سلام.من سامان هستم اهل تهرانم و 18 سالمه و توی یه آپارتمان 4 طبقه همراه با خانوادم زندگی میکنم.توی هر طبقه 1واحد است.من یه خواهرم دارم که 6سال از خودم بزرگتره و 3ماهی میشه که ازدواج کرده.طبقه اول پدربزرگم و مادربزرگم زندگی میکنن.طبقه ی دوم ماییم و طبقه سوم نرگس خانومه که 2 سالی شوهرش به خاطره سرطان فوت کرده.طبقه چهارمم یه زن وشوهری هستن که تازه ازدواج کردن وتازه اومدن تو آپارتمان.
نرگس خانوم یه زن 37 ساله است که فدش حوالی 180 یا 185 است با یه بدن خوش فرم و پستونای سایز 85 و کون نسبتا بزرگ و کاملا بدنش سفیده و در کل جیگر وکس کس.مامان من با نرگس خانوم خیلی ارتباط داره میره خونشون نرگس خانوم میاد خونه ی ما.بعضی وقتا هم میوه ای یا غذایی میده من برای میبرم.وچون ما خیلی با نرگس خانوم ازتباط داریم نرگس خانوم جلوی من راحت.خیلی راحت راخت نه ولی مثلا تیشرتای آستین کوتاه میکنه تنش و دامن کوتاه میپوشه و پستوناش خیلی جلب توجه میکنن.ما نرگس خانومو 6سالیه میشناسیم.منم بهش میگم خاله نرگس.مامان و بابای من و خواهرمو شوهرش و ماربزرگمو پدر بزرگم برای اینکه عموم تازه فوت کرده باید میرفتن کرمان.اواسط دی ماه بود.من هم تنهایی باید وای میستادم خونه مامانم برای 4روزم غذا درست کرده و گفته بود اگه کاری داری به خاله نرگس بگو.ساعت6صبح بود که مامانم اینا حرکت کردن و رفتن.منم رفتم مدرسه تا ساعت دونیم مدرسه بودم.ساعت سه رسیدم خونه.غذامو خوردم و تا ساعت 5 خوابیدم بعد بیدار شدم شروع کردم درسامو خوندم.ساعت 9 شد خاله نرگس اومد در خونمون و گفت سامان جان بیا بالا شام بخور گفتم نه مامانم برام شام گذاشته.خیلی تعادف کرد ولی گفتم شام دارم.گفت خوب برای فردا شام بیا منم گفتم باشه.گذشت تا فردا شب.راستی بگه که شوهره خاله نرگس سپاهی بود و بعد از مرگ اون خاله نرگس حقوق شوهرشو میگرفت.فردا صبح بیدار شدم رفتم مدرسه و برگشتم خونه ناهارمو خوردمو خوابیدم بعدش بیدار شدم یه سری به فیس بوکم زدمو بعد یکمی درس خوندم و رفتم حمومو بعد ساعت نه و نیم شد رفتم بالا برای شام.زنگو که زدم خاله نرگس با یه تیشرت زرد و دامن مشکی خیلی کوتاه درو باز کرد آرایش هم کرده بود تاخالا خاله نرگس رو با آرابش ندیده بودم.درو باز کرد روبوسی هم کردیم و گفت خوش اومدی و گفت خیلی منتظرم بوده اگه یکم دیرتر میومدم میومد پایین سراغم.رفتیم تو نشستیم برای یه چایی آورد بعد از چایی شام خوردیمو شد ساعت ده ونیم.بعد خاله نرگس رفت میوه و شیرینی آورد بعد نشستیم پای ماهواره همینطوری داشت کانالارو عوض میکرد که رسید به یه کانال سکسی که یه زن داشت خودشو لخت میکرد من همینطوری تعجب کرده بودم که چرا خاله نرگس کانالو عوض نمیکنه.بعد که زنه خودشو لخت کرد من به خاله نرگس گفتم چرا کانالو عوض نمیکنی گفت عیبی نداره تو که از اون مذهبیا نیستی منم گفتم آره خوب ولی زشته.بعد گفت سامان از چه دختری خوشت میاد گفتم خوشگل باشه و اندامشم خوب باشه.بعد گفت منو چی دوست داری؟گفتم معلومه خاله شما خالمی.بعد گفت فقط یه خاطر اینکه خالتم گفتم نه کلا خوبی .بعد گفت تاخالا سکس داشتی فهمیدم منظوری داره گفتم نه خاله گفت دوست داری با کسی سکس داشته باشه گفتم خوب بله.گفت پس چرا سکس نمیکنی گفتم آدم مناسبی نیست گفت از دوست دخترات گفتم اونا خوششون نمیاد.بعد گفتم جنده ها هم قابل اعتماد نیستن.گفت خب پس کیا خوبن؟گفتم اگه آشنایی باشه خوبه.گفت مثلا کی گفتم هرکی.گفت من خوبم؟ همینطوری مونده بودم چی بگم دوباره گفت هیچی نگفتم بعد اومد نزدیکم نشست بعد گفت خجالت نکش گفتم بله.بعد دستم به شلوارم زد بعد گفت چه بزرگم شده دیگه روم باز شده بود گفتم معلومه خب شما اینجایین.بعد دست کرد تو شلوارم گرفتش هم حشر من زده بود بالا هم ماله اون معلوم بود.بعد شلوارمو شکشید پایین بلیزمم خودم در آوردم.بعد بهش گفتم تو ام لباساتو در بیار خاله نرگس گفت دیگه بهم بگو نرگس.لباساشو در آورد یه شرت و کرست سرمه ای تنش بود.پستونای بزرگو سفید و یکمی هم سفت کسش هم هیچی مو نداشت.بعد همینطوری کیرمو میخورد منم دستم به موهاش بود.همش میگفت جون چه کیری خیلی وقته کیر نخوردم منم همش میگفتم جون سرشو عقب جلو میکردم میگفنم بخور نرگس جون بخور جنده خانوم .بعد تمام آبم ریخت روصورتش تمامه آبمو خورد.بعد گرفت تو دست کیرمو یکم باهاش ور رفت تا بزرگ بشه بعد گذاشتمش لای پستوناش بعد که خیلی گنده شد کردم تو کسش تلمبه با سرعت میزدم میگفتم جون جنده خانوم چه کسی داری کیرم تو کست اونم همش میگفت تند تر و آه آه میکرد. بعد داشت آبم میومد درش آوردم ریختم رو شکمش.بعد یکم لبای همدیگرو خوردیم رو هم خوابیدیم یه یه ساعتی بعد با هم رفتیم حموم بعد تو حموم هم نرگس برای من جلق زد هم من برای اون با زبونم کسشو هم خوردم.تا 2 باهم بودیم فردا صبح هم مدرسه نرفتم.بعد از این ماجرا ما هر هفته 2باری باهم سکس داشتیم.من مثل خیلیای دیگه نیستم بگم تورو خدا فحش ندیدو صدبار قسم بخورم که داستانم راسته.داستان من راسته حالا باور کردنو نظرش با شما.
نوشته: سامان
خوب بود بهرحال … منم مدتیه تو کف یه خانمم وقتی جورش کردم و کردمش براتون تعریف میکنم
man ke nemigam to dorogh migi azizam ama ye kalam migam kire ejdehaye 2 sar to kone nane adame dorogh go
hala ein trafe majara
badesham migam bazam dame to garm agha bive kardi noshe jon hale
جلوی تو خیلی راحت نیست؟فقط با یه تاپو دامن کوتاهه .میشه بگی جقی خان از نظرتو راحت گشتن جلوی یه مرد غریبه چطوره؟؟؟؟؟؟؟حتما با شورتو سوتینه دیگه چون از دامن کوتاه راحتر شورته
نوش جونت پسرجون …ثواب دنیا و اخرت مال تو…برو که از کون شانس اوردی …ولی دیگه ننویس…یعنی خیلی تخمی مینویسی…
خیلی دوس داشتی واقعأ اینجوری میشد ؟؟
نمیگم غیر ممکنه همچین اتفاقی بیافته … ولی مطمعنم واسه تو پیش نیومده
از اون جنده خانوم گفتن وسط سکس 100% کسی خوشش نمیاد
من کاری به حرف بچها ندارم البته احترام میزارم به حرفشون اخه منم یه همسایه دارم بیوه البته رفت اونم همین سن بود هر پنج شنبه می کردمش وای یاد اون موقع افتادم به هر حال خوب بود در حد خودت ساده بود نوشتی
خواجه نصيرم خواجه نصير
آمده ام از گرمسير
تابزنم برتو كير
پسر سعدي بنام نكرده كارحرام
كونت به كيربابام!
عزيزكم كاش هفت روز از آمدنت ميگذشت تا به تو شك نميكردم.دفعه قبل٨ساعت طاقت آوردي،حالا كمتراز دوروز؟بسي صبربايد كرد،فعلا شعر داشته باش تا بعد.جون جون جون
اين تراوشات ربطي به داستان نداره يهو ياد نيمو افتادم.دوست عزيز نويسنده شما مشغول باش نوش جونت،جاي ما هم زحمت بكش،هرچند پسرخوبيم خواهر شيطون نمودم كه باعث ميشه جلو شلوارم ،هيچي ،بي تربيت نشو،فقط اشعارم ربطي به شما نداشت.
با اجازه بانوان لطفأ اشعارحقير را مطالعه نفرماييد،عالم عالم مستيست، شايد كه سخني درخور نامردان گويم همي زشت.
بعد از اشعار خواجه نصير و آمدن از گرمسير،بدان جا رسيديم كه شب شعر بود و شراب شب انگور،شب درد شب مستي شب راستي:
آنقدر مستم كه ازچشمهايم شراب آيد برون
از كس عمت مقني باطناب آيد برون
توكز جام شراب مي نيخوري
كله كيرمرا كي ميخوري؟
نميدونم چرا نگران نيمو شدم؟
قدش 1.80 یا 1.85
بچه جون بزرگتر شدی میفهمی خانم ها هر یه میلیون نفرشون قدشون از 175 بیشتر میشه
اخ که این جونای ما عجب تخیلاتی که ندارن
بیوه همسایه بیاد به یه پسر بچه مدرسه ای کس بده
نمیدونم اینا دارن دروغ سرهم میکنن یا دوره زمونه اینجوری شده و من بیخبرم
حداقل بخاطر روح عموت که اون دنیا عذاب نکشه شب اول قبرش نمیکردی…خخخخخخخخخخ
بازم که یکی از فامیلا تو یه شهر دیگه فوت کرد و همه رفتن مراسم و خونه خالی شد و کس اومد و تو کردی و ماهم باورکردیم!!
بعد گفت خجالت نکش بعد گفتم بله.بعد دستم به شلوارم زد.
چی میگی؟
بعد تو که راست میگی.
بعد اگرم راست میگی بعد نوش جونت بعد مارو سننه.
بعد فکر کنم بعد 14سالت باشه.بعد عیبی نداره بعد بزرگ میشی بعد به آرزوت بعد میرسی بعد.
بعد چون برای تو بعد احتمال بد آموزی داره بعد فحشت بعد نمیدم بعد.
بعد فقط یادت نره بعد حتما شبا مسواک بعد بزن وبخواب بعد.
بعد یه چیز دیگه بعد سعی کن بعد تو جمله هات زیاد بعد ننویسی بعد.
بععععع…ببعععععع…ببعععععع…
لت وپارسابق
biggrin biggrin از مدرسه اومدی خونه؟ یا از مهد؟
بهش گفتی جنده خانوم بهت چیزی نگفت ؟
مامانت واسه 4 روز غذا درست کرده بود؟
-شیر خشک واست خریده بود ! احتمالا dirol
من ن فحش میدم ن هیچی فقط میگم با ز خداروشکر یه نفر میمیره اینا میتونن سکس کنن وگرنه ک هیچی
آره تو رفتی اونم زد کانال سکسی و بیمقدمه ازت پرسید از چه دختر خوشت میاد.
داش من حد اقل یه کم طرفو کمتر جنده نشون میدادی تا بقیه باور کنن.
البته تو این دنیا همه چیز اتفاق میوفته
قد ۱۸۵ آخرین کلمه داستانت بود که خوندم.
کیر خرس گریزلی تو کیونت
نكني از دستت ميره،كردني رو بايد كرد.شك جايز نيست.همانا شك مانند شيطان تورا از كردن بترساند،نكني اون دنيا خدا ميگه بچه پررو،حالا كاسه داغترازآش شدي جيگر ،حي و حاضر بود مثبت بازيت گل كرد؟بعد نيم سوز در ماتحت فروكرده تا پندگيري.
فقط كردني،كون خويش و خواهر مادر خويش و زن و بچه مردم نيست،كردني خودش داد ميزنه،پس از فتواي بنده سواستفاده نكن.