به عوامل فیزیکی و نه error خود عوامل ثابت فیزیکیه.

اشاره شد که واژه اتفاق به معنای جهل ما نسبت به ملیون ها ملیون عوامل فیزیکیه(البته با توجه به دیدگاه ماتریالیستی). در واقع عملا همیشه یک نوع احتمال وجود داره.اما با توجه به پیچیده بودن و نا توانی ما در جمع آوری تمام عوامل همیشه قانون احتمالات وسط میاد.
محیط،نه یه عامل غیر فیزیکی که جزئی از خود عوامل فیزیکیه.
باز میگم احتمال این که یه هندونه قرمز یا سفید بشه در حقیقت فقط یکیه که هرچقدر نسبت به عواملی که رنگ هندونه رو تشخیص میدن بیشتر واقف بشیم بهتر میتونیم رنگ اون رو پیش بینی کنیم.
اونچه ما به عنوان احتمال مطرح میکنیم error اندازه گیری و جهل شخص نسبت به عوامل فیزیکی و نه error خود عوامب ثابت فیزیکیه.

تصور کنید لیوانی رو که از دست رها شده،ما به راحتی میتونیم پیش بینی کنیم که به سمت زمین سقوط میکنه،چون تمام عوامل سقوط جسم رو که همون جاذبس بهش آگاهی داریم.
حالا تصور کنید که میخوایم پیش بینی کنیم که آیا این لیوان شکسته میشه یا نه؟
برای اینکار باید عوامل بیشتری من جمله سختی لیوان،جنس اون،شتاب لیوان موقع برخورد با زمین و میزان سختی اون رو بررسی کنیم.(ممکنه تمام این عوامل برای ما روشن نباشه،اما دانش یا عدم دانش نسبت به این عوامل سرنوشت این لیوان رو بعد از برخورد به زمین تغییر نمیده)
حالا تصور کنید به این نتیجه رسیدیم که لیوان بعد از برخورد با زمین میشکنه و قراره پیش بینی کنیم هرکدوم از خرده های لیوان به کجا پخش میشه.
باید برای تعیین این عمل عوامل بیشتر و پیچیده تری از جمله شکل و فرم لیوان(ارتفاع پرتاب،تعداد چرخش لیوان تا رسیدن به زمین،شتاب لیوان موقع برخورد،میزان سختی و سفتی زمین،همچنین انحای محل برخورد،ناحیه برخورد لیوان و… رو مشخص کنیم
باز کار سخت تر میشه،اما بازم جهل ما نسبت به عوامل،سرنوشت خرده های لیوان و محل هرکدوم رو تغییر نمیده.
در رابطه با سرنوشت آدم ، یا بود و نبودش بعد از عمل لقاح و یا دیگر مسائل هم به همین منواله. تمام چیزی که ماتریالیست ها درباره حدود اختیار میگن ناشی از جهل و عدم آگاهی نسبت به تمام عوامل محیطیه.

امیدوارم همه ی کسایی که تو سایت بودنشون برام انگیزه فعالیته همیشه باشن! دوست باشن ♥

ببین حنا…من خیلی ساده به این قضیه نگاه میکنم! اصرار هم ندارم بگم دیدگاه من درسته… ولی همین مریضیا هم ریشه شون مشخص بشه کلی پیچیده میشه قضیه! تاثیرات ژنتیک(که کاملا جبریه)…نحوه ی زندگی و و و … تصادفات هم همینطور! کلی دلیل برا یه تصادف ساده که تهش مرگه میتونیم بتراشیم! معنی اختیار این نیس که من بتونم رو تموم اتفاقات تسلط داشته باشم… از دید من مرگ هم خیلی ساده اتفاق میوفته! میمیریم و تموم میشیم!همین! تلاش برا زندگی کردن میکنیم…همون survive! ولی درواقع نمیدونیم برا چی دوس داریم زنده باشیم! شاید به خاطر این که وقایای بعد از مرگ مجهولن! یکی یه بیماری لاعلاج میگیره میمیره…یکی مغلوب ضعف جسمیش میشه و به قتل میرسه! خلاصه این که زندگی به خودی خود مبهمه…اولش! آخرش! انگیزه ی همچین مکانیسمی و… پس سرنوشت و مدیریتش به وسیله ی اختیار و … هم مبهمن!

قبل از اینکه دوستان در مورد سرنوشت و اختیار و پیشگویی و گذشته و اینده نظر بدن برای بار چندم پیشنهاد میدم فیلم ماتریکس 1 رو ببینید بعد در مورد این مساله نظر بدید. این فیلم به خوبی اختیار و سرنوشت رو به چالش و تصویر میکشه.