سكس همزمان با ٢ خاله

1390/06/24

از موقعي كه ١٣سالم بود و تازه حرف سكس و اينا خيلي دنبال صحنه هاي سكسي بودم مثلا اولا عكس دخترايي كه رو عطر بود و نگه ميداشتم و برام جذاب بود.يه بار يه كانال موزيك عربي رو ديدم كه دختره سينه هاش بيرون بود و دراثر همون صحنه آبم اومد، اولين بارم بود كه آبم مياد خيلي لذت بخش بود،خيال كردم شاشيدم و وقتي رفتم حموم ديدم كه مايعه لزج و سفيده!از اين ماجراها بگذريم سر قضيه خاله هام همون موقع يه بار كه سينه هاي خاله اسما رو اتفاقي ديدم خيلي بزرگ بودن وكيرم شق كرد منم هي داشتم ديد ميزدم و متوجه شدم خاله هما هم مث من ديد ميزنه هما اونموقع ١٦سال و اسما ١٨سالشون بود هر٢مون متوجه نگاه همدگه شديم و دیگه من خجالت كشيدم بيشتر نگا كنم تو آشپزخونه كه با هما بودم و يه لبخندي بهم زد كه به خاطر ماجراي اسما بود.بعد كلي شست وشوي ظرفا رفتيم اتاق هما اونجا چشام به سينه هما افتاد اونم متوجه شده بود ديد ميزنم وخنديد از اين ماجرا گذشت من و هما خيلي راحت بوديم وهميشه تو درساي مدرسه كمكم ميكرد،هميشه لباسايي تنش ميكرد كه من ديدش بزنم تا يه بار ازم پرسيد چيو نگا ميكني منم جا خوردم وترسيدم اونم خنديد درس كه تموم كرديم بهم گفت كه به كسي چيزي نگم بهم نشونش ميده همين كارم كرد اونموقع زياد رشد نكرده بود اما از ديدنش خيلي كيف ميكردم.تو مدرسه هم راجب اين چيزا ميشنيدم و هميشه به عشق سينه ي هما آبم ميومد. ١٤سالم بود كه يه بار اتاقش بودم بهم گفت ميخواد شلوارمو براش پايين بيارم اما روم نميشد ولي اگه اينكارو نكنم دگه پيرهنشو واسم باز نميكنه منم شلوارمو پايين كشيدم اونموقع مو ريز ريز داشت اونم درو قفل كردو پيشم اومد دست زد به كيرم شق شق شده بود.ازم خواست با صابون بشورم وقتي شستم بوسه زد به سر كيرم و كرد تو دهنش الان ميفهمم كه بار اولش بود.منم چندشم ميومد از كارش اما خيلي حال ميكردم و لذت داشتم بهشم گفتم كه سينشو بزاره بخورم اونم اصلا چيزي نگفت سينه هاشو در آورد و منم داشتم همه جاشو ليس ميزدم (حتي يه عكس سكسي هم نديده بودم) خيلي آماتور بود.اونروز هم باسن و كسش رو هم در آورد و ازم خواست كه بخورم اما بخاطر چندشي كه حس ميكردم اينكارو نكردم هردو ارضا شديم و هما هم بهم گفت حموم كنم
برا اينكه عادي شدن من و هما رو بگم بايد از اولش ميگفتم حالا بريم سر ماجرا من ٢٠سالمه هما٢٣ و اسما هما و اسما٢٥ خيلي خوشگلن هما خوشگلتره وسفيدتر اما اسما سكسيتره سينه هاي بزرگ باسن بزرگتر اما قدش حدود ١٥٥ ومه ١٦٧ هما ٣ ٤ سانتي ازم كوتاهتره.
داستان از اينجا شروع ميشه كه من و اسما رفتيم خونه هما آخه شوهرش رفته بود دانشگاش و يه هفته اي خونه نبود و شوهر اسما هم دبي بود ماه به ماه ميومد.من و هما از قبل برنامه داشتيم چون برام تعريف ميكرد كه دوران دبيرستان چقد اينو اسما قبل خواب باهم ور ميرفتن فرداي اونروز كه خونشون رفتيم قرار بود عمليش كنيم هما و اسما تو اتاق بودن و منم با موبايل داشتم ور ميرفتم كه هما اومد صدام بزنه و گفت اوكيه وقتي رفتم تو ديدم اسما با يه تاپ كه مث لباساي هما بود رو مبل نشسته و معلومه كه خجالت ميكشه هما وقتي اومد رفت پيش اسما ونشست پيشش دستشو رو روناي اسما ميزاشتو ميكشيد كم كم كس ماليش كردو دگه اسما داشت راه ميفتادو باهم لب دادن منم كه حسابي شق بودم همون موقع هم چندتا عكس گرفتم(تا الانم دارم)هما تاپ اسما رويه خورده پايين كشيد وسينه اسما رو ميخورد،هما رو اسما بود منم دگه بيشتر منتظر نموندمو رفتم پشت پشت هما گردنو صورتشو بوسيدم حدود ٥دقيقه گذشت هما از رو اسما بلند شدو منم كه از پشت هما رو بغل كرده بودم گردنشو ميليسيدم تاپو شرت اسما رو درآوديم و٢نفري افتاديم به جون سينه هاش آه آهش در اومده بود منم تو حين خوردن سينه هاش زبون به لبو صورت هما ميزدم،سر هما رو فشار دادو هما رفت سمت كس اسما و براش ميخوردو آهو ناله اسما بيشتر شد،داشت ارضا ميشد،بعد ارضا كردن خاله اسما نوبت منو هما بود اول پيرهنمو در اوردم بعدم شلوارم كه خيس شده بود در اوردمو تاپ هما هم در آوردم يه لب طولاني گرفتم و گردنشو ليس زدم خوابوندمش رو زمين سينه هاشو خوردم ميك ميزدم گاز ميگرفتم آه و ناله هما هم در اومد اونم تو همين حين شرتمو يه خورده كشيد و منم بلند شدمو شرتشو در اوردم اسما دوباره جون گرفته بودو دوست داشت بياد قاطيمون شه كه رفتم بالا سر هما و كيرمو گذاشتم رو لباش از اسما خواستم كه كس هما رو بخوره اونم شرت هما رو در آوردو پاهاشو باز كردو كسشو ميخورد خودمم كيرمو تو دهنش ميكردم يه ١٠ دقيقه تو همين حالت بوديم و دگه وحشتناك منو هما حشري بوديم بعد از روش بلند شدم و رفتم كاندوم آوردم از اسما خواستم كه ساك بزنه و بزاره رو كيرم بلند شدمو پاهاي هما رو باز كردم،كيرمو آروم آروم فرستادمش تو خيلي تنگ بود يه سال از باز شدنش نگذشته بود خيلي آه اوه ميكرد و درد داشت اما با پاهاش كمرمو هل ميداد كه بكنمش منم تاته كردم توش و در آوردمو دوباره تا ته محكم شلاپ زدم تو كه جيغ كشيد اسما تو همين حين ازش لب گرفت لباشو ميخورد منم محكم داشتم تلمبه ميزدم تا هما ارضا شد منم يه چند دقيقه دست كشيدم تا جلو ارضا شدنمو بگيرم تو يه خورده ميوه و آب خوردم و رفتم سراغ اسما اونو رومبل نشوندم طوريكه ايستاده بكنمش كيرمو فرستادم توش زياد تنگ نبود تاته كردم توش جوري كه آخ گفت و ازم خواست بااحتياط بكنم اما من سريعترو محكم ميكردمشو با دستام سينه هاشو فشار ميدادم داشتم ارضا ميشدم كه دوباره دست كشيدم چند دقيقه منتظر موندم اينبار رفتم سراغ خاله هما ميخواستم از كون بكنمش از اسما خواستم كه اونو اماده كنه اسما هم جوري روش خوابيد كه كسش جلو دهن هما باشه كس هما جلو خودش يه خورده كرم به سوراخ كون هما ماليدو باانگشت ميكرد تو سوراخش،منم رفتم حموم آب سرد رو كيرم ريختم تاارضا شدنمو تاخير بندازه اومدم و بالش زيرشكم هما گذاشتم اسما هم كسشو جلو هما گرفته بودكه بخوره منم سر كيرمو فرستادم تو كه اه بلندي كرد منم ادامه دادم تاته كردم تو كون هما اروم تلمبه ميزدم و كم كم سرعت دادم به تلمبه هامو اسما رو ميديدم كه چطوري سرهما روفشار ميده كه بخوره منم از ديدن اين صحنه به اوج لذت رسيده بودم و دگه داشت آبم ميومد كه با يه ضربه محكم هرچي آب بودو خالي كردم تو كون هما اونم انگار ارضا شده بود منم همينجوري خوابيدم رو كمرش لپ وصورتشو بوسيدم.
باخاله هما زياد سكس ميكنم حتى دوستاش كه خودش جورشون ميكنه اما خاله اسما زياد راحت نيستم كه بخوام ازش باهام حال حال كنه چون اصلا فرصتش پيش نيومده و يه ماه از اين سكسمون نگذشته اما خاله هما يه شهر دگست كه امسال قراره دانشگام اونجا باشه شوهرشم هر٣روز يه روز خونه نيست!

نوشته:‌ امین


👍 9
👎 7
1057223 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

298942
2011-09-15 00:38:13 +0430 +0430
NA

سکس با محارم اصلا ارزش خوندن نداره

2 ❤️

298943
2011-09-15 00:42:21 +0430 +0430
NA

کس شعر خالص که میگن همین بود

2 ❤️

298944
2011-09-15 00:45:06 +0430 +0430
NA

یه بار هم ما اول شدیم

0 ❤️

298945
2011-09-15 00:45:38 +0430 +0430
NA

ا مثل اینکه نشدیم. شرمنده

0 ❤️

298946
2011-09-15 01:23:35 +0430 +0430
NA

cheqad sex ba khalato mikham ! Axasho chera nazashti age dashti mizashti

1 ❤️

298947
2011-09-15 01:31:31 +0430 +0430
NA

برو بچه کونی.خر خودتی.برو زیر اب سرد جلقتو بزن…

0 ❤️

298948
2011-09-15 01:47:21 +0430 +0430
NA

به نظر من اصلا درست نیست ادم با خالش بره من از ته دل برات متاسفم

1 ❤️

298950
2011-09-15 02:49:41 +0430 +0430
NA

از اسمش معلومه چیه موجود اضافی

0 ❤️

298951
2011-09-15 03:03:37 +0430 +0430
NA

جان من نه جان خودتو همون خاله هات این چه … نوشتی احمق؟؟؟؟
بابا ادمین عزیز لطف کن یه بار حداقل اینا رو بخون ببین چی نوشتن بعد بزارشون تو سایت!!!
درکل خاک برسرت که اینقد تو کف نباشی ابله!!!

0 ❤️

298952
2011-09-15 03:40:52 +0430 +0430
NA

خیلی حال کردم با اون نظر که گفت برو زیر آب سرد جلق بزن!
اما توضیح داستان:

  1. نویسنده در ابتدا خود را بچه ای مثبت معرفی می کند که اصلا اهلش نیست اما بعد دو طرف دو تا خاله هاش میذاره!
  2. نویسنده عقده ای بوده و از دید زدن محارم لذت می برد.
  3. خاله های نویسنده بسیار وفادارند که حتی با داشتن شوهر به یک بچه جلقی کس و کون می دهند
    در کل کیر به داستانت !
0 ❤️

298953
2011-09-15 04:18:19 +0430 +0430
NA

داستان از این کسشعرتر نخونده بودم.بدبخت اسپری تاخیری نداشتی رفتی میوه خوردی بعد رفتی زیر اب سرد.یاخودت کس خلی یا خاله هات.یعنی اینقدر خالهات بدبختن که شوهرشونو ول کنن بیان باتوی جلقی سکس کنن

0 ❤️

298954
2011-09-15 04:23:46 +0430 +0430
NA

ببین باحال بود اما اگر واقعا راست میگی اون عکسایی که گفتی تا الان داریشون بزار تا ماام ببینیم اگرم نمیخوای ببشناسیمشون میتونی صورتاشونو شطرنجی یا کات کنی :T :-C

0 ❤️

298955
2011-09-15 04:28:51 +0430 +0430
NA

رک بت بگم ریـــــــــــــــــــــدی این چی بود؟ اخبار بود؟ راس بگو از تو حوادث روزنامه ورنداشتی؟

0 ❤️

298956
2011-09-15 04:46:36 +0430 +0430
NA

خاک تو سر حشریت کنن کسی رو خالشم نظر داره :O

0 ❤️

298957
2011-09-15 04:54:49 +0430 +0430
NA

خیلی بد نوشته بودی 2 خط خوندم هیچ چیز نفهمیدم اومدم پایین تر دیدم 2باره شروع کردی … برای بار هزارم موقع جق زدن داستان ننویسید

0 ❤️

298958
2011-09-15 06:03:42 +0430 +0430
NA

کدام گزینه صحیح می باشد؟
1- پسرک حروم زاده هست
2- خاله ها جنده هستند
3- گزینه 1 و 2
کیر قزافی تو کون پدربزرگش و باباش با این بچه بزرگ کردنشون

1 ❤️

298959
2011-09-15 07:41:56 +0430 +0430

اخه بچه کونی وقنی نمی تونی ننویس .باشه کونی ؟
خیلی داستان تخمی ای بود

0 ❤️

298960
2011-09-15 08:42:59 +0430 +0430
NA

کیر تو مرامت

0 ❤️

298961
2011-09-15 08:48:52 +0430 +0430
NA

اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…اسما و هما…
كل حروفش اسما و هما… + كير تمام بچه هاي شهواني تو كس ننه آدم دروغ گو…

1 ❤️

298962
2011-09-15 09:11:20 +0430 +0430
NA

باباجون جقي جق يه مزيتي كه داره ميشه هر كسي روكرد "دردسر و رسوايي هم نداره!!!

0 ❤️

298963
2011-09-15 09:18:24 +0430 +0430

اینقدر اسما هما کردی که مخمون پریود شد
اخر نفهمیدیم کی کی رو کرد :))

0 ❤️

298964
2011-09-15 09:42:36 +0430 +0430
NA

چرندترین داستان خیالی!!!
داداش یه خورده رو افکارت کار کن بهتر بتونی خالی ببندی . . .

1 ❤️

298965
2011-09-15 10:56:02 +0430 +0430
NA

je qalata

0 ❤️

298966
2011-09-15 11:34:39 +0430 +0430

ما نفهمیدیم این دوتا خاله تو چندتا شورت پاشون بود آخه همش داشتی شرت از پاشون در میاوردی .

1 ❤️

298967
2011-09-15 11:39:29 +0430 +0430
NA

مجبوری

0 ❤️

298968
2011-09-15 11:46:40 +0430 +0430
NA

داستانت خیالی بود

0 ❤️

298969
2011-09-15 13:54:25 +0430 +0430
NA

اصلا خوشم نیومد
پر غلط املایی بود و نفهمیدم چی شد

0 ❤️

298970
2011-09-15 14:50:33 +0430 +0430
NA

eyyyyyyyy baba manm az bachegi be eshghe khalam jalgh mizadam

0 ❤️

298971
2011-09-15 15:03:44 +0430 +0430
NA

از کلکسیون اسما و هما که بگذریم که معلوم نشد کدومشون کستره…
روش آخر رو هم امتحان می کردی که آبت دیر بیاد: انگشتتو تف می زدی تا ته می کردی تو کونت هم آبت دیرتر میومد هم شاید ارضا می شدی اینقد کسشر نمی نوشتی…

0 ❤️

298972
2011-09-15 17:32:12 +0430 +0430
NA

بچه ها من به يه نتيجه خيلي مهم رسيدم!!!
جفت خاله ها جنده تشريف دارن
شاشيدم تو داستانت احمق

1 ❤️

298973
2011-09-15 17:37:19 +0430 +0430
NA

Damet0n jiZz

0 ❤️

298974
2011-09-15 18:15:05 +0430 +0430
NA

کردن نزدیکان مثل اینه که شوهر خاله هات ننه اتو بکنن.
صد بار گفتم : یکی بیاد این کونی رو از توی این سایت ببره.
در غیر اینصورت کیرم تو روح وروانت جقی…

1 ❤️

298976
2011-09-16 07:54:29 +0430 +0430
NA

لوووووووول
کیر نو داستان سکسی که همش کس شره =))

0 ❤️

298977
2011-09-16 11:15:20 +0430 +0430
NA

badesham boro zardaloo ro bokon tu kosse khaleye jendat badesh bokhoresh ta mokhet az priodi dar biad, bashe kuni?

0 ❤️

298978
2011-09-16 12:09:18 +0430 +0430
NA

اردلان دخترها را واسه خودت نميخواي ميخواي كس كشي كني ببري خارج حراجشون كني خجالت نميكشي …آهاي اين سايت چفت وبست نداره هر الدنگي مياد با پر رويي تمتم اينجا تبليغات كس كشيشو ميكنه… آدمين مردي مگه ننه مرده…ككاما داستان : چرا همه بيسوادا اينجا داستان مينويسند سواله واسه من…آخه با با قبل از گذاشتن تو سايت يه دور بخونين ببينين چي بلغور كردين بخورد مردم ميدين… واله جهي دوري نميره بيشتر از 5دقيقه هم وقتتونو نميگيره… 5دقيقه ديرتر بياد سايت هيچ اتفاقي نمي افته… اونقدر غلط داشت نفهميديم جريان اصلي چيه؟ هر چند معلوم بودتراوشات ذهني يك معلول ذهني بينواست… 8} 8} 8} 8} 8} :O :O :O :O :O :O :O

0 ❤️

298979
2011-09-16 16:46:56 +0430 +0430
NA

:D این خاله هاتو بده تا ما هم باهاشون یه حال اساسی بکنیم . خودت چی میدی ؟

0 ❤️

298980
2011-09-16 17:08:45 +0430 +0430
NA

به نظرم اسمت اردلان کسکش باشه خیلی بهتره!!

0 ❤️

298981
2011-09-16 17:16:08 +0430 +0430
NA

ببره خارج چيكار؟

0 ❤️

298982
2011-09-16 17:19:02 +0430 +0430
NA

اول گفتي باخودم بياد
اردلاااان برو يه جق بزن حالت بياد سرجاش پرت وبلانگي
:-D

0 ❤️

298983
2011-09-16 23:19:56 +0430 +0430
NA

=)) =)) سلام بچه ها
من به داستانا کاری ندارم چون میدونم همش کس شعره ولی خدایی با نظراتتون حال میکنم یعنی روده بر میشم خدا خیرتون بده((=

0 ❤️

298984
2011-09-17 03:15:57 +0430 +0430
NA

ری______________________________دی شدی____________________د

0 ❤️

298985
2011-09-19 07:50:03 +0430 +0430
NA

x-( بابا چقدر کوس شعر میگی
یه داستان صاف بنویس
هی
اسما هما
اسما هما
اسما هما
اصلا نفهمیدم اسما هما چی هست؟

0 ❤️

298986
2011-09-22 14:07:27 +0330 +0330
NA

فقط میتونم بگم که کس و شعر محض بود همین رو بس…

0 ❤️

298987
2011-09-27 05:04:23 +0330 +0330
NA

هرچي بزرگترها بگن

0 ❤️

298988
2011-12-02 11:54:48 +0330 +0330

حیف کیرم … :(
اما کیر تو کس خاله هات و داستان مزخرفت!! :B

0 ❤️

298989
2012-12-27 08:47:16 +0330 +0330

من کلا این کس شعر تخمی تخیلیتو نخوندم از اسمش معلوم بود کسشعره
اگه مینوشتی آرزوی سکس با دوخاله هتما مینوشتم خاک بر سرت احمق حیوونا هم این کارو نمیکنن بی شخصیت
دلت فحش و بد و بیراه میخواد خوب از همون اول بگو بهت فحش بدن چرا دیگه کسشعر مینویسی وقت مردمو میگیری

0 ❤️

298990
2014-04-28 00:46:42 +0430 +0430
NA

اخه بیچاره فکر نکنم تا حالا اصلا کس دیدی باشی با داستان تعریف کردنت کیرم…

0 ❤️

298992
2014-06-19 00:50:39 +0430 +0430
NA

خاک تو سرت کنن،.مرتيکه بيشعور ،،،،،سکس با محارم ديگه گفتن داره،برو خجالت بکش،،مطمئن باش دو نفر هم خواهرتو داشتن ميکردن

0 ❤️

298993
2014-07-24 06:48:58 +0430 +0430
NA

سلام به تو ای داستان نویس اخه عزیزه من مگه کیفیت صابونت اومده پائین که این چرت وپرتارو مینویسی اخه الاغ مگه کس قحطی از خونوادت مینویسی اگه خاله هات با خبر بشن چه کس شعرای پشتشون بلغور میکنی با خرج خودت با پستون کونت میزارن اخ کیره هر چی بچه های با مرام شهوانی تو پستون بند ننت چاقال اینقدر به مغز ان دماغیت فشار نیاوردی یه چیزه درست بنویسی برو حالشو ببر ان دماغ

0 ❤️

298995
2014-09-23 08:02:56 +0330 +0330

کیرم از پهنا تو مخت … مرتیکه کس مخ

0 ❤️

298996
2014-12-09 01:37:04 +0330 +0330
NA

مجله های جدید سکسی سری بیا ببر
http://shahvani.com/topics/%CB%99%C2%B7%E2%96%AA%E2%97%8F%E1%83%A6-%D9%8…

مجله های جدید سکسی سری بیا ببر

0 ❤️

298997
2014-12-14 18:03:56 +0330 +0330
NA

برو جقتو بزن هنوز داستان نوشتن برات زوده

0 ❤️

298998
2014-12-30 03:48:14 +0330 +0330
NA

انگار مادرت از اینا جنده تره ک حرومزاده زاییده
جای داستان نوشتن برو پدرتو پیدا کن

0 ❤️

298999
2015-01-01 04:41:42 +0330 +0330

ریدم به داستان
پدر سگ اول اینکه کامل برق میزنه ساختگی
بعد خاله همات 16 سال داشت و وای چه سینه بزرگی داشت
اصن تحت تاثیر قرار گرفتم:-D

1 ❤️

299000
2015-01-13 18:00:01 +0330 +0330
NA

طرف گفته نظر بدين خوب يا بد حالا چرا بهش فش ميدين خاله خودش رو گاييده به شما چه . داستانت خوي بود ولى كمتر جق بزن

0 ❤️

299001
2015-02-10 07:43:29 +0330 +0330
NA

برات متاستفم
با محرم سکس میکنید

0 ❤️

299003
2015-05-03 10:55:12 +0430 +0430
NA

حرفی ندارم ، ولی واقعیت داره جدن ؟(لایک)

0 ❤️

299004
2015-05-23 08:26:22 +0430 +0430

کیرم تو کونت جقی;)

0 ❤️

561203
2016-10-18 22:03:31 +0330 +0330

به جون خودم فیلمشو دیدم خخخخخ

0 ❤️

572040
2017-01-04 02:30:24 +0330 +0330

سیکدیر

0 ❤️

586946
2017-04-01 05:42:06 +0430 +0430

منم باید با خواهرم بدم به یکی 🙄 🙄

2 ❤️

588768
2017-04-10 06:16:16 +0430 +0430

چرا همش سکس با محارم اه جمع کنین اینو دیگه

0 ❤️

646345
2017-08-20 07:19:42 +0430 +0430

عالیییییییییی بود

1 ❤️

671248
2018-01-28 08:03:51 +0330 +0330
NA

خیلی دروغ گفتیا پعععع

0 ❤️

689343
2018-05-23 19:47:13 +0430 +0430

کــیرم تو کونــت اینقد اسما هما کردی ک قاطی کردم کی به کیه بعد وسط سکـس رفتی آب و میوه خوردی اومدی رو مبل؟؟
مگه روتخت نبودن؟
دفعه بعد خواستی کسـشعر بنویسی یکم دقت کن

0 ❤️

710324
2018-08-13 21:30:39 +0430 +0430

تو صحنه آخر دو حالت هست یکی اینکه تو رو خالتی و اون یه خالت زیر خاله ی اولی ینی وقتی آبت تو کونش اومد تو رو جفت خالهاتی بعد خواببدی روش خالهه که زیر بود له نشد؟؟
مدل دوم خالهه روی توعه و تو روی خالت ینی ریدی به قوانین فیزیک ریدی به انواع پوزیشن من درک نمیکنم چطور شد جقی خان. احتمالشم هست یهو خاله زیریه غیب شده تخیله دیگه جواب نداده

0 ❤️