اومدیم که داستان بخونیمو حالی عوض کنیم … سکسم با یه فردی بودی که سکس با اون برام ممنوعه بود محرم نبود اما…
از حمام اومدم بیرون صدای کتری که داشت میجوشید پیچیده بود تو اشپزخونه و سکوت خونه رو شکسته بود همونطور که داشتم موهامو خشک میکردم رفتم زیر کترو خاموش کردمو حولمو از سرم برداشتمو زدم به چوب لباسی نشستم رو صندلی تا لوسیون مرطوب کننده بزنم به بدنم که وقتی خودم بدنمو لمس کردم شهوتی شدم یه لباس زیر ست پوشیدمو لباسامو تنم کردم و رفتم اشپزخونه چای رو دم کردم یه اهنگ گذاشتمو نشستم تا با ارامش چایمو بخورم که صدای زنگ در اومد درو باز کردم خودش بود یهو برق از چشمام پرید و صورتم قرمز شد و لبخند زدم… اومد داخل و چایی ریختم واسش اهنگی که گذاشته بودمو خودش بهم داده بود یه لحظه قند تو دلم اب شد و به سکسایی که قبلن با هم داشتیم فکر کردم و اونم بهم خیره شده بود نگاهمون به هم خیره موندو انگار که یه حس قدیمی باز شعله ور شده بود بلند شد اومد سمتم محکم بغلم کرده بود سرمو گذاشته بود رو سینشو فشار میداد بازوهای مردونشو گرفتم تو دستامو فشارش دادم سرمو اوردم بالا باز به هم خیره شدیم و وو بعد از چند ثانیه با تمااام وجود لباشو میخوردم زبونمو میمکیدو منم لب پاینشو گاز میگرفتمو میمکیدم و دستشو از زیر پیرهنم اوردو سینمو محکم فشار میداد و میچرخوندو نوکشو فشار میداد دکمه های پیرهنمو باز میکردو حریصتر میشد و نفسای من تندتر زبونمو کشیدم رو گلوشو کنار گوشش و اونم نوک سینمو گذاشت تو دهنشو میمکید گرمای نفسش میخورد به سینمو و اهههههههه دوست داششتم حل میشدم تو وجودش زیپشلوارشو کشیدم پایینو کیرشو اوردم بیرون حلش دادم سمت دیوارو نشستم و کیرشو گذاشتم تو دهنم میاوردم بیرونو باز میکردم تو دهنم دور سرشو با زبونم قلقلک میدادمو یهو کیرشو میکردم تو دهنمو باز دوباره و دوباره بعدش تخماشو گرفتم تو دستامو با زبونم باهاش بازی میکرم دستش رو کسم بودوو داشت برام میمالید کسموو 2 تا انگشتشو کرده بود تو کسمو برام میزد اهههههههه کسم خیس شده بووود هر دوتامون کاملا خیس شده بودیم بازم حلش دادم خوابید رو زمینو نشستم رو شکمش لبامو گذاشتم رو لباشو بازم لباشو خوردم دستام از گلوش میرفت به سمت شکمشو بالای کیرشو دور کیرش و باز میومد تا روی گلوش سینمو کردم تو دهنشو فشار دادم دستمو تفی کردم زدم روی سوراخ کسم کیرشئ میچرخوندم رو کسم و یهو نشستم رو کیرششششش وااااااااییییی صدای هردوتامون رفت بالاااااا ای جونممممممممم عشقممممممم عقبو جلو میکردم تنمو کاری کردم کونم به رونش بخوره و نرمی و قوس کونم بیشتر حالشو جا بیاره دستشو حلقه کرد پشت کمرم و نشست بازم بالاو پایین میشدم با سرعت بالااا یهو منو برگردوندو خودش افتاد روم منو به پشت خوابوندو با زبونش میکشید رو ستون فقراتم عرقمون زده بود و بدنمون چسبناک شده بود سر کیرشو خیس کردو باز کرد تو کسممم دستاش رو پهلوم بودو تند تند میزد ایییی جونم تمام تنممممم لرزیدوووووو با صدای بلندیییییییییییی ارضا شدم و چند ثانیه بعد اب گرمی تو کسم حس کردم حرکاتش اهسته تر شد و صدای نفساش بیشتر تپش قلبشو احساس میکردم… برگشت منو گرفت تو بغل پیشونیمو بوسید و گفت کاش تو مال من بودیییی حس بدی داشتم حسی توام با لذت و عذاب وجدان…
نوشته: بینام