سکس با همکار خانوم

1395/02/14

سلام من متین هستم 24 ساله از گیلان
تو ی کارخونه ای کار میکنم ک ی قسمتیش خانوما هستن و من مستقیم با خانوما در ارتباطم و شماره تلفن همشون رو دارم.
ی خانومی سرپرست ما هستش سن بالاست تقریبا 55 داره اندامش خوبه اما من سن بالا دوست ندارم.
4 تا خانوم دیگه پیشم کار میکنن که ب ترتیب سنشون 35 30 28 و 20 هستش.
اون بیست ساله سکسی میپوشه اما چاغ نشون نمیده/
28 هم که بدن گوشتی داره و بعضی وقتا میدونه ک من میشنوم حرفای سکسی میزنه.اما میترسم بهش بگم.
35 ساله هم 3 تا بچه داره اما اندامش قلمیه و کیرم براش بلند میشه معلومه ک واس پول در اوردن هرکاری میکنه و اگ پولی باشه کسش هم میده.
رسیدیم ب مریم خانوم ک 30 سالشه و هم تنگ میپوشه و هم گوشتی و نازه.همون روز اول ک دیدمش کیرم بلند شد و رفتم تو نخش و هر روز ک میرفتم سر کار براش خوردنی میخریدم و اونم برام ناز میکرد و حالا بعدش ب من گفت که وقتی نزدیکش میشدم کسش خیس میشد ب کنار.تا یروز آخر کار باهاش بحث کردم و اون گریه کرد و ناراحت شد.خلاصه کار تموم شد و رفتیم تو سرویس ک برگردیم خونه.من زودتر از همه پیاده شدم و اون با سرویس رفت.درجا با گوشیم براش اس دادم و ازش عذر خواهی کردم ب طور رسمی اما اون بعدش بهم زنگ زد و قربون صدقم رفت.
خلاصه باهاش راحت حرف زدم و همش بهش میگفتم قربونت برم و این حرفا.تا کم کم تو کارخونه ب بهانه کار نزدیکش میشدم دستاشو نوازش میکردم.عاشقم شده بود.بعد چند روزی ک مزه دهنشو فهمیدم بهش گفتم ک تا بحال کس نکردم اون جا خورد و گفت ک ازم انتظار نداشته ک چنین حرفی بزنم اما بعد خودش گفت که چون دوستم داره ترکم نمیکنه.منم ی روز باهاش قرار گذاشتم ک یا هم بریم بیرون شهر و همین هم شد.
یروز صبح باهم رفتیم بیرون تو ی جاده جنگلی اول نمیذاشت بهش زیاد دست بزنم و فقط دستمو پشتش گذاشته بودم بعد کم کم لب گرفتیم نازش کردم تا رام شد و کسشو خیس کرد.منم نشوندمش شلوارشو کشیدم پایین و کیرمو گذاشتم وسط باسنش و ب سواراخ کسش مالوندم.ترسید گفت نکن ابت میره تو کسم.حامله میشم.منم یجورایی ترسیدم خلاصه بعد یخوده لاپایی و مالوندن کیرم ب کسش شلوارشو کشید بالا و نشست تو بغلم منم ران پاشو نوازش میکردم و از رو ساپورت مشکیش با لبه های کسش بازی میکردم.بهم گفت ساپورتم کهنس و باید عوضش کنم منم جلو کسشو پاره کردم و انگشت کردم تو کسش اونم آه آهش بلند شد.خلاصه تا وقت ظهر همینطوری وقتمون گذشت اما کلا خاطره خوبی برام موند.متاهل بود یدونه پسر 5 ساله داشت.حالا بازم همدیگه رو می بینیم اما دیگه تموم کردیم و یه چند روزی باهم بودیم

نوشته: متین


👍 1
👎 6
81823 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

539709
2016-05-03 20:36:14 +0430 +0430

حالا تو که نکردی شدی آش نخورده و دهن سوخته ولی یه روز میرسه یه نظر بماله در زنت از کس و کون یکیش کنه بعد واسه بچه محلاشون تعریف کنه.

0 ❤️

539738
2016-05-03 22:03:44 +0430 +0430

خب بماند که کسشعر محض بود …

0 ❤️

539758
2016-05-04 02:19:14 +0430 +0430
ss3

خخخهخ

0 ❤️

539766
2016-05-04 03:59:01 +0430 +0430

یه چیز عجیبی به نظرم میاد!
.
چرا دقیقا توی هفته ی کار و نزدیک روز کارگر این داستان و امثال این زیاد شدن؟!؟!
.
این داستان هم نوشته ی یک ادم بالغ نبود.

0 ❤️

539771
2016-05-04 04:52:55 +0430 +0430

آخه مگه داریم مگه ميشه طزف اپن باشه نتونی کسشو فتح کنی تازه اینقدر بی جنبه ایی که نمیتونی خودتو کنترل کنی ابتو نریزی توش؟؟؟ (dash)

0 ❤️

539787
2016-05-04 08:08:26 +0430 +0430
NA

اول داستان هستم.
کار خونه یا کس خونه؟
.
.
.
یعنی انقد فحشا ؟؟؟

0 ❤️

539806
2016-05-04 09:39:46 +0430 +0430
NA

براش خوردنی میخریدی 🙄 .کسکشه جلق فضاییه تخیلی

0 ❤️

539829
2016-05-04 13:52:14 +0430 +0430

(dash) داستانا هم بدرد جغ زدن نمیخورن همش شده توهم مغز یک پریودیسم

0 ❤️

539846
2016-05-04 18:01:22 +0430 +0430

يخورده مشكوك نيس؟؟
اين همه سكس با همكار تو اين هفته ؟؟
احتمالاً مناسبت اين هفته گاييدن همكار نيس ؟؟؟ (hypnotized)

0 ❤️

539891
2016-05-05 00:01:13 +0430 +0430

داستان زیبای بود. با اینکه میدونم دست نوشته یه مجلوق ?

0 ❤️

539916
2016-05-05 07:06:39 +0430 +0430

این داستان وقعی نبود

0 ❤️

539961
2016-05-05 21:40:57 +0430 +0430
NA

این داستان بود یا کس شعر؟
خودت به این میتونی بگی داستان؟
کیرم تو نوشته ات دیگه ننویس

0 ❤️

540055
2016-05-07 12:52:52 +0430 +0430

ما زوجیم کسی ساپورت کنه حاضرم با شوهرم صحبت کنم راضیش کنم بدجوری تو مشکل مالی افتادیم
مشهدیم ضمنا من 27 سالمه 170 قد ووزن 65

0 ❤️

540063
2016-05-07 18:11:08 +0430 +0430
NA

معلومه خیلی تو کفی …حتی تو تخیلات تخمیتم نتونستی کس بکنی مجلوق مفلوک

0 ❤️