هانیه و شوهرخاله

1395/03/04

سلام. من هانیه هستم البته مستعار25سالمه
دوازده یا سیزده ساله بودم بر سر اتفاقی که برای خانواده ام افتاد مجبور شدیم که یک ماه خونه خاله ام باشیم‌
منو مامان و خاله ودخترخاله ام و یک میهمان ناخوانده که دوست مامانم بود داخل حال میخوابیدیم وشوهرخاله ام که خدایش ادم مهربونی بود توی به اتاق خواب میخوابید
یه شب یهو حس کردم کسی کنارم‌ اومد یه لحظه دستم رو گرفت و روی یه چیزی گذاشت که سفت ودراز وکلفت بود
فوری فهمیدم که کیر شوهرخالمه ،
میترسیدم چشمام رو باز کنم وحتی اون دستمو بالاوپاین میکشید یهو دستمو برد تو شروالش زیر شورتش .اولین بار بود که دستم روی یه کیر بود حسی نداشتم وآروم آروم با هم حسابی براش مالیدیم طوری که دستم خیس شد
چند سال از اون شب میگذره‌اون اوایل حسی نداشتم تا ۱۵سالگی که هروقت شوهرخالمو میدیدم فوری اون شب به ذهنم میاد وکیر کلفتش وفوری خیس میکنم 1۸ساله وپشت کنکور بودم و داشتم درس میخواندم بک روز شماره ای ناشناس رو دیدم. ازبیرون بهش زنگیدم صدای بسیار آروم وشهوتی بود بدون حرف زدن قطع کردم بعد بهش اس دادم در چند اس اول متوجه شدم مردی متاهل وحدود36 ساله است .منم دوست داشتم با مردی جاافتاده باشم که فقط حالی داشته باشیم ونمیخواستم دوست پسر بگیرم‌ با اسرار من رابطه در حد اس بازی ایجاد شد که یه شب اسی دادم که منو شناخت و منم متوجه شدم که شوهر خالمه…
ازهمدیگه عذرخواهی کردیم. وچند روز بعدش ۱۵روز عید نوروز خونشون بودیم راستش خیلی خیلی دلم مبخواست یک لحظه هم شده اون کیر تو دستم قرار بگیره ولی نشد حتی لحظاتی تو اتاق تنها میشدیم و حتی من روصندلی مشغول شانه کردن موهام بودم اومد وبا حالت ناز دادن به یه بچه یه کم با موهام بازی کرد ولی هیچ کاری نکرد شمارشو خاموش کرده بود ولی اتفاقی شماره جدیدش رو پیدا کردم
چند روز بعد به همون شماره اس دادم وپرسیدم شما؟؟
اون با کنایه گفت مثل اینکه از قسمت نمیشه فرارکرد،من که یاد شب بازی باکیرش امانم نمیداد بهش گفتم دوست دارم باهاتون باشم ولی از یه چیز ناراحتم پرسید؟؟از چی؟
جواب دادم .یادته یه شب اون وقتها که خونتون بودیم دستمو گذاشتی اونجات وحسابی حسابی باهم مالیدیم ؟
کلمه حسابی رو به خاطر این به کار بردم که بدونه خوشم اومده و اگه میگم ناراحت شدم بدونه واقعیت نداره . ولی خودشو به کوچه علی چپ زد و گفت بادم نیست .چند روز به هم اس دادیم ولی بی دلیل قطع کردیم اما من که هروقت میبینمش ازته دل اه حس کردن اون کیررو میکشم اما تا به حال دستمون به دست هم نخورده. دارم کف میکنم ولی به خاطر خاله ام. که حس خیانت دارم تو کف یه لحظه باهاش موندم .بعضی وقتها شماره هایی ناشناس بهم اس میده که مطمئنم خودشه .بعضی وقتها که خونتون میخوابم تاصبح به خودم میپیچم ولی اون اصلا نشون نمی ده. البته تا بلتوثمو روشن میکنم. فوری برام فیلم سکسی میفرسته .ولی اقدامی برای کاری نمیکنه
چکار کنم ؟؟؟؟؟؟؟
نوشته: هانیه


👍 3
👎 6
107258 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

542279
2016-05-25 03:15:54 +0430 +0430

بهش بگو دلت میخواد یاد بگیری و دادن رو یه بار تجربه کنی، برای مردی به سن او یا من خیلی جذابه،،، البته چون تجربمون زیاده بهتر از پسرای هم سنت بهت حال میده

0 ❤️

542290
2016-05-25 04:37:32 +0430 +0430

mikhari
kerm dari
baz nazaram mikhay ?!!
?!!

0 ❤️

542301
2016-05-25 06:35:45 +0430 +0430
NA

خودم برات میشم از شوهر خاله عزیزتر
فقط باید قدم برداری و.امتحانم کنی

0 ❤️

542326
2016-05-25 11:34:01 +0430 +0430

چیکار کنی؟بیا اینو بخور کونده
حالشو یکی دیگه بکنه راه کارشو ما بدیم؟!!!
ج ن د ه خانوم ما اینجا منتقدین داستان های سایتیم نه کس کش اینترنتی شما…

3 ❤️

542359
2016-05-25 14:33:39 +0430 +0430

《بعضی وقتها که خونتون میخوابم تاصبح به خودم میپیچم 》
بمیرم برات آخییی میگم تو زیر زمین یکی میو میو میکنه بگو تویی دگ!!

0 ❤️

542370
2016-05-25 16:41:32 +0430 +0430

چیکار کنی؟؟! عزیزم شما کار خاصی نمیخواد انجام بدی فقط لنگاتو باز کن و کستو بده دختر گلم ، اون کس کشم از خداشوه فقط میخواد تو استارتشو بزنی که آخر کاری اگه گندش درومد کیر نخوره

عذاب وجدانت هم بخوره تو سرت!! دیگه آب که از سر گذشت چه یه وجب چه ده وجب !

0 ❤️

542379
2016-05-25 17:19:42 +0430 +0430

دختر اینقد هیز ندیده بودیم

0 ❤️

550374
2016-07-26 16:57:29 +0430 +0430

هانیه جان عزیزم خیانت نکن به خالت.درسته تو هم مجردی کیر میخوای منم مجردم کس و کون میخوام پس بجای اینکه بری به اون بدی؛بیا باهم باشیم به من بده,اصلا من نه فقط به متاهل نده خجالت بکش

0 ❤️

658625
2017-10-19 08:31:16 +0330 +0330

برو بمیر عزیزم ،
سوال دیگه ای هم داشتی از خودم بپرس . ? ?

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها