هوا خیلی سرد بود رسیدم به ایستگاه تاکسی کسی نبود تا سوار بشه اولش یه مرد ا.مد رفت صندلی جلو نشست منم منتظر بودم که دو نفر دیگه بیاد بریم دیدم یه زن 35 ساله خوش هیکل و دخترش اومدن نشستند اینقدر هوا سرد بود که به هیچ چیزی نمیشد فکر کرد جز گرم بودن من تو فکر خودم بود یک بار احساس کردم زن کنار دستی من از روی عمد داره پاهشو میماله به من اولش فکر کردم خب هوا سرده شاید داره یه جوری گرم میشه بعدش با خودم گفتم احمق چی میگی یه نگاه تو صورتش کردم زبونش را یه کوچولو کشید روی لبش فهمیدم موضوع از چه قراره من خودم رها کردم دقیقا گرمای دو تامون همدیگر را داغ کرده بود زنه که فهمید من اومدم تو خط پاهشو حساب چسبوند به من منم که از خدا خواسته بودم یک لحظه فکر بدی به ذهنم خطور کرد یه کیف تو دستم بود انداختمش روی پای دو تامون یواشکی دستم بدم طرف پاهاش اولش میترسیدم ولی یواش گذاشتم روی پاش اول متوجه نشد یه ذره که فشار دادم یه نگاش کردم دیدم حالی به حالی شد منم خیالم راحت شد جون چه پاهایی داشت دستم گذاشتم رو رونهاش تا جایی که میشد مالیدم احساس کردم دخترش هم فهمید ولی من کار خودم را کردم مسیر هم به اندازه ای طولانی بود که خوش بگذره شهوت فشار اورده بود دیگه داشتم منفجر میشدم که فکر بدتر به سرم زد یواشکی دستش را گرفتم وای چه دستای نرمی داشت اوردم زیر کیف گذاشتم روی کیرم داشت با هاش بازی میکرد ولی من به این راضی نبودم به هر بدبدختی که شده بود زیپ شلوارم را کشیدم پایین و کیرم دادم دستش که یک باره یه صدایی از خودش در اورد دخترش که فهمیده بود هیچ فکر کردم راننده تاکسی هم فهمیده بود ولی هر جور بود جمش کرد یواشکی داشت با کیرم بازی میکرد داشت آبم میومد نمیدونستم چه جوری بهش بگم دستو بکش کنار که یک باره آبش پاشید روی کیفم همه جا کثیف شد ولی دمش گرم یواشکی اشاره کرد با چادرم پاک کن منم پاک کردم دیگه داشتیم میرسیدم دیدم با دخترش داره پچ پچ میکنه میگفت به بابام میگم زن هم میخندید نگاه میکرد به من رسیدم به مقصد به من گفت شمارتو بده به این دختر من یک بار هم کیرت را بده دست این دختره نادون هیچی شمار دادیم دگه سرتونو درد نیارم بردیم دخترش را هم زدیم زمین و همین جوری داستان ادامه داره
نوشته: امید20
اخه کونی ملتو کس گیر اوردی کیر مرغ مگس خوار تو کونت کیر حلزون کونخوار تو کونت کیر چارلی چاپلین تو کونت کیر پوارو تو حلقت
حیفه خاک نباشه که توکونش باشه کیره کرگدن با کیره زرافه توکونت جقی جقی جقییییییییییییی
مردم از خنده جون تو هم به خاطر کس و شعری که نوشته هم نظرات عالی دوستان راست میگه بابا کس شعر محض نوشتی بابا تو تاکسی همه هم فهمیدن هیچی نگفتن مغزتو گاییدم
باحال بود تو تاکسي واسه منم اتفاق افتاده ولي نه به اين شدت چه بيد برادر فکر کنم توهم زده بودي اکسي چيزي نزده بودي؟
آن مرد آمد آن مرد با اسب آمد
آن مرد توهم زده آمد
آن مرد جق نزده آمد
ستاد یاد آوری خشتک پاره گان رهبری>
میره بابا ! ننه رو کردی . دختر رو کردی و داستان همینطور ادامه داره !
کس گفتی از کیر شق تر واقعا اسم اینو گذاشتی داستان! گوز مغز
واقعا آبروی هرچی پسره بردی حتی یاسمن خانم ازاین داستانت حالش بهم خورده
این بار می بخشمت اما آخرییش باشه وگرنه میگم بروس لی دوشقت کنه
دوستان برید تو نظر سنجی من شرکت کنید ببینیم چند چندیم؟
تو صفحه اول سایت زده
دوستان آمیرزا رفت دیگه منم با اجازه بیشتر میرم تو قسمت تاپیک خودم کار میکنم
همتونو دوست دارم ولی خب دیگه حسش نیست
یادش بخیر یه زمانی تو قسمت نظرات میومدم حکایتهای آمیرزا رو میخوندم و حال میکردم بعد یه انشا نوشتم و زیر عکسها شعر مینوشتم و آمیرزا اومد بهم گفت بیا زیر داستانها بزنیم بساط شعر پهن کنیم و منم اومدم و انشا نوشتم و شعر نوشتم و کسشعر گفتم
اینجا من دوستان خوبی پیدا کردم
آمیرزا
امامزاده بیژن
لیدی سدیسور
ماتو
بانو پروازی
ایمپیش
بروس لی
سیخی خودمون
و بقیه دوستان که الان با عرض تاسف اسم همه رو حضور ذهن ندارم
و با شناختی که رو خودم دارم و عشقی که به شما دارم الان میگم بای برای همیشه تا بیشتر از این به هم وابسته نشدیم بیخیال این بساط بشیم
پس دوستان من رو از این بساط معاف کنید
(|: (|: (|: (|: (|: چه گوه خوريا دروغ گفتن هم بلد نيستي اخي كيريييييي
ba sabon ya shampo jagh bezan ta mokhet nagozeh !!!inghadeh khoooobeh vasat !!!dastat ham adateshon behtar mishe vase neveshtane shahkarat ke az mokhe fandoghit taravosh mishan!!!hatman amtehan kon rot 100%javab mideh!!!
عاقا نکنه مد شده همه از دنیای حرفه ای گری خداحافظی میکنن مثل فوتبال که همه خداحافظی میکنن
به ميمنت درس شدن فيلتر شكنم خوشحالم آميرزااااااااااااآآآآآآآآآآآآآآآ شامورتي بازي كجاست لهو ولعب ميخوام يه شعر من باب شروع فعاليت خود در راستاي همراهي شامورتي بازان
اسه اسه يواش يواش اومدم دم خونتون
خندون و شيطون دل نگرون
يك شاخه گل در دستم
بيكار بنشستم
از پنجره من ديدي
عين اسكلا خنديدي
بخدا آن نگهت
از خاطرم ميرود
براي شادي روح آميرزا يه ديقه خنده الكي
اميدوارم روحش هر جاهست مر باسنش خاطره و حكايت تراوش كنه
انگار همين 2 سال پيش اينجا بودا روحش شاد
آهان يادم رفت آميرزا به علت مصرف بيش از اندازه شكلاتهاش توسط من سكته كرد باسنش شاد و يادش گرامي
منم حضورشو حس میکنم میخواین احضار روح برگذار کنیم واسش ؟
عاقای سیخ خان درست بنویس اسمو مروآ
ماوا یعنی پناهگاه
مروا یه اسمه اصیل ایرانیه
ميرزا هوي وي وي وي وي وي وي وي وي وي يوي وي وي وي وي وي
يعني ميرزا كجايي دلم تنگ شده برات
عاقا این همساده های ما چقد خزن پارتی میگیرن آهنگ ای جان لباتوی کامیار میذارن باهاش میرقصن خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
بهشون بگين اينجا مجلس ختم ميرزاست صدا آهنگا رو كم كنن ما ختم مجازي داريم
آورده اند در سنه ماضي جهودي خواجه وار زيستن كردندي اندر احوالات سفر به ممالك پارسي سر كردندي جهود مذكور در دين خود ملا بودندي و بسيار عالم ولي از بد زمانه از داشتن اندك مقدار استعداد در بنوشتن خواجوي بي نصيب بودي حكايت در همين جا ختم بكردنديو از محضر خوانندگان عذر همي خواستي تا به موال نويش رفته اندر حالات نوشتار متفكر گشته تا حكايت همي ساخته تا دل يوزران سايت اندر نبود آميرزا شاد گردد همي
خواجه بنيامين شالوم سنه 5773 عبراني
بدان جماعت خز فرمايش نموده روح اعلا حرظت اميرزا بس در تشويش است حداقل الطفات نموده محسن شاووشي گوش بنمايند مگر روح آميرزا بسان اشتري شاد گردد
همه چه حکایت نویس شدن امشب از فراق خواجه :’’(
چشم حضرت بنیامین الان میگم کلن خفه شن البته اگه خرفهمید اینام میفهمن
خر بفهد كين جماعت زبان نفهم نفهمند
گويند در سنه 5773 عبراني جماعتي خز و بي بندبار اندر مكاني من باب فارتي جماع كردنديو آغاز حركاتي از نوع موزون گويي سماعي نمودند جماعت موازين خود بر پايه غزلياتي از شيخ اندي و شيخ كاميار گذاشته بس همي دلشاد
خواجه ز شدت خريت جماعت عقل زايل گشتندي خشتك بر سر كشيدنديو فراق بر وصال ترجيح بدانديو از مماليك فارسي فرار بكردندي تا كين جماعت ديگر بچشم نبينندي
اه بروس هم که رفت بخوابه ای ارزشی بیییییییییییییییییییییییب
ولی من همچنان هستم
اوهوی سیخ خان تو که فردا امتحان نداری :-D
الان بامداد جمعه حساب میشه دیگه ثواب نداره از من گفتن بود از بروس نشنیدن
اي بابا اخه واسه ما مستحباتمون مربوط به شب شنبه ميشه اي بابا
به ميمنت نسل جديد مستراح بنام فرنگي ما همچنان مي توانيم با دوستان مرتبط باشيم
خوب بسلامتي هر چه بيشتر يه نفر تا حالا دوباره رونمايي شد
من بودم و هستم ولی شما دوتا هی خصوصی خصوصی راه انداختین گفتم مزاحم نشم :D
ای بابا از دستتو سیخ خان یه بار دیگه بگی ماوا میام نصفت میکنم ها
در سنه اربع عشره و خمسمانه…اورده اند که … بود خانه ی عفافی که در ان هر از گاهی… عده ای بهر روسپی در اندرونی تاب می خوردند اما هنر ان است که در این اندرونی نبود هیچگونه روسپی ایی و این کاملا معلوم است… اما همانا سال ها گذشتو به کمک خداودند (عز و عجل) این خانه بشد مکتب خانه ای بهر حافظانی و فردوسیانی و سعدیانی و عراقیانی و… که هرکدام بر پیش وی بود 30 تا شاگرد هر کدام یکی از یکی بهتر و هرگز اندر تاریخ نبود روسپی خانه ای کز اندرونی اش بیرون بیامدی 40 تن مردی بزرگ و این بر تمام عالم معلوم است و در تواریخ مذکور و حتی جنتی در سنه اربع عشره و خمسمانه … ان را نبشتو بر گردن اویخت و هنوز هم هنوزه ان اویز بر سر در محمل جنتی اویزان است بهر سنتی دیرین… اما ان روسپی خانه پیشرفت بردو وبسایت بشدندی و مکتب خانه ای بزرگ تر بگردندی که بعد ان 40 مرد … روزی 40000000 مرد بزرگ به بیرون همی امدی بهر سراییدن شعر و نثر و این بر همگان معلوم است و من در سنه چهاردهم فبریه ی 2013 که مصادف بود با ولنتاین این وبسایت را زیارت کردم…(ببخشید بخدا اگه بد شد خوابم میاد خیلی زیاد ایشلا روزای اینده جبران م کنم…)
ماوا بسه الان كچل ميشي ديگه نمي توني با اين خرجا مو بكاري نكن عزيزم نكن
مگر اینکه تو به فکر من باشی البته از جهت کاشت مو و هزینش گفتم
و الا تورو هم نصفت میکنم
حالا همه یه خط بنویسن مروآ
بنی بنی بنی بنی بنی بنی بنی بنی بنی بنی بنی بنی بنی بنی بنی
سلام بچه ها
خوشحال میشم تو داستان لحظه سخت رفتن برید و کامنت های منو بخونید و نظراتونو هم بگید
من تابحال گی یا لز نخوندم و اگه احیانا خوندم اتفاقی بوده و یا تا نصفه خوندم.این داستان رو هم نخوندم و بعد از خوندن نظرات شما کامنت گذاشتم.خواهشا خانم ها و آقایان همجنسگرا روش تامل کنن…شبتون رویایی
ای بابا منکه میدونم شما با هم آره حالا چرا منو هی پاس میدین بهم؟
مصلن میخواین ریا نشه
بنیامین رفته بساطشو زیر داستان سخت رفتن ولو کرده منم که فرار نکردم
تو دیگه چفد بدبخت بودی تو اون مقعیت راست کردی ابت اومد
سیخ خان خیلی افکار منحرفی داری اسم داستانو خب یادم نبود
عاغا خصوصي بازي تعطيل بخد-ا مغزم الان جواب نميده ها حيم مباحث در هم برهم ميشه نميشه فهميد كه چي كجاس چي بچيه
بگم بگــــــــــــــــــــــــــــــــــــم بگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
.
.
.
.نمیگم که =))
کند ذهن خاک توسرت
بله باید به عرضتون برسونم که من در جبهه های شهوانی علیه ملت حضور فعال دارم
يكم بي جنبه بازي در بيارم :D پيسسسس پيسسسس مروآ شمارو بگير تا سيخ نيومده بگير اكي بزنگ فقط من در دسترس نيستم اونور رودخونم
خاك بر سر بي جنبم كنن اينقده نتونستم جلو هوا نفسم رو بگرم
البته سیخ خان من یه مدت دچار بحران هویت جنسی شده بودم که همش از داستان سامی شهوتی شوروع شد اونجا رامین شدم تازه زیر نظر میرزا و با استفاده از داستان سرایدار به مقام عظمای مفعولیت و بعد از آن به مقام عظمای فاعلیت رسیدم
اههههههه ماوا ديگه چه خبر عجب زندگي بحران شخصيتي اي داشتي
عاقا دخترم ولی اگه خواستی سیخکی حرف بزنی من از بخش رامین وجودم جواب میدم
نه هرگز
من ادم نمی خورم
من خون ادما رو میخورم
من خون آشام هستم >:)
عاغا شماررو پس بده نخواستم ااااا ببين الكي الكي تو چه دامي افتاديما الكي به مروآ شماره رد و بدل كرديم
اه نه بابا لز چیه عووووووووووووووووووووووقققققققققققققققققققققققققققق
گفتم که وقتی رامین شدم فاعل هم شدم ولی بعد خداحافظی کردم ازون ماجرا
الانم که یه دختر خوشگل داره این جا باحات کامنت نگاری میکنه باز مشکل داری یا نه؟
من شمارتو پس نمیدم تازه امشب خون آشامم شدم فکر کردی به این آسونی ولت میکنم الان تو رو هم تبدیل به خون آشام میکنم هاااااااا
شما اقایی سروری این حرفا چیه میزنی (ستاد مخزنی واسه پس ندادن شماره)
نه بده قربون دستت سيخ هست ديگه اون بهتره خونش خوش مزه تره
نه اون کاکتوسه اذیت میشم
خوب از خودت بگو بنیامین جان :D
ميگم بچه كجايي مث من بچه دهاتي يا بچه تهراني (اوووووووووفففففففف)
اولن از خودت مایه بزار سیخ خان
دوما من از کاکتوس خوشم نمیاد دندونای نیشم خراب میشن
بنیامین جان بیا کجا رفتی پسر
طنز باید که خواندنی باشد
فی البداهه پراندنی باشد
انتقادی گزیدنی باشد
اعتراضی گزاندنی باشد
مثل چوبی که میکند سوراخ
بستنی را چپاندنی باشد
جنس ایهام و طفره و حاشا
پیچ دار و تکاندنی باشد
زیر چشم تمام نا اهلان
ضربه هایش نشاندنی باشد
عین زهر هلاهل و فلفل
طعم حلوا تنان تنی باشد
مهلت انقضاش تا هرگز
طنز داروی ماندنی باشد
نه بابا ما انتي اسراييلا كوفت كف دستمون نيسكف رستوران تي مي كشيم
بهههههههههه آق بيژن اينورا كجا بودي تا حالا عاقا پريدي وسط مخ زني ما تا خو استيم يه همدم:Dجور كنم اومدي وسط الان ميشه كيس خودت ديگه
اهان مروا من 27 ساله قد 187 دور بازو 2 اونجا 27 با سنم رشد ميكنه سالي 1 سانت وزنم 115
رسما سيخ داري مخ مي زنيا كيس منه بابا نكن امار دادم اره اصلا من جهود پولدارم خوبه
که یک شب فارغ از درد زمانه
سرایم شعرهای عاشقانه
رها از مثنوی های سیاسی
غزل سازم برای عکس سکسی!
کنم یک شب غم مردم فراموش
نفهمم خر شد آدم گربه شد موش
بلی می خواستم با عکس عریان
دمی غافل شوم از حال دوران
سپارم دل به مهرویان مانکن
ز تهران پل زنم تا قلب لندن
که زن در چشم شاعر شاهکار است
شکوه خلقت پروردگار است
تنش تندیس عشق و جانش احساس
هنرسنجان ازاو جویند مقیاس
چو گویم شمه ای زآن قد و قامت
شود در انجمن بر پا قیامت
اوه مای گاد الان که فک میکنم از پسرایی که دور بازوشون 2 مترو ده خوشم میاد
مروآ الان خر كيفي دارم مثلا مختو مي زنم ههههههه من اومدم ازت سوء استفاده كنم بعدش تجاوز كنم ل
بعدشم از ايران برم
بیژن عجب استعدادی داری تو شعر سرودن بزنم به تخته چشم نخوری برم برات اسفند دود کنم به کوری چشم بعضیا :D
بنیامین من تازه داشت ازت خوشم میومد خودتو زود لو دادی
نفر بعدی لطفن :D
كم گفتم ريا نشه مثلا 190 مي گفتم دروغم در ميومد ضايع بود ولي الان اگه مي فهميد 188 از خوشحالي سكته مغزي ناقص ميزد نصف بدنش لس مي شد بعدش مي رفت تو كما اعضا بدنش رو مي فروختم پرايد مي خريدم بت پولش برنج فريدونكنار (آآآآآآآآآآآآآآآخخخخخخخخخخ) مي خوردم فخر مي فروختم
مروا دوست پسر جهود دوبلكس كف پوستي با موي متناسب و رنگ سبزه خواستي خصوصي نده همينجا اعلام كن كه چش اين سيخ در بياد با اينكه همشهري در اومده
خطاب به amir.yal1
که جرم است آنچه دل خواهد در اسلام
مگر چیزی که آقا گفت و احکام
بجز اینترنت ملی حرام است
که آن هم سایت آیات عظام است
عرق کردم ز شرم و موج غیرت
دلم را برد تا دریای حیرت
که یارب چیست این ارشاد زوری
چرا پایان ندارد بی شعوری
خدایا این چه دکان و چه بلواست
که ملا گوزد و گوید که فتواست
که داده شیخ را حق وکالت
که کن در آلت ملت دخالت
من دوستدارم اصن بنیامین مخ منو بزنه چون دوطرف راضین موشکل نداره
جنسش خوبه 10 سال كار مي كنه خوراكه ازدواجه فقط مهرش بالاس و الا بدنش مو نداره سيبيلشم سوزونده با ليزر ريش هم كه نه نداره خوردگي و ضربديدگي هم نبود رنگم مث پنكيك اينا نزده قيافش طبيعيه هرچند ترسناكه
اي بابا مروآ عزيزم اگر برم سالي يه بار ميام اثن تو رو با خودم مي برم
آره منم با خودت ببر دلت میاد منو تنها بزاری (با صدای بازیگر فیلم هندی بخون) :’’(
با صداي آلن دلون اره چرا كه نه اوهههه نه ريدم :D عمرا عزيزم با همم ميريم منم كه اسكلت شدم بابا بچه به من مي گن جهود نه برگ ترب و شلغم
ترانه های درخواستی امام زاده بیژن :D
در ضمن الان صبح جمعست
امیر دلت خواهد بینی سکس در شعر
که این دو در کنار هم شود معر
بگویم از برایت من دلیلش
که خود باور کنی کیره علیلش
نوشتم سکس! پاسخ داد زشت است
که این مخصوص مومن در بهشت است
نوشتم بوسه! گفت این نیز هرگز
که لب رد می شود از خط قرمز
نوشتم ساق و ساعد! گفت اصلا
که این دو منحصر گشته به ملا
نوشتم سینه! گفت این عضو لرزان
سراسر جاده ی دین کرده لغزان
نوشتم کس! نوشت این گشته مسدود
مشرف شو به سایت مام محمود
نوشتم کون! نوشت استغفر الله
نظر کن بر جمال آیت الله
نوشتم کیر! آمد بانگ تکبیر
نوشت آن شد عصای رهبر پیر
نوشتم دول! یعنی طفل آلت
نوشت این نیست جز در دست دولت
نوشتم تخم! از نوع درشتش
نوشت آن را گرفت آقا به مشتش
نوشتم لا اقل یک خایه ی خرد
نوشت آقا و یاران جمله را خورد
آخیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش خیالم راحت شد
دوباره گولم نزنیا
تا نيم ساعت ديگه هستم بعد تا 1 ساعت بايد برم تفيلا بخونم كلي هم بايد بخوابم
عزيزم زن داري يه بچه ناناز هم داري خودت با زبون خوش بكش كنار كرك تيم نا و مارغانه كرك تيم همون دونه مرغ وونه نا تخم مرغ
تت من درمه هر نلمه ته يتا ريكا, عوضي كپتل هاكني مره گاننه بني چشي فكر هاكردي
عاغا نزديك تفيلا شده من برم دست و پا رو بشورم و بقيه موارد از دوستان باي باي ولي صبح بر مي گردم كارتون دارم جالبه نزديك اذان هم هستيم
بنیامین ما تو اسلام به این کار میگیم ریا…!
یعنی کاری رو تو بوق کردن. باشه شما برو تفیلا بخون
عحب مسیحی با ایمانی هستی دمت گرم. خوب شد :D
اتفاقا در اين مورد بخصوص ما اگر دين داري ما 2 نفر رو ترغيب به انجام فراءض دينيشون كنه براي ما سعادته منم اگر هي تاكيد مي كنم بحث اينه كه 2 تا بجه مسلمون حواسشون بنماز اول وقتش باشه و من هم يهوديم نه مسيحي در جريان باش ريا هم به نيته نه حرفها بعدشم من اديان كلا قورت دادم كلي اينكارم بلد كارم
میدونی از یه چیزت خوشم اومد اینکه مخ رنی رو (به قول خودت) تو خصوصی نبردی و گذاشتی بقیه ببینن چی به چیه…
که دمت گرم واقعا" ایول.
اما هنوز نفهمیدم اگه تو امریکا زندگی میکنی اونجا که دور از جون مروا خانم مثل پشکل ریخته !
پس این تناقض واسه چیه؟
یعنی با هم نمیخونه این دو تا
عادمای کون سوخته همیشه در پی جلب توجهن
حتی شما دوست عزیز :D
سیخ من کوچولوتم داداش. من کی باشم که بخوام کسیو نبینم.
بيژن جان من الان ايرانم براي اجلاس اديان ابراهامي و تا 4 ماه ايرانم زنم ندارم دنبال كيس دوستي ام ولي اين بحثاي اينجا كلا شوخي طنز محض پر كردن وقت
تو امريكا هم به اون چيزي كه هاليوود نشون مي ده دل نبند چون صينونست كارش دور از جونت مخملي كردن پشت گوش مردم جهانه همين
سلام مروآ جان
ديشب شب جمعه بود ديگه داداش، ولنتاين هم كه بود اين شد كه شرمنده شما شدم، الانم دارم ميرم اداره رسيدم كامنتهاتون رو ميخونم
بابام یادم به داده عقاید انسانها احترام بزارم. شما هم قابل احترامی داداش . دین و ایمانت هرچی باشه به خودت مربوطه…
موفق باشی.
سیخی من ریاضی بلد نیستم. از ادبیات و شعر بپرس ازم اونم فردا دیگه …
داداش خوش باشید ما بریم بخوابیم
مرسي ماوا جان از دست من كه دلخور نيستي فقط كامنتا به قصد شوخي بودا
حالا تو خصوصي ميگم
نه بابا من اصلن ازت ناراحت نیستم بعضیا بی جنبه بازی درمیارن آبروی خودشونو میبرن
همون گیاهه دیگه بیشتر از این بگم بد میشه البته من چیزی نگفتم خودش شوروع کرد :D
عاقا من واقعن برم دیگه صبح همگیتون بخیر
شب میبینمتون فعلن
بيخيال فك كردم مي خواي منو بگي بخنديم ولي هر چي بود تموم شد هر چي بود بين تو اونه ديگه به بقيه نا مربوطه با عذر خواهي از جمع
منم بخوابم ديگه پكيدم از خواب الان يه چشمي كار مي كنم
همگي تودا ربا شالو ايم ل ادا
يني ممنون خداحافظ تا فردا
ماشااله ه ه ه شما برنده ی یک دستگاه تاکسی شدید… مبارک است انشااله ه ه ه
بخواندم من سخن هاى شمارا
دو صد افسوس پشيمانم خدارا
مرا خوابى بسى سنگين رباييد
از اين غفلت مرا عفوم نماييد
غمى سنگين بدل دارم از اين رو
كه دوشينه برفت ميرزا ازين كو
بديدم سيخ طنازى بكرده است
مروآ را زخود عاصى بكرده است
بگردم من به دور آن ضريحش
كه شعرش را نباشد كس حريفش
همان بيژن امام دشت شهوت
به استادى نموده كسب شهرت
بنى يامين شالوم هم اسپمى بود
وگرنه او رقيب محكمى بود
بروسلى زين ميان رفته بخوابد
از اين خوابش حكايت ها بر آيد
ماتو ديشب نكرد حتى يه داللى
مسين پر كرده صبحى جاش خالى
نديدم ليديك ديشب در اينجا
مريض است و بيافتاده است در جا
همه گفتم نبردم ياد يك كس
روانى جونور از دشت كركس
كنون كه شعر من آخر رسيده
بخواهم معذرت اى نور ديده
اگر نامى ز ياران رفت از هوش
كنيد از دل گناهم را فراموش
بروس لی پاتوق امشب همون داستان سمانه
ببخشید سلام
چرا گوشیت خاموشه؟
آقا از من گفتن اين كاربرى ملا باشى مشكوكه!!! بد جور آشنا ميزنه.
عاقا یون امشب گود بای پارتی آمیرزا تو داستان سمانه هستش خوشحال میشیم همتون رو ببینیم
عاغای سیخ خان من از همین جا اعلام میکنم اصلن ازت ناراحت نیستم :D
یه بار دیگم به من بگی ماوا با شمشیر آمیرزا نصفت میکنم و با دینامیت های مهندس منفجرت میکنم :D
فهمیدی یا نه
علیک سلام مسین قلب جان
خواب کوجا بود بابا تا اومد چشامون گرم شه بقیه تازه بیدار شدن نزاشتن ما بخوابیم
ای بروس علی بدجنس
دیشب رفتی خوابیدی با خیال راحت حالا اومدی بلبل زبونی میکنی
اگه گذاشتم بری بخوابی امشب >:)
منم با بروس على موافقم، يه ساعتى رو مشخص كنيم كه بيشتر از اون نشه، من كه خوابم ميبره ولى صبح كه ميبينم كلى خوش گذروندن دوستان، افسوس ميخورم كه چرا خوابم برده بوده!!
تو مجلس شادى كه تو هستى. تو مجلس ختم هم هى اسمت رو ميبرن ! يه جورايى مثل مرغى كه هم تو عزا ميخورن هم تو عروسى!!!
مردم چه توهم هایی میزنن
عاقاجنست چیه؟
چی میزنی؟
کونکش یه چیزی بگوباعقل جوردربیاد.خداروشکرهرکی هم به پست شون میخوره مادر دختر عروس خواهرشوهر همه روباهم میکنن…
کیرم به کون آدم باورکن
akhe kos khoooool yani yaro enbghdr hshre k aberoye khidesho to taxi o dokhtresh bebare yani adam enghadr jende khobh bego to maghzet az in roya ha dari k kos mikni na vagheiat ma k kiremon 20 sante yaro delesh nmiad koss bde
والا چی بگم !! تو این مملکت هر چیزی امکان داره حتی سکس سه نفره عقب تاکسی
آخه تو تاکسی ؟؟؟
واقعا چرا ؟؟
یعنی در این حد؟؟؟
بعضیا حق دارن