سلام دوستای گلم راستش از این که دارم این خاطره رو مینویسم میخواستم فقط خودمو و این رازی که تو دلم رو خالی کنم
چند وقت بیش یکی از دوستای شوهرم جایی رو بهم معرفی کرد واسه کار کردن تو یه عکاسی منم قبول کردم شبش با شوهرم رفتیم به نظر آدم خوبی میومد قرار شد من چند وقت برم بعد راجب حقوق و این چیزا صحبت کنیم
این آقا سعید مجرد بود البته این واسم مسعله نبو بیشتر بخاطر اینکه کار بیشش یاد بگیرم میرفتم و انصافا هم کار بلد بود
چند روز اول خیلی خوب بود سعی میکرد منو راه بندازه ولی همه چی همینطور خوب نموند سعید شیطونیاش شروع شد دستامو میگرفت میخواست چیزی بگه لباشو به گوشم میچسبوند با خودم گفتم خوب اشکالی نداره مجرده منم بیشش کار میکنم یکم راحتی اشکالی نداره…
بازم راحتر و راحتر شد تا جایی که منو به خودش میچسبوند یه بارم صورتمو بوسید و دوید از مغازه فرار کرد میخواستم بزارم برم ولی یه حسی نمیذاشت که برم …
روش باز شده بود از هر فرصتی استفاده میکرد که ببوستم یا اینکه خودشو بهم بماله من خودمو کنار میکشیدم حیا نمیذاشت که به شوهرم خیانت کنم هر چند خودم میدونستم موندنم اونجا خیانت محسوب میشه تا اینکه یه بار سر ظهر واسه عروس و داماد آتلیه داشتیم به شوهرم زنگ زدم و گفتم ناهار نمیتونم بیام اونم قبول کرد سعید رفت ناهار گرفت رفتیم تو آتلیه کسی نبود جز من…سعید…شیطان…
باهام ور میرفت راستش خودمم مایل بودم ولی من یه متاهل بود با خودم گفتم دیگه نمیام اینجا اینم اخرین روز کاریمه
سعید یه بسر ریزه میزه بود ولی قبافه با مزه ایی داشت منم قدم بلنده هیکلم تو مجردیم عالی بود ولی بعد از متاهلیم آب میخوردم چاق میشدم البته خیلی رعایت میکنم ولی چاق نیستم یکم توبولم
سعید همیشه میگفت گامبو چشمای درشتو مشکی داشتم همیشه میگفت چشات دیونم میکنه
خلاصه با هر بدبختی بود ناهارمونو خوردیم عروس و داماد اومدن عکساشونو انداختیمو رفتن همینجور نشسته بودیم رو تشک بادی که بهم چسبید منو خوابوند یه ان اومد روم حالا من دیگه قدرتی واسه کنار زدنش نداشتم لبام گلو از حرکت لباش قرمز بودن و گر گرفته بودن گریه میکردم گفت دیگه تحمل نداره فقط میگفت مریم همین یه بار همین یه بار …
گریه کردم ناله کردم التماس کردم ولی شهوت نمیزاشت ازم جدا شه بی حال و سست بودم مانتومو کند از تنم لباسمو زد با اروم سوتینمو هم زد بالا زبونشو دور سینه ام احساس میکردم وقتی لباشو گداشت رو نوک سینه ام و شرو کرد به میک زدن آروم تر شده بودم ولی اشکام هنوز در حال ریختن بود …
رفت بایین بایین و بایینتر رسید به شلوارم اونم در آورد خوشم سریع لخت کرد منم تغریبا دیگه حق حقم به ناله تبدیل شد
وحشیانه رفت سراغ کوسم گرمای لباش داشت منو روانی میکرد کیر متوسطی داشت آروم سرشو گذاشت جلوی کوسم بعد بهم نگاه کرد و گفت ببخشید …
ادامه شو نمیگم چون فقط از سکس با سعید گریه نصیبم شد وحشیانه ترین سکسم بود جرم داد …
راستی سنمو نگفتم 20 سالمه
نوشته: مریم
اولا نباید از حتی یه نگاه هوس ناک اون سرسری میگذشتی اگه ادعای وفاداری به همسرت داشتی در ثانی حالا که اومدی داستانت بزاری کامل بنویس یا دیگه اینجوری ننویس
متاسفم كه بهت بگم كرم از خود درخته!
آخه خانم متاهل كه مثلا هم ميخاي به شوهرت خيانت نكني!
اگه زن و دختر نجيب توي سربازخونه هم بره سربلند و سالم مياد بيرون ولي امان از وقتي كه همين خانم يه كم خارش داشته باشه حالا نميگم مسجد چون متاسفانه حالا ديگه مسجد جاي متقي ترين افراد كه نيس هيچ جاي كثيف ترين ها شده ولي اگه توي كليسا هم بره پاره پوره برميگرده!
