سکس من و مامان شیما

1395/05/01

سلام به همه دوستان
اسم من فرشید خیلی دلم میخواست این خاطره خودم رو براتون بگم.
من 18 سالمه پسر خوش هیکلی هستم. بر عکس بقیه داستانها
که اکثرا وضع مالیشون خوبه،اوضاع ما جالب نیست. به خاطر همین
من و مادرم کار میکنیم. راستی یادم رفت بگم پدرم سال گذشته یه ماشین
بهش زد و فرار کرد .اون هم بعد از دو روز تو کما تو بیمارستان فوت میکنه
ببخشید نباید اینا رو می گفتم.خونه ما تو یک محله قدیمی تو رشت.
من و مامان شیما تنها زندگی میکنیم . اون تو یه رستوران کار میکنه و من تو بازار فرش
پیش یکی از اقواممون هستم. داستان از اینجا شروع میشه که من بعضی وقتها با دوستام میرفتم بیرون اما مامانم با هیچ کس ارتباط نداشت. همیشه غیر از کارش تو خونه تنها بود.
مامان شیما 36 سالشه قدش 173 بود و سایر سینش 85 اما بخاطر کار زیاد چهره اش خسته بود .
اوضاع به همین صورت می گذشت که یک روز اومدم خونه دیدم مامانم از خستگی زیاد بدون
لباس و فقط با لباس زیر خوابش برده. اول خجالت کشیدم ولی شهوتم بالا زد کیرم داشت از شورتم میزد بیرون رفتم و کنارش نشستم یه دستی به صورتش کشیدم و از گونش بوسش کردم دیدم تکون نمیخوره یه لحظه چشمم به کسش افتاد یه کس چاق من تا حالا کس ندیده بودم که اینقدر باد کنه دیگه داشتم دیوونه میشدم ناخواسته دستم رفت رو کسش یکم که مالوندم دیدم خیسه خیس شد .دستم رو بردم زیر شرتش و میمالوندم اون هم تو خواب و بیداری داشت حال میکرد که یک دفعه از جا پرید و چشمش به من افتاد و بدون معطلی یه چک محکم زد زیر گوشم . من سرم و انداختم پایین .اون رفت حمام منم رفتم بیرون تا دیر وقت نیومدم. ص
بح من زودتر رفتم و همدیگر و تا عصر ندیدیم .عصر برگشتم خونه خجالت می کشیدم اومدم گوشه اتاق نشستم و با گوشیم ور می رفتم . دیدم مامانم با یه سینی چای تو دستش اومد نشست کنار من . من خواستم ازش معذرت بخوام که حرفم و قطع کرد گفت
تو باید دیروز که منو اینجوری دیدی قبل از اومدنت تو خونه در میزدی. تا من خودمو جمع و جور کنم حالا چاییتو بخور. منم با شرمندگی چای رو خوردم . تا شب یه جو سردی تو خونه بود.اون روز پنجشنبه بود فرداش هیچکدوممون سر کار نمیرفتیم بخاطر همین تا دیر وقت داشتم فیلم می دیدم. یه دفعه صدای مامان شیما بلند شد که نمیخوای بخوابی منم گفتم چشم مامان. من اینطرف اتاق خوابیدم و مامان هم اون طرف . نیمه های شب بود خواب بودم که دیدم مامانم داره خودش رو به من میماله چشام و که باز کردم مامانم گفت پسر گلم امشب میخوام چک دیروز رو از دلت در بیارم بعد دستش رو از رو شلوار گذاشت رو کیرم و ش
روع کرد به مالوندن منم که شوکه شده بودم داشتم کم کم شق می کردم بعد مامانم دستش رو برود زیر شلوارم و کیرم تو دستش بود با تعجب گفت پسر چی بهش دادی اینقدر بزرگ شده
منم که خجالت می کشیدم هیچی نگفتم کیرم رو درآورد کرد تو دهنش یه جوری ساک میزد که انگار از عمرش کیر ندیده بود البته حق هم داشت . یک سال بود کیر ندیده بود. داشت دیگه آبم میومد که گفتم مامان خودش متوجه شد قضیه چیه کیرم و ول کرد و لباسهامو یکی یکی درآورد خودش هم که لباس نداشت بعد خوابید رو تشک من و گفت ببینم چی بلدی من که تازه به خودم اومده بودم دیدم چه مامانی داشتم خودم نمیدونستم سینه درشت و سفید
کمر باریک کون درشت گردن کشیده اومدم تا کس باد کردش رو دیدم بی اختیار گذاشتم دمش و دادم رفت تو اون هم که خیس بود یک عقب جلو کردم یه جیغ بلندی کشید و ارضا شد منم که طاقت نیاوردم آبم داشت میومد گفتم مامان داره میاد گفت عیبی نداره بریز توش قرص خوردم منم که منتظر این حرفش بودم دو تا تلمبه محکم زدم انگار داشت تمام اب بدنم از سر کیرم بیرون می اومد بالاخره با آه ناله مامان شیما و من آبم اومد چند دقیقه
روش دراز کشیدم . بعد اون رفت حموم من هم خوابیدم و نزدیک ظهر بود از خواب پاشدم و رفتم حموم. سکس اون شبمون به قول خودم یه سکس خروسی بود زود گذشت . اما مامانم
بعد از این داستان خیلی سرحال شد همیشه میخندید روز به روز جوون تر میشد. چند روزی از این داستان گذشت با هم خیلی راحت شده بودیم . یه شب که با دوستام رفتم بیرون یه ست لباس خواب زنونه چشم و گرفت مامانم رو توش مجسم کردم . دوستام رو یه جوری پیچوندم و اومدم اون ست لباس و براش خریدم و کادو کردم زود برگشتم خونه . مامان شیما گفت فرشید چه زود اومدی خونه گفتم مامان برات یه چیزی خریدم. برای اولین بار بود بدون مناسبت براش کادو گرفته بودم تعجب کرد. یه شربت برام آورد کنارم نشست کادو رو دادم بهش اونم باز کرد به مامان گفتم دوست دارم بپوشی . مامان یک نگاه معنا دار به من کرد فهم
ید که خیلی دلم اونجاش رو میخواد یه بوسم کرد و گفت باشه بعدا میپوشمش منم اصرار نکردم.
شب شده بود. من رفتم یه دوش بگیرم چند دقیقه بعد مامانم در زد گفتم بله گفت در رو باز کن منم درو براش باز کردم . دیدم وای بدن سفیدش رو زیر یه کرست و شرت قرمز که براش خریدم قایم کرده بود اب از دهنم راه افتاد گفت برو کنار منم میخوام دوش بگیرم با همون لباسها رفت زیر دوش خودشو خیس کرد بعد یه کم شامپو بدن به لیف مالید بدنش رو کفی کرد من فقط نگاه میکردم گفت تو نمیخوای بیای .من از خدا خواسته رفتم بدنم رو کف مالی کردم و یه دفعه از پشت بهش چسبیدم سینه های بلورین مامانم تو دستم بود
کیرم هم که نگو راست کرده بود خفن رفته بود لای پاهاش، سوتینشو باز کردم وای سینه هاش رو میمالیدم شروع کردم به خوردن سینه هاش چنان با حرص و ولع می خوردم که دیگه پاهاش شل شد مامان بدش میومد کف حموم بشینه یه ملافه سر حموم بود پهن کردم و مامانم دراز کشید داشت ارضا میشد ولی من که ول کن نبودم شرتش رو از پشت درآوردم وای چه کسی داشت. یه کس پفکی ناز اینقدر باد کرده بود که لای پاش جا نمی شد شروع کردم به خوردن که میگفت فرشید بسه مردم بزار دیگه توش من با زبونم چچولشو میخوردم
با انگشتم با کسش بازی میکردم. دیگه طاقت نیاورد منو هول داد خودش اومد رو من
کیرم رو با دستش گرفت و با اب کسش قاطی کرد بعد نشست رو کیرم همینطوری که بالا پایین میرفت دستش تو موهاش بود سینه هاش تکون میخورد چنگ انداختم سینه هاش رو گرفتم که اه اه کردنش تبدیل شد به جیغ زدن کسش پر اب شده بود چند بار ارضا شد . دیگه داشت از حال میرفت گفتم مامان تو دراز بکش من بکنمت اون هم به شکم دراز کشید
منم که دیدم حال نداره کیرمو تف زدم یک کم در کونش مالیدم بعد کم کم دادم رفت تو که دادش در اومد ولی من توجهی نکردم داشت جیغ میزد که کیرم تا ته کردم تو یک کمی منتظر شدم تا جا باز کرد بعد شروع کردم به تلمبه زدن اولش دردش میومد بعد دیگه داشت حال میکرد و میگفت جون بکن منو پسرم بکن پارم کن. خودش هم با من عقب جلو میکرد اه اوهش به هوا رفت منم که صدای اون بیشتر شهوتیم میکرد محکم میکردمش اونم داده بود عقب که تا ته بره خیلی وحشی شدم خیلی سفت میکردمش دهنم خشک شده بود داشت آبم میومد گفتم مامان داره آبم میاد سریع برگشت کیرمو گرفت دهنش هی میخوردش
که آبم با شدت هر چه تمام تر تو دهنش خالی شد اون هم همشو خورد . بعدم شروع کرد به لیس زدن کیرم و هی میگفت قربون کیر پسرم برم که اینقدر با حال مامانشو میکنه تا نمی ساعت نتونستم بلند شم . بعد دوش گرفتیم و اومدیم بیرون.
این بود داستان من با مامان شیما
نوشته: فرشید


👍 10
👎 16
215893 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

549933
2016-07-22 21:05:51 +0430 +0430

یه سوال مامانت واسه چی بعد مردن بابات هنوز قرص میخورد ???
یکم فکر کن خودت
مطمعنی تو اون یه سال کیر ندیده بود ?

0 ❤️

549940
2016-07-22 21:23:27 +0430 +0430

ميگن اين شمالياي كسكش بيغرتن من ميگفتم نه په بگو راسته الله وكيلي
جامشه بيغيرت من اگه الكسيس و يا نيكي بنزم مامانم بود حتي بهشون نيگاهم نميكردن ولي تويه جامشه بيغيرت
واقعا واست متاسفم

0 ❤️

549942
2016-07-22 21:24:20 +0430 +0430

آخه کسکش!
نظری ندارم

0 ❤️

549950
2016-07-22 21:33:23 +0430 +0430

حماسه شربت بازهم تکرار شد

0 ❤️

549968
2016-07-22 22:56:59 +0430 +0430

نظر شما چیه؟آخه از خاله و عمه هاتون بگین ک آدم حال کنه لااقل،والا تنها موجودی ک من دیدم با مادرش سکس میکنه همستره و البته سگ و خوک و دیگر حیوانا

0 ❤️

549976
2016-07-23 00:02:52 +0430 +0430

فرشید جان من تو رشت خونه دارم…بیا خصوصیم کارت دارم

0 ❤️

549991
2016-07-23 05:00:22 +0430 +0430

کردم تو کونش ، جیغش دراومد اما توجهی نکردم!
پایه ثابت داستان جقیای حرومی
شربتم که جای خالیش تو این کسشعر خالی بود خودشو جا داد یه گوشه
کیرم دهن پدری که تو ازش پس افتادی

0 ❤️

549997
2016-07-23 06:58:26 +0430 +0430

با توجه به نظر خیلی از اعضا منم موافقم چرت و پرت بود فقط چند خط اولشو خوندم

0 ❤️

550010
2016-07-23 10:53:24 +0430 +0430

خاک بر سرت مریض
اسم تورو باید بزارن جقولی بی مصرف ?

0 ❤️

550020
2016-07-23 12:47:21 +0430 +0430
NA

عزیزم منم رشت هستم .خوشحال میشم پیام بدی اشنا بشیم

0 ❤️

550022
2016-07-23 12:58:29 +0430 +0430

همینه میگن زنای رشت اینکارن مرداشونم بیغیرتن–\نفرت انگیزه مغزجقی

0 ❤️

550023
2016-07-23 13:33:28 +0430 +0430

خوب بود از مامی تشکر ویژه بکن.(clap)

0 ❤️

550024
2016-07-23 13:35:44 +0430 +0430

تف تو شرف هرکی اینارو مینویسه ?

0 ❤️

550025
2016-07-23 13:49:03 +0430 +0430

نظر ایشون کاملا بجاس bachemahalebala (-_-) 🙄

1 ❤️

550036
2016-07-23 17:43:51 +0430 +0430

جناب علی گیگی، نکنه کل داستانای سکسی با محارم که تو این سایت هست همه شمالی ان؟!! خوبه بیشترشون از اهالی پایتخت شریفن که لصلا بیغیرت نیستن! مثل تو بیشعور نیستم به کل تهرانیا یا اهالی شهرای دیگه توهین کنم، ولی مطمینا کسکش باباته که معلوم نیست کی رو آورد خونه ننه تو داد دستش تا توی حرومزاده رو بوجود بیاره. کیر کل شمالیها تو کس کل افراد مونث خاندانت

0 ❤️

550037
2016-07-23 17:51:57 +0430 +0430

البته نظراتو که تا آخر خوندم دیدم چند نفر دیگه کیر رشتیا و شمالیا رو کردن تو کس خارمادرشون. خوبه که بیشتر سکس با محارمای اینجا اهل تهران، شهر باغیرتان! کیرم تو غیرتتون. خصوصی یا همبنجا هم جواب ندید و فحش ندید که جوابی نمیدم بهتون. ولی همینجا بگم کیر من و کل شمالیها تو کس و کون کل افراد مونث خاندانتون. لابد الان میخوای بگی شما اگه کیر داشتید که فلان، در پاسخ به اونم بگم که میتونید مادر، خواهر، همسر و سایر افراد مونث کل خاندانتون رو برای امتحان بدید دست ما، یجوری کس و کونشونو یکی میکنیم که تا آخر عمر به کسشون بگن ماهیتابه! بیشتر عرض و پاسخی نیست. ضمن اینکه بی ادبیهای من در پاسخ به بیشعوری و توهین بی پدرایی مثل شما بود و اصلا به باقی افراد چه تهرانی و چه سایر شهرها و قومیتها نبود و برای همه احترام قایلم. منتها چون اینا مامانشون دلش کیر میخواست، ناچار باید پاسخشونو میدادم و اعلام آمادگی میکردن. باقی دوستان منو ببخشن. بازم میگم هرچی بگید چه خصوصی چه عمومی پاسخ من اینه: کیر کل شمالیا تو کس تک تک افراد مونث خاندانتون

0 ❤️

550040
2016-07-23 20:14:16 +0430 +0430

خوشحال میشم به چند سوال من پاسخ بدی اول مامانت ۳۶سالشه؟ د کره خر دروغگو مامانت چند سالش بوده ازدواج کرده و چند سالش بوده که تو کره خر و پس انداخته اگه ۵۰سال پیش داستان رو میگفتی شاید قابل باور بود ولی الان تو دهات کوره های پشت کوه هم دختر رو تو۱۳ سالگی شوهر نمیدن

0 ❤️

550055
2016-07-23 21:24:54 +0430 +0430

کل کسشرا را رو کار ندارم
شربت البالو بود چی بود؟

0 ❤️

550079
2016-07-24 02:45:32 +0430 +0430

کسکش بی ناموس. چرا آبروی قومیتهارو می بری. مردک جقی با این دروغت.

0 ❤️

550139
2016-07-24 19:29:53 +0430 +0430

اگ مامانت پوز ولما رو ب خاک نمالید حالا ببین کیبهت گفتم خخ

0 ❤️

550183
2016-07-25 02:29:41 +0430 +0430

کوس مامان شیما و کون خودت مجلوق ?

0 ❤️

562900
2016-10-31 23:52:49 +0330 +0330

آخخخخخ کوس میخووواااام

0 ❤️

767262
2019-05-13 23:11:05 +0430 +0430

یعنی خاااااکککک بر سر مریضت کنن.من فانتزی مامان یکی بودم ولی مثل تو قرص نداد بهمممم خخخخ

0 ❤️

965223
2024-01-05 00:14:34 +0330 +0330

و اما در واقعیت
پدرش هرروز کونش میذاشته اینم تو تخیلاتش پدرشو کشت و زنشو گایید

0 ❤️