منو مریم هر دو معدل الف

1394/07/19

سلام من جواد هستم 22 سالمه ازمشهد این اولین باریه که میخام داستان سکسی بنویسم اگه مشکلی داشت به بزرگی خودتون ببخشید. داستان از اون جایی شروع میشه که من دانشگاه قبول شدم توی یکی از شهر های استانمون رشته پرستاری .
مریم یکی از دختر های کلاس ما است که مثل بقیه دخترا شیطون نیس واصلا سر کلاس شوخی نمیکنه و بلند بلند نمیخنده به پسرا هم پا نمیداد و به درس زیاد اهمیت میده ترم اول من و مریم با هم رقابت شدیدی بر سر نمره و درس خواندن داشتیم بطوری که من بیشتر به رقابت با مریم فکر میکردم نه به سکس.
امتحانات ترم شروع شده بود و من به شدت درس میخوندم تا معدلم از مریم بیشتر بشه واون هم همین کار رو میکرد .
اخر ترم به طور معجزه اسایی معدل من 19.83 شد خودم فکر نمیکردم اینقدر معدلم عالی بشه ولی معدل مریم 18 شده بود ونفر سوم کلاس بود من بین همه بچه ها جا باز کرده بودم و با همه دوست شده بودم بعد از اون یخ مریم شکسته شد و هر روز به بهانه درس میومد و با هم حرف میزدیم هرچند منم هم خیلی دلم میخاست با مریم دوست بشم ولی فکر میکردم اون از من بدش میاد و جرات نمیکردم باهش شوخی کنم نز دیک عید نوروز بود که مریم گفت: شمارتو بده تا توی تعطیلات نوروز اگه سوالی داشتم ازت بپرسم
منم که از خدا میخاستم زود شماره مو بهش دادم وگفتم :اگه غیر درسی هم کار داشتی میتونی رو من حساب کنی و یه خنده اروم کردم مریم گفت : بچه برو درست رو بخون اینکارا به منو تو نیومده …وووووووو چندتا نصیحت دیگه کرد منم که پشیمون شده بودم از حرفی که زدم سرم رو انداختم پایین و یه خدا فظی سرد باهاش کردم.
با خودم گفتم این دختره خیلی غرور داره بهتره برم سراغ یه دختر دیگه توی همین فکرا بودم که واسم پیام اومد از طرف مریم …ازم خواسته بود که بریم کافیشاپ من مثل تازه به دوران رسیده ها یه هووووییییی ازجام بلند شدم و دویدم نا گهان دیدم مریم روبروم واستاده و داره بهم میخنده معلوم بود منو زیر نظر داشته…منم خیلی خجالت کشیدم مریم گفت : خیلی عجله داری بچه درس خون کجا مخیای بری گفتم :میرم با عشقم بریم کافیشاپ …بعد هردو زدیم زیر خنده و راه افتادیم …از حرفای عاشقانه ای که بین ما رد و بدل شد بگزریم …عید امد و اتش جدایی ما شعله ور شد اولین عیدی بود که ارزو. میکردم زود تموم بشه تا این که یه کروز مریم زنگ زد وگفت که خالش از شوهرش طلاق گرفته و خونشون خالیه مریم گفت :که خالش جریان دوستی مارو میدونه .ومن چند بار با خاله ی مرم صحبت کرده بودم واز من خواست تا به خونشونم برم تا بامریم ملاقات کنم ومن هم روزبعد بلیت گرفتم و رفتم درست به همون ادرس که داده بود…وقتی که رفتم دیدم مریم جلوی در ایستاده وقتی منو دید ذوق کرد و خنده کرد و گفت بلاخره اومدی عشقم بیا بریم تو خونه که مدتهاست دنبال همچین لحظه ای هستم …وایفون رو زد و خالش در رو باز کرد وقتی رفتیم تو خونه خالش گفت افرین مریم خانوم عجب خوش سلیقه هستی خاله جون …وسه تایی با هم خندیدیم …خلاصه حوصله نوشتن بقیه حرفامون رو ندارم بریم سر اصل ماجرا. دم دم عصر شده بود و ما باهم خیلی صمیمی شده بودیم به طوری که روی مبل سه نفره نشسته بودیم داشتیم کلیپای گوشی خاله زهره رو نگاه میکردیم که ناگهان اخر یدونه کلیپ به یه فیلم سکسی ختم شد وما هم سه نفری با اشتیاق تمام داشتیم نگاه میکردیم وسطای فیلم خاله زهره دستش رو گذاشت رو سینه های من مریم گفت خاله اول من بعد تو بعد مریم شروع کرد به باز کردن دکمه های من .نمیدونستم چیکار کنم فقط بیحرکت سر جام نشسته بودم که خا له گفت پاشو برو توی حموم
من پاشدم و رفتم یه خورده که خودم رو شستم دیدم مریم در زد و وارد شد یه دختر جوون سفید پوست با اندام بسیار زیبا وسکسی بی معطلی چسبیدم بهش و کشیدمش زیر دوش مریم شامپو بدن رو ریخت روی اندام خودم وخودش مثل سر سره روی هم لیز میخوردیم وکیرمن مثل میله آهنی سفت شده بود هنوز سکس رو شروع نکرده بودیم که مریم ارضا شد و ابش اومد و چند مرتبه هم شاشید بیحال شد و رفت بیرون ولی من هنوز تازه گرم شده بودم تا اینکه خاله اومد اندامش نسبت به مریم خیلی خراب بود ولی من به شدت حشری بودم و همچین که لخت دیدمش کیرم رو تا ته کردم توی کسش گفت اول اجازه بده تا دراز بکشم منم هم اجازه دادم بعد گفت حالا بیا منم پریدم روش خاله خیلی حرفه ای بود پاهاش رو قلاب کرد درو کمرم ومن بهد از دوثانیه ارضا شدم ابم رو ریختم توی کسش خاله زهره داشت از شدت هوس میمرد ولی من دیگه از سکس بدم میومد واز حموم اومدم بیرون و رفتم کنار مرم روی تخت دراز کشیدم…
این بود داستان من

نوشته: جواد


👍 0
👎 0
67921 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

471163
2015-10-11 17:23:22 +0330 +0330
NA

بچه تورو چه با ابن حرفا برو درستو بخون

0 ❤️

471164
2015-10-11 18:17:28 +0330 +0330
NA

کس شری بیش نبود دوست عزیز به قول ما نیشابوریا بیا ب گوره خادت مدنی چی مگم دگ

0 ❤️

471165
2015-10-11 19:03:38 +0330 +0330
NA

شاخ غول استکبار تو کونت،کسکش کسباف کس میخ

0 ❤️

471166
2015-10-11 19:59:00 +0330 +0330

lol عزیزم کمتر فیلم پورنو ببین. باشه عجیجم؟ mosking

0 ❤️

471167
2015-10-11 20:31:34 +0330 +0330
NA

بالاخره ما نفهميديم تو مرى رو کردى يا خالش تو رو نمود؟

0 ❤️

471168
2015-10-11 20:36:19 +0330 +0330

این روزا مد شده که دخترا برای عشقشون، کس کشی میکنند؟! پس چرا تو واقعیت از این خبرها نیست؟؟ جفنگیاتی بیش نبود.

0 ❤️

471169
2015-10-11 20:44:00 +0330 +0330
NA

خواهرتو گاایدم با خودتووو …کووسکش خواهر جنده…دهنتووو گااییدم با اون مغز ندااشتتت…کووسکش الان باااس بیام خرگووشی بکنمت تا دیگه از این کس شعرااا ننوویسی…لاشی

0 ❤️

471170
2015-10-11 21:05:46 +0330 +0330
NA

نمیخونم مشکلی داری ؟! نترس فوشت نمیدم چرا عین بچه ها جیش کردی به خودت بی ناموس فلک زده cray2 crazy

0 ❤️

471171
2015-10-12 01:49:57 +0330 +0330
NA

ینی مریم و خاله ش مادرزادی جنده بودن؟خخخخ

0 ❤️

471172
2015-10-12 02:56:53 +0330 +0330
NA

يه زن سكسي بيام بده همه جوره هستم

0 ❤️

471174
2015-10-12 05:24:24 +0330 +0330
NA

مثلا مارو شریک رویای جقی خودت کردی
هاهاها
بازهم
هاهاها

0 ❤️

471176
2015-10-12 08:30:05 +0330 +0330

باز یه جقی توهم زد

0 ❤️

471177
2015-10-12 09:49:34 +0330 +0330

تو کلاس اول زیر پای پدر بزرگ من درس خوندی و معدلت 10 هم نشد اونوقت تو دانشگاه چند شدی؟؟؟؟
کوس و شعر نگو
کمتر قلیون بکش و برو تو فضا

0 ❤️

471178
2015-10-12 19:31:52 +0330 +0330
NA

یه سلامی هم بکنیم به این جقی که کف دستش صاف شده.سلام جقی

0 ❤️

471179
2015-10-12 20:34:30 +0330 +0330

دخترا وقتی زورشون نمیرسه توی رقابت از پسرا جلو بزنن تصمیم میگیرن که اون پسر رو زمین بزن …هیچ بعید نیست واسه افت تحصیلی ات از سکس سوء استفاده کرده تا تو بهش وابسته شی

0 ❤️

471181
2015-10-13 08:11:54 +0330 +0330
NA

تا اونجا كه پا نميداد و تحويلت نميگرفت درست اما بعدش … خب تو توهماتم رو املا كار كن شاگرد اول !
ولي تازه به دوران رسيده رو خوب اومدي mosking بسه diablo كي مجبورت كرده بنويسي ؟ اينجا دوستان از خجالتت در ميان همون دوزار اعتماد به سقف كاذبتم ميپره biggrin

0 ❤️

471182
2015-10-13 10:52:24 +0330 +0330
NA

واقعا واقعا کس گفتی diablo

0 ❤️

471183
2015-10-13 16:42:28 +0330 +0330

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
عین کسخلا آخر داستان نوشته : “این بود داستان من”
خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خخخخخخخخخخ
کسخل
داستان کلا دروغ بود
تو تا حالا کلاغ هم نکردی، چه برسه به کس

0 ❤️

471185
2015-11-15 04:56:46 +0330 +0330
NA

دقیقا درست گفتب همشهری drinks

0 ❤️

886679
2022-07-23 20:41:37 +0430 +0430

بچه تورو چه با ابن حرفا برو درستو بخون

0 ❤️