کون دادن زوری به پسر همسایه

1394/02/23

قبلا یه خاطره از کون دادنم نوشتم (کون دادن به آرش) این دومین خاطره است تو همسایگی خونه ما یه پسری زندگی میکرد با نام مستعار ح که خیلی بچه شری بود همه از دستش حسابی ناراحت بودند بچه ها رو کتک میزد و هر کار شری از بگین بر میومد تازه 6 یا 7 سالم شده بود بابام واسم یه دوچرخه گرفته بود که روزا میرفتم تو کوچه باهاش بازی میکردم یه روز ح اومد پیشم و گفت چرا همیشه تنها بازی میکنم؟منو دعوت کرد به اینکه باهاش مسابقه بدم چون نمیخواستم کم بیارم قبول کردم راه افتادیم یه مسافتی رو با دوچرخه رفتم ولی چون بزرگتر از من بود خیلی با دوچرخه اش جلو افتاد داشتم برمیگشتم که دیدم دور زد و اومد سمتم با لبخند و گفت چیه تسلیم شدی؟ منم حرفی نداشتم بزنم گفتم خوب تو بزرگتری و من بهت نمیرسم گفت ربطی نداره در عوض تو سبکتری اگه میخوای برنده بشی باید تمرین کنی گفتم چطوری ؟گفت : من حاضرم یادت بدم خلاصه کلی صحبت کردیم و نمیدونم چی شد سر از خونه اش در اوردم فقط یادمه به بهونه گرفتن چندتا وسیله تزیینی رفتم خونه اش کسی تو خونه نبود رفتین پایین خونه تو زیرزمین و الکی خودشو به بهونه پیدا کردن مشغول کرد یه لحظه برگشت و گفت: قدش میرسه بالای کمدو ببینه و من برم رو دستش و ببینم اونجا رو راستی نگفتم که سنش حدود 17 میشد منو بغل کرد به بهونه دیدن بالای کمد و همش می پرسید دیدی ؟دیدی؟ منم چون هیچی نبود باورم شده بود و سعی میکردم پیدا کنم نوارای رنگیه دوچرخه رو کم کم دیدم یه چیزی پشت شلوارم بهم فشار میاره تا حدودی شک کرده بودم که داره چیکار میکنه ولی به روی خودم نیاوردم یه لحظه گفت بیا پایین و زیر کمد روهم نگاه کن دستات کوچیکه اگه افتاده بیارش بیرون منم دراز کشیدم کف زیر زمین و دستمو برم زیر کمد که یه دفعه دیدم روم دراز کشید خواستم بلند بشم که منو گرفت و شروع کرد مالیدن از رو شلوار دید خیلی سعی دارم خودمو خلاص کنم داد زد سرم که بتمرگ دیگه اه. ترسیدم و از طرفی خوشم اومده بود ولی زوری نمیخواستم (بخاطر تجربه سوراخی دادن به آرش حسابی ترسیده بودم) کم کم اروم شد و گفت فقط میخواد لاپایی بکنه و اذیت نمیشم وقتی رامش شدم اروم کشید پایین شلوارمو و از ته گفت جووووووووووون عجب کون سفیدی مثل پنیر میمونه لامصب کیرشو تفی کردو گداشت لای پاهام من اصلا نگاش نمیکردم و سرم لای دستام بود فقط احساس کردم یه چیز سفت و گنده که حسابی خیس و داغ بود رفت لای پاهام خیلی لاپایی دوست داشتم یه 10 دقیقه لاپایی کرد دیدم داره تنظیم میکنه بفرسته توش شروع کردم التماس کردن ولی فایده نداشت همش میاورد نزذیک سوراخم تا فشار میداد سر میخورد و در میرفت لای پاهام وقتی دید خودمو سفت گرفتم با دستش محکم زد روی کونم که حسابی دردم اومد تا بخودم اومدم دیدم کله کیرشو گذاشته رو سوراخم و فشار داد سرش رفت تو بدنم نمیتونستم تکون بخورم همش میگفت شل کن شل کن تا دردت نیاد ولی نمیتونستم و التماس میکردم کم کم فشارو بیشتر کرد و تا نصفه کرد توش صدای گریه ام بلند شده بود و توجه نمیکرد بهم و فقط فشار میداد که دفعه خودشو انداخت روم و تا ته کیرش رفت تو کونم و یه جیغ بلند زدم و نمیدونم چی شد که کیرش از توکونم در اومد و آروم کونم ناله کرد زارتتتتتتتت یه جووووووونی گفت که نگو و دوباره تا خواستم جمع وجور کنم خودمو تا دسته کرد تو و کشید بیرون چند بار تکرار کرد و دیگه درد نداشتم ولی همش احساس میکردم دستشویی دارم میگفت عجب کون تمیزی هرچی توش میکنم کیرم گهی نمیشه فقط می گوزه رو کیرم و بخاطر کلفتیش داره ناله میکنه ترسم ریخته بود چهار دستو پاشدم که دیدم تا خایه کرد تو کونمو پشمای پشت کیرش خورد به لمبرای کونم از زیر همش خایه هاش میخورد به پشت خایه هام و حالی به هولی میشدم میپرسید خوشت میاد منم می گفتم اره اره یه دفعه چسبید بهم وهلم داد رو زمین و تا ته کرد تو کونم و یه حس عجیبی بهم دست داد ابشو خالی کرد تو کونم و افتاد روزمین اومدم بلند بشم و لباس بپوشم که ابش قطره قطره میریخت از سوراخم و بعضی وقتا اروم صدا میداد کونم تا جلوی درب خونه منو اوردو وقتی دید کسی تو موچه نیست منو فرستاد بیرون بای

نوشته: ساشا


👍 0
👎 4
160764 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

462149
2015-05-13 16:10:11 +0430 +0430
NA

کلا همه یه باری کونتو کردن … به جز من !

2 ❤️

462150
2015-05-13 16:58:20 +0430 +0430

من خیلی اینطوری کردم لامصب یکیشون ک همسایه هست الان خیلی خوشگل شده ولی چون دوقلو هستن و خیلی شبیه هم نمیدونم کدومشون رو کردم بخاطر همینم فعلا تو کف موندم و تو نخشم

0 ❤️

462152
2015-05-13 19:36:26 +0430 +0430

آخه کسکش تو سن شش سالگی یه هفده ساله کونتو پاره کرد تو هم خوشت اومد…!! عجب
بابا دوس داری بدی بده چرا کس میگی الکی

0 ❤️

462155
2015-05-14 15:46:48 +0430 +0430
NA

کیرم تو کونت تو که راس میگی

0 ❤️

462157
2015-05-17 12:30:02 +0430 +0430
NA

کیر دارز شیوا نانازی توی کون خودتو مادرت

0 ❤️

462158
2015-05-27 19:48:32 +0430 +0430
NA

ساشا یه زارتی هم به کیر ما بکون کونی ،جای دوری نمیره

0 ❤️

462159
2015-06-27 09:09:31 +0430 +0430

خوب بود لذت بردم

0 ❤️

462160
2015-07-13 10:15:58 +0430 +0430
NA

خالی بندیه…شش ساله چه حالی میفهمه…

0 ❤️

462161
2015-10-10 12:57:52 +0330 +0330
NA

خوب بود کیف کردم

0 ❤️

642154
2017-07-27 18:25:53 +0430 +0430
NA

من نمیدونم چرا همه تو داستاناشون یا زن سفید مثل برف یا پسر سفید مثل پنبه…پس سبزه ها کجا رفتن؟؟؟???

0 ❤️

752806
2019-03-08 08:09:43 +0330 +0330

سر گذشت ساشا سبحانی

0 ❤️