ماساژ عمه سمیرا (۱)

1402/01/13

این داستان واقعی هست و مربوط به خودم هست ، ولی از اسم های مستعار استفاده میکنم ، اسم من آرش هست و 28 سالمه ، اسم عمه کوچکم سمیرا هست و از من 15 سال بزرگتره ، سمیرا کوچکترین عمه من هست و خیلی با هم صمیمی و راحت هستیم . اینقدر راحتیم که حتی یه بار یه فیلم نیمه سوپر که روش صداگذاری کمدی شده بود رو برام روی سی دی زده بود و گفت این رو ببین خیلی خنده دار هست و خیلی با هم جوک های سکسی رد و بدل میکردیم . ولی هیچ وقت حرکت و کاری نکرده بودیم و فقط در حد شوخی و جک و کلیپ بود .

من بدن ورزیده و نسبتا خوبی دارم ، نه خیلی لاغرم و نه چاق ، خیلی وقت ها وقتی میرفتم خونه پدربزرگم سمیرا من رو ماساژ میداد و جوش های کتف ام رو در میاورد ، خیلی دست گرم و با احساسی داره و هر بار پشت گردن و کمرم رو ماساژ میداد من واقعا احساس فوق العاده آرامش و هات شدن رو تجربه میکردم ولی کاری نمیکردم.

سمیرا خیلی خیلی هیکل خوبی داره ، بدن تو پر ، موهای بلند مشکی ، سینه های خیلی بزرگ و طبیعی و سفت ، رون های پاش هم خیلی تپل و کشیده است و کلا بدنش از نظر من بی نظیره ولی خوب مجرد هست و ازدواج نکرده. این روال ماساژ دادن ها همیشه بود و خیلی عادی بود حتی وقتی نشسته بودیم پیش هم و حتی در حضور عمه های دیگه ام هم راحت میومد و من رو همیشه ماساژ میداد .

یه روز که توی خونه اشون بودیم و خلوت بود ، من بهش گفتم بذار منم یه بار ماساژت بدم و ببینم تو هم پشت کمرت یا بازوهات جوش داری ؟ گفت نه من ندارم ولی میخوای بیا من تو رو ببینم ، گفتم نه بخواب من ماساژت بدم ، رفتیم توی اتاقش دمر خوابید زیر پنجره و شروع کرد با موبایلش بازی کردن ، من هم شروع کردم آروم آروم از گردنش ماساژ دادن و باهاش حرف زدن ، از روی تی شرت بلندی که تنش بود و تا روی باسنش موقع دراز کشیدن خودش آورده بود پایین ماساژش میدادم .

اول آستین های تی شرتش رو دادم بالا و گفتم بذار ببینم پشت بازوت جوش داری یا نه بعد هم پشت گردنش رو مالیدم آروم ، یه کم که ماساژش دادم دیدم گوشی رو قفل کرد و صورتش رو رو به دیوار روی بالش گذاشت ، احساس کردم داره بهش حال میده و داره تمرکز میکنه لذت ببره . بهش گفتم تی شرتت رو دربیار که من کامل پشتت رو ماساژ بدم ، گفت نه خوبه همینطوری ولی یه بار دیگه که گفتم سمیرا جون اینطوری سخته خوب! که سریع ظرف سه ثانیه تی شرتش رو در آورد و موقع در آوردن تی شرت به سمت دیوار بود که من سوتین وسینه های درشتش رو مثلا نبینم .
خوابید روی زمین و سرش روی بالش و رو به دیوار و من آروم دوباره ادامه دادم ، هر از گاهی خیلی آروم از پشت گردن تا پایین کمرش هم دستم رو میکشیدم که وسط راه بند سوتین مزاحم بود ، دستم رو گذاشتم روی قفل سوتین که باز کنم وبا دست دیگم هم داشتم باز کمرش رو میمالیدم ، کمی تعلل کردم که ببینم چیزی میگه یا نه ؟ دیدم چیزی نگفت و من بند سوتین رو باز کردم و خیلی عادی ادامه دادم به ماساژ ، کاملا از مدل نفس کشیدنش حس میکردم که خیلی هات شده و دلش میخواد ، کلا تکون نمی خورد و فقط خیلی آروم نفس های طولانی میکشید انگار میخواست خودشو ریلکس نشون بده .

یه شلوار مشکی جذب پاش بود که کامل کون کنده اش هم جلوی چشمم بود ، منم یه شلوار تو خونه ای پوشیده بودم و به شدت کیرم سیخ شده بود ، احساس میکردم الان کیرم میترکه ، مخصوصا که به روی خودش نمیاورد حشری بودنش رو بیشتر حشریم میکرد ، موقع ماساژ سعی کردم یه کم فاصله بگیرم از بغل کنار سینه های بزرگش رو ببینم . موقع ماساژ دادن دستهام رو بردم سمت دو طرف بدنش و نوک انگشتهام رو به سینه های قلمبه اش که زیر تنش داشت له میشد مالیدم ولی همش نگران بودم یهو قاتی کنه و بساط رو بهم بده ، خیلی روی هیچ کاری اصرار و تلاش به ادامه دادن نمیکردم ، آروم مالیدن پشت گردنش و با نوک انگشت و ناخونم ادامه دادم و ایندفعه آروم آروم اومدم پایین تا دم شلوارش ، اول انگشتم رو زیر لبه شلوارش کشیدم دیدم هنوز اوکی هست ، یه کم شلوارش رو به اندازه 5 سانت تا بالای چاک کونش کشیدم پایین و شروع کردم به ادامه مالیدن ، یه شرت سفید با خال های مشکی پاش بود ، واقعا بدن سفت و فوق العاده جذابی داره ، پوست صاف و خوش رنگی داره همش داشتم فکر میکردم یعنی اون پایین کونش بدون شرت رو میتونم ببینم یا نه ؟

دوباره تا وسط کمرش رفتم و ایندفعه بین پایین کمر تا چاک کونش دستام رو میمالیدم ، واقعا کیرم داشت میترکید ، همینطوری که کنارش بودم خودمو به حالت نیمه دراز کش در آوردم و به ماساژ ادامه دادم و نوک کیرم رو به رون پاش چسبوندم ، واقعا چیزی که دلم میخواست این بود که یهویی کیرمو تا خایه بکنم توی کس خیسش ، نوک کیرم خیس شده بود و هی قطره قطره پیش آب کیرم میومد ، بیضه هام درد گرفته بود ، سعی میکردم خیلی آروم پیش برم شایدم اشتباه میکردم و اون آماده آماده بود فکر کنم حسابی آب کسش راه افتاده بود ولی من نمیخواستم این فرصت رو از دست بدم و ریسک نمی کردم ، هر بار که دستم از وسط کمرش به سمت شلوارش میومد سعی میکردم به اندازه یک سانت موقع مالیدن شلوارش و شرتش رو بدم پایین تر .

یهو دیدم گوشی اش رو برداشت و یه آهنگ لایت گذاشت ، چون توی سالن بقیه آدمها هم بودند شاید نمی خواست این ساکت بودن و دو تایی بودن ما توی اتاق جلب توجه کنه یا شاید برای اینکه من صدای نفس هاش رو نشنوم . نمیدونم . در اتاق هم بسته نبود ، اصطلاحا در پیش بود ولی بسته نبود من هم ترس این رو داشتم که یهو اون بلند نشه هم ترس این رو داشتم که کسی از بیرون اتاق نیاد یهو و حواسم هزار جا همزمان داشت کار میکرد . یه جوراب جفت کرده اون بغل بود که خوابیده بود اونو انداختم پشت درب بین فرش و لبه در که اگر کسی هم خواست بیاد در به اون جوراب گیر کنه و حداقل من سه ثانیه بیشتر فرصت داشته باشم .

کم کم جراتم بیشتر شد و موقعی که داشتم ماساژش میدادم بدون اینکه تلاش بیشتری کنم برای کشیدن پایین بیشتر شلوارم دستم رو روی لپ کونش از روی شلوار میکشیدم دیدم سمیرا چیزی نمیگه ، واقعا کون بزرگ و سفتی داره و خیلی خوش فرم بود ، مخصوصا با این شلوار جذبی که پاش بود کامل تمام برآمدگی و چاک کونش مشخص بود .همینطوری آروم داشتم ماساژش میدادم و تا این لحظه یکی از پاهاش رو انداخته بود پشت اون یکی پاش که پاهاش کیپ هم بود ، ولی پاش رو از پشت اون پاش برداشت و کمی فاصله داد ، از اونجایی که قبلا گفتم اون هم دختر شیطونی هست و کلیپ های سکسی زیاد میبینه حدس زدم کلیپ های ماساژ های سکسی رو دیده باشه و به این خاطر پاش رو از پشت اون پاش برداشته که هم من بتونم شلوار رو بدم پایین تر و هم دسترسی به کسش داشته باشم.

من که تا الان همه کارها رو آروم انجام میدادم و ترس از این داشتم که نکنه ناراحت بشه ، این دفعه تا دیدم پاهاش رو از هم باز کرد ، دستم رو که داشت از پشت گردنش ماساژ میداد و تا پایین میومد رو از روی کمرش کشیدم رفتم پایین و کشیدم روی کونش و بردم لای پاش از روی کسش مالیدم و رفتم سراغ رون پاش ، اون لحظه که دستم رو روی کسش کشیدم و رد کردم یک کم پاهاش رو سفت کرد و جمع کرد ولی من به هوای اینکه دارم رون پاتو ماساژ میدم بدون اینکه حرفی بزنم یک کم پاهاش رو از هم باز کردم و اون هم چیزی نگفت شروع کردم دو دستی رون های پاش رو از پشت مالیدن بین پشت زانو تا پایین لپ کونش رو میمالیدم که خیلی بهش کیف داد و گفت آخیییش چقدر پاهام خسته بود ! دیگه خیالم راحت شد که شل کرده ، بهش گفتم آب میخوری ؟ گفت آره ، میخواستم به این بهونه بیرون اتاق رو آمار بگیرم از طرفی کیرم هم مثل سنگ سیخ شده بود ، بلند شدم سریع رفتم بیرون توی هال دیدم اون یکی عمه ام که پیر هستش خوابیده بقیه هم هر کی مشغول یک کاری هست و سرگرم هستند و کسی حواسش نیست منم سریع یه لیوان آب برداشتم و خیلی ریلکس و خونسرد برگشتم سمت اتاق و تا اومدم تو اینبار خیلی آروم دستگیره در رو دادم پایین که بی صدا در بسته بشه و در رو از پشت قفل کردم که دیگه از اینکه کسی از بیرون بیاد نگران نباشم ، سمیرا نمیدونم فهمید یا نه ولی چیزی نگفت ! اومد بلند شه بشینه آب بخوره توی همون حالت نیم خیز بالش رو گرفته بود جلوی سینه هاش من لیوان رو دادم دستش که نخواد کامل بلند شه یا فکر کنه کار تموم شده. آب رو که خورد گفت دستت درد نکنه حالم جا اومد ! من هول شدم گفتم نه ماساژ تموم نشده ، گفت برای آب تشکر کردم که یک کم خندیدیم و جفتمون آمار دستمون اومد .
خوابوندمش دوباره و شروع کردم برای اینکه دوباره آماده بشه کمی مالیدمش و ماساژش دادم و پشت گردنش رو بوس کردم که خندید و گفت ای جونم ! تا اینو گفت دستم رو سر دادم از روی کمرش سمت پایین و از پشت کردم توی شلوارش از روی شرت کف دستم رو گذاشتم روی کسش ، سرش رو برگدوند سمت من و گفت آرش زشتهههه! گفتم ماساژ هست مگه چیکار کردم گفت توله سگ و صورتش رو گذاشت روی بالش منم آروم با انگشت وسطم لای کسش رو از روی شرت میمالیدم ، خودم هم دراز کشیدم کنارش و از بغل کیرمو بهش چسبونده بودم واقعا داشت کیرم میترکید . کامل شرتش خیس شده بود که چیزی که فکرش رو میکردم یهو کلافه شد و گفت بسه آرش پاشو بریم منم دستم رو در آوردم گفت باشه همون کمرت رو فقط یک کم بمالم و بریم .
خیلی استرس داشتم که الان کار نصفه میمونه و این دیگه پا نمیده ، اونهایی که اینکاره هستند میدونند توی این موقعیت اگر کار به سکس نرسه دیگه ارتباط مثل قبل نمیشه و دیگه جای تلاشی نمیمونه !!! ( عوضی هم خودتونید :-) )
دستم رو کشیدم بیرون اینبار رفتم پشتش نشستم ، پاهامو انداختم دو طرفش پایین رون پاش و نشستم زیر باسنش و شروع کردم از پشت گردن تا روی کونش مالیدن ، چون دیگه نمیتونست تکون بخوره و پشتش به من بود خیلی سریع دو دستی شلوار و شرتش رو کشیدم پایین و رو به جلو خم شدم که نتونه تکون بخوره گفت چیکاااار میکنی ؟!؟ گفتم من نگاه نمیکنم فقط دارم ماساژت میدم ، همینطوری که داشتیم خیلی آروم حرف میزدیم که کاری نمیکنم و ماساژ میدم همزمان شلوار و شورت خودم رو هم کمی دادم پایین و کیرم رو که مثل یک بادمجون باد کرده بود گذاشتم لای پاش و خوابیدم روش ، مطمئن بودم این حجم از خیسی کس چیزی نیست که خیلی بخواد مقاومت یا قاتی کنه و هر چی میگه از سر استرس هست ، تا خوابیدم روش و کیرم رفت لای پاش تازه دیدم چقدر خیس و داغه و از کارهای من چقدر تحریک شده . یهو تلاش کرد که مثلا بلند بشه ولی کلا معلوم بود فیلمشه چون حتی یک کلمه هم چیزی نگفت و مثلا فقط داشت تلاش میکرد بهش گفتم سمیرا جون بخواب فقط بغلم باشی ، کاری نمیکنیم که ، با یک خنده عصبی گفت گذاشتی لای پام میگی کاری نمیکنیم !! گفتم فقط همینه به خدا اگر اذیت میشی هر چی تو بگی باشه پس من بلند میشم و الکی یه طوری خودم رو یه جوری جا به جا کردم که انگار دارم بلند میشم که گفت توش نکنی ها ! انگار دنیا رو بهم دادند … گفتم چشم . همونطوری لای پاش نگه داشتم و خوابیدم دوباره روش شروع کردم بوسیدن گردنش و میک زدن لاله گوشهاش ، یه آه بلند کشید گفت آررررش لعنت بهت …
منم پاهام رو انداختم دو طرف پاهاش و چسبوندم به هم که کامل جای کیرم لای پاش کیپ باشه اون کس قلمبه اش که به نوک کیرم میمالید وقتی بالا پایین میکردم و اون کون گرد و گنده که کامل دور کیرمو پر کرده بود واقعا از توی کس کردن چیزی کم نداشت ، چیزی نمیگفت و فقط نفس عمیق میکشید ، دستم رو بردم زیر تنش که سینه هاش رو بگیرم که دیدم خودش یک کم خودش رو بلند کرد و وزنش رو انداخت روی آرنجش که فاصله بگیره از بالش منم سینه هاش رو گرفتم توی مشتم ، واقعا سینه هاش بی نظیر بود ، طبیعی بود و سفت فکر کنم سایزش 80 یا 85 بود . نوک سینه هاش رو گرفتم بین دو تا انگشت دو تا دستم و فشار میدادم و کیرم لای پاش بود . فقط مشکلم این بود که کسی نخواد بیاد توی اتاق و اینکه اینقدر کیرم قبل از رسیدن به این مرحله شق مونده بود ممکن بود زود آبم بیاد و این اصلا خوب نبود چون من باید اول اون رو ارضا میکردم که شانس مجددی برای کردنش یا اینکه بعدا قاتی نکنه داشته باشم .

