شیرینی سکس با مامان

1390/10/25

سلام من حامد هستم 25 سالمه، خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم یه خاطره تلخی است که دراوایل تلخی اش رو حس نمی کردم و فکر می کردم که شیرینه ، من با مامانم زندگی میکنم ، بابامو زیاد ندیدم چون از مامانم جدا شده و رفته زن گرفته و دیگه دور ور ما نمیاد حتی از من هم احوالی نمی گیره، مادرم 44 سالشه و معلم هست و بعد از طلاق از پدرم یه بار ازدواج کرد ولی پس از دو سال مجددا" از اون هم جدا شد، اون موقع من تو سن 12-13 سالگی بودم مامانم یه زن خیلی روشنفکر با فکری باز و به دور از این تعصبات کور کورانه است شاید هم این خصوصیتش باعث شد که دو بار طلاق بگیره چون بیشتر مردا دوس دارن زنشون همیشه مطیع و بله قربانگو محض باشه، که مادرم اینگونه نبود، خلاصه بگذریم من همیشه پیش مامانم میخوابیدم و اونم همش بهم میگفت که تو همه کس منی قول بده مامانی رو تنها نزاری و منو بغل می کرد، گذشت و گذشت تا اینکه من حدودا" 17 ساله شدم و سوم دبیرستان بودم مامانم تو این مدت خیلی بام راحت شده بود اکثر حرفایی رو که مادرها یا پسرا خجالت میکشیدن به هم بگن ما به راحتی با هم در میون میگداشتیم، حتی بعضی وقتا با هم فیلمهای زیر نویس که صحنه هم داشتن نگاه میکردیم، راستش من نسبت به مامانم که شبا کنارش میخوابیدم مثل این داستانهایی که مینویسند اصلا" احساس شهوت یا نظر بدی نداشتم، یه روز که داشتم با مامانم حرف می زدم ازم پرسید که از دوست دخترت چه خبر ، من اول جا خوردم چون تا حالا در این مورد هیچ حرفی نزده بودیم نه اینکه خجالت بکشم فقط تا حالا از این موضوع حرفی نزده بودیم، منم گفتم ای بد نیست اونم گفت ناقلا حالا کیه منم گفتم همسایه روبرویی مهسا هستش، بعدش خندید و گفت چقدرخوش صلیقه ای پدر سوخته، خلاصه اون شب گذشت و از اون روز به بعد تغییر محسوسی در رفتار مادرم احساس میکردم، البته همیشه تو خونه لباسهای کاملا" راحت می پوشید وزیاد خودشو ازم نمیپوشوند حتی شبا با تاپ و شلوارک میخوابید، منم به این وضع عادت داشتم ، ولی تغییر رفتارش خارج از این حرفا بود ، سعی میکرد بیشتر در مورد مسائل جنسی بام حرف بزنه، به شوخی از لذتهای این روابط می گفت و حتی بیشتر احساس میکردم داره خودشو بهم نزدیک میکنه، شبا دستش رو روی صورتم میزاشت و خودشو بهم میچسباند ، راستش من اول هیچ حسی نداشتم ولی کم کم داشتم شک میکردم، به هر حال یه پسر تو سن من که یه زن مرتب نوازشش بکنه و خوش رو بهش بچسبونه خیلی قابل تحریکه حتی اگه اون کس مادرش باشه، یه روز که داشتم فیلم سوپر نگاه میکردم و مادرم هم سرکار بود یکی از دوستام زنگ زد و قرار شد زود برم بیرون و با هم بریم یه جایی، از بس عجله داشتم تلویزیون رو خاموش کردم ولی یادم رفت سی دی رو از داخل دستگاه بیرون بیارم، شب شد و بعد از شام مامانم یه فیلم آورد نگاه کنیم، اون شب مامانم رفت دستگاه رو روشن کرد و خواست یه فیلم بذاره تو دستگاه همینکه دستگاه روشن شد صدای آه آه آه آه فیلم سوپره بلند شد یه زن و مرد مشغول سکس بودن، مادرم هم سریع فیلم رو درآورد و دستگاه رو خاموش کرد، من رنگم مثل گچ سفید شده بود ، مامانم اومد کنارم نشست و شروع به حرف زدن کرد، گفت که از کی این فیلمها رو نگاه میکنی از کجا آوردی و اینجور حرفا، بعد گفتش تو و مهسا تا حالا از این کارا با هم کردین ، منم گفتم راستش مامان تا این حد نه ولی چند بار بوسیدمش وهمدیگه رو بغل کردیم، بعد شروع به موعضه کرد و اینکه حواست باشه با کسی این کارا رو نکنی که خیلی از اون زنها یا دخترهای اینکاره مریض اند و ممکنه که بهت منتقل کنند. خلاصه حرفاش که تموم شد رفتیم که بخوابیم من یه حس تازه ای رو داشتم، همینکه رفتیم رو تخت بغلم کرد و خودش رو بهم چسبوند منم یه حس تازه ای داشتم دوس داشتم که بیشتر لمسم کنه پاش رو انداخته بود رو پاهام و دستش رو صورتم گذاشته بود و نوازشم میکرد، منم برا اولین بار دستم رو انداختم دور گردنش و موهاش رو نوازش کردم ، راستش داشت کیرم سفت می شد که خودمو ازش جدا کردم میترسیدم بفهمه، چند شب گذشت ومامانم بیشتر خودش رو بهم میمالید و منم بیشتر باهاش ور می رفتم، راستش دیگه حسابی خوشم اومده بود از اینکارایی که منو مامامن شبا با هم انجام میدیم، هر شب بیشتر جلو میرفتیم، یکی از همین شبها به مامان گفتم تو چرا دوباره ازدواج نمکنی اونم گفت 2 بار قبلی بس نبود چه گلی به سرم زدن که حالا بخوام دوباره خودمو گرفتار کنم، منم بهش گفتم آخه براتون سخت نیست که مجرد باشین، بعدش گفت پدر سوخته حالا چی شده به فکر من افتادی و میخوای منو شوهر بدی ، گفتم همینجوری، راستش تو دلم گفتم آخه تابلوه که به شوهر نیاز داری و گرنه چرا اینقدر خودت رو به من میمالی و منم هرچی دستمالیت میکنم حرفی نمیزنی، تصمیم گرفتم هرجور شده این قضیه رو بهش بگم ، ولی راستش روم نمیشد و از اینکه این قضیه داشت بیخ پیدا می کرد ناراحت بودم، باید یه راهی پیدا میکردم خودم هم مستقیما" خجالت میکشیدم بهش بگم آخه دردت چیه ، چرا داری انجوری میکنی، خلاصه هرچی تیکه کنایه بهش می انداختم به رو خودش نمیاورد، یه بار دل و زدم به دریا گفتم مامان یه چیز میخوام بت بگم روم نمیشه، اونم گفت ما که تا حالا هیچ رو دربایستی با هم نداشتیم، منم گفتم این بار فرق داره، بعدش گفت هر چی میخوای بگی با اس ام اس برام بنویس منم خر خر تمام جریان رو براش نوشتم، اونم هیچ حرفی نزد یکی دو روز گذشت و جوابی بهم نداد، شاید فکر کنید دارم براتون داستان میگم ولی متأسفانه همش واقعیت تلخه زندگی منه، یه روز من خیلی خسته بودم و شب زود رفتم خوابیدم حدود ساعت 10 ، نمیدونم چقدر از درازکشیدنم نگذشته بود که احساس کردم کسی داره منو نوازش میکنه ، چون خسته بودم زیاد توجه نکردم ولی حس کردم داره یه چیزی کیرم رو میماله، چشمم رو که باز کردم با کمال تعجب دیدم که مامانم داره کیرم رو میماله و کنارم دارز کشیده، اینقدر شوکه شدم و جا خوردم چشمام رو بستم و خودم رو جابجا کردم و پشتم رو کردم به طرفش ولی انگار ول کن نبود، راستش اینقدر میترسیدم که قلبم داشت از شدت تاپ تاپ از جاش در میومد، آخه نمیدونستم چه عکس العملی نشون بدم، جرأت حرف زدن هم نداشتم ، دست خودم نبود، حس خوبی نداشتم، مامانم از پشت خودش رو بهم میمالید برجستکی سینه هاش رو روی پشتم حس می کردم یه پاشم انداخته بود روی من، دستش رو هم مرتب به کیرم میمالید، دیگه کاملا" دستم اومده بود جریان چیه، مامان ازم چی میخواد، راستش من که تا حالا هیچ حس شهوتی نسبت به مادرم نداشتم الان داشت منو با این کاراش تحریک میکرد، آخه من یه جوان 17 ساله بودم که تازه به قول معروف کرک وپشمی درآورده بودم و دوس داشتم با کسی ارتباط جنسی داشته باشم چیکار میکردم چطور بیخیال میشدم، بعد چند دقیقه کیرم داشت سفت میشد مامانم هم همین رو متوجه شد بیشتر میمالید، یه لحظه پاشو از روم برداشت و منویه کم چرخوند طوری که پشتم به زمین شده بود اون وقت افتاد روم و شروع به بوسیدنه من کرد، باور کنید دیگه اختیار از دستم در رفته بود ولی همچنان کاری نمی کردم، فقط کیرم بلند شده بود و سفت شده بود که وقتی مامانم روم دراز کشید افتاده بود لا پاهاش، و با تکون خوردنهای مامانی مالیده میشد به رونهای مامان، خودش هم عمدا" پاهاشو به هم فشار می داد که کیرم رو بیشتر حس کنه، متأسفانه اون شب من هیچ ممانعتی نکردم و اختیار خودم رو داده بودم به دست مامانم که انگار جنون گرفته بودش، بعد چند دقیقه مادرم لبسامو در آورد و خودش هم لخت شد، همین که تن لخت مامان بهم میخورد از خود بیخود میشدم ،با کمال تعجب اون شب منو مامانی یه سکس تمام عیار رو با هم داشتیم ، بعدش گرفتیم خوابیدیم صبح که از خواب بیدار شدم دعا کردم که این ماجرا ای کاش یه کابوس باشه که دیشب تو خواب دیدم، ولی وقتی مامان از خواب بیدار شد و گفت پسرم فکر نمیکردم کمرت اینقدر سفت باشه دیگه فهمیده بودم که همه چی واقعی بوده، اینقدر نارحت بودم که نتونستم صبحانه بخورم، ازاینکه با مادرم این کار رو کرده بودم از خودم بدم میومد، ولی دیشب اینقدر تحریک شده بودم و مامانم منو حشری کرد که دیگه نتونستم جلو خودمو بگیرم، اون روز دیر وقت به خونه برگشتم ، مامانم هم شاکی شد از صبح تا حالا کجا بودی و، و اصلا" به رو خودش نمی آورد که دیشب با هم چه افتضاحی رو رقم زده بودیم، از قیافه درهم و ناراحت من هم فهمیده بود که خیلی از اون کار دیشبی پشیمان هستم، اون شب گذشت و مامان کاری به کارم نداشت، چند روزی گذشت ومنم همش تو خودم بودم، یه روز مامانم از سر کارش اومد و گفت عصر میخواد بره آرایشگاه آخه امشب دعوتمون کرده بودن عروسی ، از آرایشگاه که برگشت حسابی به خودش رسیده بود و آرایش کرده بود، شب که از عروسی برگشتیم، رفتیم که بخوابیم که مامان یه تاپ صورتی با شلوارک کوتاه که خیلی هم گشاد بود پوشیده بود اومد کنارم دراز کشید و بهم گفت اینا بهم میان اینا رو برا تو پوشیدم میخوام بدونم دوس داری، باز دوباره شروع کرد به نوازش ، منم دیگه میدونستم منظورش چیه و ازم چی میخواد، نمیدونم چرا تسلیمش میشدم و هرکاری میخواست براش انجام می دادم در حالیکه و قتی صبح میشد دوباره پشیمون میشدم، و تصمیم میگرفتم که این بار دیگه در برابرش مقاومت میکنم، ولی هر بار باهاش میخوابیدم و ارضاءش میکردم، 2 سالی به همین منوال گذشت که من تو دانشگاه قبول شدم ، دانشگام تو یه شهرستانی بود که نزدیک شهر ما بود حدود 2 ساعتی ازهم فاصله داشتن، مهر ماه که رفتم دانشگاه یه 2 ماهی برنگشتم خونه ، راستش یه شب خواب مادرم رو میدیدم که جنب شدم، برا اولین بار بود که دوس داشتم کاش الان مامانی پیشم بود تا یه دل سیر میکردمش،صبحش بهش اس دادم و گفتم عصر میام خونه ، خودت رو آماده کن، وقتی که خونه رسیدم مامانی در رو باز کرد حسابی آرایش کرده بود یه روبوسی کردیم و یه راست دستم رد گرفت برد تو اتاق خواب و گفت که دیگه طاقت ندارم زود باش شروع کن خیلی بهت نیاز دارم و تو کفم، شروع به لب گرفتن از همدیگه شدیم و مامانی رو خوابوندم رو تخت و خودم روش دراز کشیدم، همش ازهمدیگه لب میگرفتیم و مامان منو میبوسید، بعدش یواش یواش لباسامونو در آوردیم، بعدش مامانی به شکم خوابید منم روش بودم، کیرم لاپاش افتاده بود یه کم که لاپایی باهاش رفتم و انداختمش به پهلو بعد سینه هاش رو تو دست گرفتم و می مالیدم مامان داشت به آرومی آه آه آه آه می کرد و لباش رو میخورد میدونستم که حسابی حشرش زده بالا، دهنم رو بردم جلو و سینش رو میخوردم ، مامان چشماشو باز کرد و به کیرک نگاه کرد و دستش رو برد به طرف کیرم، اونو با دست گرفت و یه خورده مالید بعد دهنش رو برد جلو و کیرم رو کرد تو دهنش و به آرومی داشت برام ساک میزد یه چند دقیقه که گذشت نزدیک بود که آبم بیاد، کیرم رو از دهنش بیرون آوردم و به صورت طاق باز انداختمش رو تخت، و خودم افتادم روش کیرم داشت مالیده میشد به کس مامانی و بعد خودش پاهاش رو برام بلند کرد وگذاشت رو شونه هام، منم پاهاشو گرفتم و یه کم خم شدم و کیرم رو به آرومی فقط می مالیدم رو کسش با این کارم مامان داشت از شدت حشر میمرد بعد بهم گفت زود باش دیگه کیرت رو فرو کن تو کسم دارم آتیش می گیرم ، منم آهسته آهسته کیرم رو تو کس مادرم فرو میبردم، مامانم دستش رو از پشت از زیر بغلم رد کرده بود و محکم منو چنگ می زد ، معلوم بود که داره آتیش میگیره، همینطور کیرم رو فشار میدادم تو کس مامانی که تخمام چسبید به سوراخش ، حالا دیگه تمام کیرم توکسش بود پاهاش رو هم حلقه کرده بود و به پشت کمرم انداخته بود و داشت منو به خودش فشار می داد، یه چند لحظه کیرم رو تو کسش نگه داشتم بعد به آرومی درش آوردم و دوباره فرو بردم تو کسش، تلمبه هام رو شروع کرده بودم، مامانم هم مرتب داشت جیق میزد ومی گفت: اوف اوف اوف اوف اوف اوف اوف اوف آیی آیی آیی آیی آیی آیی آیی ، سرم رو خم کردم و دهنم رو گذاشتم تو دهن مادرم و لباشو می مکیدم، اونم لبای منو میخورد، خلاصه بعد چند دقیقه تلمبه زدن حس کردم داره آبم میادبه مامانی گفتم داره میاد اونم باهاشو محکم بهم چسبوند و با دستا ش کمرم رو به طرف خودش فشار داد بعد آبم رو که مثل آتشفشان داغ و پر فشار بود همشو خالی کردم تو کس مامانم، بعدش یه کم همدیگه رو بغل کردیم ، این بهترین و زیباترین سکسی بود که با مادرم داشتم چون خودم هوس کرده بودم، ولی واقعا" این لذت زودگذر خواهد بود، دیگه هیچ وقت نمیتونستم در برابر خواسته های نفسانی مادرم نه بگم یا مقاومتی رو نشون بدم ولی نمیگم عذاب وجدان ولی یه حس بدی همیشه نسبت به مادرم داشتم، خیلی ازش خواستم که ازدواج کنه و نیازای جنسی اش رو ارضاء کنه ولی هیچوقت قبول نکرد، الان نزدیک 25 سالمه و نزدیک به 8 ساله که با مامانم ارتباط جنسی دارم و همیشه ، ته دلم هم از خودم و هم از مادره بدم میاد، چون منم بالاخره دوس داشتم مثله خانواده های دیگه من و مادرم پاک باشیم وفقط ارتباط مادروپسری داشتیم نه اینجور تا خرخره تو کثافتی که خودمون درست کرده بودیم گیر کرده باشم وراه بازگشتی هم نباشه، من نمیخوام موعضه کنم چون کثیفتر از اینی هستم که بخوام چیزی بگم ولی با ور کنید شاید اولین ارتباط لذت بخش باشه ولی تبعات و آسیبهای بعدیش ویران کننده است، راستش خواستم چند عکس از خودمو مامانم در حال سکس بزارم که دیگه گفتم دیونه گیه، در پایان آرزو میکنم ای کاش این حرفای من فقط یه داستانی بیش نبود ولی متأسفنه همش اتفاق افتاده، همه اون کسانی هم که اینو میخونن هر طور دوس دارن نتیجه بگیرن و هرچی هم فحش بدن از کسی گلایه ای ندارم.

