سکس با دخترخاله تپل مپل

1392/06/16

سلام من علي هستم 17 سالمه اين داستان واقعي واقعي هست به قول بعضي ها تخمي تخيلي نيست من اهل تهرانم دختر خالمم که از من 4 سال بزرگتره اهله کرجه اولين سکس ما 3سال پيش زماني که 14 سالم بود اتفاق افتاد من تا اون موقع هيچ سکسي نداشتم دختر خالم يه مقدار توپول بود خوش هيکل و خيلي خوشکل کون و پستون خوشکلي هم داشت که من رو واقعا حشري ميکرد بيشتر از اين چيزي که من رو حشري مي کرد اين بود که به شوخي به من مي گفت شوهرشم هميشه ميخواستم بهش پيشنهاد سکس بدم ولي ميترسيدم چون هم از من بزرگتر بود هم اين که يه وقت پيشنهادمو رد کنه و ابرومو تو فاميل ببره يه روز که خونشون بوديمو همه ميخواستيم بريم جايي اون به بهانه ي درس خوندن نيومد ما رفتيم سوار ماشين شديم تا سر کوچه رفتيم که يادم افتاد گوشيمو جا گذا شتم سريع کليد خونه رو از خالم گرفتم تا برم گوشيمو بردارم دره خونه رو باز کردمو اومدم تو خونه اومدم برم موبايلمو بردارم که ديدم يه صداي اه از اتاق نَستَرن دختر خالم اومد منم که از فضولي داشتم مي مُردم رفتم دره اتا قش صداي اه اه بيشتر شد فهميدم داره يه کارايي مي کنه منم که انگار داشتم بال در مياوردم منم رفتم پيش مامانم اينا گفتم دل درد گرفتمو نميام بالاخره با هر کلکي بود پيچوندمشونو با شوق و ذوق با کليد خونه ي خالم رفتم خونشون ولي ديگه صدا نميومد بعد حدادا 1 دقيقه يه صداي جيغ اومد منم خوشحال رفتم دره اتاقشو اروم باز کردم طوري که نفهميد بعد ديدم رو تختش پشت به در خوابيده و داره خوا ارضايي ميکنه منم که خوشحال بودم به ارزوم رسيدم به ارومي رفتم جلو و دستمو گذاشتم رو کونه توپوله نرمو سفيدش واي که جه چيزي بود بعد همون موقع با ترس و لرز گفتم کمک نميخواي منتظر بودم بگه چرا عزيزم که ديدم برگشته سمتم زُل زده بود تو چشمام انگر خُشکش زده بود حدودا10ثانيه اي تو همين حالت بود که ديدم جيغ جيغش بلند شد گفت خفه شو بي شعور گمشو از اتاقم بيرون ،کثافتِ اشغال ،اصلا تو گه خوردي اومدي تو اتاق من و…
منم که واقعا تعجب کرده بودم گفتم نازیلا ببخشيد گه خوردم فقط به کسي نگو باشه بعدشم سريع اومدم بيرون و رو مبل نشستم خيلي ناراحت بودمو ترسيده بودم ولي يکم فکر کردمو ديدم منم ميتونم ابروي اونو ببرم پس ترسم ريخت اونم بعد از چند دقيقه که لباساشو پوشيد اومد بيرون با اخم نگاه ميکرد منم با پر رويي تمام گفتم چيه طلب داري که ديدم خندش گرفته ولي با هزار تا ترفند داره جلوشو ميگيره منم سريع رفتم بغلشو با کلي خواهش و تمنّا راضيش کردم يه حالي باهم کنيم اونم باره اولش بود خيلي هن خوشکل بود هم خودش هم اندانش با چند تا لب شروع کرديم چه لبايي داشت بعد در همون حال شروع کرديم به مالوندن هم کم کم لباساشو در اوردم و شروع کردم به ماليدن کوس نازش بعدش زبونمو کردم تو کوسش با اين که خيلي خوشکل و بزرگ بود ولي سوراخش گشاد نبود همچين شروع کردم به خوردن کوسش که بعد از 2 دقيقه ارضا شد بعد شروع کرد به ساک زدن برام اولش انگار داره به زور ساک ميزنه اما بعدش انگار خيلي بهش حال ميداد و همزمان با ساک زدن داشت خايه هامو هم ميماليد البته اون موقع من هم با وجود سن کمم هيکل خوب و قيافه ي دختر کش و کيره دراز و خوشکلي که حدودا 17 سانت بود بعد از چند ثانيه ساک زدن حس کردم ابم داره مياد سريع کيرمو از تو دهنش در اوردم تا به حالت اوليه برگرده بعد از چند دقيقه که کيرم خوابيد دوباره خودم با کلي توف مالي راستش کردمو کردم تو کونش واي چه حالي ميداد تنگ بود و همين هم لذتِ سکسو بالا ميبرد هم باعث ميشد ابم زود تر در بياد کم کم شروع کردم به تلمبه زدن صداي اه اهش خيلي بلند شده بود همش مي گفت سريعتر انگار خيلي بهش خوش ميگذشت داشت ابم ميومد ولي تحمل کردم و جلومو گرفتم شروع کردم تند تر تلمبه زدن و کسشو ماليدن که ديدم بعد از چند دقيقه بازم ارضا شود منم که داشتم مي ترکيدم خودمو ول کردمو ابمو ريختم توش بدون اين که بهش بگم واقعا از اين کارم ناراحت بودو به خاطره همين چند روزي باهام قهر کرد ولي بازم باهم اشتي کرديم بعد سه سال صد ها بار باهم حال کرديم منم تا حالا به جز نازیلا به هيچ دختري پيشنهاد سکس ندادم چون فکر نکنم بهتر از اونم تو دنيا باشه الان من 17سالمه و او 21 سالشه ولي هنوز ازدواج نکرده و به همه ي خاستگاراش جواب منفي ميده چون منو ميخواد منم اونو نه به خاطره سکس بلکه به هم علاقه مند شديم خدارو چه ديدي شايد باهاش ازدواج کردم يعني دعا کنيد که باهاش ازدواج کنم
واقعا عُذر ميخوام اگه بد بود چون بار اولمه به خاطر غلط املايي هم بايد بگم که چون با موبايل و سريع نوشتمه بازم شرمنده لطفا نظر بديد اگه خواستيد داستان هاي ديگمم که با نازیلا دارمم براتون بنويسم در ضمن تمام اين داستان واقعيت داشت به جز اسم شخصيت ها تا داستان بعدي باي;-)

نوشته: علی


👍 0
👎 0
146529 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

397810
2013-09-07 09:40:50 +0430 +0430
NA

آخه بچه کونی تو اول میگی اسم دختر خالت نسترن و بعد میگی نازیلا
بعد اینکه پسر 14 ساله هنوز کیر نداره که بخواد آب داشته باشه اگه بچه خوزستان یا بوشهر بودی بخاطر آب و هوا می گفتم آره آبش اومده
و بعد هم اینکه کیر غلام سیاه توی نشیمنگاه آدم دروغ گو

0 ❤️

397811
2013-09-07 10:21:08 +0430 +0430
NA

نه اصلا تخمی تخیلی نبود،
بسیار کیری و توهمی بود .

0 ❤️

397812
2013-09-07 10:22:47 +0430 +0430
NA

تا پیچوندمشون خوندم کیر خر تو کون آدم دروغگو و عوضی و خودارضا

0 ❤️

397813
2013-09-07 15:41:31 +0430 +0430
NA

:SS بدک نبود

0 ❤️

397816
2013-09-07 18:22:44 +0430 +0430
NA

(عجيبا غريبا)

0 ❤️

397817
2013-09-07 18:43:05 +0430 +0430
NA

هه :|
خدا همه رو شفا بده

0 ❤️

397818
2013-09-07 22:03:49 +0430 +0430
NA

بسيار افتضاح بود.
شايد دخترخاله ي مدير سايت بوده كه اينقد جنده بوده.

0 ❤️

397819
2013-09-08 05:18:53 +0430 +0430
NA

كيرم تو مخت كس مغزجقي

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها