کس مالی خواهر زاده لووووس

1391/06/15

سلام من جواد هستم و 21 سالمه این داستان بر میگرده به 6 7 سال پیش وقتی من تازه چشم و گوشم باز شده بود…
من یه خواهر زاده دارم که اسمش یلداست و 1 سال از خودم بزرگتره قیافه زیاد جذابی نداره ولی از اون دخترای لوس و به قولی بازه و با همه راحته … وقتی بچه بودیم من خیلی سربه سرش میگزاشتم یادم نرفته وقتی 7 سالم بود از این لوس بازیاش عصبانی شدم و یه کنده چوب ورداشتم زدم تو سرش!!! لامصب هیچیش نشد!!!
خلاصه وقتی داشتم برای دیپلم میخوندم اون داشت برای کنکور میخوند و کاپیوترم نداشتند میومد خونه ما منم از هر فرصتی استفاده میکردم تا چند تا فیلم نشونش بدم ولی کار سختی بود … این داستانیی که توشون پسره راحت به دختره فیلم نشون میده یا بر عکس رو خوندم بهتون بگم همشون دروغه چون وقتی پای عمل برسه میفهمین چقدر کار سختیه و ریسکییه… یکی دو ماه گذشت و به روزهای کنکور نزدیک شدیم … توی اون روزها کمتر به درسهاش میرسید و بیشتر میرفت با بابا نه نه ش باغ رضوانی باغ پرندگانی جایی خوش گزرونی … یه روز اومدند خونه ما و منم فرصت رو غنیمت دونستم و یه آمریکن پای 3 که از قبل آماده کرده بودم روبهش نشون بدم فیلم بسیار داغ و سکسی!(که لختکی تو خیابونا میدویدند)
خلاصه اولش خیلی میترسیدم … نه خیلی لوس بود میترسیدم بره به مامانش بگه آبروم بره … ولی گفتم بزار یه نقشه بکشم … هنوز نیومده بود توی اتاقم منم ورداشم همون فیلمو گزاشتم و مانیتور رو طوری چرخوندم که هرکس وارد اتاقم بشه بالافاصله ببینه(الان که فکرشو میکنم میبینم چه حماقتی کردم!) شانس ما خودش اولین کسی بود که اومد توی اتاقم … من یه آیینه خیلی بزرگ روبه روی در ورودی دارم که هر کس میاد توی اتاقم اول خودشو توی آیینه یه براندازی میکنه و میره اونم اومده همین کار رو بکنه که چشمش افتاد به مانیتور منم مثلا حواسم بهش نبود و سریع فیلمو قطع کردم اونم یه تبسمی کرد و گفت: چی بود؟! چی بود؟!
منم گفتم به توچه برو بیرون… اونم با صدای کمی گفت: از اون فیلما داری؟!!! … قلبم داشت میترکید … گفتم به کسی نمیگی؟ - نه نمیگم … -آره کلی فیلم دارم … یه خورده ش رو همون موقع براش گزاشتم همون صحنه ای که پسره از تو پنجره میره تو اتاق دختره و با هم حال میکنند ولی نامرد یه خورده که دید از اتاقم رفت بیرون … خیلی ترسیدم گفتم حالاست که میره میگه. سریع تمام فیلمها رو با یه نرم افزار مخفیشون کردم محض احتیاط
اقا ساعت 11.30 دقیقه شب شد و خبری نشد دیگه خواهرم داشت میرفت که یلدا گفت من شب و اینجا میمونم!!! اونام اول مخالفت کردند ولی کلی ناله و التماس که آخرش خواهرم راضی شد و گذاشت یلدا بمونه
هنوز لباساش رو در نیاوارده بود با یه مانتو کوتاه و شلوار جین تنگ اومد توی اتاقم گفت بزار منم خواستم یه خورده سربه سرش بزارم گفتم شرط داره! گفت چی!! چه شرطی؟! … گفتم باید بهم لب بدی؟!!(بچه بودم دیگه) کلی براش توضیح دادم که بابا لب دادن چیه و چجوری باید انجامش داد!! اونم از من بچه تر و نفهم تر فرق من با اون این بود که یلدا هنوز چشمو گوش بسته بود…
خلاصه ازش لبو گرفتم وااای چه لبای ناز و نرم و گرم بود… چه حالی داد خودمو مخصوصا همونطوری که نشسته بود روی صندلی پهن کردم روش و دستم رو گزاشتم رو سینه اش رو لب رو محکم ازش گرفتم اونم ناراحت شد و گفت چه خبره؟! اروم تر له شدم!! فیلمو بزار
اقا فیلمو گزاشتم باید قیافه ش رو میدیدن … تعجب و شهوت از چشماش میبارید … وقتی دیدم اون کاملا غرق در فیلمه منم دستمو آروم گزاشتم روی رونش و رسوندم تا بالای رون نزدیک کسش … نامرد پاهاشو گزاشته بود رو هم نمیشد راحت دست رو به بهشتش رسوند … دیدم فهمید که من میخوام چیکار کنم گفت نکن و رفت از اتاقم بیرون گرفت خوابید…!!نمیگم که خودتون بفهمید من چه حسی داشتم اون موقع
خلاصه رفت تا فردا صبح که من منتظر بودم بیاد توی اتاقم و چند تا فیلم سوپر براش بگزارم حال کنه … ساعت 11 صبح زیبای خفته از خاب بیدار شدند و امد توی اتاقم !!! لباساش!!! یه شلوارک تقریبا با یه پیراهن آستین کوتاه تنگتر که بدن نما بود تنش بود اومد توی اتاقم … اومد با صدای کمی گفت: فیلمو بگزار ببینیم… منم نامردی نکردم و گفتم شرط داره!!! گفت چه شرطی باز؟!! گفتم دراز بکش روی تختم تا بهت بگم!! اونم گفت: اگه بخوای زیاده روی کنی میرما!!
دختره لوووس ننر … گفتم شرطش اینه که سینه هات رو بمالم … اونم دید چاره ای نداره گفت : همینجور که نشستم 5 ثانیه بمال اگه بیشتر شد میرم به همه میگم چی رو کامپیوترت داری… گفتم باشه بابا ولی بعدش باید لبم بهم بدیا وگرنه فیلم بی فیلم برو به هرکی میخوای بگو
16 17 سالش بود ولی سینه هاش بزرگ و تپل بودند وقتی از زیر پیرهن دستم خورد به نوک پستونش حس کردم خیلی بزرگ شده فهمیدم حشری شده بود … لب رو گرفتم ولی این دفعه محکم طوری که پهن شد روی تختم عصبانیت از چشماش شده بود بیرون خندیدم و سریع رفتم پای سیستم فیلمو گزاشتم یه فیلم سوپر مشتی
آقا حشرش زده بود بالا طوری که اومد نشست رو صندلی بقل دستم زل زد به مانیتور منم همینطور که میرسید به جاهای حساسش دستمو آروم میرسوندم به کس نازش یه خورده نگاه کردم دیدم شلوار تنگش کمی رنگ عوض کرده نگو لامصب کسش خیس شده بود … یلدا غرق در فیلم بود که منم آروم شروع به مالیدن کسش کردم من یه خورده صندلیم رو کشوندم اونورتر که یلدا بیشتر به مانیتور نزدیک بشه و حواسش بره توی فیلم و منم کارمو بکنم … واااااااای چه حسی بهم دست داده بود شما باید جای من میبودید توی سن 15 16 سالگی دستم به کس یه دختره ناز و ملوس خورده بود و حال میکردم صدای بلند گوها کمی زیاد بود و منم کمشون کردم و صدای آه و اوهشو شنیدم که بسیار آروم و بیصدا ناله میکرد … وقتی فیلم به جاهای باریکش رسید در عین ناباوری دستشو گزارشت روی دستم و محکمتر دستمو به کسش دااااااااااغ و خیییییسش ملید اولش حالم بهم خورد ولی بعد صدای ناله ش رو که شنیدم بیشتر تحریک شدم … بعد از چند ثانیه آه ناله دیدم دستمو کشید و گفت بسه دیگه!! بهش گفتم الان کسی خونه نیست مامنم رفته بیرون میخوای کستو برات بلیسم تا بیشتر حال بیای؟
گفت نه دیگه لوس نشو . فقط چندتا از این فیلمهاتو بریز روی فلشم تا ببرم خونمون گفتم : زرشک بیا تا بریزم حالتو کردی حالا میخوای مارو به گا بدی؟! گفتم باید بزاری بلیسم کستو گفت : نه فقط بمال اگه میخوای!!!
خیییلی تعجب کردم و از خدا خواسته چندتا فیلم سوپر گزاتشم و هدفون رو گزاشتم تو گوشش که بیشتر حال کنه منم پررو پررو از زیر شلوارش شروع به مالیدن کسش کردم اولش نمیزاشت ولی من سماجت کردم و به زور دستمو کردم تو شرتش!!!واااااای چه قدر کسش داغ و پر مو بود نرم و احتمالا لزیز
تو کمتر از 15 ثانیه ارضا شد و دستم خیس از مایع لزج کسش … دیدم خودشو همینطوری که روی صندلی بود ول کرد روم بدن گرم و نرمش منو بد جوری شق کرده بود بعد از 10 ثانیه بلند شد و رفت بیرون ولی شلوارش ضایع بود … بهش گفتم کجا میخوای بری با این شلوار خیس؟!! که اونم گفت وای حالا چیکار کنم … منم زرنگ بوودم بهش گفتم یه راه حل 3 سوته برای خشک کردن شلوارت بلدم ولی شرط داره!!! دیگه سرخ کرده بود گفت : بسه دیگه لوس شدی
گفتم میل خودته برو بیرون ولی مادرم تا 5 دقیقه دیگه میادش … اونم با بی میلی گفت: چه شرطی گفتم اگه نه گفتی دیگه راهت نمیدم توی اتاقما؟!!! اونم گفت باشه فقط دست مالی لب اینا توش نباشه هرچی دیگه باشه قبول …
هه هه هه فکر کرده خیلی زرنگه بهش گفتم: همینجا همین الان شرت و شلوارت رو در بیار و بده به من نه نگیا!
اونم یه خورده بهم زل زد گفت: هاااا برو بیرون … گفت: میخوای چیکار کنی؟ گفتم نترس کاریت ندارم مگه نمیخوای شلوارت خشک بشه سریع ها اونم مونده من میخوام چیار کنم سریع شرت و شلوارش رو در آورد وااااااای چه کوووون چه کسی لامصب کون خییییییلی گنده ای داشت ولی حیف که دست نیافتنی بود کسش پر مو و تپل
منم شلوار رو شورطش رو رو بخاری اتاقم آویزون کردم و گفتم بفرما تا دو دقیقه دیگه خشک و تمیز تحویل بگیر
اونم خیلی عصبانی شد گفت نامرد اینو که خودمم بلد بودم .!!!خلاصه تمبونش خشک شد و رفت خونه داداشم شب که خواهرم اومد خونمون چند تا فیلم بهش دادم و دیگه ندیدمش که بیاد توی اتاقم و بهم بی محلی میکرد ولی من یکی دلم خنک شده بود دختر لووووس و ننری مثل اون رو تا این حد اذیت کردم
ببخشید که طولانی شد

نوشته: جواد


👍 3
👎 3
277186 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

333407
2012-09-05 05:26:26 +0430 +0430
NA

به تو هم میگن ادم؟؟؟واقعا که حیووووون به تو شرف داره.

0 ❤️

333408
2012-09-05 06:01:57 +0430 +0430
NA

عالی بود پسر بلا خوب کردی با این دختر لوس. ولی حیف که نکردیش. مرسی از داستانت نفس ها در سینه حبس…

0 ❤️

333409
2012-09-05 06:09:06 +0430 +0430

کسشعری بیش نبود و سرو تهش هم معلوم نبود کی به کی بود

0 ❤️

333410
2012-09-05 06:13:03 +0430 +0430
NA

کسه خواهر زاده ی لوس رو باید پاره کرد
داستانت هم خیلی کیریه کیری بود

0 ❤️

333411
2012-09-05 06:18:26 +0430 +0430
NA

داستانت با حال بود ولي ديگه
ازين كارا نكن

0 ❤️

333412
2012-09-05 06:19:38 +0430 +0430
NA

خوب کس کش تو اینهمه اونو مالوندی وارضا کردی خودت
مثل دست خر وایستادی ونگاهش کردی ؟
تحریکم نشدی؟
ارضا هم نشدی؟
کیره رستم جون تو دهنت کدوم کس ننه ای
یه دختر و ارضا میکنه که حالشو بگیره؟
ریدم تو موخت!!!

0 ❤️

333413
2012-09-05 06:20:28 +0430 +0430
NA

کاری به داستان ندارم…ولی دختره لوس اذیت کردن خیلی حال میده.

0 ❤️

333415
2012-09-05 06:37:32 +0430 +0430
NA

آخه الان آدم برینه به هیکلت میگی چرا میرینین بهم…آخه جقی اون داشت واسه کنکور میخوند 16-17 سالش بود توام 15-16 سالت بود لابد دو تاتونم سوم دبستانو جهشی خوندید جقی؟؟؟از فرط نخبگیته که هنوز فعل گذاشتن رو گزاشتن مینویسی…اون کامپیوتر تو کونت بچه جقی…اون آمریکن پای تو کونت…اون سکانسی که گفتی برای سیزن پنجه نه سه…
…ننویس جقی…آخه من بهت بگم خواهرتو فلان زیر ساختای ذهنیت متلاشی میشه پسرم…نکن اینکارو…به جق راضی باش…نکن این کارو…با خودت و خواهر و مادرت این کارو نکن…ننویس…ننویس…خب؟؟

0 ❤️

333416
2012-09-05 06:46:11 +0430 +0430

داستان که منطبق بر واقعیت بود و طنز جالبی داشت ولی خواهر زاده؟
تخم خرمالو خواهرزاده؟
خرمالو تو کونت ننویس…
کیان عجب نابغه ای هستی!
هیچوقت پای یه داستان اینقد نخندیده بودم!
خدا شادت کنه رفیق!

0 ❤️

333417
2012-09-05 06:49:14 +0430 +0430
NA

mozo.gif

اول جا داره بگم که پسره ی حروم جلقی تو به خواهرزادت هم رحم نمیکنی ؟ مردک ه مُجلق؟
( اوکی منم به تو رحم نمیکنم >) )

“سلام من جواد هستم و 21 سالمه این داستان بر میگرده به 6 7 سال پیش وقتی من تازه چشم و گوشم باز شده بود…”
از همین اول اشتباه نوشتی دیگه ؛ درستش اینه :
سلام من حروم جَلقی هستم 21 سالمه و این کُسنوشته بر میگرده به دوران مُجتَـلقیه من و تازه جَلقوز شده بودم . . .
“این داستانیی که توشون پسره راحت به دختره فیلم نشون میده یا بر عکس رو خوندم بهتون بگم همشون دروغه”
جون من راست میگی ؟
پسر تو چقد زرنگی خوبه خرگوش نشدی ، اگه با این مغز مُـجلقت نمیگفتی دورغه من فکر میکردم راسته ؛
ممنون که مارو از ابهام در آوردی اُجلق !
“منم فرصت رو غنیمت دونستم و یه آمریکن پای 3 که از قبل آماده کرده بودم روبهش نشون بدم فیلم بسیار داغ و سکسی!(که لختکی تو خیابونا میدویدند)”
اول برو اسمشو یاد بگیر پسر جون ؛ آمریکن پای نه و ( شادی های آمریکایی)
دومأ این فیلم واسه پسرهای مُجتلقُ لمَغزی مثل تو بسیار داغ و سکسیه ؛ میدونی چرا ؟
چون تو هنوز شاشت کف نکرده عمو جون !
“اومد توی اتاقم گفت بزار منم خواستم یه خورده سربه سرش بزارم گفتم شرط داره! گفت چی!! چه شرطی؟! … گفتم باید بهم لب بدی؟!!”
خـُب دیگه به مرحله ای وارد شدی که باید به روش (لُغت نامه ی خایه رُستمی) نقدت کنم.
khaye.rostami.jpg
مَجلوقه جَـلقوک
پسر ه ی مُجتلقُ لمَغز
پسره ی جَلقوز ه مُجلق !
پسره ی جالق و مالق !
پسره ی جولقکُ لجَلق !
پسره ی مَـجلوق ُ لجالِــق!
پسره ی جُلـقَـکُ لسَر !
پسره ی جَــقَــل !
پسره ی جَـقول !
پسره ی جَلوق !
پسره ی جُـلقَـک !
پسره ی جَــلاق !
مردک ه اُجـلِــق !
مردک ه یَجتَلقون !
مردک ه اُجتَلق !
مردک ه جَلیق !
مردک ه جَلیق و مَلیق و نَلیق !
مردک ه جاقل و جالق !
پسره ی اُجـلُق !
پسره ی جَلقـون !
پسره ی جلقولیست !
پسره ی جَلقو نویس !
پسره ی مُجلق و لمغز !
پسره ی مُجلاق !
پسره ی جَـقو !
مردک ه مُـجلیق !
مردک ه إجلیق !
مردک ه جَـلَـق مَـغزی !
این عکس رو هم برای درک بیشتر خوانندگان محترم از نویسنده این داستان قرار میدم:
mohammadKiyan.gif
! این عکس مُتحرک است پس تا کامل شدن صبر کنید !

0 ❤️

333418
2012-09-05 06:52:49 +0430 +0430
NA

پارسا جان کوچیکتم داداش - همیشه مشعوف و مسرور و مخدون باشی … :love:

0 ❤️

333419
2012-09-05 07:03:20 +0430 +0430
NA

من نميدونم اگه اين کامپيوتر اختراع نشده بود، نصف اين سوژه ها از کجا ميخاست بياد…
مهندس ، چرا تکاور چند وقته نيستش? پياماش رو نميبينم…

0 ❤️

333420
2012-09-05 07:10:18 +0430 +0430
NA

رستم خان
دمت گرم وآتشین
خوب زدی تو راگوز این مرتیکه مجلیقه
زدی خواهرمادرشو پیوند دادی
ایول اینارو باید خشکه گ. . . .د

0 ❤️

333421
2012-09-05 07:13:43 +0430 +0430
NA

ايول رستم جان كلي خنديدم دمت گرم داداش_

0 ❤️

333422
2012-09-05 07:14:00 +0430 +0430
NA

منم دلم برای تکاور جون تنگ شده
داداش تکاور کجایی حالت چطوره داداش ؟
یه خبری از خودت بما بده
راستی کسی از کفتار پیر خبری داره؟

0 ❤️

333423
2012-09-05 07:26:16 +0430 +0430
NA

شير جوان خوشحالم که از کامنتم خوشت اومده ؛ انشاله اگه خدا مارو هم یاری کنه دهن همه ی این جلقی ملقی هارو سرویس میکنم !
ahb_90 ممنوم داداش ، همیشه خندون باشی … . . .

0 ❤️

333424
2012-09-05 08:16:39 +0430 +0430

ساحل جان و داداشیر عزیز
تکاور حالش خوبه ولی یه کاری پیش اومده که یه هفته ای نیستش
بعد ازونم فک نمیکنم زیاد بتونه بیاد
کفتارم یه مشکلی واسش پیش اومده،سعیمو میکنم که بتونم کمکی بهش کنم

0 ❤️

333425
2012-09-05 08:40:30 +0430 +0430
NA

رستم خان دادا 1 دونه باشی اونم واس نمونه باشی…
دستت طلا
فقط دادا میشه ترجمه این لغاتیو که گفتیو واسمون بذاری؟

0 ❤️

333427
2012-09-05 09:19:06 +0430 +0430
NA

داداش دمت گرم خداییش دلمونو شاد کردی.

0 ❤️

333428
2012-09-05 09:23:38 +0430 +0430
NA

hiwaknm44 داداش ما مخلصیم ، بله اگه خدا بخواد با کمک پارسا جان میخوام به ثبت جهانی برسونم فرهنگ لغت و … 8)
داش جیمز چادویک الطاف شما همیشه شامل حال من بوده ، والا خدا شاهده فقط به عشقه بچه های گــُلی مثل خودت میام اینجا کامت میزارم . . . .
چشم ترجمه لغات رو هم قرار میدم ;)
88009925 نوکرم داداش ، همیشه غرق در خنده باشی !

0 ❤️

333429
2012-09-05 09:25:15 +0430 +0430
NA

خداییش خجالت نمیکشی؟آخه به تو هم میگن آدم؟3خط بیشتر نخوندم.کیرم تو چشم وگوشت که 6-7 سال پیش باز شده بود.گمشو.

0 ❤️

333430
2012-09-05 09:33:16 +0430 +0430
NA

مرسی دادا رستم
خدا از کامنت گذاری کمت نکه :)
خییییلی مخلصیم
ولی خودمونیمااااااااااااا
عاشق اون عمل سانسوریشنتم دادا
خوب ابرو داری کردی واس نویسنده که تو حموم جلقیدنشون سانسور کردی
خیییییییلی مردی
دمت اتشین

0 ❤️

333431
2012-09-05 09:44:37 +0430 +0430
NA

:bigsmile:
من نوکرتم عزیز دلم ، دیگه دُرسته این مردک ه جَقو نویس جَلقیه ولی خُب اگه تو روایت تصویری جلق زدنشو نشون میدادم یه جورایی آبرو کُل پسرا میرفت … واسه همین مجبور شدم اون صحنه رو سانسور کنم 8)

0 ❤️

333432
2012-09-05 09:55:07 +0430 +0430
NA

از کدوم کارا بکنه

0 ❤️

333433
2012-09-05 11:02:47 +0430 +0430

به تو هم میگن دایی.حلال زاده هم که به داییش میره اونم از تو حشری تر فیلم سکسی میخواد مادر کونی بگو بره موی کسو کونشو بزنه هرومزاده.تو هم برو کونتو بده کونی.

0 ❤️

333434
2012-09-05 13:24:34 +0430 +0430
NA

بابا حالا این یه کس شعری نوشت اینقدر اذیتش نکنین فقط این بچه خوشگل ما ها رو اسکل فرض کرده. کیر خر خود خر نوکنت یه جا

0 ❤️

333435
2012-09-05 14:57:46 +0430 +0430
NA

آقای … رستم واقعا متن وپاورپونتتون البته اگه درست گفته باشم زیبا بود واقعا ممنون وخسته نباشی برای شما دوست غزیز و تشکرصمیمانه ازدیگردوستان که باکامنتهای قشنگ و… اوقات قشنگی رو برای همه رقم میزنن وتشکراز نویسندگانی که باتخیلات فانتزیشون باعث رونق این دست نوشته ها میشن دست همه شمادرد نکنه قربان همه ی شما عرفان

0 ❤️

333436
2012-09-05 15:48:00 +0430 +0430
NA

نخوندم فقط این عکس متحرکو نیگا کردم باحال بیــــد

0 ❤️

333437
2012-09-05 16:14:09 +0430 +0430
NA

بچه بازی بود. اولش خوب ولی وسطش ریدی…کارخانه گوشی سامسونگ گلگسی اس تو با کارگران ماهر و نیم ماهر تو کونت. ننویس…

0 ❤️

333438
2012-09-05 16:17:01 +0430 +0430
NA

خاک برسرت خواهرزادته کسی باخواهر زادش این کارو میکنه؟دلت خنک شد؟ها؟

0 ❤️

333439
2012-09-05 16:38:41 +0430 +0430
NA

بابا ایول لغت نامه خایه رستمی رو میگم کم کم مهندس گل پسر داره پیر میشه چون دیگه حال نقد کردن رو نداره درست میگم پارسا جان؟ولی هیچی جای نقدهای مهندس گل پسر رو نمیگیره

0 ❤️

333440
2012-09-05 16:49:49 +0430 +0430
NA

تکاور نیست
من دلم براش تنگ شده :(
داستانت نامردی بود دیگه ننویس

0 ❤️

333441
2012-09-05 17:11:58 +0430 +0430
NA

فقط میتونم بگم خواهشا برو جقتو بزن بیخیال داستان
خایه های رستم خوب گاییدتت مرتیکه جقی

0 ❤️

333442
2012-09-05 17:14:57 +0430 +0430

داش مصطفی منم بعضي وقتا گرفتارمو وقت نقد كردن ندارم؛ديگه پيرمون نكن!
تازه اول جوونيمه! :lol:

0 ❤️

333443
2012-09-05 17:32:39 +0430 +0430

داستان لبخند داشت
ولی کامنتا قهقهه داشت
من نمیدونم بعضی دوستان مشکلشون با سامسونگ گالکسی اس چیه که راه به راه حواله کون این نویسنده ها میکنن.
آخه آدم چیز به این بیستی رو میذاره تو کون این یارو که خودشو خاندانش سرجمع یه پاپاسی نمی ارزن؟

داستان یه کم طنز بود به دلم نشست تا حدودی ولی بهرحال احتمال مجتلق المغز بودن(لغت نامه خایه های رستم) نویسنده به استناد عکس های منتشر شده از ایشان رسما" ثابت شده است. بدین ترتیب این نویسنده که تخم خرمالو خواهرزاده(تخم شناسی مهندس گل پسر) شناخته شده است به اشد مجازات در سایت جلقانی، ببخشید شهوانی محکوم گردیده است.
امضا: آیت الله فلان
تاریخ: ده دوازده روز قبل از نگارش داستان(نمیشه؟ چطور واسه شاهین نجفی شد حالا واسه این نمیشه؟ لا تبعیض لطفا")
اجرای حکم:
مقداریش در کامنتهای بالایی انجام شد میمونه بقیش.
تابلوی ورود ممنوع را در کونش بگذارید
یخ قطبی تو کونش بذارید
پس از آن مواد مذاب آتشفشانی
در پایان از کون دارش بزنید!
اجازه عزاداری هم داده نمیشود!!!

0 ❤️

333444
2012-09-05 17:35:41 +0430 +0430

آقا چیکار به ته دیگ ماکارونی داری شما؟؟؟
ای بابا

0 ❤️

333445
2012-09-05 22:00:05 +0430 +0430
NA

خيلي كونكشي كه به خواهر زاده خودت هم رحم نكردي!!!

0 ❤️

333447
2012-09-05 22:14:10 +0430 +0430
NA

از طرف من از پدر و مادرت تشکر کن .حقا این اسم برازنده شماست

0 ❤️

333448
2012-09-05 23:07:07 +0430 +0430
NA

erfan123_52 مُخلص آقا عرفان هم هستیم ، همیشه خندون باشی داش …
و اما taymer : داداش شما لطف داری به ما خیلی مُچکرم !! اما من همیشه گفتم که داش پارسا اُستاده منه ! من کجا و پارسا کجا ، من در برابر پارسا جان مثل کاه میمونم در برابر کوه !
داش lapayi همیشه مشعوف و مسرور باشی عزیز دل …
TOMCAT TOMCAT : داداش ما کوچیک شمام هستیم ، باعث افتخاره که از کامنت من خوشت اومده !

0 ❤️

333449
2012-09-06 03:13:25 +0430 +0430
NA

:bigsmile: کیرو خایه های رستم توکونت!!!

0 ❤️

333450
2012-09-06 03:40:53 +0430 +0430

درخت کاری میفرمایی داش کیان!

0 ❤️

333451
2012-09-06 04:09:50 +0430 +0430
NA

خيلي هوس كرده بودي كيرحوالت كنن كه اين كس شعرهاروتلاوت كردي؟چيزي حواله نميكنم تا خمار بموني.چون كس مغزي كيرم تو مغزت.بازم بنويس!

0 ❤️

333452
2012-09-06 05:43:23 +0430 +0430
NA

اول اینو بگم که خاااااااااااااک تو اون سرت کونی عقب مونده
تو که به خواهر زادت رحم نمیکنی آدمی ؟
تخم آلبرتو ساسی
تخم گاورنر
ریل T16 بال پهن تو کونت ننویس
جک 3Stage ایتالیایی تو کونت ننویس
واقعاً آدمایی مثل تورو باید خشک خشک کرد
اونم به وسیله پیش کسوتهای سایت
یا شایدم همون دوستای خالی بندت که 30 سانت کیر دارند

0 ❤️

333453
2012-09-06 07:54:04 +0430 +0430
NA

یه کیر جقی و چشمای کون آخوند بین و حشری شو هم داره داستان مینویسه … خواهر زاده دیگه چه سیقه ای که آخوندا هم توش موندن.!!!

0 ❤️

333454
2012-09-06 14:15:02 +0430 +0430
NA

خوب شدداستانتونخوندم.ازنوشته های بچه هافهمیدم که یه جقی بیش نیست.چندباربهت گفتم جق نزن.نکن اینکارهارو.واست خوب نیست.اخه کامیون بابارتوکونت ننویس.چرابه مغزکیریت فشارمیاری.گناه داره عزیزم.فقط بهت میگم بیاکیرموبخورتاابشوبریزم رومغزت تاخوب شی که مزخرف ننویسی.کسکش

0 ❤️

333455
2012-09-06 17:40:55 +0430 +0430
NA

آخه کیر تمام موجودات علم بره تو مغزت با این داستان تخیلیت. آخه کونی 7 سال پیش فلش چند گیگ داشتیم که همه فیلمارو تونستی توش جا بدی خواهرزاده کسخولت ببره نگاه کنه. مجلوق مفلوک. برو ذهن بقیه رو خراب نکن حشر زده

0 ❤️

333456
2012-09-09 11:22:06 +0430 +0430
NA

اره من باشما موافقم این نامردی

0 ❤️

333457
2012-09-13 10:24:54 +0430 +0430
NA

ایول به خایـه های رُستم عزیز. واقعا حال کردم.

سگ ناقص الخلقه برینه تو دهنت، دیگه ننویس
تیرآهن تو کونت، ان مخلوط با سیمان تو کونت، توء بی شرف به سفلیس مغز مبتلا شده، خواهرزاده‌تو ارضا کردی که حالشو بگیری عنتر؟

0 ❤️

333458
2012-12-16 03:47:39 +0330 +0330
NA

کیر تو روحت سالوادور سیلیتسا تو فارسی وان همه رو کرد تو اون خونه ولی دیگه مثل تو کیری نبود بره دختر خواهرشوو دستمالی کنه کیر تو آمال و ارزوهای کوچیک و بزرگت کیر بابانوئل تو عقلت کسووووووو

0 ❤️

333459
2012-12-18 02:41:00 +0330 +0330
NA

شبها زود بخواب تا صبح این هذیان هارو واسه بقیه تعریف نکنی

0 ❤️

527859
2016-01-08 13:08:14 +0330 +0330

کس پر مو دوست ندارم (phbbbbt)

0 ❤️

544263
2016-06-09 15:33:19 +0430 +0430

kosssssssssssssssssssssssss…nanat

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها