من و زن داداش دل شکسته
سلام.من فرهادم و 24 سال دارم.این ماجرا بر میگرده به چندماه پیش که هنوزم ادامه داره.با خودم گفتم شماهم بخونید بلکه یه حالی به خودتون بدین
من یه داداش دارم که 3 سال ازم بزرگتره و چندساله ازدواج کرده.از اونجایی که زن داداشم زیاد سنو سالی نداره هنوز تصمیم به بچه دار شدن نگرفتن.ماجرا از اونجا شروع شد که یه روز زن داداشم با چشم گریه اومد خونمون.جریانو که برامون تعریف کرد فهمیدیم که بله.آقا داداش دوست دختر داره و زنش مچشو گرفته.داداشم چون پسر خوش تیپو خوش چهره اییه دخترا و زنای زیادی میرن طرفش.ماهم که رگ غیرتمون گل کرده بود رفتیم زن داداش جونو کشیدیم کناریو باهاش صحبت کردن که اله و بله و از این چیزا پیش میادو خودتو ناراحت نکن و دنیا خرابه و از این کسو شعرا. زن داداشم 2سال از من کوچیکتر و چون سنمون به هم نزدیکه حرف همو بهتر میفهمیم.شده بودیم رفیق شفیق زن داداش.گذشت و گذشتو ما به هم نزدیکتر شدیم تا جایی که با هم از سکس حرف میزدیم و راجع به سکسشون با داداشم برام تعریف میکردو من حسابی کف میکردم.تو این جریانا متوجه شدم که داداشم زیاد به زنش حال نمیده و همیشه سکسشو خشکه و زن داداش دلش یه سکس آتیشی میخواد.منم که تو این کار استاد بودم از جریان سکسم با دوست دخترام تعریف میکردمو او حسرت یه همچین چیزیو میخورد و میگفت خوش به حال دوست دخترات.منم با آبو تاب خاصی براش تعریف میکردم و اون کف میکرد.کارمون شده بود همین.بیشتر شبها که داداشم با دوستاش میرفتن خوش گذرونی مریلا رو میزاشت خونه ما و خودش میرفت.ماهم میرفتیم رو پشت بوم حرف زدن با هم.
بعد چند وقت بود که میومد پیشم.فهمیدم تو این مدت که اصلا سکس نداشته و حسابی تو کفه.ازم پرسید تو کاری کردی این هفته.منم جریان آخرین سکس با دوست دخترمو که چندروز پیشش بادوسا دخترم داشتمو براش تعریف کردم.با چه آبو تابی.و بهش گفتم که با اون دختره به هم زدیمو چندروزه تو کفم.از برق چشمهاش حس کردم با این حرفم خوشحال شده.منم خودمو زدم به اون راهو یه جور وانمود کردم که مثلا ناراحتمو تو کفم.مریلا یه دختر بغل پره به بدنی سفید عین برف.همیشه ترو تمیز.سینه های گردو باحالی دارهوکمر باریک و باسن که دیگه نگو.روناش گوشتیه.خیلی محشره.
دستشو تو دستم گرفتمو داشتیم باهم حرف میزدیم و من در این حین داشتم نوازششم میکردم.بهم میگفت تو خیلی واردی و زیر لب یه ای کاش میگفت.من روم نمیشد زیادی بهش نزدیک بشم ولی اون خودش ازم میخواست که نست بکشم به کمرشو روی پاهاش.منم همینطور که میحرفیدیم همینکارو میکردم و کردنشو گوششو هم ناز میکردم.خیلی خوشش میومد منم با تمام وجودم اینکارو میکردم براش.آخه خداییش دوستش داشتم.یه شب داشتیم حرف میزدیم.نزدیک 10روز بودم که هیچ سکسی نداشتم.اونم عین هم.داشتیم لح لح میزدیم واسه سکس.اما راهی نداشتیم.من دراز کشیده بودمو اون کنارم زانوش تو بغلش بودو نشسته بود.من دستم رو رونش بود و داشتم نازش میکردم.بهش گفتم اشکال نداره از زیر دامن دست بکشم به بدنت.اونم گفت اشکال نداره ولی شیطون نشو.منم گفتم چشم.زیر دامن هیچی نمیپوشید حتی شرت.داشتم رونشو میمالیدم.وااااای که عجب پوستی دارهونرم.سفییید.یه تار مو هم روش نیست.کیرم بلند شده بود.قلبم داشت میومد تو دهنم.دستمو به همه جاش میکشیدم غیر کسو کونش.خیلی دلم میخواست بهش دست بکشم.چندبار تا نزدیک کوسش بردم اما اجازه نداد.بدجور خورد توحالم.منم از فرصت استفاده کردمو رفتم رو مخش و خودمو ناراحت جلوه دادم.اونم دلش به حالم سوخت و اجازه داد.نمیدونم از خداش بودو ناز میکرد یا چیز دیگه.خلاسه داشتم به آرزوم میرسیدم.داشتم کس زن داداشمو با چه احساسی میمالیدم.اونم کم کم داشت صداش در میومد.پاهاشو از هم باز کردو دراش کشد.کیرم داشت میترکید.گفتم درد دارم.اشکال نداره کیرمو از تو شرت در بیارم.گفته بیار.بزار هوا بخوره.با یه عشوه ای اینو گفت که نزدیک بود آبم بیاد.درش اوردم.اونم یه خورده سرشو بلندکرد.خجالت میکشیدم.گفت دستتو بردار ببینمش.گفتم منم میخوام مال تورو ببینم.گفت باشه.توکه همه کار کردی اینم روش.وااااااای که چه کسی بود.تپلو گوشتی.آروم دستمو کشیدم تو چاک کوسش.تا اون موقع توش نکرده بودم.انگشتمو آروم دادم تو سوراخ کوسش.وای که چه گرم بود.خیس شده بود.یه آهی کفت که جیگرم حال اومد.منم به کارم ادامه دادم.آب عشقم اومده بود.بهش گفتم تو نمیخوای کاری بکنی.گفت مثلا چیکار؟گفتم دو دستی که نمیتونم کارکنم.تو هم دستت بیکاره.گفت باشه.دستشو گرفتم گذاشتم رو کیرم.یه آهی از ته دل کشید.گفت چه گرمه کیرت.داری میسوزی فدات بشم.گفتم آره .از عشق تو داره جزقاله میشه.حالا کنار هم دراز کشیده بودیم.اون دستش روکیرم بودومن دستم روکسش.خیلی حال میداد ولی به اوج نمیرسیدیم.یه چرخ خوردم بعلش کردم.لپشو یه بوس دادم گفتم باشه؟اونم فهمید.هیچی نگفت یعنی اینکه اره.نفس نفس میزد.خوشم میومد.بهش قول دادم بیشترین لذتو بهش بدم.خوابیدم روش.لبموگذاشتم رو لبش.وای که چه تعمی داشت.پراز شهوت.زبونمو مک میزد.دست میکشید به کمرم.دیدم خوب نمیتونم روشمو اجرا کنم.بهش گفتم بریم تو اتاق من.گفت نه.حال ندارم پاشم.گفتم باشه پس بروبریم.شروع کردم به لیسیدن بدنش.تاپشم در آوردم و سینه هاشو میمالیدم.سینه هاش سفت شده بود.خیلی خوش فرمو خوش تراش.آروم زیرگردنشو میخوردم میومدم پایین.توچاک سینشو زبون میزدم یواش یواش رفتم سمت نوکش.نوک زبونمو دور نوک سینش میکشیدم آرو کردم تو دهنم.صداش در اومده بود.نفسهاش به شماره افتاده بود.منم بیشتر گرم میشدم.بدنم داغ شده بو.خودمو رو تنش بازی میدادمو نوک سینشو محکم مک میزدم.با یه دستمم داشتم میمالیدمش.آرو روفتم پایین.تو نافشو زبون زدم رفتم پایین.پاهاشواز هم باز کردم و بغل رونشو زبون زدم.داشت به خودش میپیچید.آروم رفتم سمت کوسش و بو کردم.وااااااای عجب کوسی بود.آروم نوک زبونمو کردم تو چاک کوسش و دهنمو گذاشتم روش.کوسشو حسابی میخوردم با ولع.دیدم داره جیغ های کوچیک میکشه و یه چیزی زمزمه میکنه.یهو آب کوسش با فشار ریخ تو صورتم.عاشق اینکار بودم.خیلی دوست دارم آب کوس بخورم.همشو لیسیدمو خوردم و خوابیدم روش ازش لب گرفتن.محکم بغلم کرده بود و لبمو مبخورد.کم کم به حال خودش برگشت.دیوونش کرده بودم.تا چشمش به کیر شقم افتاد شروع کرد به خوردنش.انقد باحال ساک میزد که نگو.با ناز.خیلی خوشم میومد.داشت آبم میومد سرشو بلندکردم کفتم بسه.کوس میخوام.اونم قبول کرد.با کمر دراز کشید.بالشتشو گذاشت زیر کمرش تا کوسش بیاد بالا.با کیرم چندتا ضربه زدم رو کوسش آرو سرکیرمو گذاشتم رو سوراخو فرستادم تو.چون خیس بود زیاد زحمتی نداشت.آروم شروع کردم عقب جلو کردن.اون دوباره صداش در اومده بود.خوابیدم روش و سینه هاشو خوردن و تلنبه زدن.کم کم سرعتمو بیشتر کردم.یه حال عجیبی داشتم.کیرم داغ شده بود.صدای مریلا بیشتر دیوونم میکرد.کیرم تاته تو کوسش جلو عقب میشد.برش گردوندم چهار دستو پا بشه.از پشت کیرمو برستادم تو کوسش.ایندفع با فشار بیشتر.داشت ناله میکرد.منم سرعتمو بیشتر کردم.یهو آبم با فشار ریخت تو کوسش.اونم همزمان با من خوابید رو زمین.منم روش.کیرم هنوز تو کوسش بود و آب کیرم از کوسش داشت میریخت.لاله گوششو شروع کردم به خوردن.و قربون صدقش رفتم.محشر بود.برش گردوندم خوابیدم روش.لبشو خوردم.خیلی محشر بود.همینطور تو بغل هم ساکت بودیم.بعد چند دیقه که به حالت خودمون برگشتیم.لباسهامونو درست کردیم.از او به بعد هر وقت بکاریم کارمون سکس.بهم میگه خدای سکس.ازم خواسته دیگه با کسی نخوابم .منم بهش قول دادم.
مرسی
نوشته: فرهاد
خیلی حرومزاده ای که به برادرت خیانت کردی
سزای افرادی مثل تو فقط مرگه …
هر بار كه فكر ميكنيم ديگه از اين بدتر نميشه ميفهميم كه اشتباه كردبم بچه سيخ با دست كشيدن روي رونش از زير دامنش رنگ رون رو تشخيص دادي كه ميگي نرم بود و بي مو و سفيد؟ اون جا كه اسم مريلا رو اوردي يه سر رفتم بالا ببينم يه فتانه اي فايزه اي چيزي پيدا نميشه اخه معمولا اون يه نفر كه اكثر داستانا كار خودشه همچين اشتباهي مي كرد.ميگم چه پارادوكس قشنگيه كه اولش ميگي به رگ غيرتم برخورد و بعد از سكس باهاش ميگي اديب سخنور .همه ي داستان كه خوابيدن و ماليدن و گاييدن نيست بايد از همه نظر بهش شاخ و برگ داده باشي تا تازه از مجازات تيربارون فحش عفو بشي اخه با عقل جور درنمياد يارو پس واسه چي زن گرفته وقتي ميخواد تو رو بذاره جاي خودش رو تخت خوب اونكه همش تو پيشش بودي داداشت ميومد ميگرفتش مال تو ديگه قبول كن تلاوت كردي و مي تونستي بهتر بنويسي
Zan Dadash Ham Yejoraee Joze Maharem Hesab mishe Man ke Nakhoonadam Yerast Omadam Paiin Ke Nazaramo Begam Kheili Bisharafi Pasti Heyvoni Kire Har Chi Pesare Toye Site Shahvani Toye Konet Lashi Kire Sag To Roohet Shasho Ane Dokhtaraye Shahvani TaHe HaLgHeT…
کیر تو کون داداشت لامصب کیر تو غیرتت پدرخوک مادر خر
کش شعری بیش نبود سکس روی پشت بوم؟؟؟ بی غیرت.خیانت کار
koskeshe bi namoos,doost dari vaghti zan gerefti,mashghoole zan dadashet bashi,dadasheto bache haye shahvani bian zaneto began???kir tu halghet,kire sag tu kose madaret ,bi pedar madar.toro faghat bayad tikke parat konan madar jende.
آخه من چی بهت بگم با این همه دروغ و دغلی که توی داستانت بود؟؟؟؟
آخه…
به جون خودت نفهمت دیگه فحشی برام نمونده بخوام حواله ی شما بی پدر و مادرا بکنم.
سکس روی پشت بام…
آه
چه رمانتیک
البته بیشتر به کمدی میخوره تا رمانتیک بودن
آخه عوضی
خیانت بود بدرک
دیگه چرا میگی پشت بوم؟
میخواستی بگی همه جا میشه سکس کرد؟؟
اونوقت تو پدر و مادر نداری؟؟
یعنی هیچ بنی بشری تو اون خونه ی کوفتی پیدا نمیشه؟؟
آخه احمق رو پشت بوم حتی اگه آروم هم راه برن صدا تو خونه میاد چه برسه با این سر و صداهایی که تو کسخل تو داستانت تلاوت میکردی.
برو کاکو
ما خودمون یه عمره دکه ی زغال فروشی زدیم
باز یه کسمغز پیدا شد که زن داداششو جنده کرد .
کی گفته هر زنی با شوهر اختلاف پیدا کرد یا شوهرش بهش خیانت کرد مجوز جندگی داره ؟
تو خودت در آینده ازدواج میکنی حواست باشه خیانت نکنی ، چون بدذ جوری بهت برمیگرده .
اون موقع ضربه مغزی میشی و خارت گاییده میشه .
تخمی بود دیگه ننویس. . . . . . . . .
کوس کش چی نوشتی؟ زن داداشت اگه جنده تشریف دارن و به شما کوس میدن پس چرا از دست داداشت ناراحت بود و گریه میکرد؟ کله کیری رو پشت بوم حال میکردید کسی هم نمیدید؟ فکر کنم خونه شما تو بیابون باشه که اطرافش خونه دیگه نیست. حالا اینها رو ول کن خونه شما خالیه همیشه؟ داداشت هم آخر بیغرتی؟ هر شب میذارش پیش تو و خودش میره الواتی؟ خر خودتی کوس کش. من از آدمهای بیشرف و بیناموسی مثل تو حالم بهم میخوره. اولش چقدر رگ غیرتت زده بود بالا که داداشت رفته با زنهای دیگه. بدبخت داداشت که عوضیه ولی رفته جنده بلند کرده. تو چی؟ رفتی زن داداشت که ناموس خودت هم هست کردی. درخت چنار تو کونت آشغال کله. ریدم تو ذهنیات کثیفت دیوث جاکش. کی زن میگیری که داداشت ترتیبشو بده؟ دیگه ننویس بچه کونی. داستانت تو کونت دیگه ننویس.
وای که چه تخمی بود این داستان
کس شعر محض
رو پشت بوم بود
خیانت بود
میگه دختره شرت پاش نبود ولی بعد شرتشو در اورد
خونشون هم هیچکی نیست,جنده خونست,نه پدری نه مادری
تازه جقو هم هستی
.
.
.
اصن یه وضی =)))))
وای وای وای. تو رو خدا این قدر از سکس با زن شوهر دار ننویسین. یه کم اخلاقیاتو رعایت کنین.
یه کسمغز پیدا شده پای داستان عاطفه زن همسایه کامنت تخمی گذاشته فکر کرده عقل کله .
ببینید جامعه ایرانی از نظر اخلاقی چقدر سقوط کرده که یه سری آدم روانی تو خیالات و توهماتشون سکس با مادر خواهر ودیگر محارمشون رو تجربه میکنند و از اون وحشتناکتر اینه که میاند و این خیالات کثیفشون رو با دیگران شریک میشند
حیوانهایی مثل تو رو که میخواهید بی بند و باری و خیانت در جامعه رو افزایش و تعلیم بدید باید به بدترین شکل مجازات کرد , چطور به خودت جرأت میدی بیایی به راحتی و با توجیه های ابلهانه سکس با زن برادرت را یک چیز عادی و نرمال نشون میدی ؟ برو خجالت بکش مردک …
تو چشمات مثل این دوربینهای حرارتی کار میکنه که از بیرون پشت لباس رو میبینه؟کونی اخه چه جوری از روی لباس روناشو تشخیص دادی.کیرم تو داستانت فقط همین
خدای من!!! آخه ما چه گناهی کردیم اگرم کردیم خودمون دهنمون سرویس شده!! آخه داشاق بابام تو اون گوشات!! آخه حرمزاده تخمی!!! آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی مادرجنده!!! این چیه نوشتی؟؟؟ رو پشته بوم؟؟ اومدی هیجانیش کنی خوب ریدی؟!؟! تو اون روح جنده سگ ننت!!!
بابا بدبخت نوشته تا شما جلقتونو بزنين بعدشم تو عالم همه جور آدم هست يكيشم اين لاشي…مگه نه فرهاد جان…حالا زنداداشت كجا زندگي ميكنه؟ميخوام بيام باهاش صحبت كنم خواهرتو برام چكش بزنه…تاخواهرتو بگام لاشي
مار بوآ تو كونت
شيشه تو اندرونت
كف دستيات زياده
خالي شده روونت
كير همه بچه ها
تو حلق و رو زبونت
تخماي شيش تا كفتار
تو حوله حمومت!
خیلی حرومزاده ای که به برادرت خیانت کردی
گفتی اون که شرت پاش نبود بعد چجوری شرتشو در اوردی!
پشت بوم بودین هر دو حشری بعد یهویی ده روز بعد شد کردیش…
فکر کنم نصف داستان مال قبل, بقیشو بعد اینکه ابت اومد نوشتی!! حرامزاده کثافت ادم به برادرش خیانت میکند من جای برادرت بودم تو را اعدام میکردم کس کش کون کش مادر کون داده دیگه داستان ننویس اینجا اشغال عوضی …به قول takavarjoon تخمی بود اصلا اگه این دختره به این محشری و خوشگلی که تو میگی باشه پس داداشت گه خورد رفت دوس دختر پیدا کرد تو هم گه خوردی وقت مارو با این داستان تخمیت تلف کردی!..باز یه کسمغز پیدا شد که زن داداششو جنده کرد .
کی گفته هر زنی با شوهر اختلاف پیدا کرد یا شوهرش بهش خیانت کرد مجوز جندگی داره ؟
تو خودت در آینده ازدواج میکنی حواست باشه خیانت نکنی ، چون بد جوری بهت برمیگرده .
اون موقع ضربه مغزی میشی و خارت گاییده میشه…کیر تو کون داداشت لامصب کیر تو غیرتت پدرخوک مادر خر
too sharafi nadashded ridam toole sagi bi estedadi bi gheiret goh mikhori shashi on beche obneia ke dastan ba namoosa minevisan gherghere mikooni eshali sagi armani roo on notfe ke to ghoromsagha pas endakht
کس کشا اینقدر راجع به خیانت وضربدری و محارم ننویسین
السلام علیکم و رحمته االه و برکاته تکبیر
man ke nakhondam chon kasi ke be baradare khodesh khiyanat kone aslan arzeshe ino nadare ke bekhai dastanesho bekhoni va bad vase kos sherai ke gofte besh fosh bedi.akhe avazi baradaret az goshto khonete ba ham zire yek sagf yek omr zendegi kardid ba ham bozorg shodid to chegadr kasifi akhe heivon na to heivonam nisti to hichi nisti.
تو چجوری تونسی الف ب یاد بگیری؟ جملات صفر تجدید شدی.کاملأ دروغ بود . گفتی که شرت نمیپوشید؟ تا حالا کسی بهت گفته تخمی؟
جقی ننویس.
جقی بیخیال نوشتن شو.
جقی کم کسشر بگو.
جقی برو جقتو بزن :D
آره دیگه تو رو پشت بوم می کردی مامانتم پایین داشت تو اتاق به حسن آقا بقال میداد. خانواده که زپرتی باشه اینجوری میشه دیگه
بچه هاکه کلابهت فحش کشيدن.خيلي خوب نبوداماخداييش املاء کلماتت رو ريدي بدجور ولي روهم رفته اي شروور بود!!!شروور متوسط به بالا!!!ميتوني داستان هاي بعديت ازشروور بودن دربياري
اینکه داستانهای سکس با محارم و نزدیکان جزء پر بیننده ترین تاپیک هاست شکی نیست. ولی دلیل نمیشه که مورد تایید باشه. شاید دلیلش کنجکاوی و دونستن باشه. ولی مطمئنا میتونه روی کسانی که این داستانها رو میخونن تاثیر بذاره و فکرشون رو نسبت به زنان اطرافیانشون منفی کنه. از طرفی هم نمیشه به مدیراین سایت خرده گرفت و ازش خواست که این داستانهارو توی سایت نذاره چون اینجا یه سایت سکسیه و تا اونجایی که من دیدم مدیریتش هم به ازادی بیان اعتقاد داره و حتی کامنتهای منفی روهم کار میکنه.
تنها راه مبارزه با این تفکر همین واکنشهاییه که بچه هانشون میدن که البته امیدوارم از ته دلشون باشه و خودشون وسوسه نشن…
کسکش مگه تو مجرد نبودی .یعنی تو خونه ننت کردیش کسکش دروغ گو بی سواد .بابات جا این که ابشو خالی کنه تو کس ننت شاششو ریخته که ادمی مثل تو این کس وشرارو مینویسه
معذرت میخوام سرورم مارو رو پشت بام کسی ندید والا چقدر مسخره بود
اینو واسه مدیرای سایت مینویسم شما باید اول دستان رو بخونید ببینید ارزش داره بیاد رو سایت یانه که اونم از شما بعیده شما کارتون همینه شاید اصلا خودتون این کس و شعرا رو سر هم میکنید
احمق کونی مگه با انگشتات میبینی اونم به قول خودت شبا رو پشت بوم ، تو تاریکی به کمک حس لامسه!
آخه خدای سکس…کونی…لاشی…لاف زن چی چی بهت بگم…دیگه از این کسو شعرا ننویس…این قسمته داستان نویسی شهوانی شده لاف نویسی…یکی میاد میگه من ننمو کردم…یکی میگه خارمو…برین جمعش کنین…
آخه چطوری رو پشت بوم بکنیش بعد صدا آه آهش بیاد و کسی نفهمه… |(
اونوقت الان هم وجدان درد ندرای و راحتی ؛ خاک عالم بر سرت ؛ چندش ؛ توهم زدی
:-*تو خدای سکسی تو اینم نیستی کیر عصبانی جانی سینس تو کونت
با کمر دراز کشید.بالشتشو گذاشت زیر کمرش تا کوسش بیاد بالا.با کیرم چندتا ضربه زدم رو کوسش آرو سرکیرمو گذاشتم رو سوراخو فرستادم تو.چون خیس بود زیاد زحمتی نداشت.آروم شروع کردم عقب جلو کردن.اون دوباره صداش در اومده بود.خوابیدم روش و سینه هاشو خوردن و تلنبه زدن.کم کم سرعتمو بیشتر کردم.یه حال عجیبی داشتم.
چجور ضربه زدی و درضمن لاشی چجور از پشت سینشو خوردی
خوب بسه دیگه حالا که نوشتی میتونی دوباره رویای نگاشته شدتو بخونی و بجلقی.
کم کص بگو کیری
کسایی که داستان رو خوندن و بعد به نویسنده میگن بی غیرت یا بی شرف ،،، اخه ادهمای لاشی کثافت اگه شما خودتون خیلی غیرتی و با شرف هستید چرا دنبال اینجور داستانها هستید ،،، خوب تو لجن خودتم تو اینترنت دنبال همین داستانها بودی که الان داری میخونی ،،،،،از اول تا اخر خوندی یه دست کف دستی هم زدی اخرشم به نویسنده فهش میدی ،،اگه خوشت از این داستانا نمیاد غلط میکنی میخونی
دوستان و عزیزان ،،،،، توجه کنید ما تو سایت “شهوانى” هستیم . راست یا دروغ یا تخیلی مدیر نوشته یا کس دیگه مهم اینه که مطلبی نوشته که فعلا همتون باهاش سرگرم شدید یا بهتره بگم هممون حالا سزاوار نیست به مدیر سایت یا کسی که کلی وقت گذاشته نوشته بی احترامی بشه . . . البته نظر من این بود بعنوان یه پیشنهاد
نظرات جدید داستانها
- خیلی زیبا بود من با استاد ادبیات دانشگاه مان سکس کردم خیلی...
- کیر امید تو کص و کون حاج خانم توحیدی که خانم رییس شما خواهره...
- من بودم آخر شب خودم حتما کون میدادم...
- دیگه دارید حرمتارو از بین میبرید از اون طرف مادر و پسر حالا ...
- من تنها کلمهی اول و دوم را که فرمودی «سرآغاز سخن» خوانده و ...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
- ابرو بادو که خورشیدوفلک..... همه اتفاقهای عجیب که تو به زندا...
- خوب بود. همین رو ادامه بده لطفا
- من که باهاش جق زدم هر کی جق زده لایک کنه حالا چه میخواد داست...
- یعنی خوشم میاد اعتقادات هنوز بین جوانها زنده است طرف گی میکن...
- کل داستان کسشعرت یه طرف نام نویسنده که حرفه ای بود یه طرف🤣🤣🤣...
- تو که عادت نداشتی شورت بپوشی ولی تا بهت گفتم بذار سینتو بخور...
- کاملا ارکان یه داستان ساختگی رو رعایت کردی ١- اول اینکه اون ...
- مرسی ادامه بده
- منتظر پارتای بعدی هستیم فقط جزئیات قسمتای اروتیکشو زیاد کن...
- ایموجی ک به این پسره میخوره 😅💦
داستانهای تازه
- دستهای زن داداش
- امید پسر همسایه (۵ و پایانی)
- شروع یک ضربدری (۴)
- لز و FMF با دوست همسرم
- حجله من با دایی جونم
- پدرشوهر و نازگل (۱)
- دو کونی با یه بکن سن پایین
- سکس تینا با دایی (۱)
- سکس تینا با دایی (۱)
- سکس بعد گُل کشیدن
- هات وایف ساناز (۱)
- شهوت دخترونه
- ساره، یک شیطان
- بهم تجاوز شد ، بعدش دلم خواست
- مثل یک رویا بود (۱)
- اولین سکس با همکلاسی قابل اعتماد
- خواهر زن ته دیگ
- اولین سیسی گاسم
- ساعت یازده و نیم (۲)
- زهرا زن متاهل که زن منم شد (۱)
- روانی از قفس پرید (۱)
جمع کن بابا با این داستانت
املات که زیر 0 بود
دروغم که گفته بودی!
یـــه سوال؟!؟!؟
ببینم شما سکس تونو تو پشت بوم انجام دادید ؟؟؟؟؟؟؟؟
یهویی رفتی تو کار سکس !