گی من و رضا

1390/12/28

من نيما هستم25 ساله از اهواز
اين داستان نيست
يه سرگذشت واقعي هست
ماجرايي كه ميخوام بگم مربوط ميشه به تابستون 89
من يه دوستي دارم كه از زماني كه راهنمايي بوديم با هم سكس داشتيم البته اول اون شروع كرد.يه شب توي تاريكي انگشتشو كرد توي كون من منم ناراحت شدم و گفتم بايد تلافي كنم و تلافي كردن همانا و شروع سكس همانا.
من از بچگي يه پسر تقريبن خوشكل و با يه كون توپول بودم كه خيلي ها من رو اذيت ميكردن ولي گاهي هم خوشم ميومد كه دست يكي بهم بخوره حتي گاهي شيرين كاري ميكردم و روي يك تكه چوب مينشستم …بگذريم
منو رضا دوستم با هم حال ميكرديم مرتب تا اينكه از طريق رضا سه نفر ديگه هم به جمع ما اضافه شدند اما ارتباط من با رضا بيشتر بود.
گاهي شبها توي تاريكي سر كوچه كير همديگرو ميمالونديم تا ارضا بشيم.
من چون كيرم كوچيك بود از كير رضا خيلي خوشم ميومد چون برزگ بود.
گاهي رضا ميومد جلوي خونه ي ما و سرپا مي ايستاد و من براش ساك ميزدم ولي اون زياد از اين كارا نميكرد و بيشتر من بهش حال ميدادم.
موقع سكس هم اون كيرشو تا اخر ميكرد تو كونم ولي نوبت من كه ميشد نميزاشت زاد بكنم توش البته چون كيرم كوتاه بود تا ميومدم بجنبم ارضا ميشدم اخه طول كير من 12 سانت و مال رضا تقريبن 20 سانته.
خلاصه گذشت تا اينكه خونه رضااينا رفت يه شهر ديگه و من موندم تنهايي.
اما هميشه دوست داشتم با يه پسر سكس كنم اما كسي پيدا نشد اگر هم توي نت كسي پيدا ميشد فقط ميخواست منو بكنه و بره پي كارش كه من خوشم نمياد من دنبال يه دوست پايه به تمام معنا هستم.
خلاصه تابستون 89 واسه ي انجام يه كاري رفتيم شهري كه رضا اونجا بود و از شانس بد من عموم هم همراه من بود.خلاصه صبح زود رسيديم اونجا واينو بگم كه توي اين مدتي كه گذشته بود رضا ازدواج كرده بود و يه بچه هم داشت.
خلاصه وارد خونش كه شديم ديدم دوستش كه همكارشم هست اونجا خوابيده منم همش توي فكر كير رضا بودم.خلاصه داشت وا كم كم روشن ميشد تا اينكه ساعت7 رضا پاشد كه دست و صورتشو بشوره و صبحانه اماده كنه و بياد همكارشو از خواب بيدار كنه.همين كه از دستشويي اومد بيرون و رفت توي اتق خواب كه لباس بپوشه رفتم سراغش و تا اومد به خودش بجنبه كيرشو گرفتم و واسش ساك زدم اولش ناراحت شد ولي بعدش گفت ممكنه كه همكارم بيدار بشه برو بخواب بقيشو بزار واسه ي شب.
خلاصه ما ت عصر خوابيديم و عصرم رفتيم بازار ولي من همش تو فكر شب بودم.
خلاصه شب شد و تشك منو رضا كنار هم و عموم هم پايين پاي ما خوابيده بود و چون قرص اعصاب ميخورد زود خوابش برد خوابشم سنگين بود.
منم از زير پتو دستمو بردم سمت كير رضا كه اولش ميگفت زشته اينكارو نكن من زن دارم بچه دارم ولي گوشه بدهكار نبود و كيرشو ميخواستم با اين حال كه ميدونستم اون نميزاره كه بكنمش كارمو شروع كردم تا كيرش بلند شد…ياده چند ساله پيش اوفتادم كه بهم التماس ميكرد كه بزار كيرمو بزارم لاي پات ولي تو ميتوني كيرتو بكني توي كونم…حالا يادش رفته بود و شايدم چون زن داشت نميخواست كه من بكنمش.
خلاصه كيرش بلند شد و حشري شد و بهم گفت برگرد برگشتن اون اومي نزديكتر اول كيرشو گذاشتم لاي پاهام و خوب حسش كردم ولي اون فقط يه چيز ميخواست اونم سوراخ كون من.تف زد سر كير خوشكل و كلفتش و گذاشت جلوي سوراخم و هي عقب و جلو ميكرد كه راهش باز بشه اونقد تكرار كرد كه يهو رفت توي كونم و شروع كرد به تلمبه زدن…تقريبن 5 دقيقه تلمبه زد وقتي خواست ارضا بشه بهم گفت ميخوام ابمو بريزم توي كونت كه رختخواب كثيف نشه و قبل از اينكه حرفي بزنم منو محكم گرفت توب بغلش و تمام ابشو ريخت توي كونم فك كنم مدت زيادي بود كه سكس نكرده بود اخه ابش خيلي بود بعدشم پشتشو به من كرد و خوابيد و اصلن به فكر كير من نبود.نم رفتم توي دستشويي ك كونم رو خالي كردم و يه جلق حسابي زدم و خوابيدم یعنی تا يك هفته كونم درد ميكرد مخصوصن زماني كه پشت فرمون مينشستم.
امسال ايام محرم هم اومد شهر ما ولي نشد كه با هم سكس كنيم.
اگه خواستين بگين تا بازم بنويسم
اين ايميل منه…من عاشق ساك زدن هستم هم دوست دارم بدم و هم بكنم…فقط بايد تميز و خوشكل باشين و بدون مو

نوشته: نیما کون سفید


👍 0
👎 0
40390 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

314135
2012-03-19 00:31:00 +0330 +0330

کونی به تمام معنا
با این کارایی که شما میکنید فک آدم میچسبه به آسفالت
کونی بودی
کونی هستی و کونی خواهی بود
میگم اگه ازدواج کردی یه کیر مصنوعی بخر بده دست زنت تا اونم تورو بکنه حداقل اینجوری اون بدبخت چیزیش نمیشه تو هم کونتو میدی بچه کونی
راستی
تقریبا
اصلا
و یه کلمه دیگه هم بود که یادم رفته
املای درستشون اینجوریه

0 ❤️

314136
2012-03-19 01:56:38 +0330 +0330
NA

ببین (نیما کون سفیده) بهتره که داستنتو ببری تو سایتای همجنسبازان،اینجوری بهتره هم ازت تعریف میشه و هم رفقای زیادی پیدا می کنی و ازطرف دیگه از ماهم زیاد فحش نمی شنوی!!!

0 ❤️

314137
2012-03-19 05:21:54 +0330 +0330
NA

مسخره و بى محتوا بود ديگه ننويس دودول كوشولو!

0 ❤️

314139
2012-03-19 10:21:47 +0330 +0330
NA

kashki to ham tehran boodi ta 3soot mioumadam pisheto…

0 ❤️

314142
2012-03-19 15:44:24 +0330 +0330
NA

manam ba nazar mohsen movafegham

0 ❤️

314143
2012-03-20 00:39:32 +0330 +0330
NA

از هر چی گیه متنفرم

0 ❤️

314144
2012-03-20 08:24:17 +0330 +0330
NA

fuck you
بی شرف

0 ❤️

314145
2012-03-20 13:32:41 +0330 +0330
NA

شماهایی که اینجا کامنت میذارین و فحش میدن واقعاً شاهکارین تازه راهکارم ارائه میدین که داستانشو چطور بلاک کنین خو این بدبخت تیتر به این تابلویی زده معلومه محتوای داستانش چیه، دوس ندارین نخونین!
فقط قسمت چرتش اینه که نویسنده تو کف کیر مونده از شهری به شهر دیگه دنبال کیر راه میافته انگار فقط رضا لای پاش کیر داره و بعدم میگه دوس ندارم تو نت با کسی آشنا شم چون پایه نیستن… خو پس چرا آخر داستانت دنبال مشتری هستی واسه کونت و شرطم میذاری که فقـــط تمیزو بی مو باشه؟!!!

0 ❤️

314146
2012-03-20 15:26:03 +0330 +0330
NA

مخالف نیستم… ولی این کارو درمورد همه داستانهای بیخود بکنین، داستانایی که مشخصاً ارزش خوندن ندارن( هرچند این وظیفه ادمینه). گی و لز هم طرفدارای خودشونو دارن. درضمن بیخود بودن داستان به بامزه بودن کامنتا میارزه . من یه وقتایی با خوندن کامنت خیلی بیشتر حال میکنم.
اگه گی و لز هم نباشه داستانها به فرض محال خوب بودن هم میشه یه مشت حرف تکراری که نویسنده ها برای فرار از این کلیشه ها مجبورن رو به سکسهای نامتعارف مثه محارم ، بچه بازی ، حیوون یا غیره بیارن.

0 ❤️

314147
2012-03-20 21:15:27 +0330 +0330
NA

بچه ها گی اساسی داده وارد اهواز میشه.مگه دانشگاه خود ما نیست!!!داستانت واقعی بود ولی انصافا شما چیزی به نام غرورمردانه دارید؟؟؟؟

0 ❤️

314149
2012-03-29 01:15:19 +0430 +0430

از داستانهای گی حالم به هم میخوره. نخوندم

0 ❤️

546889
2016-06-30 08:19:05 +0430 +0430

سلام نیما جان
داستانت واقعیه مشخصه
اون احمقایی که میگن تو واسه سکس رفتی شهر اون رضا دوستت یخورده اگه شعور داشتن و درست میخوندن میفهمیدن که تو نوشتی واسه یه کاری رفته بودی اونجا نه واسه سکس
بعدشم شماهایی که گوهخوری کردین که از گی بدتون میاد خو آخه بیناموسا این بدبخت خو همون بالا تیترش زده گی منو رضا په دیگه گوه میخورین که گوه بخورین

0 ❤️