کردن خاله مریم

1401/05/27

سلام اسم من ماردینه(مستعار) اهل پاوه کردستان،۱۷ سالمه و قیافه معمولی دارم کیرم ۱۶ سانته و کلفت
خاله مریم هم ۳۶ سالشه و یه پسر ۹ و یه دختر ۱ ساله داره قیافه خوشگل قد بلند کون گنده و ممه های ۸۵

من عاشق قیافه ی این خاله م هستم و همیشه به یادش جلق میزنم،حتی مخفیانه ازش عکس میگیرم

چند ماه پیش یه روز که خاله خونه ما بود و به مادرم کمک میکرد طرفای عصر بود که همه خواب بودن به جز من داشتم تو پذیرایی با گوشی ورمیرفتم که شارژش کم شد من رفتم اتاقم که شارژرو بیارم درو باز کردم دیدم خاله داره به دخترش شیر میده که بخوابه منم رفتم شارژرو برداشتم چشمم افتاد به سینه ش نتونستم جلوی خودمو بگیرم گفتم
_ خوشبحالش حتما خیلی خوشمزه ست
یه لحظه خودم کپ کردم که چرا اینو گفتم بعد خاله با نیشخند گفت
_ قابل ندارهه
هردومون خندیدیم،خواستم برم که گفت
_ اگه دوس داری بهش دست بزن
_ واقعا؟
_ آره
رفتم جلو یکم بهش دست زدم خیلی نرم بود همینجوری میمالیدمش
_ می امتحانش کنی؟
منم با تعجب نگاش کردم
_یه لحظه صب کن
بعد دخترشو گزاشت رو تخت و برگشت
_زودباش دیگه
منم رفتم رو پاهاش دراز کشیدم و سینه شو گزاشتم تو دهنم وای خدا چه طعمی داشت! یکم مکیدمش ازش شیر اومد قورتش دادم شیرش خیلی خوشمزه نبود ولی اونموقم برام از عسل شیرین تر بود،چند لحظه خوردمش بعد
_ این چیه چرا بلند شده😂؟
منم نگا کردم دیدم کیرم سیخ شده خجالت کشیدم
_چطوری میره پایین؟
منم با خجالت گفتم باید ارضا بشه( البته تمام حرفهامونو آروم میزدیم هرچن خونه مون بزرگه و اتاقی که مامانم خوابیده بود و اتاقی که بچه ها بازی میکردن فاصله داشت )
_ که اینطور نمیدونستم😂
بعد با دستش کیرمو از رو شلوار در آورد شروع کرد به مالیدن
_ اینجوری
_ آره
منم داشتم شیر می خوردم بعد از یکی دو دقیقه قشنگ احساس کردم اونم شهوتی شده کمکم لبامون بهم نزدیک شد تا اینکه بهم رسیدن باورم نمیشد داشتیم لب میگرفتیم!!! کمکم یه دستمو بردم بین پاهاش رسوندم به کسش دیدم بعلهه خیسه
سرشو بلند کرد گفت اینجوری نمیشه واشو شلوارتو دربیار
خودشم پا شد لباس یکسره شو در آورد تاپ و شلوار پوشیده بود تاپشم درآورد یه سوتین قرمز آلبالویی خوشگل افتاد بیرون اونم درآورد بعد دراز کشید گفت بیا رو شکمم بشین رفتم نشستم کیرمو گزاشتم بین ممه هاش بعد گفت
_ ببین اینجوری ارضا میشه
منم شروع کردم تلمبه زدن گاهی به چونش میرسید کیرم تو اوج بودم ولی نمی خواستم ارضا بشم چون هنوز کار داشتم پاشدم گفتم خاله حالا که تو میخوای منو ارضا کنی بزار منم جبران کنم یکم با تاخیر گفت باشه
یادم افتاد که درو قفل نکردم رفتم قفلش کردم اومدم بالای شلوارشو گرفتم که درش بیارم کونشو آورد بالا که راحت تر باشه کشیدم پایین دیدم یه شورت قرمز ست با سوتینش پوشیده اونم در آوردم دیدم در کمال ناباوری خاله لخته لخته تیشرت خودمم درآوردم پا هاشو از هم باز کرد یه کش تازه شیو شده خیلی خوش رنگ افتاد بیرون سریم رفتم بین پاهاش شروع کردم لیسیدن گاهی زبونمو میکردم توش بعد از چند لحظه آه و اوهش در اومد ولی خیلی صداش پایین بود آهههههههه اومممممم آاااااه سه چهار دقیقه خوردم که یه دفعه با یه لرز شدید پاهاشو به سرم فشار داد خودشو کشید عقب ولی من محکم گرفته بودمش آه و ناله ش تند تر شد و ارضا شد چند ثانیه صب کردم حالش جا بیاد بعد رفتم روش یکم ممه شو خوردم بعت لبامو گزاشتم رو لباش گفت زود باش دیگه بکن ماردین،خاله تو بکن یه چشم آبدار گفتمو رو زانو هام وایسادم پاهاشو خودش با دستاش گرفت یکم کیرمو رو کسش کشیدم گفت زود باش دیگه گفتم آروم الان میشنون و کیرمو کمکم فرو کردم داخل کسش خیلی تنگ بود شروع کرم تلنبه زدن اونم آه و ناله میکرد یکی دو دقیقه اینجوری کردمش بعد همینجوری پاهاشو انداختم رو شونه هام و دستامو به زمین تکیه دادم پوزیشن مورد علاقه ام اینبار عمیق تر و تند تر تلنبه میزدم و اونم آه و ناله ش بیشتر شده بود گفتم خوبه گفت اوهوم یکمی هم اینجوری گاییدمش بعد کیرمو درآوردم گفت اومدی؟ گفتم نه هنوز بعد دستامو از زیر زانو هاش رد کردم اونم دستاشو انداخت گردنم و بلندش کردم خیلی سنگین بود منم پشتشو به دیوار تکیه دادم لب تو لب شدیم یکم که لب گرفتیم گفتم حاضری گفت آره با یه دست کیرمو گرفتم و گزاشتم دمه کسش و یکم آوردمش پایین تا کی م رفت تو کسش یه آه عمیق و از ته دل کشید ،شروع کردم تلنبه زدن یه دفعه صدای در اومد مامانم بود گفت مریم اونجایی ماهم ساکت شدیم و از ترس نفس نفس میزدیم بعد چند لحظه که صداش نیومد شروع کردیم ۵.۶ دقیقه همینجوری زدم تا احساس کردم داره میاد بهش گفتم اونم گفت هونجا بریز چند تا تلمبه دیگه زدم شروع کرد آه و ناله بلند. آههههههه بکن ، بکن ماردین جونم آهههههههه خاله تو بکن تا اینکه با هم ارضا شدیم و همه شو ریختم تو کسش هر دومون افتادیم رو زمین بیحال پاشدیم لباس پوشیدیم و به نوبت رفتیم دستشویی بعد رفتیم پذیرایی نشستیم مامانم داش چایی میخورد با تعجب گفت کجا بودید در اتاق چرا قفل بود
خاله گفتم ژیلا رو اونجا خابوندم درشو قفل کردم که بچه ها بیدارش نکنن بعد با ماردین یه سر رفتیم خونه ما یه کاری داشتم
گفت باشه بیاید چایی بخورید
ادامه دارد

نوشته: Mardin 44496252


👍 21
👎 49
176001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

890786
2022-08-18 01:08:27 +0430 +0430

عجب

3 ❤️

890787
2022-08-18 01:11:49 +0430 +0430

خاله ها چ راحت میدن!!!


890795
2022-08-18 01:22:35 +0430 +0430

بچه داشت و نمیدونست اون چیه سیخ شده و چطور میخوابه؟؟؟حتما مربم باکره بوده و خود به خود حامله شده؟جل الخالق

8 ❤️

890803
2022-08-18 01:39:00 +0430 +0430

😂داش آبروی هرچی کوردو بردی هیچی فقط حواست باشه پاوه کوچیکه اسم رو افراد توهمات نزار داستان میشه

6 ❤️

890818
2022-08-18 02:09:18 +0430 +0430

((من عاشق قیافه ی این خاله م هستم و همیشه به یادش جلق میزنم،حتی مخفیانه ازش عکس میگیرم))این متن مربوط به زمان حال هست و داستان مربوط به زمان گذشته!!!
حالا جناب کوس ندیده میشه بگی شما که قبلاً با خاله ات سکس داشتی چرا دزدکی ازش عکس میگیری و باهاش جق میزنی؟؟!!!

2 ❤️

890820
2022-08-18 02:13:09 +0430 +0430

راستی چرا فکر کردی کسی متوجه نمیشه اون کد جلو اسم نویسنده به احتمال زیاد شماره موبایلته؟؟

0 ❤️

890836
2022-08-18 02:47:58 +0430 +0430

تاپشو و سوتینش زو‌در اوردی شلوار و شورتش هم درآوردی بعد در کمال ناباوری دیدی لخته؟ مگه قرار بود زیرش زره آهنی باشه یا مثلا کسش توی گاو صندوق باشه ک میگی در کمال ناباوری؟

3 ❤️

890842
2022-08-18 03:06:50 +0430 +0430

برو بچه دنبال درس و مشقت،، اینجا عمو کون کن داره ها،،

2 ❤️

890846
2022-08-18 03:30:44 +0430 +0430

اگه میگفتی اسکندر مقدونی هم اومد باهم تریسام زدین به جان مادرم تعجب نمیکردم

5 ❤️

890849
2022-08-18 03:39:27 +0430 +0430

کاش در رو باز میکردی مامانت که شما رو لخت میدید یهو اونم حشری میشد یه گروپ میزدید. خیلی هم قابل باوره ارواح کس خالت

2 ❤️

890853
2022-08-18 03:58:21 +0430 +0430

بچه ی ۱۷ ساله اینجا چه گوهی میخوری تو چاقال !!!

2 ❤️

890862
2022-08-18 04:32:34 +0430 +0430

بچه ها عجله نکنید توجه نکردید هنوز ادامه هم داره میخوادمخ مارو اسفالت کنه.کمی انرژی واسه قسمت بعدنگه دارید.ارزش نقد وحتی حرفی نداری فقط خواستم بگم دوستان انرژی مصرف نکنن واسه حرف مفت

0 ❤️

890867
2022-08-18 05:28:11 +0430 +0430

کمتر بزن همیشه بزن از گلنار استفاده کن کیفیت کار می‌ره بالا
ملجوقی که با دیدن سینه خالش توهم میزنه و میاد فانتزی جقشو به اسم داستان به خورد ملت میده

1 ❤️

890905
2022-08-18 10:08:59 +0430 +0430

کس مغزبااین مزخرفاتت

2 ❤️

890915
2022-08-18 12:40:30 +0430 +0430

عنتر اینجوری که پوزیشن زدی عمو جانی هم نمیزنه
خاله یهو گفته بیا دست بزن منه ام و بعد برات جق زده
گوزو تو زن لخت ببینی ارضا میشی بعد ۱۰ دقیقه گایدی
اخه تو که تو کف خاله بدبختت هستی چرا میای اینجا کسشعر مینویسی

2 ❤️

890916
2022-08-18 12:47:11 +0430 +0430

خب خالت جندس شک نکن

3 ❤️

890938
2022-08-18 16:48:33 +0430 +0430

فحش معمولی که فایده نداره از پهلو گاییدمت با این داستان نوشتنت.گوز مشنگ جقی

1 ❤️

890939
2022-08-18 17:20:44 +0430 +0430

واقعا تحمل کردنش سخت بود.
انتقادی نمیکنم چون دوستان قطعا از خجالتت در میان ولی به طرز وحشتناکی آبکی بود. ولی قطعا میتونی بری تو پلی بوی یا بریزرز این خزعبلات رو فیلمنامه کنی ولی خواهشا اسم داستان روشون نزار.

0 ❤️

890953
2022-08-18 20:47:13 +0430 +0430

اخه بچه کونی تو کردستان خایه داری خاله ی خودت بکنی ؟ اونم کجا کردستان کونت خشک خشک می میزارن

1 ❤️

890959
2022-08-18 21:38:51 +0430 +0430

جق واقعا روی تصورات تاثیر داره.
اسکورسیزی بزنه تو کمرت با این سناریو.

1 ❤️

890967
2022-08-18 22:53:07 +0430 +0430

خاله جنده است یا خودت کونی هستی در هر دوصورت بده بزنیم

0 ❤️

890982
2022-08-19 01:00:15 +0430 +0430

تو کوردستان کونت گذاشتم داستان و خیالبافی یاد گرفتی

0 ❤️

890995
2022-08-19 01:54:44 +0430 +0430

آقای نویسنده میشه یه پیام به بدی خیلی ممنون میشم

0 ❤️

891002
2022-08-19 02:12:17 +0430 +0430

خاله ت یه شکم زاییده بعد میگی کصش خیلی تنگ بود
ادامه نده لطفاً

0 ❤️

891056
2022-08-19 05:03:19 +0430 +0430

این انقلاب چه بچه های تحویل جامعه داد نصف کونی و نصف دیگه جقی کوس ندیده،حریص و گرسنه که نه به ننه شون رحم میکنن نه به آبجی شون

0 ❤️

891078
2022-08-19 08:57:00 +0430 +0430

نازنین بیاضه اسب رستم تو کونت با این کسشرت

0 ❤️

891082
2022-08-19 09:19:26 +0430 +0430

شاسقولک تو اگه بچه پاوه میبودی باید اینو میدونستی که اولا پاوه از توابع کرمانشاه هستش نه کردستان و ثانیاً باید اینو هم میدونستی که توی منطقه کردنشین حتی فکر کردن به چنین رابطه‌ای هم یعنی خودکشی و نابودی و نیست شدن…
برو به جقهای عقب افتادت رسیدگی کن و فاز خیالبافیاتم عوض کن 😉

0 ❤️

891126
2022-08-19 16:49:16 +0430 +0430

کسمغز

0 ❤️

891149
2022-08-19 21:22:36 +0430 +0430

پاوه که جز کرمانشاه هستش نه کردستان

0 ❤️

891161
2022-08-20 00:10:31 +0430 +0430

ی جوری از خاله مامان یا آبجی ویا برعکس از داداش یا بابا میگن یجوری میگن انگار اینا از کون ننه اشون در اومدن ما از کس

0 ❤️

891233
2022-08-20 07:11:11 +0430 +0430

ماردین ، دایکت بیژم 😂😂

0 ❤️

891535
2022-08-21 22:58:28 +0430 +0430

کصخل

0 ❤️

891606
2022-08-22 04:02:20 +0430 +0430

جوونایکشورای دیگه تو فانتزی و رویای پیشرفتند مال ما هنوز تو فکر درست کردن شوژه جقه و بیاد تعریف کنه چه دل خجسته ای داره این اخه نکبت تو عقت می گیره شیر پاستوریزه بخوری اونوقت میای شیر خالتو بخوری کیرم تو اون وجود نداشتت

0 ❤️

897453
2022-09-30 01:55:57 +0330 +0330

کس شعره

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها