وقتی شوهر خواهرزنم قهر کرده بود

1391/11/07

من ارمین 35 سالمه کارمندم یه زن خوش اندام و خوشکل و بند بالا دارم که فک کنم بیشتر کسایی که میبیننش آرزوی کردنشو دارن و البته شاید این آرزو رو به گور ببرن…از طرفی من حالا بعد از ده سال که از زندگی زناشوییم میگذره از لحاظ سکسی به بن بست رسیدم و دیگه حتی هفته ای یک بار هم هوس کردن زنمو نمکنم …و درست ماجرا از همین جا شروع میشه که برعکس زنم خواهر زنم که از اون کوچیکتره …کوتاهتر و ریزه میزه ست ولی خیلی خوشکلو تو دل بروست و تا دلت بخواد از لحاظ سکسی هات و خواستنیه …و این وسط منم که از زن بلند بالا و خوش هیکلم خسته شدم عاشق کردن خواهر زنم شدم …ماجرا از اونجا شروع شد که چند سال پیش که زنم واسه یک هفته به شهرستان رفته بود من تنها بودم که شبی از شبها یه اس ام اس عاشقانه از خواهر زنم بدستم رسید اولش جدی نگرفتم اما وقتی جوابشو دادم دوباره تکرار شد و دوباره و دوباره جوری که تا نزدیکای صبح اس ام اس بازی کردیم و لی در حد اس ام اس های شعر گونه نه حرفای عاشقانه معمولی …

فردای اون شب یادمه شب یلدا بود که به خونه پدر زنم رفتم خواهر زنم هم بود(آخه باجناقم دوماد سر خونه است)دیدم یه حس عاشقانه عجیبی نسبت بهش دارم و متقابلن حس میکردم که اونم همین احساسو داره چون بیش از حد با من مهربونی میکرد و همون لحظه هم یه اس ام اس عاشقانه به گوشیم فرستاد و این ماجرا به همین روال تا مدتها ادامه داشت و من هر روز بیشتر عاشقش میشدم جوری که هر روز باید به یه بهانه میدیدمش اونم به موضوع پی برده بود هر روزی که من بهانه ای واسه رفتن نداشتم اون دست شوهرشو میگرفت و میومد خونمون یک سال از اون ماجرا گذشت و اون توزندگی زناشویی با شوهرش به مشکل برخوردن البته از قبل هم این مشکلات کم و بیش وجود داشتن تا اینکه به اوج رسید و باجناقم به روال همه ی دوماد سر خونه ها باید قهر میکرد و از خونه پدر زن میرفت خونه باباش …اون رفت و خواهر زن بعد از یک هفته چنان به کف رسیده بود که فهمیدم اگه دیر بجنبم یکی دیگه حالشو سر جاش میاره این بود که اکثر شبها با زنم میرفتیم اونجا اولش یه توضیح بدم که خونه پدر زنم سه طبقه است خودش همکف میشینه و دو تا از پسراش تو دو واحد از طبقه اول و دو تا از دختراش هم تو دو واحد طبقه سوم …من و یکی دیگه از پسراش خونه مستقل داشتیم…بگذریم خواهر زنم تو این روزا اغلب تو واحد خودش بود…و من هم گهگاهی سری بهش میزدم زنم بدون این که شکی به من داشته باشه با این موضوع مشکلی نداشت چون از او ازدواجم با اون روابطم با خواهر زنم گرم و صمیمی بود…

خلاصه اون شب رفتم بالا تو واحد خواهر زن نشسته بودم که واسش مسیج رسید منم بهش گیر دادم که از وقتی شوهرت نیست سر به هوا شدی و از این حرفا و بعد یهویی گوشیشو از دستش قاپیدم خیلی تقلا کرد که پسش بگیره اما نتونست دیگه باورم شد که خبرایی هست یه دفعه دیدم اونم گوشی منو ورداشت واسم مهم نبود ولی الکی حساسیت نشون دادم که بهانه ای بشه واسه کل کل کردن اونم صاف گوشیمو گذاشت زیر کرستش وسط قاچ سینه اش داشتم دیوونه میشدم بهش گفتم یعنی من نمیتونم گوشیمو ازت بگیرم فک کردی گذاشتیش اونجا یگه دس نمیزنم هنوز حرفم تموم نشده بود که پا شد رفت در و قفل کرد و کلیدشو ورداشت به این بهانه که من گوشیشو پس نداده از اینجا نرم منم بهش حمله کردم اونم دررفت به طرف اتاق خواب میدونستم در که قفله لااقل تا یه مدتی وقت دارم چون معمولن رفت و آمد بین اتاقا زیاد نبودهنوز به تخت نرسیده بود که موهاشو از پشت گرفتم و خودم هلش دادم رو تخت و بی معطلی نشستم رو شکمش و دستمو از زیر پیرهنش برد رو کرستش خیی تقلا میکرد حسابی سرخ شده بود و داغ یه احساس شرم و شهوت با هم… دستام میرزید و روی سینه هاش میلغزید- کجاست پس کوش -گوشیو چکار کردی… اینا کلمات مزخرفی بود که به زبون میاوردم اونم همش میگفت وایسا بهت میدمش دیوونه شدی اما من ولکن نبودم دستمو بردم زیر کرست و اون لحظه بود که نرمی و گرمی و لغزندگی سینه های کوچیکش از خود بیخودم کرد پیرهنشو دادم بالا، کرستشم کنار زدم و شروع کردم به مکیدن سینه هاش باورش نمیشد ولی از بس داغ بود وحشری نمیتونست مانع بشه فقط میگفت نکن الان کسی میاد منم بریده بریده گفتم زود تموم میشه و با این حرف دامنشم زدم بالا و بلافاصله شورتشم درآوردم و مثل کسی که تشنه باشه تو بیابون چشمه ببینه تمام کسشو کردم تو دهنم و زبونمو از در کون تا بالای کسش میکشیدم در حالی که دستم هنوز رو سینه هاش بود با تمام ولع و حرص کسشو میمکیدم و گاهی هم زبونمو تا تا را میداد تو کونش میچرخوندم از زور شهوت نمیتونست ودشو کنترل کن حتی یه لحظه هم دهنشو نمیتونس ببنده فقط گاهی لباشو گاز میگرفت همینطور که سرم به کسش بند بود شلوار و شورتمو دراوردم و همینطور لیس زنان خودمو رو شکم و سینه اش باا کشیدم تا به گردن و لباش رسیدم انگار میخواستیم همدیگرو قورت بدیم با تمام وجود لب و زبون همدیگرو میخوردیم کیرم که از شقی داشت میترکد انگار که خودش راهشو بلد بود تو همون حرکت اول بخاطر تر بودن کسش تا ته رفت توش انگار که بخوام لهش کنم دستامو دور گردن و سینهاش حلقه کردم و به خودم تا تونستم میچسبوندمش و از اون طرف با تلمبه های کوتاه امانشو بریده بودم بجز دوتا پا و دستاش چیزی از بدنش زیربدن درشت من معلوم نبود. وزن و هیکل من دوبرابر اون بود ولی انگار نه انگار که این همه فشار روشه آبی که از کسش ریخته بود بیرون و رو خایه هامو و در کونش حس میکردم کاملاارضا شده بود منم داشت ابم میومد که با یه فشار محکم کیرمو تا ته کردم تو کسش اینقد فشار دادم که انگار بخوام خایه هامو هم بکنم توش حالا دیگه تمام بدنم با فشار چسبیده بود به بدنش انگار یک وجود بودیم گفت ابتو نریز تو ولی نه آنچنان جدی چون اصلا تو حس مقاومت نبود منم گفتم اتفاقا میخوام تا قطره آخر بریزمش تو دلت چون دوست دارم مهر من تو عمق وجودت بمونه آبمو که کامل ریختم با یه بوسه آبدار کیرمو کشیدم بیرون و به سرعت برق لباسامو پوشیدمو یه سیگار روشن کردم آخه سیگار بعد از سکس خیلی میچسبه اونم سکسی که با استرس همراه باشه…حتما امتحانش کنید هم خواهر زنو هم سیگار بعد از کردنشو…

نوشته: سوپرمن


👍 14
👎 1
289865 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

355565
2013-01-26 22:40:56 +0330 +0330

توهمش زیاد شده

0 ❤️

355567
2013-01-26 22:47:56 +0330 +0330

نکنه شیطون خودتم خواهر زنی

0 ❤️

355568
2013-01-26 23:06:47 +0330 +0330
NA

از مورد خیانتش که بگذریم و نشنیده بگیریم وزیرسبیلی ردش کنیم . ،داستانت جالب و هیجان انگیز بود و چنتا نکته جالبتر داشت که خوشم اومد.یکیش اون قسمت تلمبه های کوتاه که من تا حالا نشنیده بودم و یکیش اون سیگار کشیدن بعد سکس.خودم از سیگار متنفرم ولی میگن سیگار بعد از چایی میچسبه و تا حالا نشنیده بودم که بعد از سکس هم دلچسبه . در هر حال خوشمان آمد
بقول یه دوستی کردنی باید کرد ! !!! !هه هه هه

0 ❤️

355569
2013-01-26 23:10:21 +0330 +0330
NA

ههههههههه این یاسمن چه خوشش اومده ها

0 ❤️

355570
2013-01-26 23:34:21 +0330 +0330

اگه راست باشه، این کرمی که رفت تو کونت بیرون نمیاد تا به گات بده.

0 ❤️

355571
2013-01-26 23:56:30 +0330 +0330
NA

شوهر خواهر زن فکر کنم یه اسم آسون تر هم داره!!!
بهش میگن با جناق! :-D :-D :-D

داستانت را نخوندم چون محارم نمیخونم

0 ❤️

355572
2013-01-27 05:02:46 +0330 +0330
NA

برين به مغزت توچند خط اول تابلوبود دروغ ميگي
آخرنفهميديم اگر بعدازده سال تازه از زن تخميت به بن بست رسيدي پس چرا داستان اس دادن خواهرزن تخمي تراز زنت مال چندسال قبل بود
تواز اول كونت گوه ي بوده خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ

0 ❤️

355573
2013-01-27 10:41:57 +0330 +0330
hjh

نامردپست فطرت

0 ❤️

355574
2013-01-27 17:15:51 +0330 +0330
NA

محارم بی شرفی محضه چون خواهر زن مثل خواهر آدمه
من نخوندم ولی برو مغزتو تو حموم قشنگ با لیف بشور چون ذهنت کثیفه
واگه به جای پُخ یکم مُخ تو کلت باشه نمیای داستان بنویسی که بیان برینن به عصمت و طهارت نداشتت
اینروزا مسئولین اصلن جوابگو نیستن یه مشت جلقی و بیشرف محارمی ریختن تو این سایت که ماءمن ماست

0 ❤️

355577
2013-01-28 16:44:56 +0330 +0330
NA

سیگار بعد کس آخرششهههه اینو هر سیگاریی میدونه ولی وای به حال کس سرقتی… چقد مبچسبه

0 ❤️

355578
2013-01-29 19:14:58 +0330 +0330
NA

از نظر اینکه خیانت کردید میشه گاییدتون اما خواهر زن تو هیچ دینی محرم حساب نمیشه نمیدونم بعضی دوستان از رو چه حسابی اینو گفتن

0 ❤️

355579
2013-02-02 17:07:49 +0330 +0330
NA

بد نبود اما از نظر املایی غلط زیاد داشت دوستان عزیزقبل از ارسال پست بهتر اونو یه بارم که شده بازبینی کنن
در ضمن دوست عزیز بهتر کار اشتباهی رو که مرتکب شدی تبلیغ نکنی
1- خیانت به همسر 2- کشیدن سیگار

0 ❤️

355580
2014-05-08 16:28:21 +0430 +0430
NA

خوش بحالت کاش منم خواهر زن داشتم.

0 ❤️

355581
2014-06-27 00:57:39 +0430 +0430
NA

یادت رفت بگی که تو یه شب با خواهر زنت بودی اما زنت یه هفته رفته بود شهرستان پیش شوهر خواهر زنت( یا همون باجناقت) از هر دست بدی از همون دست میگیری و چیزی که عوض داره گله نداره . فکرشو بکن ببین تو یه شب چه حالی کردی خانمت یه هفته حال میکرد .ههههههه

0 ❤️

536164
2016-04-05 11:25:36 +0430 +0430

کس کش بگو باجناقم دیگه چرا میپیچونی

0 ❤️

538596
2016-04-25 10:34:50 +0430 +0430

این همه دویدیدطبقه پایین کسی نفهمید

0 ❤️

548877
2016-07-14 10:03:44 +0430 +0430

دلم میخواد زنم و خواهرزنامو با هم لخت کنم هممون تو یک مکان یکی یکی کس و کونشونو حال بیارم و آب کس همشونو بمکم

1 ❤️

559306
2016-10-05 22:56:23 +0330 +0330

به راست ودروغش کاری ندارم ولی سیگار بعد سکس رو خوب اومدی لامصب اندازه خود سکس حال میده

0 ❤️

581967
2017-03-03 14:05:50 +0330 +0330

سیگاره چیزی توش بود که اینجوری توهم زدی؟؟؟

0 ❤️

590754
2017-04-20 18:04:12 +0430 +0430

بابا عجب دیوسی هستی تو…که هم خواهر زنو امتحان کنیم و هم سیگار بعد کردنشو 🙄

0 ❤️

591395
2017-04-23 13:05:19 +0430 +0430
NA

چه محرم چه نامحرم درکل یک کمی قبیحه که ماشاءالله خوب دارین این مساله رو جا میندازین، بعدشم ننه عنی لازم نبود انقدر تاکید روی سیگار بعد سکس بکنی هرکی سیگاریه اینو خوب حس کرده، راستی انشالله به حول و قوه مثلث برمودا چنان زنتو بگان که دیگه فکر این گه خوریهارو نکنی عن دونه

0 ❤️

735775
2018-12-16 08:49:21 +0330 +0330

عاشق خواهر زنمم اما پا نمیده

0 ❤️