من 17سالمه و یک خواهر دارم که ازدواج کرده و در تهران زندگی میکند . پدر و مادرم جوان هستند و زود ازدواج کرده اند و خیلی شاد و با حال هستند . تابستان گذشته آخر هفته اجازه گرفتم با دوستان برویم بیرون شهر . خداخافظی کردم و رفتم . ولی یک خیابان اونطرف تر متوجه شدم کیسه خوابم را بر نداشتم برگشتم سمت خانه و رفتم داخل. نمیدونم چی شد که خواستم بی سر و صدا برم بالا و اونو بردارم . خونه ما دوبلکس است و اتاق خوابها بالا هستند. رسیدم بالا . صدای پدرم را شنیدم که داشت قربان صدقه مامان میرفت و مادرم خیلی براش ناز می آورد . ترسیدم و سریع پشت مبل هال خصوصی بالا قایم شدم . دیده نمی شدم چون روی مبلها پارچه انداخته بودیم که خاک نگیرد و حتی زیر پایه ها هم دیده نمی شد. خیلی ترسیده بودم. خیس عرق شده بودم و به سختی نفس می کشیدم .پشیمان شده بودم ولی دیگر فرصت برگشتن نبود و پدرم و مادرم آمدند توی هال و پدرم گفت امروز میخوام مثل اون فیلمه حال کنم . مادرم هم گفت تو هر روز یک مدل ترتیب منو میدی . صدای لب گرفتنشون را می شنیدم. حسابی داشتم لذت می بردم . طوری پشت مبل هال قرار گرفتم که دید داشته باشم و دیدم پدرم مشغول در آوردن لباسهای مادر بود . وای دیوونه شده بودم . راست کرده بودم و لذت میبردم سکس کسی را از نزدیک می دیدم . طولی نکشید دو تایی لخت تو بغل هم روی کاناپه هال افتاده بودند و آه و اوه مادرم کم کم سر به فلک میکشید . پدرم ازش خواست ساک بزنه و اونهم با اشتهای کامل میخوردش و پدرم هم موهای اونو ناز و نوازش می کرد نوبت پدر شد که به دعوت مادر لیس بزند . مادر گفت کسمو بخور . بخورش و پدر هم چه لیسی میزد وای خدا یکدفعه ارضا شدم ولی همچنان از دیدن سکس اونها لذت میبردم. کس مادرم حسابی پرآب شده بود چون صدای ملچ ملوچی راه افتاده بود و لحظاتی بعد کیر پدرم که با ناز و نوازش دستهای مادرم قد میکشید . آماده دخول شد . بدن بلور مادرم کیر منو دوباره به حالت علم درآورده بود . عجب بدنی و عجب عشق و حالی . پدرم روی کاناپه نشست و از مادرم خواست روی کیرش سوار شه . سوار شدن همان و آه و اوه کردن همان . همزمان با بالا و پایین شدن پدرم سینه هاشو میخورد و کونشو می مالید . مادرم میگفت بیشتر حال میخوام . حرف بزن بگو . پدرم هم شروع کرد . کسی . جنده . عجب کسی هستی . مادرم با شنیدن این حرفها بیشتر حشری شد و کسم کسم میگفت . بعد از چند دقیقه پوزیشن عوض شد مادر پشت به پدر سوار کیر شد و تاختن را آغاز کرد . برای دومین بار ارضا شدم . پدرم از پشت سینه را گرفته بود و می مالید. و یک دستش هم روی چوچوله کار میکرد . صدای ناله مادرم مشخص شد به ارگاسم رسیده است و برای لحظاتی از شدت سواری کاسته شد . ولی مجددا با حرفهای پدرم ،جنده زود باش ،کسی بتاز، شروع کرد . وبعد از یکی دو دقیقه دوباره پدرم دستور تغییر حالت داد وایساد و مادرم پرید تو بغلش و کیرش را جا زد و کس کردن ایستاده ادامه پیدا کرد ولی خیلی زود از این روش خسته شدند و با حالت سگی ادامه دادند . مادرم با ناز کردن کیر از زیر و ناز کردن کس خودش دوباره ارضا شد و ناله های با حالش بیشتر پدرم را حشری میکرد . مادرم به پشت روی کاناپه خوابید و پدرم پاهاشو بالا داد و کیر شو کرد تو و تلمبه های شدیدش آخ و اوخ مادر را در آورده بود . بعد از چند دقیقه آقا کیره بیرون اومد و پستان های مادرم را آبیاری کرد و با دستهای هردوشون اب جاری به همه قسمتهای پستانها رسید و غرق در لذت رفتند در بغل هم و یک ربع بعد پاشدن رفتند حمام و من هم با عجله و بعد از برداشتن کیسه خواب و بعد از سه مرتبه ارضا شدن فرار را بر قرار ترجیح دادم و همچنان در آرزوی دیدار مجدد سکس از نزدیک به سر میبرم . خدا قسمت کنه .
نوشته: Mete