بهرحال خودت كه به اونيكه ميخواستي رسيدي و تاسفي برات نيس ولي براي شوهر بدبخت متاسفم!
تراخدا از خيانت و سكس با زن شوهردار ننويسيد كه حال همه از اين مزخرفات بهم ميخوره،نه ديگه سر كار برو و نه ديگه عكاسي برو حتي براي عكس گرفتن! و نه ديگه بنويس كه دفعه ديگه اينقدر محترمانه باهات برخورد نميشه!
کلا با حرف “پ” مشکل خونوادگی داری؟اینقد غلط املایی داشتی که چند خطشو بیشتر نخوندم.شرط میبندم پسری و کم سن وسال.دیگه نبینمت اینورا که شاید خر بشم و فحش نصارت کنم…
الکی بود دیگه ننویس. . . . . . . . . . . . .
واقعا نمیدونم با نوشتن این قطعه فوق ادبی خودت و دلت رو خالی کردی یا نه ولی خیلی تخماتیک و چرت بود. مگه تو این همه نظر دوستان رو در داستانهای دیگه نمیخونی که بفهمی نباید این اراجیف رو اینجا نوشت؟ بابا جان یا کامل مینوشتی یا دیگه نمینوشتی. 3 دقیقه وقت صرف کردی یعنی راحت شدی؟ خالی شدی؟ کیر خر تو این داستانت دیگه ننویس. حالا ما چکار کنیم برات؟ به شوهرت خیانت کردی چون کرم داشتی حالا اومدی اینجا ننه من غریبم در آوردی که ما دلمون به حالت بسوزه؟ حقته که حسابی جرت داده باشه. حدس میزنم که سعید با دوستاش دسته جمعی کوس و کونت رو پاره کردن. نوش جونشون. بازم برو کوس بده. در ضمن کیر آتشین شیطان تو کونت دیگه ننویس.
دوستان نخونید که کیریه.
جنده خانم خودت نمیدونستی که رو بدی باید کون مبارک رو هم تقدیم کنی بهدش میگی یکم راحتی که اشکالی نداشت مجرده … یه گوهی خوردی حالا عذاب وجدان گرفتست . به قول یه دوست کیر خر اسب زورو توی اون چشای گندت تپلی ایندفعه جایی خواستی بری سر کار یه آگهی بزار تو شهوانی اینجا همه اصلاحیه نویس ها کار بلدن .
خیانت… هه…
اصفهانیا یه ضرب المثل دارن که میگه تا دختر نگه “میو”، پسر نمیگه “بیو”!!
فدات شم خب کرم از خودته دیگه. دستمالیت میکرده، انگولکت میکرده، بوست میکرده، اونوقت تو تازه به این پی بردی که “نه! من متاهلم”؟؟؟
خب تو که این پسره رو میشناختی اگه خودت نمیخاریدی که تنها باهاش نمیموندی تو آتلیه.
ولی دو مورد:
اولا که اینجا جای درد و دل کردن نیست که بخای بیای خودثو خالی کنی.
دوما آخه آدم کسخل! اینجا یه سایت سکسیه! بچه ها میان که سکس بخونن نه داستان زندگی تو بخونن بعدشم بگی خب دیگه سکسشو تعریف نمیکنم.
همينطوركه دوستان گفتند:كرم ازخودت بود؛وگرنه بااولين گستاخي صاحبكارت بايدازاون عكاسي ميزدي بيرون وحتي شوهرت رو درجريان مي گذاشتي.
به قول بختياريها: تا دختر نكنه دست درازي پسر نمي كنه بوسه بازي.
شاید بشه اسمه داستانتو گذاشت تجاوز به یک جنده!!! خب جنده خانم،،،،،شما به نظرت همین که اون انگولکت میکرد خیانت به شوهرت نبود؟حتما باید بکننت با بشه خیانت؟؟؟؟؟
من بمیرم هم نمیذارم زنم بره سر کار
انتظار فهم و شعور از ملتی داریم که قهرمان عزیزشون مادر قحبه است!!!بله رستم مگه نرفت توی کشور همسایه با دختر شاه ازدواج کرد؟؟حاملش کرد و بعد یک هفته از اونجا در رفت بیاد ایران صیغه بگیره سهراب رو هم کشت تا کاراش کامل بشه ( سهراب بهش گفت که تو رستمی؟؟؟اگر رستمی بدون من رو میشناسی بعدش اون کونی گفت نه من رستم نیستم )
با تک تک نظرات بالا موافق بودم
داستان رو بخونید و یک لعنتی به نویسنده بفرستید
سلام :شاید این داستان فقط تخیلات یک زنه که از روی نابلدی خواسته یه داستان (مثلا) بنویسه ولی متاسفانه انقدر بعضی ها این داستان رو جدی گرفتن که تو فحش دادن جلو دار خودشون نیستن انگار واسه گفتنه این جمله های چندش اور از هم میخوان سبقت بگیرن .فقط کافیه یه سری به اخر داستانهایی که نویسنده اش ناشی بوده بزنید انوقت ببینید که چه کلمه هایی نثار این ادمها کردن .وقتی فکرشو میکنم که این کامپیوتر و اینتر نت تو دست چه ادمهایی میتونه باشه واقعا بیزار میشم از اینکه بیام پای کامپیوتر بشینم . یه عده هم که اهل بد دهنی نیستن فقط نظرشونو گفتن باید در اخر تاکید کنن !! که فحش ندینا فقط نظرمو گفتم !!واقعا که متاسفم برای خودمون !!! ببخشید . منتظر جوابتون هستم . خدا نگهدار
داستان که نمیشه گفت، خاطره بود اونم خاطره ای که دل هر دردمندی! رو به درد میاره. منم نمیخواستم مثل بعضی از دوستان فحش و بد وبیراه بگم چون ممکنه بداموزی داشته باشه. ولی اگه به نوع و کلماتی که بچه ها واسه فحش دادن استفاده میکنن دقت کنین، کاملا مشخصه که جنبه شوخی و طنز داره . مثلا اگه من گفتم اسب ابی توی کونت در حال خمیازه کشیدن سکته کنه منظور این نیست که همچین اسب ابی وجود داره یا وقتی یکی دیگه از دوستان میگه کیر اسب زورو توی چشم تپلیت کاملا مشخصه که به خاطر طنز همچین چیزی میگه پس نباید این حرفها و فحشها رو جدی گرفت. اینجا یه فضایی ایجاد شده که هرکسی میتونه فارغ از سانسورها و خودسانسوریهای موجود جامعه مکنونات قلبی خودش رو بگه. خوشبختانه بچه ها هم خیلی هوشمندانه این فضای طنز و شوخی فحشهاشون رو حفظ میکنن به طوری که خیلیا فقط میان کامنتهای پای داستانها رو بخونن…
پس زنیکه جنده ی خائن، یخچال ساید بای ساید ال جی با یخسازش توی کونت یا ننویس یا اگه میخوای کامل بنویس…
armin_alone
لطفا خفه شو!
تو که هنوز عقلت نمیرسه که داستان های اسطورهای رو درک کنی! غلط میکنی بیای دربارش نظر بدی.
حواست باشه اینجا هرچی میخوای بگی، میتونی بگی ولی به اعتقادات و شخصیت و اسطوره های افراد توهین نکن.
اقا جون چرا داستانو میخونی بعد به نویسندش فحش میدی یه مقدار ادب رو رعایت کنید من هنوز برام جای سواله که چرا داستانو میخونید بعدش به اون بدبختی که داستان نوشته فحش میدید؟مثلا که چی؟
خیلی ناراحت شدم بنظر من این قبیل داستانها بجز ترویج بی اعتمادی و بدبینی در جامعه هیچ دستاوردی نداره .
بنظرم اگه همچین اتفاقی برات افتاده مقصر اصلی شوهرت بوده چون نباید قبول میکرد که زنش توی محیط کار با یه پسر مجرد باشه مخصوصا جایی مثل عکاسی که معمولا خلوت و کم رفت وامده ودوم اینکه خودت تمایل به این کار داشتی چون همونطور که گفتی پسره اول فقط خودشو به تو نزدیک میکرده وبه قولی خودشو بهت میمالونده واین یعنی داشته تو رو ارزیابی میکرده واگر در همون برخورد اول واکنش تندی از خودت نشون میدادی هیچ وقت اون جرات چنین کاری رو پیدا نمیکرد وبا عرض معذرت باید بگم داری خودتو توجیه میکنی ولی در اصل خودت هوس خیانت به سرت زده و سعی کن این اتفاق رو فراموش کنی و گوهر زنانه ات رو حفظ کنی وبه جز شوهرت خودتو به اغوش کس دیگه ای نسپاری
کلاً ریدی با این داستان تعریف کردنت… آخه آدم بی سوادی که بهش کار میدن یعنی در واقع قصد بهره بردای از دیگر توانایی هاشو دارن… 20 سالته و متأهلم هستی و متفرقه هم میدی؟!!! زود شروع کردی ، موفق باشی…
چرا؟ نه واقعا چرا اسم تراوشات ذهن نداشته ات رو داستان سکسی گذاشتی؟نه واقعا این الان قسمت سکسیش کجاش بود؟ نکنه قسمت سکسیش رفت تو کونت.مگه نه؟
میشه بگی باید از داستانت چه نتیجه ای بگیریم؟انگیزت از نوشتن این داستان چی بود؟درس عبرت دادن بود به ما که واسه یه پسر مجرد حشری کار نکنیم؟اگر منظورت این بود که اینجا جاش نبود این نصفه نوشتن داستانت چه صیغه ای بود؟میخواستی داستانتو متفاوت کنی؟حذف کردن سکست به چه دلیل بود؟میخواستی بگی خیلی ناراحت و غصه داری از این که بهت تجاوز کرد؟خوب اگر اینجوریه چرا با اولین دستمالی کردن از اونجا نرفتی؟توحتی انقدر بی رگی که وقتی مردک بهت میگفت گامبو ککت هم نمیگزید
متاسفم داستانت اینجا حواخواهی نداره و بخاطر ننوشتن قسمت سکسیش فحشهای ابداری نوش جون میکنی
ككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم تو دددددددددددددددددددددددددددددااااااااااستان تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتخممممممممممممممممممممممييييييييييييييييييييييييييييييييييييييت
سلام به همه.داستانت مال نبود. خانم وقتی که باهات شوخی میکرد باید فکر اخر کارو میکردی.راستی چرا پای شیطون بدبخت رو میکشی وسط ؟؟؟؟؟؟؟تو کست میخاره میندازی گردن شیطون؟؟؟؟مطمئنم مزش زیر زبونت مونده جای دیگه که رفتی حسابی تلافی اون گریه ها رو میکنی
ما رو خر فرض کردى کسمغز؟ اگه شيشه خورده نداشتى خودتو به گا نمى دادى. اونوقت برو سنگ وفادارى به شوهر رو به سينه بزن. شک ندارم که جنده اى بيش نيستى!
ما رو خر فرض کردى کسمغز؟ اگه شيشه خورده نداشتى خودتو به گا نميدادى اونوقت سنگ وفادارى به شوهر رو به سينه بزن! شک ندارم که فاحشه اى بيش نيستى پس اميدوارم تو کارت موفق باشى
به نظر من تو دوست داشتی که بهد تجاوز بشه وگرنه تو او عکاسی نمیموندی راستی بعد از سعید چندتا از دوستاش دو کیره گذاشتن تو کونت که ترسیدی ادامش رو بگی به نظر من تو جنده تازه به دوران رسیده ای اگه خواستی من و دوستامم بهد تجاوز کنیم تو که دوست داری بهم ایمیل بزن
گندت بزنه با اون نگارش و اون همه غلط املايي . اگه بدت ميومد كه پتياره خانوم از اول خودتو جموجور مي كردي.پس الكي اداي تنگا رو درنيار
یه چار نفر اومدن از گریه هاشون گفتن بچه ها بشون فحش ندادن حالا دیگه هر جنده ای میاد میگه گریم افتاد
کس کش خواهر جنده اگه نمیخواستی قسمت سکسیش را بنویسی پس گهئ خوردی بقیش را هم نوشتی
برات متاسفم ولی خودت مقصری تو که میگی حس بدی بهش داشتم چرا موندی اونجا هان؟
کسکش…گامبووووووووووووووووووووووووووو
کوس گامبوووووووووووووووووووووها بومیده بوی لش.بوی سگ مرده 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮 (sick)
بنابراین باید گفت سعید نوش جونش که کس کرده . هرچی سعید هست کس کن و کون کن هست توی این سایت …
بنظرم اگر تو خودت دوست نداشتی نمیگفتی بهت چسبید گفتی عیبی نداره انگشتش و کرد توی سوراخ کونت و دورش و با انگشت چرب کرد گفتی همکاریم و مجرده قراره پیشش کار کنی اشکال نداره شاید امد و جلوی شوهرت جرت داد و کس و کون و در کل با کیر خوشگلش گایید برایت شوهرت هم لذت بردش گفتید اشکال نداره پس بیا ما هم بکنیم و حالش و قول میدهم میبری آخه قراره در آینده در یک کشور همکار شویم یعنی تو به شغل کس دادن و منم به شغل گاییدن مشغول هستیم تو هم بگو اشکال نداره یکجا همکار هستیم
امثال این سعید خیلی مادر ق ح ب ه تشریف دارن مریم جان ناراحت نباش چرخ روزگار میچرخه به ناموس سعید هم میرسه اما نه به این سادگی خیلی سخت تاوانش رو باید بده طوری که ناموسش جر بخوره
راستش فقط ميتونم از ١٠ نمره بهت ١ بدم اونم چون حس كردم راسته ولي خيلي ج…
Hamun behtar ke baghiasho nemigi! Yani chi akhe?! Khob didi adam nis mirafti jaye dige kar mikardi! Az tarze neveshtano ghalataye dikteyitam malume savade dorost hesabi nadari, say kon ghabeliatato ziad koni ke majbur nabashi vase har nane ghanbari kar koni
Age takhayolatetam bud ke gand zadi ba in ghovveye takhayyolet