سلام ماهان هستم از کرمانشاه 30 ساله
از بچگی عاشق بیتا بودم من14 سال داشتم و اون 15 سال با هم زیاد شیطونی میکردیم اما اون به زور باباش ازدواج کرد و منو با هزار تا آرزو تنها گذاشت 29 ساله بودم که ازش خبرایی به من رسید دوتا بچه داشت هر دو دختر یکی 14 ساله یکی 13 ساله شوهرش هم معتاد شده بود این ها رو که فهمیدم به فکر فرو رفتم و یه نقشه کشیدم شوهرشو پیدا کردم و طرح دوستی باهاش ریختم همون جور که می خواستم شد از من پول خواست گفتم چقدر میخای گفت ده میلیون گفتم زیاده گفت میخام ماشین بخرم روش کار کنم گفتم باشه ولی سود من چی میشه گفت هرچی باشه قبول گفتم 5% گفت باشه گفتم چک داری گفت نه گفتم 40 میلیون سفته میگیرم گفت باشه فردا سفته هاتو بیار فردای اون روز با سفته ها اومد همه رو امضا کرد و داد به من من هم ده میلیون بهش دادم قرار شد ماهیانه 500 هزار تومن بده اما اون احمق همون جور که من میخواستم عمل کرد و همه پولا رو داد مواد و چند ماهه نابودشون کرد بعد از شش ماه رفتم سراغش گفتم پول من چطور شد تو الان شش ماه هزار تومن هم ندادی دست و پاشو گم کرد گفت هرچی بخای میدم تو هم یکم صبر بده گفتم باشه زیاد سخت نمیگیرم یه چیز ازت میخام گفت چی گفتم من اون روز که اومدم در خونتون واسه طلبم دخترتو دیدم خیلی ازش خوشم اومد میخامش بعد از کلی بحث کردن از اون انکار و از من اصرار باز هم راضی نشد من هم فردای اون روز سفته هاشو اجرا گذاشتم در عرض چند ماه حکم جلبشو گرفتم با مامور در خونش کمین کردم تا اومد ریختیم سرش و گرفتیمش از ترس داشت میمرد توی کلانتری زنگ زدم خونشون و گفتم که اون بازداشته بیتا با دو تا بچههاش اومدن کلی ناله کردن من هم باز شرط قبلمو گفتم بیتا ماتش برد گفتم بابا کار بدی که نمیکنم میخام ازدواج کنم همهشون مات بودن تا دختر بزرگش بهار که دیگه 15 سالش شده بود گفت باشه قبول دارم باباش گفت نه من نمیزارم بهار گفت تو اگه نمیخاستی پول قرض نمیکردی خلاصه ازدواج من و بهار سر گرفت دختر 15 ساله عشق قدیمم خیلی خوشحال بودم نقشه خوبم گرفته بود من یه خونه 500 متری داشتم بهار رو بردم اونجا حسابی بهش رسیدم اونقدر نازشو کشیدم که عاشقم شد هر چی که میگفتم نه نمیگفت اما هنوز نگران مامان و خواهرش بود میگفت بابا میزنتشون من که هنوز تو سفته ها رضایت کامل نداده بودم نقشه دیگه ای کشیدم مادر زنم رو دعوت کردم نقشه رو باهاش در میان گذاشتم اون هم چون از دست شوهرش ناراحت بود قبول کرد دوباره حکم جلب رو برداشتم رفتم سراغش بازداشت که شد گفت تو که دخترم رو گرفتی دیگه چی میخای گفتم دخترت واسه اون بود که یکم مهلت بدم که دادم الان هشت ماه گذشته و من پولمو میخام هر چی التماس کرد قبول نکردم و راهی زندان شد بیتا و مهسا هم اومدن خونه ما همه باهم زندگی کنیم بیتا بعد از چند ماه طلاق غیابی گرفت و دیگه مال خودم بود مادر زنی که یه روز عشق من بود من هم رضایت شوهرشو به شرط اینکه دیگه طرف بیتا نیاد دادم حالا دیگه تو فکر بیتا بودم ، بعد از ازدواجم با بهار پرده بکارتشو پاره نکردم تا بتونه درسشو تموم کنه تمام مخارج تحصیل خودش و مهسا رو به عهده گرفتم
از اینجا سکس شروع میشه
یه روز صبح زود بهار از خاب بیدارم کرد گفت میخام برم مدرسه پول ندارم بلند شدم پنجاه هزار تومن بهش دادم اونم با مهسا رفتن مدرسه دیگه خابم نبرد بلند شدم رفتم تو حیاط یه چرخ زدم دیدم حوصلهم سر رفت رفتم تو تا برم تو اینترنت یه چرخ بزنم از جلوی اتاق بیتا رد شدم دیدم رو تخت خابه همینجوری داشتم نگاشت میکردم یاد شیطنتهای بچهگی افتادم چطور واسم ساک میزد چطور کسشو میخوردم دیگه حال خودمو نمیفهمیدیم رفتم جلو دست گذاشتم رو سینش وای چه بزرگ شده بود اخه دوتا بچه شیر داده بود دیگه اون دختر 15 ساله با سینه کوچولو نبود حالا یه زن کامل جا افتاده با سینه های بزرگ و سفت و هیکل تو پر و باسن سفت برجسته بود ، تو این فکرا بودم که صداش اومد گفت راحتی ؟ به خودم اومدم دیدم دستم تو شرتشه و دارم کونشو میمالم سریع دستمو کشیدم بیرون گفتم ببخشید گفت خواهش میکنم راحت باش میدونم فشار بهت اومده در ضمن میدونم هنوز کس دخترم رو پاره نکردی گفتم اخه گناه داشت ازم خواست که بعد از دیپلمش واسه جایزه پارش کنم گفت میدونم تو توی خوبی چیزی کم نگذاشتی حالا میخام بهت جایزه بدم گفتم چی گفت میتونی منو بکنی گفتم راستی؟ گفت آره لبمو گذاشتم رو لبش هنوز مزه قدیما رو میداد حسابی تو لبش قرق بودم که دیدم کیرمو گرفت سرمو آوردم بالا گفتم چی میخای گفت کیرتو گفتم مال خودت شلوارمو کشید پایین من هم تاپشو در آوردم زیرپوشمو در آورد من هم دامنشو وای رنگ پوستشو هنوز مثل قدیما بود سفید ولی چندین جای زخم رو تنش بود اونرو که دیدم اشک تو چشم حلقه زد گفتم اون کثافت باهات چکار کرده دیدم گریه میکنه گفتم عزیزم ناراحت نباش دیگه از اون کتکها خبری نیست تو جات پیش من امنه اشکاشو پاک کردم و بوسیدمش سوتینشو باز کردم شرتشو در آوردم اون هم شرت منو در آورد شروع کردم به خوردن از لب شروع کردم گردن سینه شکم ناف کس ( تو کسش حسابی مکث کردم ) رون زانو مچ پا روی پا انگشتاش (برش گردوندم) کف پا پشت مچ پا پشت زانو پشت رون کون (دوباره روی کونشم مکث کردم و حسابی خوردم) کمر پشت گردن ، دیگه کیرم به کونش رسید گذاشتمش لای لمبراش چه سفت بود گفت ماهان جان بکن کیرمو از وسط پاش رد کردم و رسوندم به کسش و کردم تو شروع کردم به تلمبه زدن از پشت سینشو گرفتم و فشار میدادم یه ربع تلمبه زدم تا ارضا شد من هم خیلی خوشم اومد اخه آبش با فشار زد بیرون حسابی حال کردم آبم داشت میومد گفتم داره میاد گفت بریز توش لولمو بستم من هم تا آخر ریختم توش چه حسی بود از اون روزایی که فقط کسشو میخوردم و اونم کیرمو میخورد تا حالا سکس نداشتم دلم نیومد از روش پاشم اونم چیزی نگفت روش بودم که خابم برد با صدای بهار از خابه پریدم : ماهان!!! برگشتم نگاه کردم دیدم بهار و مهسا بودن چهار چشم داشتن به ما نگاه میکردن مهسا لبخند رو لبش بود بهار اخم کرده بود و رفت توی اتاقش بیتا گفت خودم آرومش میکنم مهسا اومد پیشم کیرمو گرفت گفت این چیه؟ نگاش کردم گفتم اذیت نکن برو کنار گفت حالا کونشو کردی یا کس؟ گفتم : کس . گفت یه روز باید منو هم بکنی گفتم باشه خوشکله که دیدم بیتا و بهار اومدن وای چی میدیدم بهار هم مثل مامانش لخت لخت بود داشتم توی ذهنم اندامشونوس مقایسه میکردم هیچ فرقی نداشت مهسا گفت همه لختن فقط من غریبه ام بیتا گفت تو هم لخت شو مهسا هم لخت شد وای کاملا مثل قدیمای بیتا دست مهسا رو گرفتم نشوندمش رو پام یه لب ازش گرفتم بهار گفت ماهان من چی گفتم عزیزم تو رو سرم جاته دست اونو هم گرفتم آوردمش رو پام لب اونم خوردم مهسا کیرمو گرفت شروع کرد به مالیدن من هم لب بهار میخوردم مهسا از روپام لیز خورد رقت پایین کیرمو گرفت کرد دهنش کلا تو فضا بودم بیتا رو صندلی کامپیوتر نشست پاهاشو برد بالا و شروع کرد به مالیدن کسش من هم یه دستمو گذاشتم رو کون بهار یکی هم رو کسش سینه سمت راستش رو هم خوردم کس و کونشو میمالیدم آه و نالش بالا اومد مهسا چنان ساک میزد که انگار سالها جنده بوده بیتا گفت نمیخای بکنیشون گفتم قول دادم گفت باشه پردشو پاره نکن گفتم چطوری گفت از کون بکنش یه نگاه به بهار انداختم دیدم از چشماش خواهش و رضایت میباره بلند شدم کیرمو به زور از دهن مهسا در آوردم بهار رو برش گردوندم کیرمو گذاشتم در سوراخ کونش فشار دادم دردش گرفت بیتا گفت جرش دادی کرم بزن خودشم کرمو آورد یه مقدار زد رو کیرم و مالید یه کم هم ددر سوراخ بهار آروم انگشتشو کرد تو با انگشت میکردش آه و ناله بهار در اومد اونم یه انگشت اضافه کرد بهار جیغش در اومد بیتا گفت صبر کن آروم آروم جلو عقب کرد تا بهار آروم شد آه کشید بیتا یه انگشت اضافه کرد بهار با جیغ گفت مامان جرم دادی بیتا گفت اگه این کیر بره تو چی میگی صبر کن ! یکم سه انگشتی جلو عقب کرد بعد به من اشاره کرد من هم کیرمو کردم تو کونش جوووووووووووون چه داغ بود بهار جیغ میزد میگفت بکن بکن جرم بده تا ته بکن توش من هم تلمبه میزدم تمام قدرتم رو جمع کردم ابمو خالی کردم تو کونش وای چه حالی داد مهسا گفت پس من چی گرفتمش برش گردوندم مثل بیتا انگشتمو کرمی کردم کردم تو کونش گفت نه از جلو بکن بیتا گفت مهسا اوپنی ؟ مهسا گفت آره من هم کیرمو گرفتم کردم توکسش و شروع کردم تلمبه زدن بیتا و بهار 69 شدن و شروع کردن کس هم رو خوردن مهسا دو بار ارضا شد نیم ساعت میکردمش باز هم میخواست داشت آبم میومد از کس مهسا در آوردم گرفتم جلوی صورت بیتا و شروع کردم به مالیدن کیرم بیتا طاقت نیاورد کیرمو کرد تو دهنش و شروع کرد به ساک زدن من هم ابمو خالی کردم تو دهنش مهسا دوباره ارضا شد اخه داشت کسشو میمالید بیتا هم ارضا شد اخه مهسا کسشو میخورد فقط بهار مونده بودشروع کردم به خوردن کسش تا آبش اومد هر چهار تامون بیحال افتادیم یه کم با مهسا لب بازی کردم بعد دست بهار و گرفتم بردمش تو اتاقم ، بیتا و مهسا هم روی تخت بیتا رفتن تو بغل هم و لب بازی کردن از اون روز تا حالا من و هر سه تا عشقم با هم زندگی خیلی خوبی داریم و هرشب با هر سه شون سکس دارم با تشکر از شما که وقتتون رو به من دادید
نوشته: ماهان
تو معلومه آدم با عرضه اي هستي،در آينده يه شرخر خوبي ازت در مياد،پول که نيست بهت بدن پس بدهکاراتو ميندازي زندان زناشونو ميبري پيش زن خودت يه خونه تيمي درست ميکني و شروع به کسکشي مينمايي بلکه شايد مقداري از پولات نقد شه.خاک بر مخ تخميت.
ظاهرا قسم دادن که فحش بدم،منم حرف دوستان رو زمین نمیدازم،جاکش مادر به خطا
تخم سگ این چی بود دیگه،همراه تکاور شاشیدیم تو زندگیت…
من یادم نمیاد از این رسانه به کسی حرف زشت و رکیکی گفته باشم باز سعی میکنم در این مورد هم جلوی خودم را بگیرم و به احترام اهالی سایت فحش ندم ولی خواهشاَ ذیگه شما هم پا از گلیمت درازتر نکن این چیه نوشتی مرد حسابی ما رو چی فرض کردی قبول دارم ازدواج بیتا خیلی بهت فشار آورده ولی آدم توی عالم خیالات هم باید طوری عمل کنه که با عقل جور در بیاد.بگذریم حالا خودت چی میزنی که فازش تا این حد بالاست مواظب باش کار دست خودت ندی
کیری بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . . .
شاشیدم تو خاطراتت، دیگه ننویس. کله کیری این اراجیف چیه که مینویسی؟ آدم جلقو که داستان نمیتونه بنویسه، میتونه؟ شاشیدم تو لوزالمعده و اثنیعشرت، دیگه ننویس.
واي چه توهمي!!! سگ و گاو و گربه و خر، كونت مي ذارن!!! بابا شماره ي اين ساقيت رو بده ما هم يه فازي باهاش بگيريم!!!
فکر کنم اسم داستان جغ گروهی بوده
ارشاد گیر داده گفته باید بزارین سکس گروهی
تو لبش قرق بودی؟ قرق؟ قرق؟
50 تومن دادی بره مدرسه؟
بچه 15 ساله رو گرفتی بعد مدرسه هم میرفت؟
کونی!!!
از «قرق» به بعدشم نخوندم
اگه «ولع» هم داشت بچه ها بگن بیام دوباره
مهسا گفت همه لختن فقط من غریبه م؟
بیتا گفت تو هم لخت شو؟
د د د د د
حنما با «ولع» لخت شد نه؟
کونیییییی
اده ددون باشن سیکیم نه نون آغزن سیکیم باجواسوخم .اده بیری باجوا نه نوه سوخسا خوشون گلر اده باجواسوخم آغزواسچم.
حالا گيريم اين چرندياتي که گفتي از تاثير شيشه آشغالي که ميکشي نيست،بي ناموس حتما همين الان يکي داره تو سوراخ کون مامانت تلمبه ميزنه خواهرتم اونجا با دهن باز منتظر آب کير مونده باباتم با يه بسته دستمال کاغذي داره خايه هاي طرف رو براق ميکنه
آخه احمق چی بگم بهت ؟ بی ناموس …
گیرم بابیتا سکس داشتی . چرا اسمه دوتادختر بچه روخراب کردی ؟ آشغال …
همش توهماته فانتزیه … حتما شک ندارم که خودت بدهکارشدی و این اتفاق سره ناموسه خودت اومده …
فحش نمیدم بهت . چون ارزششو نداری …
من دیگه چیزی نمونده بود از قلم بیفته بخوام بگم دست همه دوستان درد نکنه حسابی واست سنگ تموم گذاشتن
خوب کس کش قبل از اینکه این کس شعرها رو بنویسی یه ذره فکر میکردی.
البته فکر کنم ازبس نشستی فیلم های گروهی دیدی و پاشون جق زدی دیگه مخی واست نمونده باشه که بتونی فکر کنی. عجب کس کشایی پیدا میشه والا!!!
فکرکنم خیلی دوست داری 10میلیون داشته باشی .به یه نفر نزول بدی …تموم این داستان ازاین خیال شروع شده …خیلی حرص نخور منم مثل خودتم فقط کس نمیگم
کیر گاندالف و برومیر و فارامیر و لیگولاس و کل Mordor تو ماتحتت بلکه تخیلاتت قوت بگیرن جلقی کونی
کس شو پاره نکرده بودی که بتونه درسشو ادامه بده ؟ !!!که بعد دیپلمش برای جایزه پارش کنی ؟ !!!عزیزم اون که شنیدی این هست که طرف رو عقد دائم نمیکنند که بتونه تو دبیرستان ادامه تحصیل بده ،چون دختر متاهل رو از دبیرستان روزانه اخراج میکنند ،
نوشته بودی من 14اون 15 .
الان تو 29اون 30 سالشه .
بعد دخترش 15 سالشه .
عزیزم ننه هه شکمش مایکروفر هم باشه نمیتونه دوروزه بچه تحویل بده .
تو 15سالگی هم ازدواج کرده هم تو دو ثانیه بچه دار شده .
دختر 14ساله اپن تشریف داره .
جل الخالق …
ننویس دیگه ننویس .
دوستان من يه ١٠،١١بيت شعر برا اين داستانه گفتم ميخواستم براتون بذارم،حالا يعني من بايد بجاي نظر اونو بنويسم يا تو جاي ديگه اي تا همه بخونن؟؟؟؟؟ من زياد وارد نيستم تو پست گذاشتنو اينا !!!فقط راهنماييم كنين ك شعرو كجا بنويسم و چطوري تا همه ببينن؟؟؟اگه قابل بدونيد شعر باحاليه ولي همش ١٢،اين حدودا بيته،،،،خواهشا همينجا راهنماييم كنين،،،
كوچيكتون بكنه رشتم
فحشای دوستان شهوتی نوش جونت. کیرتو روحت بااین فیلم مزخرفی که تعریف کردی کسکش
واقعا بهت تبريك ميگم دايناسور هم اين كمر تو رو نداشت مواظب خودت باش نسلت منقرض نشه
قسم میخورم تا حالا10میلیون پولم ندیدی چه برسه به اینکه قرض داده باشی بهتر نبود اسمتو به جای ماهان مینوشتی چاخان
kosse nanat madar jende
in dg che model kossher bood k tahvil ma dadi ?
توهم فانتزیه چون خانوما نمیتونن زندیگه ای رو توی سکسشون قبول کنن
درود به استاد توهم
اخه اوبي توروچه به داستان نوشتن
بايد اسم داستان وميزاشتي سكس طلبكار بابام با مامانمو خواهرام
بعد این همه از خواب بلند شدی یا همه جا رو بگند کشیدی؟
29 سالت بوده خرج 3 نفرو میدادی و 500 مترم خونه داشتی . !؟ کسخوله جقی
خاک بر سر احمق دروغگو روانیت –اخه کثافت اینهمه دروغ را چطور بلغور کردی –از خودت خجالت نکشیدی —ای خاک بر سر اونی که تو را دنیا اورد –اشغال یه دروغ 2 تا بگو نه از اولش فقط دروغ بنویس ==فقط سلام که کردی راسا گفتی و بقیه دروغ و خالی بندی –مردای ایرانی مثل خروس هستن اونوقت تو 3 نفر را باهم …خجالت بکش روانی
موضوع انشا چطور سه کوس روباهم بکنیم بود؟کوسکش پولدار نمیشه گفت که بهت باید دیوس کوسدار باشی تو
چ توهمی انشا الله بزرگ میشی شاید ب نصف ارزوت برسی اونم ی زنه مادر جنده بهت بدن ی روز بیای در خونه ببنی تو کوچتون صف بستن سر کس زنتو مادر زنت تو هم مجبوری وایسی بخاطر اینکه دعوا نشه بلیط بفروشی اخه دهاتیتو خمنه 50 متری تا حالا دیدی از نزدیک.چادر چی دیدی؟ ولی بازم دمت گرم نگفتی کیرم 50 سانته .