گفتم اینطوری وزنم روت هست اذیت میشی میشه برگردی ، گفت توله سگ خیلی پرو رو شدی دیوث هیچی بهت نگفتم حالا میخوای منو بکنی ؟ خندیدم گفتم نه به خدا میخوام اذیت نشی وزنم زیاده :-)))))

کیرم رو آوردم بیرون از لای پاش و برش گردوندم و شروع کردم به خوردن سینه هاش و دستم رو بردم لای پاش که کسش رو بمالم ، تمام تمرکزم به این بود که سریع ارضاش کنم ، اونهایی که تجربه دارند میدونند اگر دختر رو اول ارضا کنی به دو علت شانس مجدد رابطه بیشتر میشه یکی اینکه احساس میکنه خوب نبوده که نتونسته تو رو ارضا کنه و خودش میاد سراغت که خودش رو به خودش ثابت کنه و دوم اینکه دخترا خیلی از کسی به ارضا کردنشون قبل از ارضا شدن خودشون توجه میکنند وابسته میشن ( باز هم عوضی خودتونید :-) )

دستم رو بردم لای پاش و شروع کردم به مالیدن چوچوله اش و میک زدن سینه هاش ، گفت آروم گاز بگیر !!! منم نوک سینه هاش رو بین دندونهام آروم نگه داشتم و دستم رو روی چوچوله اش آروم میچرخوندم . حدود سه دقیقه اینکارو ادامه دادم که دیدم رون های پاش رو محکم به هم چسبوند و دستم داشتم له میشد با دستش هم کیرمو سفت نگهداشت فهمیدم داره ارضا میشه ، منم ادامه دادم تا دیدم شدید لرزید و ارضا شد و خودش رو شل کرد و خوابید رو بالش ، خیییس عرق شده بود . منم همینطوری از نوک کیرم داشت قطره قطره پیش آب کیرم میومد و داشتم از شق درد میمردم. ولی سعی کردم سنگین رفتار کنم ، بغلش کردم و شروع کردم بوسیدنش ، واقعا سمیرا بی نهایت خوشگله ، آروم تمام صورتش و لپش و چشمهاش رو بوسیدم دیدم داره شلوارش رو میکشه بالا ، منم هول بازی در نیاوردم کمکش کردم بکشه بالا چرخید بغلم کرد و سینه هاش چسبید بهم و صورتم رو گرفت و لبم و بوسید .
گفت میدونم داری میترکی و خندید و گفت ولی من دخترم هنوز وگرنه حالت رو جا میاوردم ، چشماش خماااار بود ، گفتم فدای سرت همین که تو حال کردی انگار من حال کردم سمیرا جونم تو دلم گفتم خوب ظاهرا باید برم توی توالت جق رو استاد کنم که بیضه درد نگیرم که گفت پاشو برو لیوان آب رو پر کن و یه آمار بگیر بیرون اتاق چه خبره بیا کارت دارم …

بلند شدم کیرم مثل بال هواپیما سیخ شلوارم رو داده بود جلو دیدم داره میخنده و میگه خیلی بیشرف هستی … منم خندیدم و کیرمو رو به بالا گداشتم لای کش شلوارم و رفتم بیرون آب بیارم که اون وسط یهو دختر اون یکی عمه ام که پای لب تاپش توی پذیرایی نشسته بود گفت چی کار میکنید بیاید با سمیرا حکم ( ورق بازی ) کنیم ، گفتم سه نفره که نمیشه بذار حمید ( پسر عمه ام ) هم بیاد خونه بشینیم چهارتایی بزنیم ، سمیرا داره اسناد فایننس شرکت ما رو میخونه الان نمیتونه ، گفت باشه و سرش رو برگردوند توی لپ تاپش ، اومدم توی اتاق دوباره دیدم سمیرا شلوارش رو پوشیده و بالش رو گذاشته کنار دیوار و تکیه داده به دیوار و دستش تو موهاشه ، انگار با خودش چالش داشت هم حال کرده بود هم باز دلش میخواست و هم نمیدونست چی کار باید و بکنه احساس گناه داشت انگار .
اومدم لیوان آب رو دادم دستش و نشستم کنارش گفتم خوبی ؟ گفت آره فکرم رو درگیر کردی ولی ، گفتم چرا ؟ گفت از کی تو نخ من بودی و چقدر برنامه ریزی کردی برای این حرکت خبیثانه ات ؟! خندیدم گفتم هیچی به خدا یهویی شد دیگه … گفت آره جون عمت ، گفتم عمه ام که تویی به جون خالم :-)))) ، گفت این کس شعرها چی بود به مریم ( دختر عمه ام ) گفتی تو که لب تاپت توی اتاق نیست من چی رو دارم چک میکنم مثلا ؟!؟ باز خندیدیم و گفتم دیگه گفتم دیگه ، یهو ساکت شدیم و گفتم پس من میرم تو هال میشینم و تو استراحت کن بیا بیرون هر وقت خواستی .
گفت اینطوری ؟؟ گفتم چطوری ؟ گفت خودتو دیدی ؟؟ اشاره کرد با چشاش به خشتکم که داشت منفجر میشد ، گفتم چاره چیه دیگه . لیوان آّب رو گذاشت زمین کنار دستش و به جعبه دستمال کاغذی که روی میز اتاق بود اشاره کرد بیارش ، گفتم چشم توی فاصله برداشتن دستمال هزار تا فکر اومد تو ذهنم که یعنی میخواد برام بماله ؟ اینطوری که خیلی تخمیه ولی خوب باز بهتر از هیچیه ! شایدم میخواد اصلا عرقش رو پاک کنه ( از این وقت ها که توی 5 ثانیه هراز تا فکر میاد توی ذهن آدم بود ) دستمال رو برداشتم و دادم بهش اومد بشینم آروم گفت وایستا ، خودش روی زمین نشسته بود تکیه به دیوار وبالش داده بود ، گفت بکش پایین ، گفتم چرا ؟؟ گفت خفه شو ادای آدم های مثبت رو در نیار ، فهمیدم میخواد بخوره برام ( ته دلم پررر کشید از خوشحالی که ایول ) ولی ادای آدمهایی رو در آوردم که حالا چون تو میگی باشه و من دلم راضی نیست که تو بخوری برام ;-)))))) گفت در رو قفل کردی باز ؟؟؟ گفتم آره گفت خوبه
شلوارم رو کشید پایین و کیرم مثل یه موز گنده جلو صورتش انگار از فنر در رفته باشه زد بیرون گفت چه خبره ؟!؟!؟!؟ گفتم تقصیر توعه ، گفت تو وایستاده راحتی ؟ گفتم آره ، کیرمو گرفت تو دستش و بر عکس دخترهای دبیرستانی که بلد نیستند ساک زدن و یه ساعت با زبون و بوس اینها ور میرن یه دفعه نصف کیرمو کردم توی دهنش و شروع کرد به خوردن ، سه ثانیه اول اینقدر هیجان داشتم و بهم کیف داد که احساس برنده شدن داشتم ، به اندازه تمام سکس های زندگیم بهم کیف داد این شروع ساک زدنش ، دستش رو گرفت دورش رو سعی میکرد تا جایی که میتونه بکنه تو حلقش ، خیلی خیلی خوب ساک میزد ، اون وسطش من به خودم جرات دادم و دستم رو بردم پشت سرش موهاش رو گرفتم و سعی کردم یه فشار بدم بکنم تو حلقش که اون هم راه اومد باهام و تا جایی که تونست کرد تو دهنش ولی دستش رو برد روی سرش و دست من رو برداشت و همینطوری که کیرم توی دهنش بود نگاهم کرد که یعنی دیگه این کارو نکن . واقعیتش من کمرم سفته و سکس طولانی رو اوکی هستم ولی شرایط اینقدر جذاب بود خیلی نمی تونستم دیگه مقاومت کنم و داشت آّبم میومد ، کیرم سفت تر شده بود نزدیک ارضا شدنم بود ، نگاهم کرد و یه سری تکون داد که یعنی داری میای ؟ گفتم آره ، آروم گفتم توی دهنت ؟؟ بدون اینکه نگاهم کنه انگشت شصتش رو به حالت اوکی و تایید بهم نشون داد !!! باورم نمی شد !! کیرم توی دهنشه و میگه آبت بیاد تو دهنم . تقریبا یک دقیقه بعد تمام آّبم توی دهنش خالی شد ، از حجم آب کیرم جا خورد و یه کمش از دور دهنش ریخت بیرون روی لباسش ولی بعد از اومدن آّبم باز کیرم رو توی دهنش نگه داشته بود و داشت آروم میک میزد فهمیدم این دختر بودنش توی این سن به تجربه ساک زدنش اضافه کرده .
آبم که کامل اومد از بغل دستش دستمال کاغذی برداشت و آبم رو توی دستمال تف کرد و یه مشت دستمال دیگه برداشت و یه قلپ آب از لیوان توی دهنش چرخوند و تف کرد توی اون یک مشت دستمال کاغذی .

زانوهام شل شده بود از هیجان و ارضا شدن این چنینی ، نشستم زمین و دستمال ها رو برداشتم که بکنم توی سطل اتاق و درش رو گره بزنم که بوش نیاد ، گفت فکر کنم من برم توی هال و تو استراحت کنی بهتر باشه !! جون خندیدن هم نداشتم خیلی بهم فشار روانی اومده بود از شروع ماساژ تا اومدن آّبم گفتم باشه … لپم رو بوس کرد و بلند شد جمع و جور کرد و لباسش که آّب من روش ریخته بود هم مچاله کرد توی یک کیسه نایلونی و یه تی شرت دیگه از پشت در برداشت پوشید و رفت بیرون .
من احساس میکردم فاتح یه جنگ بزرگ شدم و یک کم دراز کشیدم دیدم صدام میکنند که آرش بیا مخیواییم ناهار سفارش بدیم …

قسمت دوم داستان واقعی من مربوط به فردا شب این اتفاق هست که اگر از لایک و کامنت ها فید بک خوبی بگیرم مینویسم براتون .

نوشته: آرش رولینگ


👍 220
👎 13
266801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

921403
2023-04-02 00:48:09 +0330 +0330

ادامه بده

1 ❤️

921404
2023-04-02 00:50:43 +0330 +0330

ادامه بده مرسی

1 ❤️

921410
2023-04-02 01:06:52 +0330 +0330

جالب بود خوشم اومد 👌

1 ❤️

921418
2023-04-02 01:29:12 +0330 +0330

قشنگ بود ♥️

1 ❤️

921434
2023-04-02 02:10:36 +0330 +0330

ایول دهنت بدجور سرویس خیلی باحال بود🤣🤣😅

0 ❤️

921442
2023-04-02 02:23:47 +0330 +0330

ادامه بده عالیه عمه قشنگ

0 ❤️

921468
2023-04-02 05:33:58 +0330 +0330

خوب بود بنظرم
ادامه بده

0 ❤️

921470
2023-04-02 05:36:30 +0330 +0330

🌚♥️✨ بیست و بیست عالی بود

0 ❤️

921475
2023-04-02 05:45:43 +0330 +0330

خوب نوشتی و عالی بود فقط لطفا قسمت بعدی رو یک سال بعد نزاری . از اونجایی که خیلی خوب نوشتی دوس‌ندارم چرت و پرت بگم ولی زیاد منطقی نیست که اون همه ادم خونه باشن تو کیرتو بمالی به کس عمت و یا اینکه با کیری که خایه راست شده از اتاق بری بیرون که آب بیاری هیچ کسی ام یه نگاه کوچیک ام نکنه چون حتی اگ نگاه ام نکنن اما اگ تو زاویه دیدشون باشی همچین نکته تابلویی خیلی سریع تو‌ چشم میره . تو اگه شلوار لی ام پات باشه ک نبوده کیرت اگ تا خایه راست باشه بازم از زیر کش شورت تابلو میشه اونم وقتی دختر عمت رو به روت باشه حالا شاید کیر ما و بقیه با کیر شما فرق داشته باشه

2 ❤️

921482
2023-04-02 06:33:43 +0330 +0330

بعد مدتها یه داستان عالی

1 ❤️

921496
2023-04-02 08:51:04 +0330 +0330

خوب بود … فکر میکنم دفعه بعد که تنها باشین از کون میکنیش.‌ و این شروع یک رابطه ممنوعه شیرین بود

2 ❤️

921503
2023-04-02 09:42:19 +0330 +0330

من که خوشم اومد، و راستش چون خودم تجربه خیلی خیلی نزدیک و مشابه ای به این داستان داشتم لذا این داستان بشدت برام باور پذیر است، لطفا ادامه بده ممنون

3 ❤️

921508
2023-04-02 10:54:25 +0330 +0330

قشنگ تصویر سازی کرده بودی کاملا باور پذیر بود

2 ❤️

921514
2023-04-02 12:00:52 +0330 +0330

قشنگ بود مرسی

2 ❤️

921533
2023-04-02 15:50:55 +0330 +0330

عالي نوشتي👌❤️

1 ❤️

921545
2023-04-02 18:59:13 +0330 +0330

بزن زنگو.ماشالله همه بچه های شهوانیم رو عمه کراش دارن.عمه جنده🤣🤣🤣🤣🤣

3 ❤️

921559
2023-04-02 23:37:45 +0330 +0330

خوب بود ممنون
منتظر قسمت بعدی هستیم

1 ❤️

921562
2023-04-03 00:11:53 +0330 +0330

چه عجب بالاخره یه داستان خوب 👍

1 ❤️

921619
2023-04-03 02:37:09 +0330 +0330

عمت با این همه کمالات چرا تا حالا شوهر نکرده.
ها؟

1 ❤️

921700
2023-04-03 18:15:56 +0330 +0330

عالی

1 ❤️

921715
2023-04-03 23:23:16 +0330 +0330

خوب بود ادامه بده

1 ❤️

921880
2023-04-04 22:01:13 +0330 +0330

عالی بود
از زرنگ بودنت خیلی خوشم اومد که همه چیز رو خوب تحلیل میکردی کو بهترین گزینه و موقعیت رو انتخاب میکردی و هم اینکه سنگین رفتار میکردی

1 ❤️

921886
2023-04-04 22:37:46 +0330 +0330

توی خیالات خودت فکر کردی که بزار یه سری نکات خیلی فنی از اخلاق دخترا به این انسانهای نادان یاد بدم و بعد هم فکر کردی حتما ما میگیم این آرش چقد کاربلد و عوضیه، بعد دوباره توی پرانتز جواب ما رو دادی و گفتی عوضی خودتونین. بابا تو دیگه خیلی کسخل و توهمی هستی. 😂😂😂
در کل داستانت خوب بود به جز اون کسشرای داخل پرانتز.

1 ❤️

921922
2023-04-05 01:28:53 +0330 +0330

عالی شدیدا نیازمند قسمت دو هستیم

2 ❤️

922029
2023-04-05 18:47:53 +0330 +0330

پشمام عالی بود
البته خودت هم میدونی کمی پیاز داغ زیاد شد ایشالا همتون عمه هاتون رو بکنید خیلی حال میده من خودم تجربه داشتم لعنتی عمه ها کص خوبی دارن 😂

1 ❤️

922484
2023-04-08 13:02:30 +0330 +0330

داستانت قشنگ و باور پذیر بود مرسی که نوشتی من هم داستان مشابهی با برادرزادم و زن داششم دارم که هر کدام تو اوج بی منطقی شکل گرفتن ولی کلا منطقین از این میوه ی ممنوعه لذت ببر

1 ❤️

922519
2023-04-08 22:36:06 +0330 +0330

👍

1 ❤️

922667
2023-04-10 03:56:02 +0330 +0330

کص عمت

1 ❤️

922808
2023-04-11 10:24:07 +0330 +0330

بااحترام وادب به ساحت بچه های شهوانی نظرهمه محترم وحتماقابل دفاع است برای صاحب نظر.علی الیحال من که دقیقارفتم توفضای که آرش وصف کرده بودازطرفی هیجان سکس وازطرفی بافاصله چندمترنفراتی نشستن که نادیده گرفتنشون غیرممکن هست ولی قوه سکس خیلی بیشتدازواحداسب بخارهست

1 ❤️

922809
2023-04-11 10:29:00 +0330 +0330

اماآرش خان شمادرموردسن عمتون گفتین شما ۲۸ سال وعمه ازشماپانزده سال بزرگترکه میشودسن عمع شماچهل دووخوب به هرحال عمه رادرجایی هم دبیرستانی حساب میکنی وعمه اینقدرخوشگل واهل وحال وهول درعجبم چطورمونده رودستتون

0 ❤️

922813
2023-04-11 11:58:16 +0330 +0330

Let’s go👊

0 ❤️

922902
2023-04-12 02:04:56 +0330 +0330

رفیق داستانت درجه یک بود. حدود یکسال بود چنین داستانی نوشته نشده بود. همچنان منتظر قسمت دومش هستیم 🔥

1 ❤️

923136
2023-04-13 03:18:49 +0330 +0330

دایی جان واقعا عمه‌ خوبی داری😂

1 ❤️

923195
2023-04-13 12:17:18 +0330 +0330

یه خانم میسترس بیاد تل صحبت کنیم گذاشتم پروفایلم

1 ❤️

924261
2023-04-20 13:08:41 +0330 +0330

عالي بود
منتظر ادامه ش هستيم

0 ❤️

932448
2023-06-10 21:48:18 +0330 +0330

عالی بود ادامه بده👍

0 ❤️

935375
2023-06-30 00:18:15 +0330 +0330

آقای نویسنده اگه کامنتمو میبینی لطفا ادامشو بنویس. سه ماهه منتظر ادامه داستانیم! این محبوب ترین داستان عمه تو تاریخ ۱۳ ساله این سایته. حیفه واقعا

0 ❤️

954792
2023-10-27 16:45:36 +0330 +0330

به نظر من واگعی بود خوب منتظریم عمتو گاییدم

0 ❤️

957911
2023-11-14 03:32:40 +0330 +0330

فازت چیه پشمک دودیقه یه بار میگی عوضی خودتونید عوضی خودتونید؟پلشت حقی…

1 ❤️

976676
2024-03-25 20:09:25 +0330 +0330

عالی بود بازم بنویس

0 ❤️

980516
2024-04-20 17:40:19 +0330 +0330

ادامه نداره؟

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها