کس تپل دوست مامانم سمیه

1391/08/01

سلام دوستان حشری خودم.میخام واستون ی داستان از زندگی خودمو بگم.خیلیا میان و از تخیل خودشون استفاده میکننو داستان مینویسن که جلب توجه کنن.اینجور ادما باید برن واسه بچه ها کتاب قصه بنویسن چون ایجا جای تخیل نیست.جای واقعیته.خب.از خودم بگم.من اسمم تیموره.یعنی اسم کوچولوی توی پام تیموره و منم خودمو به همون اسم معرفی کردم.21 سالمه وبچه یگوشه از ایرانم.با قدی به اندازه 186سانت شونه های پهن و کمر باریک.یعنی یه هیکل کاملا مردونه و مانکن.خدایش خوشتیپم.این داستان هم توی مردادماه سال 91مینویسم.یعنی تازه ی تازست.ماجرا از 1یا 2سال پیش شروع شد. ادامه داشت تا تقریبا 3 ماه پیش.

ما ی دوست خانوادگی داریم که سال های زیادیه باهم درارتباطیم.این اشنامون یه زن داره به اسم سمیه که رفیق فاب مامانمه.شوهر درستی نداره.امارشو گرفتم هرشب به یه بهونه میزنه بیرون و میره پیش زن صیقه ایش.سمیه هم همیشه تنهاست و بعضی شبا میاد خونه ما میخابه.من از بچگی سمیه خانمو دوست داشتم.راستی باید بگم که این سمیه جون یه زن سبزه 30 ساله با قد 160 سانت هیکل کپل و سکسی با سینه های خبلی زیاد بزرگ و ژله ای با چشمای گاوی و درشت لبای پفکی و پوسته نرمه که فقط کافیه یبار ببینیش.داشتم میگغتم.من عاشق سمیه جونم.اونم از بچگی.خیلی از وقتا من با سمیه تنها بودم و این باعث شدماباهم راحت باشیم.همیشه دلم میخاست سمیه جونمو بغل کنم.همیشه توی فکرم بود.همیشه دلم هواشو میکرد.خیلی سعی کردم که احساسمو بهش بگم ولی با اینکه باهم خحیلی راحت بودیم ولی میترسیدم که ازم ناراحت بشه و ازدست بدمش.یروز ظهر بود.توی پذیرایی دراز کشیده بودم و به دوست دخترم اس میدادم که زد به سرم که دلمو به دریا بزنمو بهش همچیو بگم.بهش یه اس ام اس دادم که میخام یچیزی بگم که میترسم.اونم که انگار میدونست من چی میخام جواب داد که هرچی که دلت میخاد بگو.اشکال نداره.منم همه چیو گفتمو ازش خاستم تا برم خونه پیشش.اول فبول نکرد اما بعد از 2-3روز راضی شد که برم خونه.نفهمیدم تا خونشونو چجور رفتم.اما همین که رسیدم و زنگ در زدم و در باز شد پریدم توی بغلشو اول روی سینم فشارش دادم اما بعدش مثل وحشی ها به لباش حمله کردم و با تونستم خوردمشون.این ماجرا گذشت تا یشب سمیه جون اومد خونمون و شب موندنی شد.وقت خاب که رسید سمیه پیش مامانم خابید. من اصابم تخمی شده بود داشتم از شق درد میمردم.همه که خابشون برد به گوشی سمیه یه اس دادم که اگه بیداره بیاد توی اتاقم.انتظار نداشتم که جواب بده.یهو گفت که میترسه مامانم بیدار بشه.خلاصه با هزار بدبختی راضیش کردمو اومد.همین که کنارم نشست دستشو برد واسه اقا تیمور که دیگه داشت میترکید.منم سریع خابوندمشو شرو کردم به خوردن سینه هاش.وااااای خدا.چه سینه های شیرینو پفکیو درشتی.سمیه دیگه صداش درومده بود.از شهوت به خودش میپیچیدو همبن منو حشری تر میکرد.من تازه خودمو حاضرکرده بودم که کس نازنین و تپلشو که اصلا بو نمیداد بخورم که با یه صدای شهوانی ناز گفت که پاشو منو بکن طاقت ندارم.با گفتن این حرفش انگار که تمام انرژی دنیا توی بدنم جمع شد.سریع بلند شدم کامل لخت شدم که دیدم سمیه جون جفت پاهاشو بالا گرفته و کسش یه کیر داغ و درازو میطلبه.نمیخاستم یجور بکنمش که زده بشه واسه همین تصمیم گرفتم که بیشتر تشنش کنم.کیرمو تف زدمو گذاشتم در کسش.یذره فرستادمش توی نازنین کسش تا راه باز بشه.واااااای که چقد تنگ و داااااغ بود.2-3بار تلنبه زدمو بیرون کشیدم و خابیدم روشو شروع کردم به خوردن لباش.یهو با یه بغض گفت که مگه نمیخای منو جر بدی؟/جوابشو ندادمو ب کارم ادامه دادم.کم کم به کسش انگوشت کردم.سمیه داشت میمرد.نامنظم نفس میکشید.سیاهی چشماش رفته بودو همش زمزمه میکرد که نامرد کیر میخام.دیگه از حال رفته بود و توی حال خودش نبود.انگار که 2لیتر مشروبو خودش تنهایی خورده.الان دیگه وقتش بود که تیمورخان کارشو شروع کنه.یکم سرشو با اب کس سمیه جوون خیس کردمو خیلی اروم فرستادمش توی اون تونل گرما.وقتی که شرو کردم به تلنبه زدن یهو تمام بدن و تختم خیس شد.اب سمیه خانوم اومده بود.منم خوشحال ازینکه کامل ارضاش کرده بودم اب خودمو ریختم توی کسشو یکم توی همون حالت خابیدیم.به فردش بهم گفت که تا حالا ابش کامل نیومده بوده و 1 ماهی میشده که شوهر بیلیاقتش نکرده بودتش.ازون موقع تا الان من و سمیه جون هنوزم هرفرصتی که پیدا کنیم به هم خبر میدیم و با هم میریم فضاااااااااااااااااااا.
این داستان من بود.خدا کنه یه حالی بهتون داده بهشه و تونسته باشم ارضاتون بکنم.بازم میام . خاطراتمو واستون میگم.

نوشته: تیمور


👍 7
👎 5
673044 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

339630
2012-10-22 22:52:05 +0330 +0330
NA

خیلییییییییییییییی باحال بود من که سه بار ارضا شدم
دلبندم قبلش ی چندتا داستان میخوندی بد نبود
راستی دلبندم صیغه نه صیقه وتلمبه نه تلنبه

2 ❤️

339631
2012-10-22 23:04:53 +0330 +0330
NA

ملجوق،عقده ای

0 ❤️

339632
2012-10-22 23:11:18 +0330 +0330
NA

کیریییییییییییییییی

0 ❤️

339633
2012-10-22 23:37:43 +0330 +0330

پاى سالم تيمورلنگ تو كونت جقى

0 ❤️

339634
2012-10-23 00:23:30 +0330 +0330

اینم یه مدلشه دیگه اما من موندم توی اون شرایط که هر لحظه ممکن بود مامان خوشگلت از خواب بیدار بشه چطوری با ارامش کامل یه سکس اینچنینی. کردی پس یه نمه بدون اغراغ هست و به خالی بندی نزدیکتره

0 ❤️

339635
2012-10-23 00:36:17 +0330 +0330
NA

خیلی توهم زدی اقا پسر . خیلی خیلی خیالپردازی می کنی .

0 ❤️

339636
2012-10-23 00:38:13 +0330 +0330
NA

بابا چیکارش دارین بچه خواست خودی نشون بده زدین تو سرش فردا میره معتاد میشه بیا جواب مامان خوشگلشو بده

0 ❤️

339637
2012-10-23 00:48:37 +0330 +0330

:-X :-| :-P ;-) XD B-) :-D

0 ❤️

339639
2012-10-23 01:32:04 +0330 +0330

افرين قشنگ نوشتي.

0 ❤️

339640
2012-10-23 02:46:46 +0330 +0330
NA

کی شوهر کرده که الان 30 سالشه و تو از بچگی ازش خوشت میومده؟

0 ❤️

339641
2012-10-23 02:51:00 +0330 +0330
NA

بچه کدوم گوشه ای تیمور جون؟

0 ❤️

339642
2012-10-23 03:07:41 +0330 +0330

افتضاح #o

0 ❤️

339643
2012-10-23 03:55:26 +0330 +0330
NA

Ridi.

