سکس با زن همسایه کوچه بغلی

1391/10/14

سلام این خاطره واقعیه،کاملا واقعی. و جریان برمیگرده به سال 79 من 18 سالم بود و اماده رفتن به خدمت بودم.خونه ما جنوبیه و طبقه دوم زندگی میکردیم و ی پنجره پشت خونمون بود که از پذیرایی به حیاط دید داشت و پشت او حیاط خونه شمالی کوچه بغلی بود که سه تا خونه یک طبقه کنار هم بودند و روبروی این سه خونه خونه های جنوبی کوچه بغلی بود که توی طبقه سوم اون خونه کاملا از خونه ما معلوم بود . یک روز اواخر تابستون کنارخانواده نشسته بودم که یدفعه بابام با خنده به ما گفت اون خانمه از کوچه بغلی به من نگاه میکنه و پیرهنشو به نشونه گرمی هوا تکون میده . این موضوع نظرم رو جلب کرد و بصورت نامحسوس خودم رو تو زاویه دید اون زنه قرار دادم بابامم بلند شد رفت و من زوم کردم رو خانومه و دیدم که دید به اندازه کافی هست که طرفم زاق بزنم. اون روز گذشت و روز بعد من رفتم طبقه سوم خونمون که اون طبقه ام دست خودمون بود و پنجره ها رو وا کردم و مدام مراقب بودم که ببینم زنه کی میاد،خلاصه زنه اومدو من طوری که متوجه من بشه مدام نگاش میکردم و اونم گاهی پنجره رو میبست ولی دوباره باز میکرد .

خلاصه ای روال ادامه داشت و من هر روز جسارتم بیشتر میشد و شروع به علامت دادن کردم و یجوری باهم از دور رابطه برقرار کردیم رفته رفته با اشاره ازش میخواستم پیرهنشو در بیاره برای دیدن عکس العملش بالا تنم رو لخت میکردم و با ایما و اشاره درخواست لخت شدنشو داشتم.یک روز دیدم یکدفعه پنجره بزگ خونه رو وا کرد که من تقریبا از بالا تا باسنش رو میدیدم وقتی عقبتر از پنجره وایمستاد. بشدت ازش درخواست دراوردن لباساش رو داشتم که پنجره رو بست بعد 5 دقیقه پنجره باز شد و با تعجب فراوون دیدم که تاپ قرمز پوشیده ،تاپی که بازوهاش و سر سینه هاش بیرون بود. برم مسجل شده بود که بهش میرسم و بهم پا داده. کیرم بدجور راست شده بود و شهوت به عقلم غلبه کرده بود . ی دفعه دویدم رفتم طبق پایین و شلوار لیم رو اوردم و با اشاره بهش گفتم که دارم میام اونجا و اون بشدت مخالفت کرد.

ساعت سه بعدازظهر بود سریع لباسام رو پوشیدم و راه افتادم سمت خونشون با کلی ترس از اینکه تو اون کوچه کسی براش لامت سوال نشه که من باسه چی رفتم اون خونه. از در کوچشون شدم از نزدیک تشخیصش برام سخت بود که کدوم خونه بود دقیقا. سه تادر اونورترشون سه تا از بچه محلای کوچه بغلی نشسته بودند که باهم سنم و شناختی نداشتیم ، مطمئن شدم که زنگ کدوم در باید بزنم و رفتم دم در و زنگ ط3 رو زدم بعد کمی مکث و در حالی که قلبم با شدت تمام میزد در باز شد و من درو بستم و با سرعت رفتم ط3.

از اون فاصله تقریبا دور خیلی برام مسجل نبود که طرفک چند سالسه دقیقا و چه قیافه ای داره فقط میدونستم زنیه تا 35 سال سن و قیافه جذاب. رسیدم بالا و اولین بار باهمراه با علامت سوال که طرف چندسالست و چه شکلیه بهش نگاه کردم و یک اسکن فوری کردم. طرفم زنی بود 26 ساله و قد 160 و وزن 56 زنی معمولی با هیکلی خوب رو به معمولی. چادر سرش کرده بود در حالی که تاپ و شلوار تنش بود سلام کردم و جواب داد. گفت باسه چی اومدی نترسیدی کسی ببیندت ؟ رفتم نشستم رو پله جلوی در ورودیه اتاقشون گفتم دلمرو بدجور بردی و شروع به تعریف از دلبریاش کردم گفتم بشین و اومد کنارم نشست گفت که شوهش کار ازاد اره و ساعت 2 رفته و برادر شوهرشم با اونا زندگی میکنه و ممکنه برگرده. بعدها گفت که تو موبایل شوهرش تلفن چندتا زن پیدا کرده که شوهرش با اون بوده و خواسته که بقول خودش طلافی کنه. تعارف کرد رفتیم توی اتاق دیدم ی دختر ئو ساله داره که گفت تازه خوابیده.رفت باسم اب اورد و نشست روبروم گفتم بیا پیشم بشین با حالت دودلی همراه با شهوت اومد پیشم در حالی که صحبت میکردم چسبوندمش به خودم و دستم گذاشتم رو کپلش از رو چادر و فشردمش به خودم احساس کردم از چندش و دودلی لرزید کمی شل کردم و حرف میزدیم که بهش گفتم چادرش رو برداره با کمی اکراه از سرش برداشتم و نشوندمش رو پاهام در گوشش اروم صحبت میکردم و از دلبریاش و هیکل و قیافش تعریف میکردم وا داده بود و تو چنگم بود دستمرو بردم زیر تاپش و کپلش رو ناز دادم در همونحال یدفعه فشردمش و شروع به لب گرفتن کردم و نمه نمه تاپش رو در اورم و خوابوندمش و شروع به خوردن گردنش گردم نفس نفس میزد و احساس کردم به شدت از این نوع نزدیکیه پر خطر لذت میبره سوتینشو باز کردم و سینهاش رو که کمی شل بود لیسیدم و شروع به پایین رفتن کردم شلوارو شورتش باهم دراوردم و مشغول خوردن کسش بودم بشدت نفس میزد لباسام دراورد کیرم بدجور سنگ شده بود اروم گذاشتم دم کسش و کمی خیسش کردم اروم دادمش تو شروع به تلمبه زدن کردم هیکل واقعا جالبی داشت و کس و کونش کاملا تو چنگ کیرم اسیر بود لنگاش دادم بالا و کیرم رو تا دسته جا کردم کلا خیلی لاپای عمیقی نداشت و کیرم حسابی تو کسش فرو میرفت صحنه جالبی بود کیرو رو دراوردم و با اصرارش کاندوم انداختم و دوباره کردم تو کسش ازش خواستم سگی بشینه قنبل کرد برام و از پشت کردم تو کس نازش قدم 175بود و حسابی بهش مسلط بودم موهاش از پشت تو دستم جمع کردم و به شدت تلمبه میزدم دوباره خوابوندمش و تا دسته جادادم توکسش احساس کردم داره ابم میاد سرعت رو زیاد کردم که ی دفعه دیدم داره منو بشدت فشار میده فهمیدم ارضا شده و منم بعد اون ارضا شدم بعد برام دستمال اورد و خودش برام کیرم پاک کرد … این رابطه باچند سکس دیگه تو دو هفته بعد ادامه داشت که من بخاطر عذاب وجدان ازش خداحافظی کردم و اون ابراز داشت که بیمن نمیتو نه و بهم احتیاج دارهولی من احساسم رو گفتم و ازش خواستم دیگه اینکارو نکنه و شوهرشم بلاخره سرس بسنگ میخوره. رفتم خدمت بعد و ماه توبم رو خواستم بشکنم که دیگه هرگز اون پنجره باز نشد و من دیگه ندیدمش و هنوزم میخوامش.

نوشته: رضا


👍 1
👎 3
226243 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

350710
2013-01-03 21:33:10 +0330 +0330

سکس با زن شوهر دار…

خدا سرت میاره شک نکن

0 ❤️

350712
2013-01-03 22:44:49 +0330 +0330
NA

من تو این سایت نقش چوب خدا رو دارم ھروقت زن گرفتی بھم خبر بدہ!در ضمن سنگ قبر جان تو چقد شاش داشیو نگه داشتی،برو بشاش تا کلیه ھات به شاش…ببخشید به گا نرفته!

0 ❤️

350713
2013-01-03 23:19:38 +0330 +0330
NA

كيرم تو داستاناي اين سايت همش كس شره يارو پنجره باز كرد پريدي رفتي خونش بعد سريع لختش كردي كدوم زن كس خل شوهر داري اينقدر زود پا ميده اينقدر كس شر ننويسيد

0 ❤️

350714
2013-01-04 11:56:21 +0330 +0330
NA

ایشالا تو هم خوب میشی. آخه روانی جیمز باند به این سرعت سکس نمیکنه که تو کردی.

0 ❤️

350715
2013-01-04 14:52:17 +0330 +0330
NA

یکی هم بیاد بداد من برسه یک دوست زن میخوام

0 ❤️

350716
2013-01-04 15:20:26 +0330 +0330
NA

هی هی …هی هی!!! آخه آدم آهنی +رباط +اسکن بگیر+ قدو وزن بگیر+ وژدانا" خیلی…!!!

0 ❤️

350717
2013-01-04 16:35:09 +0330 +0330
NA

“…خونه ما جنوبیه و طبقه دوم زندگی میکردیم و ی پنجره پشت خونمون بود که از پذیرایی به حیاط دید داشت و پشت او حیاط خونه شمالی کوچه بغلی بود که سه تا خونه یک طبقه کنار هم بودند و روبروی این سه خونه خونه های جنوبی کوچه بغلی بود که توی طبقه سوم اون خونه کاملا از خونه ما معلوم بود …!”
کیر تمام افراد مذکر تمام محله های اطرافتون و ایضا" این هایی که بالا گفتب تو کون خودت و داستانت و پدر کوس کشت…

0 ❤️

350718
2013-01-04 18:25:50 +0330 +0330

جغ بد دردیه درکت میکنم

0 ❤️

350719
2013-01-04 18:59:04 +0330 +0330
NA

به سرعت تو نمی تونه با مرغ سکس کنه

0 ❤️

350720
2013-01-04 19:41:56 +0330 +0330
NA

به به آقای باسه چی
آین باسه چی به چه زبونیه
نکنه ما تا الان اشتباه میگفتیم واسه چی!!!

0 ❤️

350722
2013-01-04 19:44:13 +0330 +0330
NA

به به آقای باسه چی
این باسه چی به چه زبونیه
نکنه ما تا الان اشتباه میگفتیم واسه چی!!!

0 ❤️

350723
2013-01-04 21:42:06 +0330 +0330
NA

عمواگه توهم باشه کرگدن آفریقایی توکونت یکی رادنبال کنه.خوب خداراچه دیدی شایدبه خودت بیایی

0 ❤️

350724
2013-01-04 23:54:53 +0330 +0330
NA

کپلش رو “ناز” دادی ؟
یعنی این سایت کلا دست افغانیاست

0 ❤️

350725
2013-01-05 00:15:05 +0330 +0330
NA

سپر موشکیم تو روحت … با وجدان ( کندی کسو ) سیر شدی وجدان درد رفت توکونت " برو عمو

0 ❤️

350727
2013-01-05 04:37:48 +0330 +0330
NA

کیرم تو داستان کیریت که کیر زد به کیر کیری ما کیری

0 ❤️

350728
2013-01-05 08:08:13 +0330 +0330

بالاتنتودرآوردی علامت دادی…شلوارلی آوردی علامت دادی…کس کش مگه توقبیله سرخپوستازندگی میکنی …یهویه آتیش درست میکردی علامت میدادی کون گلابی <):)

0 ❤️

350729
2013-01-05 11:33:40 +0330 +0330
NA

سلام کامل نخوندم چون خیانت بود اقا شما ادعایه مسلمانی میکنید خیلی سعی کردم نگم والا بلا بده سکس با دوس دختر از همه بهتر به شرط انکه طرفین راضی باشن از10 بهتون 2میدم بسیار ضعیف بود لطفا بیشتر کار کنید(ادمیــــــــــــــــــــــــن من جایه شما بودم که نیستم سلیتو تعطیل میکردم بستنی میفروختم درامدش بشتره و عابرومند تر اقا جانه ما دوخط بخون بعد بزار با کمبود داستان مگه موتجه هستید)ممنون که نوشتی خدا قوت

0 ❤️

350730
2013-01-05 14:54:32 +0330 +0330
NA

من فیلم vhs این داستانی رو که تعریف کردی رو دیدم نمیدونستم خارجی ها از روی داستان تو کپی کردن.ماشاال…به اون چشای خودت وبابات که از اون فاصله…

0 ❤️

350731
2013-01-06 11:23:58 +0330 +0330
NA

من الان برام مسجل شد باسه به گا دادن نویسنده یه عدد خرطوم فیل هندی کفایت میکنه

0 ❤️

350732
2013-02-11 08:11:26 +0330 +0330
NA

دروغ بهتر ب یادت نیومد بدبخت بیچاره

0 ❤️

533137
2016-03-12 06:27:11 +0330 +0330
NA

عاقا پنجره ما رو به خلای مسجده …خخخخخ…کصکش کم دروغ بگو

0 ❤️

658435
2017-10-17 18:57:38 +0330 +0330

من زن شوهردار زياد كردم لذتي كه تو سكس با زن شوهردار هست حتي تو پاتايا نيست
به هر گلي رسيدي گلي بچين و برو برو برووووو

0 ❤️