زری الاهه سکس

1390/09/04

من 40 سالمه و خاطرهای که مخوام تعریف کنم مال 10 سال پیش ما در محلمون خیلی قدیمی هستیم و با یک خانواده رفت و امد داشتیم که بچه ها ش همسن و سال ماها بودندد مادر این خونواده زری خانم زمانی که من 18 سالم بود یه زن تقریبا 38 ساله یا یک اندام فوق العاده سکسی بود. بی دروغ شاید دور کونش 1متر میشد. با یک کمر یاریک و سینه های بزرگ و قدی در حدود 160 طوری که وقتی چادر سر میکرد و راه میرفت قمبل کونش از زیر چادر میزد بیرون و بطور خیلی تحریک کننده ای تکون میخورد و حرکت میکرد و خودم بارها وقتی پشت سرش حرکت کرده بودم آبم امده بود اون زمان تلفن کم بود و اقوام زری خانم به خونه ما زنگ میزدند و منم از خدا خواسته میرفتم در خونشون و صداش میکردم تا بیاد و موقعی که از خونه میومد بیرون باهاش تا خونمون میرفتم و تو این فاصله چندین بار دستم به کون وکپلش میزدم و با هاش ور میرفتم حتی یه بار موقعی که مخواست از انباری چند تا دیگ بامون بده و رفت بالای نردبون دقیقا کونش امده بود جلوی صورتم و منم از هر وقت میخواست ظرفی رو جابجا کنه دستم میبردم واز روی چادر کونش میمالیدم و گاهی وقت لبام از روی چادر مچسبوندم به لمرهای کونش ولی خوب زن سفتی بود و راه نمیداد تا اینکه خانواده زری خانم به خارج رفتند و یه چند سالی تنها شد و خودش هم گاه گهی میرفت و برمیگشت از شانس بد منم محل کارم دیگه عوض شده بود و شاید در عرض سال یک بار هم نمیدیمش ولی همیشه به یاد کوس و کون زری خانم بودم و صد حیف که موقعیتی پیش نیومد تا بکنمش .تا تقریبا ده سالی گذشت .

یکبار که من در مرخصی بودم امد خونه امون برای بازدید تقریبا یه زن حدود 50 سال ولی با همون خصوصیان بدنی توپ موقع رفتن و خداحافظی من هم به بهانه ای همراهش رفتم با هم داشتیم قدم میزدیم و تا به خیابان برسیم و سوار تاکیس بشیم وقتی ماشین امد من اول سوار شدم و نشستم صندلی عقب و مسافر دیگه ای هم تو ماشین نبود طوری نشستم که وقتی بخواد بشینه جا براش کم باشه و دقیقا بتونم خودم بچسبونم به اش وقتی نشست خودم چسبوندم بهاش و اصلا بروی خودم نیاوردم یه کم که گذشت از کیفش پول در آورد که کرایه رو حساب کنه و دستش به سمت راننده دراز کرد که دستش گرفتم و با خنده گفتم جاییی که بزرگتر است کوچکتر حساب نمیکنه و همینطور که دستش گرفته بودم دستش یه عقب برگردنوندم و همراه با دست خودش دستم گذاشتم روی رونش دیدم عکس العملی نشون نداد برای این جری تر شدم و دستم از روی مانتوش بردم نزدیک لاپاش و گذاشتم روی کوسش که برگشت بهام گفت چرا رنگت زرد شده گفتم از دوری و ندیدن شماست زری خانم و خند ه ای کرد منم که دیگه عروسیم بود کوسش تو مشتم یه فشاری دادم و گفت په خبرت اینجا بده منم از خدا خواسته گفتم هر چی شما بگی خلاصه ماشین و در بست گرفتیم و تا خونشون که طرفای پونک بود رفتیم که تقریبا غروب شده بود غروب اوایل پاییزوقتی رسیدیم خونه رفت لبساش و عوض کرد یه شلوار استرچ آبی رنگ و تاپ زرد انقدر قمبلش بزرگ بود که شلوارش از چاکک کونش داشت جرمیخورد اومد رفت آشپزخونه مشغول آشپزی و از جلوم رد شد جورشهوتناکی کونش تو شلوار تکون میخورد و این ور و اون ور میرفت منم یه جون بلند و کشیده دار کشیدم وگفتم قربون کونت زری جون ورفتم داخل آشپزخون از عقب به اش چسبوندم وای چه لحظه ای بود یه کون سفت و قلمبه که اصلا به یه زن 50 ساله نمیخورد روناش انقدر خوش تراش بود که تپلی کوسش از زیر شلوار استرچ زده بود.

دستام برم روی سینه هاش و ازروی تی شرتش شروع کردم مالیدن سینه هاش که کم کم داشت سفت میشد و با لبم داشتم گردنش لیس میزدم و گوشاش میخوردم که آهی کشید و یه جونی گفت اونم يه دفعه دستش رو روي دست من گذاشت و آروم آوردش سمت سينه ام و بعد رفت پايين تا شلوارم. كيرم سيخ شده بود و از زير شلوار پارچه اي تابلو زده بود بيرون. خودمو بطرفش بردم و اون كيرمو گرفت. گفت: جون. اين مال من گفتم: نه مال کوست زری جون تاپش از تنش در آوردم پستوناش داشت از سوتینش میزد بیرون پستونایی بزرگ و خوش فرم سوتینش از عقب باز کردمم و پستوناش مثل فنر پرید بیرون فقط الان با یه شلوار استرچ جلوم بود بغلش کردم و برد تو اتاق خواب م اول ايستاده بغلم كرد. به هم لبخند زديم و شروع كرد به لب گرفتن. زبونش رو روي لباي من مي چرخوند. خيلي لذت مي بردم. تو همون حال، آروم دكمه هاي پيراهنم رو باز كرد و اونو درآورد. دستم رو از زير شلوارش بردم توی کونش و ماليدم. ونوک پستوناش که حال شق شق شده بود میک میزدم روی تخت خابوندمش انقدر حشری شده بودم و باورم نمیشد این همون زری کوس و کون قشنگ الهه سکس دوران نوجوانی من اینطوری جلوم لخت وشروع کردم از روی شلوار کوسش لیسیدن آب کوسش حسابی راه افتاده بود زیپ شلوارش باز کردم و شلوارش در آوردم یه شرت مشک تنش بود .با انگشتام از روشورتش کوسش لمس کردم و زير اون چرخوندم كوسش كه كاملا باد كرده بود و قلمبه شده بود. كم بدنشو از بالا تا پايين بوسيدم. به كوسش كه رسيدم سرم رو با دستش فشار داد روش.و ارو شورتش کوسش بوییدم و لیسیدم . اونم كيرمو با دستش از روي شلوار مي ماليد. حسابي داشت كيف مي كرد. مي گفت: جوووون، بخورش، همش مال خودته،
شلوارش از تنش در آوردم با زبونم افتادم به جون کوسش طور ب با ولع کوسش میخوردم که صدای آخ و اوخش بلند شده بود بهد به صورت 69 خوابیدم روش و کیرم بردم نزدیک دهنش رفت پايين، كيرم رو با دستش گرفت و آروم به نوكش زبون زد. خيلي با حرارت و قشنگ تخمام و كيرمو مي خورد و باهاشون بازي مي كرد.و بهد شروهع کرد به ساک زدن زبونم رو تا ته مي كردم توکوسش و درمي آوردم. با انگشتم هم با سوراخ كونش ور مي رفتم یه چرخی زدم حالا ديگه كاملا روش بودم و از هم لب مي گرفتيم. كيرم لاي پاش بود و با تكونهاي اون روي كوسش بالا و پايين مي رفت و با دستش هم محكم منو فشار ميداد. بعد از دو سه دقيقه، پاهاشو باز كرد و گفت: “حالا بكن تو كوسم. تا ته بكن” كيرمو گذاشتم رو كوسش يه كم مالوندم. اومدم كه يه ذره بكنم تو و يواش يواش تا ته برم كه با پاهاش محكم منو هل داد جلو و با يه ضربه تا ته رفت تو كوسش. انگار نه انگار که کوش یه زن 50 سالهاست که چند تا تا بچه هم زاییده يه داد كشيد. اومدم بيارم بيرون. نذاشت و گفت: “ جون منو بكن … محكم بكن … جرم بده …. كوسمو پاره كن …” منم ديگه حالي به حالي شده بودم و شروع كردم به تلمبه زدن. از لذت داشت مي مرد. همش با التماس مي گفت كه بيشتر پاره اش كنم. منم همين كارو مي كردم. با ناخنهاش پشتم رو چنگ مي زد و دو سه بار هم گازم گرفت همش قربون صدقه كير من مي رفت و مي گفت: “دارم كوس مي دم … كير خوشگل جونم داره كوسمو جر مي ده … جووووووون …. كوس زري عاشق كيرته … محكم بكن … حدود 7 و 8 دقیقه به شدت روی کوسش تلمبه زدم حرفهاش خيلي حشريم مي كرد احساس كردم آبم داره مياد. گفتم زری کوش قشنگ آبم دار میاد گفت: “همشو بريز تو كوسم. لوله هامو بستم” منم از خدا خواسته، محكم بغلش كردمو با فشار تمام آبمو ريختم تو كوسش . خوابيد روش. اونم به خودش مي پيچيد و بعد بيحال شد. فهميدم كه اونم ارضا شده ماجراهای دیگه ی اون شب رو باز هم خواه گفت. !!!

نوشته: فری


👍 2
👎 2
98935 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

305578
2011-11-25 00:45:28 +0330 +0330
NA

الاهه؟ من اول فک کردم منظورت الاغه بوده! نه که دیروز داستان اسبا رو داشتیم گفتم دیگه حیوون مد شده! نگو منظورش الهه بوده!

0 ❤️

305579
2011-11-25 04:46:41 +0330 +0330
NA

نه شانسی بود! البته به کمک خدا و ائمه و بر و بچ! از مادر بزرگ پدریمم تشکر میکنم که همیشه مشوق من در همه ی زندگی بودن!

0 ❤️

305580
2011-11-25 08:18:06 +0330 +0330
NA

خیلی زوده واسه هپروت نوشتن سوادتم که داره تحلیل میره ، الاهه؟
فری حواست باشه زری الاهه سکس بود دفعه بعد واسه ماجرای دیگه اون شب اسما رو قاطی نکنی فری و زری و الاهه جاهاشون عوض نشه ها ، نگران توهمتم :d

0 ❤️

305581
2011-11-25 12:53:34 +0330 +0330
NA

کجا زندگی میکنی که 10 سال پیش تلفن نبود؟

0 ❤️

305582
2011-11-25 16:27:24 +0330 +0330
NA

مگه زن 50 ساله بکنی کس خول

0 ❤️

305583
2011-11-25 19:22:44 +0330 +0330
NA

بدبخت کسندیده زن پنجاه ساله بهت را داده تو کونت عروسیه؟؟؟!!
من یه پیرزن حدود همون سن سراغ دارم تنها زندگی میکنه جقد میدی بکنیش؟

0 ❤️

305584
2011-11-26 09:23:53 +0330 +0330
NA

تو این 10 سال خوبه یادت نرفته

0 ❤️

305585
2011-11-26 13:31:07 +0330 +0330
NA

بنده خدا نمیدونی زن ۵۰ ساله دیگه یائسه شده لازم نیست لوله هاشو ببنده

0 ❤️

305586
2011-11-27 10:54:46 +0330 +0330

:)) yalal ajab ensan che sher hayi mikhone :D

0 ❤️

544242
2016-06-09 10:10:59 +0430 +0430

الاهه؟!آلاله؟کدامین درست است؟درگفتگوی ویژه خبری امشب باحضورالاهه خانم ساعت22:30 (dash)

0 ❤️

635156
2017-06-26 12:13:43 +0430 +0430
NA

Azizam kamtar jagh bezan ta khoneh bestar be magzet berese

0 ❤️