نوشته: حامد


👍 13
👎 5
989304 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

308540
2012-01-15 00:24:19 +0330 +0330
NA

Mamanit0 ßiar man ß0k0nam age azaß v0jdan migiri

1 ❤️

308541
2012-01-15 00:30:04 +0330 +0330
NA

نمیخونم سکس با محارم ارزش خوندن نداره >:P >:P

0 ❤️

308542
2012-01-15 01:08:54 +0330 +0330
NA

بده من از خجالت مامانیت درآم توهم از این که هست کثیف تر نشی

0 ❤️

308543
2012-01-15 01:11:14 +0330 +0330
NA

به نظر منم بهتر بود به یکی که مورد اعتماد بود میگفتی از خجالت مامانت در بیاد

0 ❤️

308544
2012-01-15 01:16:15 +0330 +0330
NA

بحث غيرت و بى غيرتى نيست ،بحث مردى و مردانگيه چيزى كه فقط خاطراتش مونده و بس
گذشت زمونى كه وقتى يه مرد اسم نامسوشو از زبون يه مرد ديگه ميشنيد كار به چاقو و چاقو كشى ميكشيد
الانم ميخوان ذهن جونارو با اين داستاناشون خراب كنن و به قولى غربيشون كنن

0 ❤️

308545
2012-01-15 01:18:19 +0330 +0330
NA

كه چي بشه چرا اينو نوشتي ميخواي فحش بخوري

0 ❤️

308546
2012-01-15 02:17:24 +0330 +0330
NA

salam.rastesh nemidoonam be shoma chi mishe goft.ba fosh dadanam chizi dorost nemishe.vali ay kash in razo to delet negah mizashti.ta adami be kesafat boodane khodesh ye kam shak kone.

0 ❤️

308547
2012-01-15 02:23:25 +0330 +0330
     .
0 ❤️

308548
2012-01-15 02:32:07 +0330 +0330
NA

AKHE DADASHAM IN RAZ NIST IN KOSKHOLA TO MAGHZE KIRY SHON BE INA FEKR MIKONAN AKHE KOS MAGHZ KHEJALAT NEMIKESHI FEKRE GAIIDAN MAMANETO MIKONY KHAK TO SARET

0 ❤️

308549
2012-01-15 04:03:50 +0330 +0330
NA

برعکس نطر دوستان من فکر میکنم بیشتر تقصیر مادرش بوده تا ایشون ،همه یه جوری حرف میزنن که اگر تو این موقعیت بودن دست از پا خطا نمی کردن .لطفا یکی از پسرا بگه اگر تو این سن بودی و همچین موردی پیش میومد این کارو نمیکردی ،حتما وقتی مامانت میومد طرفت می گفتی به خاطر محرم بودنمون نمی تونم این کارو بکنم اما خداییش دوست دارم بکنمت.

1 ❤️

308550
2012-01-15 04:05:39 +0330 +0330
NA

مردتيكه حتي حيون ازتوومادرت نجيب تره جه انجام دادي جه ندادي فرقي نمي كنه كره بزكسي درموردمادرش اين عراجيف رانمينويسه توصددرصدمريضي يافكركردي مردم احمق هستن كه توروباورت كنن

0 ❤️

308551
2012-01-15 04:16:17 +0330 +0330

کوس کش فحشت نمیدم

0 ❤️

308552
2012-01-15 04:50:15 +0330 +0330
NA

خیلی پستی احمق بیشهور با این اراجیف خواستی مخ جوونا را شستشو بدی کس کش حروم زاده مادر جنده عوضی  X( X( X( X( X(

0 ❤️

308553
2012-01-15 05:23:44 +0330 +0330
NA

:& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :& :&

0 ❤️

308554
2012-01-15 06:17:22 +0330 +0330
NA

با نوشتن این داستان یا به قول خودت خاطره فقط عابرو و غیرت خودت رو بردی زیر سوال و الانم داری فحش میخوری.
من مثل کسای دیگه نیستم بهت فحش بدم ولی اگر هم این کارو کرده بودی بهتر بود تا آخر عمرت بین خودت و مادرت این مسئله یه راز میموند ولی اگر این داستان بود فقط تخیل ذهنت بود ولی بازم اشتباه کردی چون مادر ادم خیلی ارزشش بیشتر از ایناس.
این نوشته های منو پای نصیحت نذار چون میدونم جوونا از نصیحت شنیدن خوششون نمیاد

0 ❤️

308555
2012-01-15 06:25:18 +0330 +0330
NA

فقط جای تاسف داره

0 ❤️

308556
2012-01-15 07:32:14 +0330 +0330
NA

حالم از این جامعه بهم می خوره.واقعا متاسفم برات

0 ❤️

308557
2012-01-15 08:00:03 +0330 +0330
NA

ای کثافت
من که کم اوردم به تو یکی چی بگم

0 ❤️

308558
2012-01-15 08:03:36 +0330 +0330
NA

خیانت در حد المپیک

0 ❤️

308559
2012-01-15 08:53:06 +0330 +0330
NA

khob ke chi

0 ❤️

308560
2012-01-15 09:11:51 +0330 +0330
NA

منظورت ازنوشتن
اين كارا چه بود نفهميدم؟؟
وجدان سبك بشه؟
اين راز رافاش كني
راه حل بخواهي؟
يايك شريك جنسي
براي مادرت پيداكني؟

0 ❤️

308561
2012-01-15 09:25:21 +0330 +0330
NA

به سلامتی کوچولوتون کی به دنیا میاد؟
اسمش رابذارین عمر
آخه عمرهم همین شکلی به دنیا اومده

0 ❤️

308562
2012-01-15 11:35:18 +0330 +0330
NA

فکر کردم حالا که سکس کردی میخوای شیرینی بدی
حالا شیرینی نمیدی؟

0 ❤️

308563
2012-01-15 13:24:20 +0330 +0330
NA

سلام دوستان من خیلی وقته میام این سایت.یه سوال داشتم من از بچگی یه تخم دارم و نمیدونم چرا کسی میدونه خجالت میکشم از کسی بپرسم دوستام میگن شاید بچه دار نشم.اگه کسی میدونه راهنماییم کنه

0 ❤️

308564
2012-01-15 14:00:59 +0330 +0330
NA

با اینکه میدونم تخیلی ونوشته ی یه حرفه ای
به نظر من کار بدی هم نکردی چون هم نیاز جنسی خودت و مادرت رو تامین کردی.
و هم اینکه باعث شدی مادرت با یه مرد غریبه (نا محرم) ارتباط نداشته باشه و بل عکس.
وبهتره این جور مثایل هر چند هم که واقعی هستند مانند یک راز پیش خودت و مادرت باشه.

0 ❤️

308566
2012-01-15 14:12:07 +0330 +0330
NA

=)) کونت بسوزه داستانتو نخوندم
دیدم بچه ها فحشت دادن گقتم بیام فحشت بدم
کس مغز کله کیری جقی =))

0 ❤️

308567
2012-01-15 14:23:16 +0330 +0330
NA

من درکت میکنم و بهت حق میدم.بهم میل بزن کارت دارم

0 ❤️

308569
2012-01-15 17:27:01 +0330 +0330

كس مامانت

0 ❤️

308572
2012-01-15 19:15:11 +0330 +0330
NA

هی کون طلا میام خوار مادرتو یکی میکنما دیگه از این گوه ها نخور

0 ❤️

308575
2012-01-15 19:19:53 +0330 +0330
NA

هی کون طلا حرف دهنتو بفهم میام خوار مادرتو یه سر میکنما

0 ❤️

308576
2012-01-15 20:04:04 +0330 +0330
NA

من فحش نمیدم چون تا تهش خوندم و فهمیدم که تو تقصیری نداشتی مادرت هم نداشته

دلیل چون تو تو دوره ای بودی که با یه تحریک ساده میونی حشری بشی
دلیل دوم مادرت چون شوهر نداشته و نمیخواسته جندگی کنه مجبورآ با تو سکس کرده حالا هم ناراحت نباش کاری که شده ولی حداقل منطقی برخورد کن با قضیه

0 ❤️

308578
2012-01-15 20:20:48 +0330 +0330
NA

Dostan behtare yad begiran kenb har kasi azadeh be ezhare nazar.dar zemn agar madare in dostemon miraft be adame gharibe kos midad hame baz migoftid jendast va mikhare va injor harfa.injor hadeaghal motmaene ke sar az youtubr dar nemiare aberosh bere ya ba tel klipo bra hame befrestan.vali behatare mese ye raz bashe beine khodeshon.dar zemn bedonid ejtema dare ba sorat ro be nahanjari mire va az in rah gorizi nist.pas bayad did va tahamol kard va ehteram gozasht.besiyar sadast har kas did dastani motabeghe naxaresh nist nakhone .az saina be khatere in harekatesh sepas daram.in behtarin kareh.ba fohsh va dari vari dostan azizam goya khodeshono erza mikonan.beran fekre darman in adate bad beshan behtare ta bian ba coment goza ri erza beshanav

0 ❤️

308579
2012-01-15 20:54:44 +0330 +0330
NA

خودت و مادرت رو یکجا گاییدم! >:)

0 ❤️

308581
2012-01-15 21:06:15 +0330 +0330

حتی اگه تخیلی هم بود واقعی به نظر میومد، برای همین ازت متنفرم!
با مادرت؟! چه مرگته؟!
حالا اومدیمو واقعی بود برای چی اینجا نوشتیش؟ هم حالم بد شد هم یکمی دلم سوخت البته اگه واقعی باشه

0 ❤️

308582
2012-01-16 01:33:23 +0330 +0330
NA

حامد جان
حرفای این ملت کس مغزو به کیرت هم نگیر چون خیلی از همینا وقتی پاش بیفته و حشرشون بزنه بالا تا زیر یقه،خواهر مادرخودشون رو هم حالیشون نیست.چطور وقتی تو خیابون میوفتن دنبال خواهر مادر مردم و حتی به یه زن 50-60 ساله هم رحم نمیکنن و دیگه کاری ندارن که آیا طرف اصلا اینکاره هست یا نه،اون موقع عرق ناموسی ندارن؟مگه اون زنا ناموس کس دیگه نیستن؟
اگه اینا تخیل بود که دمت گرم.قشنگ نوشتی اگر هم واقعی بود که نازشستت داداش،بکن، خوب هم بکن. این سری یه راه هم به نیابت از من برو داداش.

1 ❤️

308583
2012-01-16 02:20:43 +0330 +0330
NA

عالیجناب با 3 خط اول حرفات موافقم البته به جز چند کلمه اولش

0 ❤️

308584
2012-01-16 05:10:28 +0330 +0330
NA

آخه قربون اون نازِ طلاییت برم من
گیر نده دیگه.ما اینجوری راحتیم.تو سایت سکسی که دیگه نمیتونم نهج البلاغه بنویسم .توهین نیست فقط یه مشت اصطلاحاته که به ما حواله میکنن ما هم یا جاخالی میدیم یا رد میکنیم حواله دوستان.
حالا از این حرفا گذشته حال شما خوبه انشالله؟!!!منم خوبم ،به مرحمت شما

0 ❤️

308585
2012-01-16 05:55:34 +0330 +0330
NA

سلامت باشی ،اصلا این داستانارو ولش کن مامان خوبه بابا خوبه ،خودت خوبی

0 ❤️

308586
2012-01-16 07:34:51 +0330 +0330

من بهت حق میدم
کاش این داستانو تایپ نمی کردی
راستی دوست دخترت چی شد فهمید شریک جنسی پیدا کردی رفت یا پیشته یا اینکه ازدواج کرده

0 ❤️

308587
2012-01-16 08:17:26 +0330 +0330
NA

chi begam! akhare ashqal bazi bud!

0 ❤️

308588
2012-01-16 08:40:13 +0330 +0330
NA

نه از خودت خوشم اومد نه از داستانت
اما از حسی که داشتی خوشم اومد

0 ❤️

308589
2012-01-16 11:52:26 +0330 +0330
NA

کیرم به کون اول تا اخرت مادر قبه
کونی
جنده
کسکش
زن قبه
بستته یا بازم بگم؟
هان؟
هان؟
کس کش…!

0 ❤️

308590
2012-01-16 12:17:40 +0330 +0330
NA

بهت تبریک میگم.تا حالا هیچ کی این همه فحش نوش جون نکرده بود.رکورد زدی

0 ❤️

308591
2012-01-16 12:41:22 +0330 +0330

Kheilia nazarae jurvajur dadan. avalan ink kasai k mian fosh midan k chera inkaro kardio in masael khob dastan esm dare vaghti esmesho mibinid sex ba mahareme nakhunid k fosh nadid.doroste k hamchin adami layeghe fosh hast.ama yekam vaghe binane negah konid be mozu.manam kamelan ba in mored sex mokhalefam ama kasio majbur nakardan k chizio k dus nadare bekhune. sanian agha hamed to tu dastanet hamash harf azin mizadi k khodtam narahati az karat.ama akharesh gofti mikhasti ax ya filme sexetunam bezari.in aslan be harfai k mizadi tatabogh nadasht.hata fk kardanesham be nazaram tahe bi ensafie.hala k inkaro kardio pashimune hezar baream hasti ama dg ax gereftanet chi bud k fkresho kardi? salesan az man mishnavi mituni ba daru ghodrate jensie un ro contorol koni v ba raftar hae tanzim shode in heso be sardish bekeshuni albte age ghablesh khodet va heseto contorol karde bashi.bedrud

0 ❤️

308592
2012-01-16 14:45:04 +0330 +0330
NA

كليد بهشت زير باي مادران است!!

0 ❤️

308593
2012-01-16 18:07:18 +0330 +0330
NA

سلام به همه.من اولین باره نظرمیدم چون شرایط نظرات ایجاب میکرد.با یه خاطره منظورمو میگم.
نزدیکی محل ما یه پل هوایی عابر پیاده هست که به خاطرموقعیت خاصش خیلی رفت وامد داره.یه پیرمرد هست که تسبیح به دست همیشه کنارپله میشینه وکارش نگاه کردن به خانم های که ردمیشنه.چند بار منو دیده که نگاش میکنم.سریع خودشو جمع میکنه تیریپ برمیداره میگه استغفرالله…
شده جریان ما،ما خودمون هرغلطی میکنیم ولی اگه یکی دیگه یه اشتباهی بکنه سریع پسر امام میشیم وموعظه میکنیم.اگه میخوایم تمام مشکلاتمون حل بشه اول باید خودمونو اصلاح کنیم بعد اکه تونستیم کس دیگی که ازت کمک بخواد. من برای شروع فقط یه پیشنهاد دارم،از همیجا شروع کنیم ودیگه به این سایت نیایم.
ایمانمون رو قوی کنیم
ایمان اسلام نیست،ایمان یعنی این که میدونی بامادرت نمیتونی سکس کنیم.وبه حرف مون عمل کنیم واعتقاد داشته باشیم.سزاوار زندگی کنید.

0 ❤️

308594
2012-01-16 18:51:11 +0330 +0330
NA

خوب از الان به بعد دیگه سکس نکن ولی حس حشرش رو روشن کردی نکنیش یکی دیگه می کندش کس نه نه اون بابا کس کش ات که نه نه ات رو طلاق داد

0 ❤️

308595
2012-01-16 19:15:42 +0330 +0330
NA

سلام هرچی هست کس کسه چه بهتردیگه مامانی به کس دیگه کس نمیده قربون اینجور مامانی ها برم

0 ❤️

308597
2012-01-17 12:21:53 +0330 +0330
NA

از این مسائل تو جامعه ما و خیلی دیگه از جوامع زیاده خیلی ها مثل حامد شهامت گفتنشو دارن خیلی ها بصورت پنهانی به این کار ادامه میدن انجام دادن سکس با محارم ریشه های زیادی داره شاید خیلیها وقتی تو موقعیت حامد قرار بگیرن نتونن خودشونو کنترل کنن حامد اولین نفر نیست اخرین نفر هم نخواهد بود خواهشا به سبک قرون وسطا به این مسائل نظر ندین تو جامعه ما خیلی ها از محدودیت جنسی و خفقان جنسی که واسه جوان ها بوجد اوردن باعث این داستانها میشه به گفته حامد که یه جوان تازه به سن بلوغ رسیده هست و کنجکاوی و هیجان برای حسی که تازه در درون اون بوجود اومده باید هدایت و کنترل میشده ولی شاید به دلیل محدودیت های که تو جامعه هست این کارو با مادرش انجام داده به قول یکی از دوستامون که گفته وقتی شهوت جلو چشم ادمو میگیره دیگه محرمو نا محرم سرش نمیشه شاید اگه حامد قبل از مادرش تجربه سکس با کسی دیگه رو داشت این اتفاق براش نمیوفتاد یا تن به این کار نمیداد علت دیگش اموزش و پرورش ماست همه میدونیم که وقتی تو مدارس ما صحبت از مسائل جنسی میشه سریع پایه گناه کبیره میاد وسط و در نهایت سر از جهنم در میاریم در صورتی که در جوامع پیشرفته اموزش مسائل اخلاقی از دوران کودکی همگام با افزایش سن افراد در هر برهه به انها اموزش داده میشود چون تمام این امیال مثل شهوت را خداوند در وجود انسانها نهاده به این مسئله باید از دید روانشناسی نگاه کرد نه غیرت بی ناموسی خوب تو جوامع غربی هم از روی تنوع طلبی تن به این کار میدن که اون هم نتیجه پرورش غلط افراد در نهایت این کار باعث تزلزل در بناد خانواده شکستن حرمتها و خیلی دیگه از مسائل میشه و نظر کلی بنده اینه سکس با محارم از پست ترین کارهاست ولی باید به روش درست تو جامعه از این کار جلوگیری بشه . موفق باشید

1 ❤️

308598
2012-01-17 13:02:53 +0330 +0330
NA

khob bod man migam to taghsir nadashti majboret karde vali bayad bishtar moghavemat mikardi

0 ❤️

308599
2012-01-17 17:53:41 +0330 +0330
NA

>:) چرا ناراحتی عزیزم : سکس با محارم از دیر باز وجود داشته با شرایطی که تو داشتی اینکار اجتناب نا پذیر بوده
بنابراین دچار عذاب وجدان نباش واز زندگی با مادرت لذت ببر

0 ❤️

308600
2012-01-17 17:54:34 +0330 +0330
NA

نوش جونت.بزرگت کرده واسه این روزا دیگه.بره به غریبه بده خوبه؟

0 ❤️

308601
2012-01-17 17:55:44 +0330 +0330
NA

ما مثل بقیه فحش نمیدیم
ولی خداوکیلی جالب نبود
اگه مادرت از زور شهوتم میمرد نباید اینجوری با تو رفتار میکرد

1 ❤️

308602
2012-01-19 20:04:53 +0330 +0330
NA

ننت ازاین به بعد زد بالا بیار من میکنمش

0 ❤️

308605
2012-01-20 17:21:18 +0330 +0330
NA

dadash bokonesh khialetam rahat
aslan azab vojdan nagir ke kos vase kardane

0 ❤️

308606
2012-01-23 15:24:33 +0330 +0330

Salam , Pish nahad Mikonam filme Old Boy ro bebin ,… shayd az bare fekrit kam kone

0 ❤️

308607
2012-01-23 18:04:10 +0330 +0330
NA

ﺍﺏ ﺭﺍ ﮔﻞ ﻧﮑﻨﯿﺪ
ﮐﺲ ﻧﻨﻪ ﯼ ﺟﻨﺪﻩ ﯾﺘﺎﻥ ﻫﻢ ﻧﮑﻨﯿﺪ
ﮐﯿﺮﻡ ﻓﺮﻕ ﺳﺮﺗﻮﻥ ﺩﻻﺭ ﺷﺪﻩ ﺩﻭﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﺳﯿﺼﺪ ﮐﻠﻪ ﮐﯿﺮﯾﺎ

0 ❤️

308608
2012-01-24 06:52:24 +0330 +0330
NA

یه کیر کلفت و دراز لا پای یه مامان چاق و سفید و قد بلند چه حالی میده

0 ❤️

308611
2012-01-28 17:29:24 +0330 +0330
NA

مشخصه که کاملادروغه حرفاش.لطفاشماجوونام یذرم به این حرفا اهمیت ندین.

0 ❤️

308612
2012-01-28 18:39:52 +0330 +0330
NA

~X( baba to dige che ashghali hasti

0 ❤️

308613
2012-02-01 14:15:50 +0330 +0330
NA

دوستان همه مابه خاطراین میاییم شهوانی که4تاعکس وداستان ببینیم وبخونیم…پس اگرکسی چیزی مینویسه دلیل براین نیست که حتمااین کارراانجام داده ویامیخواسته انجام بده…پس زیادسخت نگیریدو به اینها هم فحش ندید…فحش دادن چه فایده ای داره.اگه اینجورداستانها ناراحتتون میکنه پس نخونید…ممنون

0 ❤️

308614
2012-02-17 12:16:27 +0330 +0330
NA

!!!

0 ❤️

308615
2012-02-17 12:18:38 +0330 +0330
NA

!!!

0 ❤️

308616
2012-02-19 05:49:51 +0330 +0330
NA

romina_havas
jendeh 40 saleh
yekam poulakiye vali kheyli toopei

0 ❤️

308617
2012-02-27 02:31:49 +0330 +0330
NA

اخه مادرتو سگ عرب بگاد اين كسو پرت ها چيه نوشتي؟حرومزاده عوضي رفتي ننتو گاييدي؟بده ما بكنيم دعا كنيم

0 ❤️

308619
2012-03-08 07:58:23 +0330 +0330
NA

عزیزم من تا آخرش رو خوندم ولی فهش بهت نمیدم
چون واقعا تو تقصیری نداری مادرتم همینطور
برو کس کش بی پدرو مادر بی غیرت لاشی اگه میتونستم پیدات کنم از کون دارت میزدم

0 ❤️

308623
2012-03-25 11:46:14 +0430 +0430
NA

سلام
من هم داستانتو خوندم و هم نظراتی رو که نوشتن ، یه موضوعی جدای از واقعی بودن این داستان در مورد تو و کسانی که نظر دادن یا بازدید کردن و نظر ندادن وجود داره ، اون هم وجود عقده اودیپ در شماست ، می دونی دوست من تمامی مردها تمایل جنسی نهفته به مادر شون دارن اینو علم روانشناسی میگه اما شرایط فرهنگی ، تربیتی ، مذهبی و اجتماعی مانع بروز و رشد این تمایل در وجود ما میشه و تبدیل به یه عقده می شه که به ناخودآگاه ما رانده میشه ، اونهایی هم که اومدن و این تایپیک رو خوندن خوب اول با خوندن اسم تایپیک وارد صفحه شدن پس تمامی اونها این عقده رو دارن ولی کسانی که به شما فحش دادن سعی می کنن عقده رو اینجا هم سرکوب کنن ، این رو هم بگم که خاصیت تمایل اودیپی همینه که غذاب وجدان می گیری ، پس یه دلیل دیگه برای بروز ندانش همین فرار از عذاب وجدانه ، اگه واقعا مادرتو کردی احتمالا عذاب وجدانت با ازدواجت خیلی شدت میگیره به حدی که به نفرت از مادر و ترک اون شاید منجر بشه ، من بهت توصیه می کنم با مادرت خیلی منطقی صحبت کن و ازش بخواه که به این رابطه شوم پایان بده و بهش در مورد آثار بد این رابطه و اینکه در آینده دوست داری مادرت مادر بزرگ خوبی برای بچه هات باشه بگو و ازش بخواه ازدواج کنه ، خودت هم زودتر ازدواج کن ، البته توصیه می کنم مادرت زودتر ازدواج کنه و تو با فاصله کمی بعد از مادرت ازدواج کن ، اینطوری عواقب روحی و روانی برای طرفین کمتره ، اگه هم این داستان واقعی نیست باید بگم تو با تخیلات قوی خودت تونستی فشار اودیپی خودت رو کاهش بدی ، خوبه ، ولی سعی کن خیلی در جهت تحقق بخشیدن بهش حرکت نکنی ، مطمئن باش با ازدواج این عقده فروکش و بعدها در ذهن خودت خنده دار و در صورت شدت تمایل باعث شرمساری تو میشه .
موفق باشی

0 ❤️

308624
2012-03-25 12:04:09 +0430 +0430
NA

سلام
من هم داستانتو خوندم و هم نظراتی رو که نوشتن ، یه موضوعی جدای از واقعی بودن این داستان در مورد تو و کسانی که نظر دادن یا بازدید کردن و نظر ندادن وجود داره ، اون هم وجود عقده اودیپ در شماست ، می دونی دوست من تمامی مردها تمایل جنسی نهفته به مادر شون دارن اینو علم روانشناسی میگه اما شرایط فرهنگی ، تربیتی ، مذهبی و اجتماعی مانع بروز و رشد این تمایل در وجود ما میشه و تبدیل به یه عقده می شه که به ناخودآگاه ما رانده میشه ، اونهایی هم که اومدن و این تایپیک رو خوندن خوب اول با خوندن اسم تایپیک وارد صفحه شدن پس تمامی اونها این عقده رو دارن ولی کسانی که به شما فحش دادن سعی می کنن عقده رو اینجا هم سرکوب کنن ، این رو هم بگم که خاصیت تمایل اودیپی همینه که غذاب وجدان می گیری ، پس یه دلیل دیگه برای بروز ندانش همین فرار از عذاب وجدانه ، اگه واقعا مادرتو کردی احتمالا عذاب وجدانت با ازدواجت خیلی شدت میگیره به حدی که به نفرت از مادر و ترک اون شاید منجر بشه ، من بهت توصیه می کنم با مادرت خیلی منطقی صحبت کن و ازش بخواه که به این رابطه شوم پایان بده و بهش در مورد آثار بد این رابطه و اینکه در آینده دوست داری مادرت مادر بزرگ خوبی برای بچه هات باشه بگو و ازش بخواه ازدواج کنه ، خودت هم زودتر ازدواج کن ، البته توصیه می کنم مادرت زودتر ازدواج کنه و تو با فاصله کمی بعد از مادرت ازدواج کن ، اینطوری عواقب روحی و روانی برای طرفین کمتره ، اگه هم این داستان واقعی نیست باید بگم تو با تخیلات قوی خودت تونستی فشار اودیپی خودت رو کاهش بدی ، خوبه ، ولی سعی کن خیلی در جهت تحقق بخشیدن بهش حرکت نکنی ، مطمئن باش با ازدواج این عقده فروکش و بعدها در ذهن خودت خنده دار و در صورت شدت تمایل باعث شرمساری تو میشه .
موفق باشی

0 ❤️

308626
2012-04-22 19:34:51 +0430 +0430
NA

کس کش عزیز من به شما بی احترامی نمیکنم چون بی تقصیری مشکل مادرته که جندست!!

0 ❤️

308627
2012-05-09 11:19:15 +0430 +0430
NA

نخوندم تا آخرش رو
اما گفتی مادرت روشنفکر بود ؟ بعد امد به تو هم کس و کون داد ؟
یعنی روشنفکری = جنده بودن ؟؟؟؟؟؟
روشنفکری و مذهبی نبودن یعنی کس دادن به همه ؟؟؟؟؟؟

متاسفم برات همین

0 ❤️

308628
2012-07-14 12:25:29 +0430 +0430
NA

هنوز راه برگشت هست باید پیداش کنی

0 ❤️

308629
2012-07-14 13:15:39 +0430 +0430
NA

خوب نوشتی
سوای در نظر گرفتن طر ف سکسیت،نوع بیانت خوب بود.ازینکه نوشته ات کاملا صریح و گویا هستش از خوندن نوشته ات خوشم اومد
بازم بنویس.حالا چه واقعی و چه انتزاعی.موفق باشی

0 ❤️

308630
2012-07-16 19:07:35 +0430 +0430
NA

با حال بود ای ول,
فقط راستش من اگه جای تو بودم, آب کیرم رو نمی ریختم تو کسش, می نشوندمش و همش رو می ریختم تو صورتش و دهنش, نمی دونی چه حالی می ده.
تازه من مامانم تو سکس قبل از این که آبم بیاد پاهام رو می داد بالا حسابی سوراخ کونم رو بوس می کرد و لیس می زد, بعد کیرم رو با دستش می گرفت می کرد تو دهنش همه آبم رو میک می زد و می خورد,
همیشه دلم می خواست ببینمش که کون یه پسر دیگه رو بلیسه. واسم ایمیل بزن اگه از هم خوشمون اومد یه برنامه میگذاریم با مامانامون تا یادت بدم چه کار کنی.
قربانت شهرام ش.

0 ❤️

308631
2012-07-17 15:25:29 +0430 +0430
NA

با حال بود ای ول,

0 ❤️

308632
2012-07-18 03:27:24 +0430 +0430
NA

malo0me madaret salite bode motasefam barat

0 ❤️

308633
2012-07-18 12:26:08 +0430 +0430
NA

manzuret madare hamede ke dastano neveshte ya man?

0 ❤️

308634
2012-09-22 11:24:39 +0330 +0330
NA

آقا مهدي تو و امثال تو كه تگران غيرت فراموش شده جوونهاي ايراني هستيد و از غربي شدنشون ميترسين ،بلا نسبت گوز ميخوريد تو سايتي ميياد كه 90درصدشون از خوندن داستانهاي سكس محارم لذت ميبرن و يجورايي مشكل جنسي ساديسمي دارن مثل من كونده.پس لطفا وقتي داستانهارو تا تهش خونديد و كيرتونو يه حال فكري فلسفي داديد ازاين كسشعرات تفت نديد. با تشكر از همه اونايي كه داستان سكس با محارم رو ميخونن و از اون بدشون مياد و بازم ميخونن.

0 ❤️

308635
2012-12-18 01:14:24 +0330 +0330
NA

=)) کس و کون رو میکنی وقتی ک حشری هستی بد اخرشم بدت مباد عجبا

0 ❤️

308636
2013-01-24 19:30:49 +0330 +0330

آدم هرچقدم که شهوتی باشه بازم میتونه خودشو کنترل کنه _ خب یه شب کردی شب بعدی پیش مامانت نمیخوابیدی مجبور بودی ؟ خودتم از خدات بوده

0 ❤️

308637
2013-01-25 15:12:14 +0330 +0330
NA

به نظر من شما دوتا مستحق بدترین مرگ هستین

0 ❤️

308639
2013-02-15 07:17:13 +0330 +0330
NA

فقط میگم واقعا برات متاسفم بیشتر واسه مادرت تو گناهی نداری اون لعنتی اکه تحریکت نمیکرد شاید تو این کارو نمیکردی

0 ❤️

308640
2013-06-26 01:17:15 +0430 +0430
NA

سلام بچه ها بهت فوش دادن ولی به نظر من فوش دادن اشتباهه!
اگر این داستان زاییده ی فکرته عزیز دلم باید اینو بدونی که مادر جایگاه بالایی داره و نباید به ذهنت اجازه بدی که منحرف بشه
اگرم واقعیت داره واقعا برای مادرت متاسفم که تورو فدای هوا و هوس خودش کرد.من واقعا تورو بی تقصیر میدونم چون خودم تو همچین شرایطی قرار داشتم ولی چون دخترم و از لز بدم میاد خودمو کشیدم عقب
حامد جان تو باید سعی کنی از مادرت فاصله بگیری و کم کم فراموش کنی و زندگی خوبی داشته باشی من خودم دخر 12 ساله ای رو میشناسم که باباش باهاش سکس داشته و الان مشکل روانی براش به وجود اومده
تلاشتو بکن اگرم خواستی بهم ایمیل بده امیدوارم بتونم کمکت کنم البته خوش حال میشم با هم در ارتباط باشیم

0 ❤️

308641
2014-01-08 02:50:47 +0330 +0330

جالب بود . من که لذت بردم

0 ❤️

308642
2014-01-10 11:56:05 +0330 +0330

به خدا پناه ببریم از مکر شیطان و حیله زنان .
مادرت فکر میکرده میخواد بهت خدمت کنه تا از زنها و دخترای بیرون مریضی نگیری ولی نمیدونسته که عذاب وجدان و الام روحی و روانی که تا اخر عمر با تو خواهد بود بسیار سخت تر و جانکاه تر است .
اگه خدا باور و خدا ترس بود اخرت خودشو خراب نمیکرد باز هم دیر نشده به روانپزشک مراجعه کن حتما میتونه کمکت کنه . این راه غلط رو هم ادامه نده .
برای اغاز معامله دو نفر لازم است و برای بهم زدن ان یک نفر

0 ❤️

308643
2015-01-21 07:07:40 +0330 +0330
NA

کیرت توکون مامانم.

0 ❤️

525197
2015-12-12 18:47:26 +0330 +0330
NA

امان از جق زدن زیادی

0 ❤️

528438
2016-01-14 21:13:09 +0330 +0330

هیچی نخوندم از داستانت
فقط دیدم نوشتی سکس با مامان
اومدم یک زیارتی کنم و برم:
خار مغیلان تو کونت با این طرز تفکرت ملجوق ات
آخه کس کش تو از همون جایی که اومدی بیرون میخوای بکنی تو
حالم به هم میخوره از سکس با محارم
یه توصیه دارم بهت
این کیرتو بگیر بکن لای دکمه های کیبوردت
مرتیکه کس مغز

0 ❤️

544115
2016-06-08 14:39:47 +0430 +0430
NA

ساینا جون …من نمیدونم تو این سایتا چه غلطی میکنم 😢
چیه ایناااااااااااااا

0 ❤️

656365
2017-10-05 11:26:19 +0330 +0330

دوست عزیز باهات در مورد بهم خوردن رابطه مادر فرزندی موافقم ولی چون سکس محارم و لذت لخت دیدن مادرمو رو نداشتیم نمی تونیم به موعضه گوشبدیم

0 ❤️

664885
2017-12-09 14:31:22 +0330 +0330

متاسفانه داستان یا خاطره یا هر اسم چرتو پرتی که رو این چرندیات میذاری رو خوندم
ای کاش که نمیخوندم
برای اولین بار تو زندگیم میتونم قبول کنم همجنسبازا و گی ها خیلی از تو با شرفترن

0 ❤️

711445
2018-08-18 10:07:24 +0430 +0430

کیرم دهن دروغگو
از اینکه مامانتو میکنی مثل سگ پشیمونی اونوقت میخواستی عکس از سکستونم بذاری

0 ❤️

771747
2019-06-05 14:01:19 +0430 +0430
NA

داستان خوبی بود حالا با واقعیتش کاری ندارم اگه کردی هم نوش جانت

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها