چهل گردو یا چهل بار گاییدن مادر زن

1392/11/14

مادر زن من از اون پیر زن های هات وداغ که هنوز کسش می خاره بدن توپ وسر حالی داره سفید وبدون مو یه بدن سکسی و گنده کونش کیر منو سیخ می کنه چه برسه به غریبه منم اتفاقا تو سکس خیلی هاتم از قرص ویاگرا واسپری استفاده می کنم کیرم گنده وکلفته طوری که زنم تحمل بیشتر از دو سه دقیقه سکس رو نداره واگه بیشتر بشه گریه اش در می اد پنج شنبه تابستان امسال بود برا شب برنامه چینی می کردم قرص واسپریم تموم شده بود اونا رو تهیه کردم ورفتم خونه ولی تو ماشینم جا موند رفتم خونه زنم گفت امشب می ریم خونه مامان جون خورد تو ذوقم ولی چاره ای نبود به خاطر زنم قبول کردم شب رفتیم خونه مادر زنم می خواستیم اونجا بمونیم مادر زنم با یه بلوز شلوار نخی خونگی بود وقتی دولا راست می شد بلوز می رفت بالا کمرش معلوم می شد بد جور سیخ کرده بودم موقع شام سفره رو زمین پهن کردند شمسی رو برو من نشسته بود یه لحظه چشمم وسط پاش افتاد یه چیز مشکی دیدم یواشکی یه بار دیگه دقت کردم بله شورتش بود با یه کم ازرونش معلوم بود چند بار نگاه کردم نگو خودشم میدونه ولی بی خیاله هی جابجا می شد وبیشتر از لا پاش رو معلوم می کرد البته طوری که دخترش نبینه خیلی حشری شده بودم تصمیم گرفتم زنم رو بگام شب شمسی تو هال خوابید من وزنم تو اتاق قبل خواب رفتم تو حیاط یه قرصی خوردم کیرمو اسپری کاری کردم امدم تو اتاق از بو اسپری زنم فهمید گفت امشب هیچی نیست بزار باشه خونه خودمون منم که حشری بودم کو گوش شنوا زنم گفت لااقل بزار مامان بخوابه یه کم لب بازی ومالش لنگاشو دادم بالا شروع کردم به خوردن کوسش تا اوردمش تو خط خودش لنگاشو نگه داشت گفت بزن توش تا ته کردم تو کوسش یه جیغی زد که مطمئن بودم شمسی فهمیده شروع کردم تلمبه زدن زنم دو باری ارضا شد کو تا اب من بیاد شالاب شلوب می زدم تو کوس کونش افتاده بود به التماس بسه دیگه جر خوردم رحم کن منم حدس می زدم که شمسی بیداره بلند حرف می زدم گفتم یا چهل بارمی دی تا میرم مامانتو چهل بار می کنم یا چهل نفر از طایفت میاری من می کنم زنم به خاطر اینکه زود خلاص بشه قبول کرد گفت باشه هرچی تو بگی توررو خدا فقط تمومش کن دو سه تا ضربه زدم خالی کردم تو کونش کشیدم بیرون تر تر ازپشتش می زد وابم می ریخت بیرون همش فحش می داد منم بی حال یه چرتی زدم چشمامو باز کردم دیدم زنم خوابیده بلند شدم برم دست شویی در باز کردم احساس کردم یکی رفت اون طرف نگو شمسی بوده دیدم رو شکمش خوابیده فرصت نکرده پتو بندازه رو خودش به خاطر تاریکی لامپ تراس رو روشن گذاشته بود وهال قشنگ رو روشن بود پاره گی خشتکش از پشتش قشنگ معلوم بود باز کیرم سیخ شد رفتم دستشویی برگشتی دیدم پاهاشو حالت هفت باز کرده وخشتکشم بیشتر پاره شده شورتم نداره کوسش قشنگ معلومه حدس زدم که بیداره منم راحت نگاش می کردم کیرم سیخ سیخ بود دمر شد و یه پاشو جمع کرد زیر شکمش قمبگی کونش زد بیرون منم با کیرم بازی می کردم اوف اوف می کردم از پشت یکی زد منو بیشتر حشری کرد نمی شد کاری بکنم رفتم خوابیدم صبح زودتر از ما بیدار شده بود داشت حیاط جارو می کرد سلام صبح بخیر گرمی کردیم صورتمو شستم رفتیم برا صبحونه با همون شلوار پاره بود داشت برام چایی می ریخت شورتشم در اورده بود کوسش قشنگ معلوم بود همش با لبخند وشوخی با من حرف می زد گفت اشکان جون حموم داغه بعد صبحونه برو سرحال بشی امروز باید حسابی کمکم کنی بی خیال چشمم لا پاش بود گفتم چشم مامان جون اونم بی خیال بود زنم بیدار شد اومد اشپز خونه شمسی خودشو جمع کرد گفت دخترم چته انگار سرحال نیستی خوب نخوابیدی گفت نه مامان جون گفت پس خواهرت دست تنها می مونه زنم گفت برا چی شمسی گفت به من سپرده بودهرموقع امدی اینجا بری کمکش فرش بشورین زنم گفت خوب می رم کمکش زنم رفت حیاط صورتشو بشوره شمسی به من گفت چهل بار گفتم شبا خوب بخواب روتو باز نکن من از حرف چهل خندم گرفت گفتم مامان جون صدبار یا چهل باراونم خندش گرفته بود گفت به زبون من چهل بار راحت می چرخه داشت دو پهلو به من حالی می کرد که حرفاتونو شنیدم زنم اومد تو من رفتم تو هال ماهواره شو روشن کردم رو کانال رقص بود شمسی بلند گفت خیر ببینی اشکان ببین چشه بعضی موقع قطع می کنه منم فکر کرد م راست میگه ولی اصلا قطع نشد داشتم با کانال هاش ور می رفتم اکثر کانالهای سکسیش باز بود رو یه کانال خاموش کردم زنم گفت مامان من برم خونه پری به من هم گفت نمی ای گفتم نه می خوام جمعه رو استراحت کنم خونه پری نزدیک بود اون رفت بعد کمی شمسی اومد تو هال گفت چرا خاموش کردی گفتم زیاد جالب نبود یه چایی برام اورد نشست کنارم گفت اشکان پروانه چشه حاملس؟ گفتم فکر نکنم دیشب بد خوابیده گفت نمی دونم جایش درد می کرد همش ناله می کرد گفتم نه مامان من که نفهمیدم این دفعه جدی گفت زیاد اذیتش نکن اون اولشه خودمو زدم به اون راه گفتم چی چی اولشه به شوخی گفت ای پدر سوخته کی می تونه چهل بار تحمل کنه با این حرف تیر شو زده بود با دستم دستشو گرفتم گفت اشکان تو زورت به دخترم رسیده یعنی تو چهل بار می تونی؟ یه کم رومان به هم وا شده بود گفتم مامان جون زن که چهل بار نتونه چه فایده گفت مگه مرد می تونه؟ گفتم پس چی من که می تونم حسابی حشری شده بود گفت حتما می تونی دیگه؟ گفتم امتحانش سادش گفت پسر اینقدر پر رو نشو رستو می کشما دست بردم لاپاش زد رو دستم گفت لازم نکرده چه زود پسر خاله می شی گفتم تو می خوای خارش گرفتی گفت من خارش گرفتم تو چرا هیزی می کنی گفتم خوب کسی که خارش داره باید چنان بکنی که هوس خارش نکنه گفت راستی بد جنس تو دخترمو می کنی چرا از من مایه می زاری گفتم کی؟ گفت دیشب می گفتی مامانتو چهل بار می کنم گفتم اون دیشب بود گفت پس جا زدی گفتم نخیرا نمی خوام اذیت بکشی طاقت گرز منو نداری گفت دیشب گرزتو دیدم ولی واسه من هیچه درحالی که گرفته بودم از کوسش گفتم شاید یکی دو بار بتونی ولی بار سوم میشه دروازه می افتی به التماس گفت اشکان نگو عوض دخترمو ازت در میارما تا دیگه حتی یه بارم هوس نکنی بلندشدم برم بیرون گفتم بزار برم بیرون تا بیام ببینیم تعریف کنیم رفتم از تو ماشین باز یه قرص خوردم واسپری زدم یه کم مالیدم تا خوب اثر کنه امدم تو شمسی گفت گفتم نکنه ترسیدی فرار کردی ماهواره رو روشن کردم رو همون کانال سکسی دو تاد مرد سیاه داشتن یه پیر زنو می کردن گفتم مامان تو هم از این کانالا نگاه می مکنی گفت مگه من چمه چهل تا مثل تو تورو می ندازم باز کرکری یمون شروع شد تا رسید به شرط بندی گفت اشکان مردو قولش نه تو می زنی زیرش نه من به شوخی گفتم من می زنم زیرش گفت نه جدی حرف زدی باید رو حرفت بمونی گفتم چشم گفت من می خوابم زیرت تا چهل بار اگه کردی من چهل تا زن فامیلمو جور می کنم ولی اگه نکردی حق نداری بیشتر از یه دقیقه به دخترم دست بزنی جدیم می گم سینه های گندشو گرفتم گفتم چشم ولی هر جور که بخوام کوس کن دهنی اونم قبول کرد قول دادیم مردونه رو حرف خودمون باشیم وشروع کردیم رفتیم تو اتاق لازم به بازی و مالش نبود کیر من سیخ سیخ و کوس اونم پراب لنگاشو دادم هوا و کیرمو چسبوندم به کوسش با یه فشار نا ته زدم تو کوسش بدون اخی همشو کشید تو دل خودم گفتم بدبخت شدم کو تا این سیر بشه محکم ضربه می زدم همش اخخخخ جوووون می گفت سینه هاش وبدنش تکان می خورد ولی کو ابش بالشو گذاشتم زیرش چنان کردم تو کوسش که انگار کیرم جایی گیر کرد خودشم همراهی می کرد افتاد التماس اشکان تو رو خدا بکوب بکوب اومد اومد مثل مار وول می خورد یه بار ارضا شد من همچنان می کوبیدم بی حال گفت اشکان یه کم صبر کن گفتم جا زدی گفت نخیر بزار حالم جا بیاد وگرنه ابت بیاد نمی زارم وایسی قبول کردم کشیدم بیرون چه ابی زد بیرون کسش فرت فرت صدا می داد چرخوندمش رو شکم خوابیدم روش دیدم شروع کرد به قر دادن کونشو باز کردم لازم به هیچ چی نبود اب کوسش ریخته بود رو سوراخ کونش سر کیرمو گذاشتم روش با یه فشار راحت رفت تو به خودم گفتم این دیگه کیه قاچ کونشو بیشتر باز کرد گفت فشار بده با فشار من ته کیرم چسبید به کونش صدای کونش پیچید تو اتاق با این کار ابم ریخت تو کونش از کونش در نیاوردم کیرم شل شد با یه تکون در امد بیرون گفت شروع کن بی حال بودم گرفتم از سینش گفت ها جا زدی بلند شدم نشستم رو سینش کیرمو بردم سمت دهنش رو باز کرد شروع کرد خوردن باور نمی کردم بتونه ساک بزنه با دوسه ساک کیرمو سیخ کرد دوباره شروع کردم به گاییدنش قمبل کرد یکی می زدم تو کونش یکی تو کوسش کارمون بی وقفه ادمه داشت بار هفت هشتم ارضای اون بود بار چهارم اب ریختن من که زنگ درو زدن هول بلند شدیم لباس پوشیدیم رفت جلودر زن همسایش بود دکش کرد رفت امد تو پرسیدم چی می گفت گفت امده بود ور زدن گفتم دامادم خوابیده اونم رفت با دستش کیرمو گرفت وباز شروع کردیم واقعا کم اورده بودم دو بار دیگه اب ریختم اون بار دهمش بود با خودم گفتم کو تا چهل بار خدا پدرش رو بیامرزه با یه بار من اون سه بار ارضا میشه نقشه کشیدم که چیکار کنم یاد داستان دختر پادشاه افتادم که یه پسره با پدرش توی جنگل می رفتن تا رسیدن رود خونه پسره پدرش رو کول کرد تا از اب ردش کنه وسط اب از پدرش پرسید ننه مو شبا چند بار می کنی پدره ناراحت شد پسره گفت یا می گی یا میندازمت تو اب پدره مجبور شد بگه هر سری یه بار پسره گفت من جای تو بودم چهل بار می کردمش دختر پادشاه اینو شنید پسره رو برد گوشه ای باهاش شرط کرد اگه چهل بار اونو بکنه زنش میشه وگر نه می کشتش پسره قبول تا سی ونه بار کردش وبار چهلم نتونست دختره خواست سرش رو ببره گفت صبر من حرفمو بزنم بعد گفت رفتی بازار چهل تا گردو گرفتی حداقل یکیش پوک در می اد یا نه دختر گفت خوب اره پسره گفت اینم مثل اونه حالا یکیش پوک درامده دختره قبول کرد وپسررو ولش کرد بعد اینکه ابمو ریختم واستراحت می کردیم این داستان رو واسه شمسی تعریف کردم اونم گفت یعنی اینکه دیگه نمی تونی تازه اون سی ونه بار کرده تو اب ریختن منم که حساب کنی شده دوازده بار با خنده گفتم اون گردوهای قدیم بوده از چهل تا یکی پوک در می اومده از گردو های امروزی فقط پنج شش تا سالم در می اد تازه من دوبرا برشم کردم اونم خندش گرفت گفت شما مردا شیطون رو درس می دین وبا هم خندیدیم بقیه کار رو گذاشتیم برا بعد .هر سری پیش هممیم دو سه باری ابش رو در می ارم

نوشته: ؟


👍 6
👎 1
297284 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

411637
2014-02-04 01:28:06 +0330 +0330
NA

عجب خالی بندی بیستی ؛ خسته نباشی ؛ حیف وقت که گذاشتن برای این خالی بندی ؛ خاک تو سرت

0 ❤️

411639
2014-02-04 06:26:28 +0330 +0330
NA

دوصطان !
اینا با هدف قبلی داستان مینویسن !!
دیگه محارم قدیمی شده زدن تو کار مادرزن!!!
مادرزنای خودتونو بگا ندید دوصطااااان !! :D

0 ❤️

411640
2014-02-04 07:05:15 +0330 +0330
NA

ریدم توی داستانت کس کش تخم سگ تخم حروم حرومزاده ی عوضی مریض روانی

0 ❤️

411642
2014-02-04 10:12:29 +0330 +0330
NA

واقعا خجالت اوره دركشوری كه مردمانش تودنیابه غیرت وتعصب ووفاداری مشهورهستن این اراجیف وتوهمات كثیف به نگارش درمیادآخه چطوردلتون میادبه ساحت مقدس مادرتوهین میكنین فرق نداره چه مادرزن بیامادرشوهرباشه و… ،هرجا اسم مادربیادباید احترام وعزت وبزرگی مادرحفظ بشه،

1 ❤️

411643
2014-02-04 12:51:31 +0330 +0330

ای کونگشاد جلاق دروغ پرداز، ای مجلوق کونگشاد دروغگو، ای پینوکیوی متوهم کونگشاد

0 ❤️

411645
2014-02-04 23:09:17 +0330 +0330

ادمین یه تاپیک زدم اینجا هم مینویسم :
این داستانها رو جمع کن.
وداستان رو نخوندم ولی کس ننه هر چی از این کسکشای ننه هرجایی ولد زنای آبجی آب کیر دزد که این داستانا رو مینویسن.
حرومی معلومه مادر زنت هر روز و روزی سه نوبت یه گردو میزاره رو سوراخ کونت و جفت پا چهل بار میپره روش تا هم گردو هم کفشاش رو تو کونت غیب کنه

0 ❤️

411652
2014-02-05 00:31:12 +0330 +0330
NA

Badnabod

0 ❤️

411646
2014-02-06 00:55:17 +0330 +0330

خوش بحال اونائی که مادرزن بدربخور برای کردن دارن، نون زیر کبابن… اونا رو باید بیشتر کرد، اونم از کون… نکنین از دستتون رفته

0 ❤️

411648
2014-05-30 10:42:28 +0430 +0430
NA

starsorkh76

0 ❤️

411649
2014-05-30 10:45:39 +0430 +0430
NA

دوستان این بابا از نگارش وکلمات بکار برده معلومه که از چه تیپ ادماست . مثل ( تصیمیم گرفتم زنمو بگام ) اخه عوضی ادم در مورد زنش اینجوری فکر میکنه .

0 ❤️

411650
2014-11-13 07:41:03 +0330 +0330
NA

chehel bar gaeidanet, koni.

0 ❤️

628316
2017-06-19 07:30:35 +0430 +0430

دست عابد چاخانو از پشت بستی داداش. کیرم تو مغز پریودت

0 ❤️

716820
2018-09-12 08:46:39 +0430 +0430

گو نخور
کوس خول مادر بخطا
عقده ای متوهم

0 ❤️

813089
2021-06-02 14:12:52 +0430 +0430

کسشعر محض بود.شش بار ابت یه کله بیاد اخه جلقی دیوث مریض

0 ❤️

945853
2023-09-05 06:58:34 +0330 +0330

اگه این کسشعرها رو در قالب طنز گفته بودی تا حدودی قابل قبول بود ولی وقتی اصرار داری چنین مزخرفاتی رو به زور واقعی جلوه بدی آدم کفرش درمیاد و حس میکنه به شعورش توهین شده. بخدا حقته فحشت بدن
آخه چقدر خود شیفته هستین شماها.لابد اون روز توی دوسه ساعت ۱۰ بار کردیش؟ بابا ما رو نکنی یه وقت🤣🤣
خلاصه که کس خوار باورکنش🤣🤣🤣
حالا تهشو نگاه کنی میبینی با دیدن پیرزن همسایه هم جق میزنه ها.حالا اینجا شده اسفندیار روئین تن

0 ❤️