0 ❤️

339644
2012-10-23 04:55:41 +0330 +0330
NA

کوسچر بود

0 ❤️

339645
2012-10-23 05:26:37 +0330 +0330
NA

)))وات دِ فاک???(((

0 ❤️

339646
2012-10-23 05:59:22 +0330 +0330

کله کیری دیگه ننویس…تمام هیکلت تخمته که اونم تیمور لنگت سوارشه…مخت هم که کلا تعطیل ومدتهاست که کرکره پایینه…برو کیرتو از تو کونت در بیار،چون مردا کیرشون لای پاشونه نه توی پاشون یا ماتحتشون…
هیکل کپل و سکسی با سینه های خبلی زیاد بزرگ و ژله ای با چشمای گاوی:کسمغز جقی/جلقی/این که توصیف یه دایناسور ماقبل تاریخه که تو جلبک بی وجود براش غش کردی…دیگه ننویس…هیکل مانکن دیگه ننویس…بدنساز ،هیکل ساز،ورزشکار،کونی،کونده،دیگه ننویس…

0 ❤️

339647
2012-10-23 08:23:30 +0330 +0330
NA

حوصله خوندن ندارم.فانتزيم باعث بيام بگم جنده و كوني حرف زشتي نيست(ربطي به كس تپل ننه دوست نداره)آزادي بيان بود خاستم حرف بزنم ،كونش بسوزه .پيشنهاد دوستي و سكس ندين اينجا نيستم!بگو اينجا نيستي،كوني بايد بگي اونجا نيستم.خودتون گيجين چراكسشعربه من ميگين؟
كيرم… كيرم… كيرمضون كشته؟
كونم…كونم،كونم نم بارون؟هركس نفهميد بگه براش بگم/

0 ❤️

339648
2012-10-23 09:51:44 +0330 +0330
NA

ببین داداش,تو یک بیمار روانی هستی که هم کیرت لنگه(تیمور لنگ) ,و هم اینکه مغزت لنگه.مغزت لنگه میدونی یعنی چی؟
یعنی یه طرف جمجمه سرت خالیه که قسمت فهم و شعور و واقعیته ولی اون قسمت دیگه پره که مربوط به توهم و فانتزی کس مغزت هست.در نتیجه مغزت لنگ میزنه مثل تیمور لنگ.امیدوارم بدونی دیگه کیرت چرا لنگه.اگه نمیدونی بگو تا دلیلشو بگم واست
یا هم اگه کسی از دوستان خواست دلیل لنگ بودن کیرشو بگم , بگه تا تو کامنت بعدی بزارم
در کل میخوام بگم روانی ننویس.خوبه ادعا میکردی واقعیته وگرنه واویلا واویلا

0 ❤️

339649
2012-10-23 11:21:08 +0330 +0330
NA

کس کش اولش همچین نوشته بود که فکر کردم دیگه راسته!!!آخه عوضی بی جنبه روت نمیشد بهش بگی آما بی مقدمه پریدی بغلش و لب گرفتی؟؟؟!!!

0 ❤️

339650
2012-10-23 13:54:16 +0330 +0330
NA

ای داد هههههههههه

0 ❤️

339651
2012-10-23 14:26:56 +0330 +0330
NA

کیر تیمور لنگ با تمام لشکرش تو کونت با این داستان تخمیت

0 ❤️

339652
2012-10-23 15:16:00 +0330 +0330
NA

خواهرت را گاییدم پس مامانت چند سالشه
خیلی کیری بود

0 ❤️

339653
2012-10-23 16:20:04 +0330 +0330
NA

جقول تلنبه زن

0 ❤️

339654
2012-10-23 17:39:14 +0330 +0330
NA

کاری به داستانت ندارم که چقد کیری بود اما از این خوشحالم که داش اریزونا دوباره اومدو نظر گذاشت…:-D

0 ❤️

339655
2012-10-24 04:38:52 +0330 +0330
NA

خاکتوسرت
ببین دادا
داستان بل و سباستین رو تعریف میکردی بهتر بود
شاشیدی ترشکردی ریدی بدترش کردی

0 ❤️

339656
2012-10-24 05:28:41 +0330 +0330
NA

کس گفتی آی کس گفتی
ی داستان کیری گفتی

0 ❤️

339657
2012-10-24 05:53:49 +0330 +0330
NA

K0tah v m0khtasar
Slm be ajit beres0n

0 ❤️

339658
2012-10-24 06:03:04 +0330 +0330

تو هم اومدی واسه جلبه توجه کونی…

0 ❤️

339659
2012-10-24 10:38:58 +0330 +0330

کس گفتی آی کس گفتی
دیری دیرینگ . . . …

0 ❤️

339660
2012-10-24 10:48:11 +0330 +0330
NA

سلام سيب ترش
يجايي ازم سوال كردي نشدجواب بدم،عزيزم باز به انصافت گفتي٩٥درصد اگر صددرصد هم ميگفتي حق داشتي چون خودم هم چيزي از نوشته هام نميفهمم.هدف تخريب روحيه وترمال كردن فكر دشمن بود،و مهمتر اينكه دشمن من كوچكتر فرض كنه تا خودش ،خودش نيش بزنه! نگي دارم توجيه ميكنم!اين جنگ يك جنگ حساس درمنطقه بود و من ازبهترين تايتيك وسوق الجيشي،بهره بردم جيش همون ادراربود،تايتيك و نميدونم فكر كنم براي كشتي باشه،فيلمش بود،يادته؟(اين روش دفاع خيلي موذيانه،يك آدم گاگوله)،اگر از اول درجريان باشي،رجز خوني اول گفتم با پيرمرد و گاگول درگيرنشه!
حالا ديدي فحش ندادم .دوستت دارم چون حرف حق زدي.

0 ❤️

339661
2012-10-24 13:30:48 +0330 +0330
NA

:( داستان جدید ؟

0 ❤️

339662
2012-10-24 16:53:41 +0330 +0330
NA

چی بگم یه تو بچه جلقی!!!
اخه یه استادیوم ازادی کیر کلفت تو کونت. تو اصلن تا حالا بجز اینجا کس دیدیییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
اخه مگه طرف مخش تعطیله اونم کی یه کسبازه حرفه ای که زنشو بذاره خونه شما
تو فکر کردی همه اینجا مثل خودت جقین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خاک تو سر خرت کنم

0 ❤️

339663
2012-10-24 17:49:01 +0330 +0330
NA

مت رامنی و اوباما با طرفدارانش برینن تو خونتون!

0 ❤️

339665
2012-10-25 03:31:59 +0330 +0330
NA

راســـــــــــــــــــــــتی گلم سمیه جونت میدونه سواد نداری =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))

0 ❤️

339666
2012-10-25 15:47:52 +0330 +0330
NA

" سینه های شیرین پفکی"؟ از کی تا حالا پفک شیرین شده؟
شب پیش مامانت خوابید؟پس بابای جاکشت کدوم گوری بوده؟ نکنه اونم پیش زن صیغه ایش بوده

0 ❤️

339667
2012-10-25 15:57:06 +0330 +0330
NA

تا حالا با شوهرش ابش کامل نیومده بود؟ اونوخ ناقص چطوریه؟ ازون حرفا بود.ضمنا شوهرش زن صیغه ایشم یعنی ناقص ارضا میکنه؟ لابد یه نصفه اینو میکنه و یه نصفه اونو که دو تا مکمل هم باشن

0 ❤️

339668
2012-10-25 18:58:34 +0330 +0330
NA

کوس خول ریدی تو مملکت ننویس

0 ❤️

339669
2012-10-25 21:23:26 +0330 +0330
NA

ایول جدا با نوشته هات حال کردم :^o :^o :^o
ااا من چرا مماغم درازشد :/ ؟

0 ❤️

339671
2012-11-08 05:21:23 +0330 +0330
NA

با این که با فحش دادن اینجا مشکل دارم…ولی کسشری که تو نوشتی کمترین جوابش حامله کردن ننه جنده خودته…کون کش خار پاره

0 ❤️

339672
2012-12-09 06:06:31 +0330 +0330
NA

کیر تیمور لنگ تو کس خواهر و مادرت با این داستان کیریت. کس کش مجتلق اجتلاق کودن

0 ❤️

339673
2012-12-09 12:36:27 +0330 +0330
jmj

چرا خودتو با اسم کوچولوی وسط پات معرفی کردی؟

0 ❤️

339674
2013-02-13 05:39:47 +0330 +0330

اگه بقیه که داستان مینویسن باید برن واسه بچها قصه بگن مطمن باش تو به درد همونم نمیخوری
جقیییییی

0 ❤️

339676
2014-07-22 08:07:02 +0430 +0430
NA

دیونه من اینور داشتم مامانتو میکردم جقی اینا چی نوشتی

0 ❤️

339677
2014-08-06 02:57:21 +0430 +0430

ببین آقا پسر لنگ میگم قبل اینکه این داستانو بنویسی سیگاری اینا ک نزده بودی هان؟؟مثلا فک کردی خوب نوشتی آره؟بیسواده خاک بر سر

0 ❤️

339679
2015-01-15 20:01:22 +0330 +0330

من نمیدونم.این زنا چقدر راحت به جقیها پا میدن.

0 ❤️

339680
2015-01-17 04:20:02 +0330 +0330
NA

اون کس خوره شماها که اینقدر این داستان روتون تاثیرگذاشته ازاون کس خور ترید منم که نظرات شمارو خوندم از شماها کس خور ترم

0 ❤️

339682
2015-03-26 02:32:00 +0430 +0430
NA

من هیکلی و کاملا پهن پهن و چارشونه و کمر باریک و در واقع رونی کلمن اون خانوم هم حوری بهشت چشما درشت و پورن استار بود.خب بیایید برید پورن استار شید شمام…

0 ❤️

339683
2015-03-29 16:34:22 +0430 +0430
NA

کس کش یک طوری میگه بچه گوشه ایران اار رو نقطه کرنر زمین فوتبال

0 ❤️

339684
2015-05-02 00:56:08 +0430 +0430
NA

اصلا نخوندم.اونجا که لب پفکی شد بدن نرم و سکسی سینه بزرگ ژله ای اخه این الکسیس بود یا سمیه کیرم تو مغزت

0 ❤️

339685
2015-05-23 14:00:49 +0430 +0430
NA

آقا شما چجوری کردیدش که تخت خیس شد؟ biggrin

0 ❤️

339686
2015-05-29 07:24:45 +0430 +0430
NA

ﻋﺎﻟﻲ ﺑﻮﺩ ﺩﻣﺖ ﻛﺮﻡ ﺍﻣﻴﺪﻭﺍﺭﻡ ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺮﺩﻱ ﻳﻜﻲ ﻫﻢ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻛﺮﺩﻥ ﺯﻧﺖ ﺭﻭ ﺑﻨﻮﻳﺴﻪ ﻣﺎ ﺣﺎﻝ ﻛﻨﻴﻢ. ﺑﻪ به

0 ❤️

339687
2015-06-15 09:56:57 +0430 +0430
NA

اره خوب…
راستی مرتیکه سیک باش یادت رفت بگی تو غذای خونواده دیازپام ریختی که بیدار نشن و یه وقت کیریت نکنن.
قرمساق گوزو

لت وپار

0 ❤️

540076
2016-05-07 20:44:38 +0430 +0430

اره مردم بیکارن که برا هر داستان ارضا بشن (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

540885
2016-05-13 22:36:22 +0430 +0430
NA

زن شوهر دار کردی؟
ایشالا ی شبم یکی ب زنت میگ بیا نترس بیدار نمیشه…بی ناموس

0 ❤️

545885
2016-06-23 08:01:15 +0430 +0430

کوسخول مگ همه مثه توان ک با داستان ارضا بشن

0 ❤️

567399
2016-12-04 21:56:14 +0330 +0330
NA

اگ بابات از پس مامانت بر نمیاد بگو تا خجالتش در بیام و ابشو کامل بیارم

0 ❤️

572098
2017-01-04 13:20:36 +0330 +0330
NA

حداقل ۴ تا داستان میخوندی ک اینجوری تخیلاتتو ب خورد ما ندی…

0 ❤️

572797
2017-01-08 02:16:47 +0330 +0330
ANT

Ye dore tarke jagh boro badbakht

0 ❤️

580126
2017-02-19 01:35:00 +0330 +0330

هرچی گفتنی بود دوستان گفتن.
از طرف من به مامانت و خواهرت سلام برسون و بگو
ارسلان دلتنگ کس شونه.

0 ❤️

670040
2018-01-18 11:30:50 +0330 +0330

و اینک … !
استمناگر دس ب قلم میشود

0 ❤️

704379
2018-07-22 07:33:09 +0430 +0430

من برا هیچ داستانی نظر نمیدادم
ولی دیدم داستان فوق العاده فوق العاده عالی
بلکه تخمیه تخمیه گفتم بهت بگم همون تیمور سزاوارته
خب کسمشنگ اخه یه زن ایقد زود که راضی نمیشه هر چقدر هم صمیمی باشین
بالاخره خوش باش جقیییییی

0 ❤️

758643
2019-04-04 23:39:02 +0430 +0430

صابونتو عوض کن

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها