سلام عیدتون مبارک
(این خاطره اولین و به احتمال زیاد اخرین نوشته من هست،چون زیاد علاقه ای به نوشتن ندارم )
خب اسمم آرشه، قدم ۱۷۰و وزنم هم ۵۵. پوزمم فیری
پوستم سفیده هیکل معمولی دارم با کونی که تو دست جا میشه و نرم.
من از کلاس هفتم ک به بلوغ رسیدم متوجه گرایش خودم شدم و کاملا باهاش کنار اومدم زیاد طولی نکشید که خانواده هم کنار اومدن.
من همه ی رفیقام چه دختر چه پسر استریتن یعنی کلا یه رفیق گی دارم که زیاد در ارتباط نیستم باهاش،اکیپ ما خیلی اهل مشروب و مهمونی هستن طوری که حداقل باید اخر هفته ها دوره هم جمع شیم حالاچه خودمونی چه افراد غربیه
خب بریم سراغ داستانم:فک میکنم پارسال توی فصل پاییز تولد یکی از دوستام بود و قرار شد که یه مهمونی نسبتا بزرگ براش بگیریم، چون من خیلی از این کارا کردم دیگه تدارکات مهمونی به عهده منه دیگه همه کارارو انجام دادیم ولی لحظه اخر ویلایی که میخواستیم بریم کنسل شد و نمیدونستیم باید چیکار کنیم یهو یکی دیگه از دوستام زنگ زد به یکی موضوع رو گفت بهش و اونم اوکی داد که بریم باغ اونا خارج از شهر. ماهم بقیه کارارو انجام دادیم و برا اینکه زودتر از مهمونا بریم اونجا و وسیله هارو بچینم همون کسی که قرار بود بریم باغش اومد دنبالمون و مارو برد اونجا . تو نگاه اول هیچ حس خاصی بهش نداشتم یه مرد تقریبا ۳۰.۳۵ ساله و کاملا معمولی
اون شب گذشت و دیدم اینستا فالوم کردو منم بک دادم بهش و شروع کرد ریپلای کردن و لاس زدن
همین روال چند ماه ادامه داشت ک یه شب بالاخره قرار گذاشتیم که برم خونشون و باهم مشروب بخوریم
رفتم حموم شیو کردم بعدشم خودمو خالی کردم که اماده باشم
بعد یکم میکاپ کردمو از خونه زدم بیرون و اسنپ گرفتم .
رسیدم دمه خونشون زنگ زدم در باز کرد با احوال پرسی شروع شد و رفتم داخل راهنماییم کرد به میزی ک مشروب بقیه چیزارو گذاشته بود و شروع کردیم به مشروب خوردن
تقریبا دوساعتی گذشته بود که با خودم گفتم اگه قرار بود بیاد جلو تا الان میومد پس خودم میرم جلو و دستم گذاشتم رو پاش ک گوشیش زنگ خورد ولی من ادامه دادم و همینجوری رفتم بالاتر تا رسیدم به کیرش چند دقیقه مالیدم تا حرف زدنش تموم شد بعدش شروع کرد به قربون صدقه رفتنمو بوسیدن ک بهش گفتم بریم تو اتاق
رفتیم نشستم رو تخت لباسامو در اورد بعدش لباسای خودشو لخت ولو شدیم رو تختو لب میگیرفتیم (من کلا ادم هاتی نیستم خیلی سردم ولی وقتی مشروب میخورم خیلی هات میشم)
یهو. کیرشو‌ گرفتم و شروع کردم به خوردن که گفت میشه منم کیرتو بخورم گفتم چرا که نه
بعد حالت ۶۹ شدیم و شروع کردیم به خوردن کیر هم دیگه وقتی دیدم داره کیرمو میخوره جرئت پیدا کردم و کونشو میمالیدم ولی هیچ اعتراضی نمیکرد چون بعضی از پسرا بدشون میاد دست بزنی به کونشون
راستی یه کیر ۱۳.۱۴ سانتی خیلی کلفت داشت که من زیاد از این مدل کیرا دوس ندارم
کیر خودمم ۱۸ سانته ولی زیاد کفلت نیست
بعد از چند دقیقه ۶۹ ساک زدن گفت خب چیکار کنیم بکنمت؟ منم چون از کیرش زیاد خوشم نیومده بود گفتم نه چیزی نگفت و دوباره شروع کرد به خوردن کیرم بعد از چند ثانیه زدم به کونشو گفتم من بکنمت؟ انگار منتظر این حرف بود سریع گفت اره منم یخورده جامو عوض کردم تا برسم به سوراخش شروع کردم به خوردن اهو نالش شروع شده بود داشت حال میکرد و از اون ور کیرمو میخورد (من وقتی کسی برام ساک میزنه خیلی دیر ابم میاد ولی وقتایی ک خودم جق میزنم و یا میدمو میکنم زود میاد)
از زیرش بلند شدمو گفتم ژلو کاندوم داری گفت اره بهم دادو من کاندومو کشیدم سر کیرم بهش گفتم داگی بشو و ژل زدم به سوراخشو شروع کردم انگشت کردن بعد چند دقیقه گفت بسه دیگه بکن توش منم به کیرم ژل زدم اروم اروم تا ته کردم تو و یه اه بلند کشید چند لحظه صبر کردمو شروع کردم به تلمبه زدن مثل یع زن داشت اه و ناله میکرد در حدی که من به خودم شک کردم😂
بعد از چند دقیقه دیدم حتی نزدیکم نشدم به اومدن چون همینطور ک گفتم وقتی میکنم نهایت ۱۰ دقیقه طول بکشه ابم بیاد
اوردمش لبه تخت خودم وایستادم یه پامو گذاشتم بالا و از اینه کناری داشتم سکسمونو نگاه میکردم این کار خیلی ادمو حشری میکنه حتما امتحان کنین اما من بازم ابم نیومد بعد از چند دقیقه اون یهو گفت دیگه نمیتونم من دارم میام و کل ابشو ریخت رو تخت منم کیرم در نیوردم ولی حرکتی هم نمیکردم بی حال شده بود دراز کشید رو همه اباش منم همینجوری که کیرم توش بود دراز کشیدم روش بعد چند دقیقه اروم اروم داشتم خودمو تکون میدادم که گفت اشکال نداره بکن تا توهم ارضا شی منم کیرمو در اوردمو دوبارع ژل بهش زدم و کردم تو اینقدرررر کردمش که دیگه خسته شده بودم واقعا نمیدونم به خاطر مشروب بود یا کاندومه یه چیزیش بود😂🤦🏻‍♂️
اون زیر کیرم دوباره شق کردو داشت جق میزد
منم با هر پوزیشنی که فکرشو بکنین داشتم میکردمش ولی اصلا قصد ارضا شدن نداشتم ولی اون واسه باره دوم هم ابش اومد منکه دیگه هیج حالی برام نمونده بود کیرمو در اوردمو دراز کشیدم گفت چیشد پس
مگه نمیخوای ابت بیاد گفتم خیلییی خسته شدم میخوام یکم استراحت کنم گفت میخوای بریم یه دوش بگیریم گفتم باشه کاندومو انداختم دورو رفتیم زیر دوش کیرم ۱ ثانیه هم نمیخابید زیر دوش شروع کرد برام ساک زدن ولی تاثیری نداشت دوش گرفتیمو من گفتم صبر کن همینجا الان میام رفتم یه کاندوم دیگه برداشتم کشیدم سره کیرم یه تف انداختمو‌ کردمم تو کونش دیگه داشتم مثله وحشیا میکردمش اونم اصلا اعتراض نمیکرد چون فک کنم خیلی بهش داشت خوش میگذشت بالاخره بعد از یه ۵ دقیقه ای ابم اومدو یه عالمه اب جمع شد تو کاندوم کاندموم در اورد و نصفشو خورد نصف دیگهشم زد به کیرشو شروع کرد با اب من جق زدن و بازم ارضا شد من مونده بودم این چجوری اینقدر حشریه ک سیر نمیشه منکه دیگه جونی نداشتم سریع حوله برداشتم زدم بیرون خودمو خشک کردم بعدم شام خوردیمو من رسوند خونه کلی از هم تشکر کردیمو هنوزم در ارتباطیم از اونشب دیگه وقت نشد ببینمش
(دوستان میدونم طولانی شد ببخشید اگه مشکلی داشتم چون همینطور که گفتم بار اولمه دارم مینویسم این خاطره کاملا واقعی بود همه چیش .هیچیو تغییر ندادم فقط بعضی چیزارو حذف کردم
مرسی

نوشته: Arsh