دختری که کیر داشت

1390/05/02

هوا تقریبا تاریک شده بود و همسایه ها چراغ ها شونو روشن کرده بودن . من هم تو اتاق بالا مشغول درس خوندن بودم (البته خیر سرم).سرم از کتاب داشت سوت می کشید اخه همش حواسم پیش کس هایی بود که تو خیابون دیده بودم.پیش خودم گفتم برم کنار پنجره یه سیگاری دود کنم . روبروی خونه ما یه خونه بود که یه خانواده ارمنی تازه اومده بودن اونجا .همین طور مشغول دود کردن بودم که یهو چراغ حمامشون روشن شد .چون تازه اسباب کشی کرده بودن هنوز پرده نداشت البته از داخل کوچه دید نداشت طوری بود که تنها از بالا دیده می شد . من هم امار دخترای اون خونه رو داشتم تنها 2 تا دختر داشت یکی 18 و دیگری 29.خلاصه دیدم خواهر کوچیکه می خواد حمام بگیره من هم سریع چراغ اتاقم خاموش کردم که دیده نشوم.خلاصه دختره مشغول در اوردن لباس هاش شد وای خدا چه بدن سفیدی داشت برجستگیهای سینش کیر هر جنبنده ای رو سیخ میکرد.در همین حین که داشت لباسشو در می اورد دوش اب رو باز کرد تا اب گرم بشه.کم کم شلوارشو در اورد وای یه کونی داشت ابته از دور دلم می خواست گازش بزنم(حیف که نمی شد).کیرم داشت ورجونک ورجونک از شلوارم می زد بیرون . دست به کیرم زدم دیدم اه چه حرارتی داره شده بود مثل سنگ سفت.خلاصه ماهایا (اسمش بود)شرت و کرستشو در اورد و رفت زیر دوش . ای خدای من چه صحنه ای بود وقتی با لیف و صابون داشت بدنش رو می شست.یه چند دقیقه ای گذشت دیدم که دستش رفت لای کسش شروع کرد به بالا و پایین کردن.چیزی رو که می دیدم نمی تونستم باور کنم .بهد از چند دقیقه مالیدن دیدم یه کیر سیخ از جلوی کسش زد بیرون…اول فکر کردم دارم اشتباه می بینم بیشتر دقت کرم دیدم نه بابا کیر واقعییه.مغزم تا چند دقیقه چیزی رو که چشمم می دید نمی تونست تحلیل کنه .اره یعنی اون دو جنسه بود؟(shemale).با یه دستش نوک سینشو می مالیدو با اون یکی با کیرش بازی می کرد…تو این فکر ها بودم که احساس سوزش تو دستم کردم …سیگارم مثل ادمای معتاد تا اخر سوخته بود .نشستم و تو ذهنم اون چیرو که دیده بودم دوباره مرور کردم.با خودم گفتم شاید اشتباه می کنم و اونی که دیدم یه جور کیر مصنوعی باشه! ولی نه نمی شد . تصمیم گرفتم سر از این راز در بیارم ولی چه جوری …اها باید باهاش طرح دوستی می ریختم.
ساعت 8 بعد ازظهر کلاس کنکورش تمام میشد و باید با ماشین یه جوری مثلا تصادفی از جلوش رد می شدم و انوقت ابراز اشنایی می کردم.خلاصه در ماشینو وا کرد و نشست تو ماشین و گفت :سلام . تو دلم گفتم صداش که دوخترونه است.کم کم که باهاش صحبت می کردم بیشتر شک می کردم که شاید چیزی که دیدم خطای چشمی بوده. تو راه هر از چند گاهی چشمم رو به وسط پاهاش می انداختم ولی از روی شلوار لی چیزی معلوم نبود.از ماشین که داشت پیاده می شد گفتم ما می تونیم بیشتر با هم اشنا بشیم .یه نگاهی به من کرد و چند لحظه ای تو چشمم خیره شد و گفت من هر روز همین ساعت از کلاس می یام خونه اگه دوست داری می تونیم این مسیرو با هم بیاییم .از جیبم شماره موبایل رو که از قبل نوشته بودم بهش دادم و گفتم اگه خواستی زنگ بزنی این شماره همراهمه.کاغذ رو گرفت و در ماشین رو بست رفت به سمت خونه.چشمم روی کونش زوم شده بود که یههو سرشو به طرف عقب چرخوندو منهم سریع نگامو عوض کردم و براش دستی تکون دادم.تقریبا یه چند ماهی هر روز با هم همین مسیر رو می رفتیم خونه و تو راه از درس و کتاب و کس و شعرای اینجوری حرف می زدیم.
حدودای ظهر بود و من سرم تو کتاب بود ولی فکرم پیش اون چیزی که دیده بودم .یهو صدای موبایلم در اومد یه تکس مسیج بود از ماهایا. نوشته بود که فردا تمام خانواده دارن میرن کلیسا و یه چند ساعاتی تنها است .ازم خواسته بود برم اونجا با هم درس بخونیم (خیر سرمون)
شب از ذوق فردا و اظطراب خوابم نمی برد.همش داشتم فکر می کردم اگه فردا کار به سکس کشید و دیدم چیزی که شک داشتم حقیقته باید چی عکس العملی نشون بدم ؟
حدودای ساعت 10 صبح بود که تکس داد زود بیا اینجا…من هم که از قبل خودمو اماده و تر تمیز کرده بودم رفتم به سمت خونشون.در رو برام باز گذاشته بود . اومد جلوی در به استقبالم وای خدای من یه دامن کوتاه با یه تاپ پوشیده بود .خیلی سکسی شده بود .بوی عطرش داشت دیونه ام می کرد .گفت بیا تو .رفتم داخل رو کاناپه نشستم اومد کنارم نشست و چند دقیقه ای تو چشم های هم دیگه ذل زدیم. تو دلم اشوب بود و می ترسیدم چیزی که دیده بودم واقعیت داشته باشه. می دونستم چند ساعتی بیشتر وقت نداریم و باید سریع کار و تموم کنیم .از جاش بلند شد که بره چیزی بیاره بخوریم که یهو وسطای راه خشکش زد .بر گشت یه نگاهی به من کرد و دوباره راهشو ادامه داد.صدای خوردن لیوان و استکان و از اشپزخونه می شنیدم .صداش کردم ماهایا :بیا نمی خواد چیزی بیاری بیا کنار من بیشتر با هم باشیم. خلاصه با دو تا لیوان بزرگ شربت البالو اومد و نشست . یه چند دقیقه ای مشغول خوردن شربت بودیم . همش هواسم به ساعت بود که دیر نشه . خلاصه دل رو زدم به دریا و گفتم نمی خوای اتاقتو به من نشون بدی…
رو تختش دراز کشیدم و گفتم تخت نرمی داری . بهش گفتم بیا کنار من دراز بکش .تو صورتش پر از تردید بود ولی خلاصه اومد و کنار من دراز کشید من هم از پشت بغلش کردم و کیرم رو هی به کونش فشار می دادم .صدای نفس هاش به شماره افتاده بود و هی تندتر می شد .با خودم گفتم حالا وقتشه.خیلی اروم دستم کردم زیر بلوزش و سینه هاش با ملایمت تمام مالش دادم.گفتم با هام قهری چرا پشتت رو به من کردی .تا روشو برگردوند لبش رو گرفتم و شروع به مکیدن کردم .در تمام این مدت هیچ حرفی یا مقاومتی نمی کرد و این به من جرات ادامه کار رو می داد ولی نمی دونم چرا جرات دست زدن به کوسش رو نداشتم.
پیرهنش رو دراوردم و سوتینش رو باز کردم .وای خدای من سینهاش سفت و شق کرده بود .بدنش اونقدر سفید بود که جای دستم تا چند ثانیه رو بدنش می موند.
از گردنش شروع به خوردن کردم و به سینه هاش رسیدم .نوک زبونم رو رو سینه هاش می چرخوندم و بازی بازی تا نافش رسیدم .دکمه اول شلوارشو بازکردم همین جور تا دکمه اخر شلوارش رفتم .تو دلم اشوب بود که زیر این شلوار یه کس منتظر منه یا یه کیر گنده.
خلاصه با هزار بدبختی شلوارشو در اوردم و …چیزی که ازش می ترسیدم و دیدم .یه کیر سفید نیمه خواب با 2 تا خایه سفید بدون حتی یه موی سیاه.
از جام بلند شدم که بگم این چیه که …دستم و محکم گرفت و گفت هیچی نگو.شلوارم رو از تنم در اورد و کیرم رو گذاشت تو دهنش . کیرم که گرمای دهنش رو حس کرده بود شروع به سیخ شدن کرد .با زبونش زیر کلگی کیرم رو می مالید . صدای خوردن کیرم و ملچ و ملوچش ذهنم رو قفل کرده بود و هیچی نمی تونستم بگم .با نوک زبونش زیر خایه هامو لیس می زد و یا دستش کیرم رو بالا و پایین می کرد .
رو تخت منو خوابوند و یه کم روغن بچه رو کیرم ریخت و شروع به بازی با کیرم کرد .دیگه داشت خوشم می اومد و نمی تونستم هیچ تکونی بخورم . کم کم دستم رو بردم سمت کونش و شروع به مالیدن کونش و سوراخ کونش کردم.
یهو دیدم حالت 69 روی من دراز کشیده و داره برام ساک میزنه .کیرش راست شده بود . زبونم گذاشتم روی خایه های کوچیکشو شروع به لیسیدنشون کردم .هر بار که این کارو تکرار می کردم کیرش حالت ارتجاعی تکون می خورد معلوم بود داره حال می کنه.یهو کیرشو گذاشت رو لبم و کم کم فشار می داد که بره تو دهنم . سر کیرشو شروع به خوردن کردم که دیدم از شدت لذت ساک زدن کیرم رو متوقف کرده بود و کیرم بدون هیچ حرکتی تو دهنش جا خوش کرده بود.
یه کاندم اورد و رو کیرم کشید و خیلی اروم کردش تو سوراخ کونش .وای که چه قدر تنگ و گرم بود.همون جور که روم نشته بود من هم از پشت سینه هاشو مشت کردم و می مالیدم .دستمو گرفت و گذاشت رو کیرش منهم براش کیرشو بالا و پایین می کردم.کیرش خیلی خوشگل بود .یه کیر بلند و صاف .حتی یه ذره کجی هم نداشت.دراز و سفت بود.
خوابوندمش رو تخت و لنگاشو دادم هوا و شروع به تلمبه زدن کردم با یه دستم هم براش حالت جق زدن کیرش رو می مالیدم .احساس کردم که داره ارضاع می شه منهم سریع خودم رو ارضا کردم و با تمام قدرت ابم رو ریختم تو کونش . یا یه دستم زیر خایه هاشو می مالیدم و با اون یکی دستم براش جق می زدم که یهو ابش اومد و با چند تا جهش بلند کلی اب ازش اومد .
یه چند دقیقه ای کنار هم دراز کشیدیم و بعدش لباسا مونو پوشیدیم و بدون حتی یه کلام حرف از هم جدا شدیم و من اومدم خونه و بعد از اون جریان انگار که تا حالا همدیگر رو نمی شناختیم به زندگی روزمره ادامه دادیم …
ولی باید اعتراف کنم سکس با اون برام شده یه خاطره که نمی دونم باید بهش افتخار کنم چون خیلی لذت بخش بود یا باید شرم کنم .ولی به هر حال یه تجربه شیرین بود .
4 سال بعد از این قضیه اونها از اون خونه رفتند و این خاطره هر وقت که می رم کنار اون پنجره برام دوباره زنده می شه .

نوشته: آرش


👍 7
👎 4
146445 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

291096
2011-07-24 16:17:20 +0430 +0430
NA

ajaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaab
dastano nakhondama

alan man aval shodam?hehe

0 ❤️

291097
2011-07-24 17:14:03 +0430 +0430
NA

chizi nist ke baba to har jaei hast khob ona ham ehsas daran.dastanet khob bod

0 ❤️

291098
2011-07-24 18:21:18 +0430 +0430
NA

kheili tabloooo boood
avalesh gofti damane kotah pash boode badesh dokmehaye shalvaro baz kardiii!!!

1 ❤️

291099
2011-07-24 20:42:58 +0430 +0430
NA

خاك بر اون سرت با اين موضوع انتخاب كردنت
بر جقتو بزن جقي

0 ❤️

291101
2011-07-24 23:13:53 +0430 +0430
NA

کاملا مشخص بود که از رو فیلمهای سکسی و چیزایی که دیده بودی اینارو نوشتی‌… چرا انقدر تابلو خالی‌ بستی؟

دامن بود یه دفعه شد شلوار… کاندوم کشید سر کیرت بعد آخرش ریختی تو کونش آبتو…

اصطلاحا اینجور موقعها میگن که دیگه گوزیدی… بیشتر فکر کنی‌ میتونی‌ خالی‌ بهتری ببندی… بیشتر فکر کن پسر گلم

1 ❤️

291102
2011-07-25 00:23:15 +0430 +0430
NA

در کل بد نبود ولی وقتی میرفتی یه پاراگراف دیگه زمون عوض میشد و این سخته که ما خودمون حدس بزنیم چند وقت گذشته و این باعث ضعف داستان شده بود
هنوز دو روز از اومدنشون نگذشته بود تو چطور تونستی آمار در بیاری که کی میره کلاس کنکور؟؟؟
تو راه هر از چند گاهی چشمم رو به وسط پاهاش می انداختم ولی از روی شلوار لی چیزی معلوم نبود حتی نخواستی به اونم مغز جلبکیت فشار بیاری که بدونی دخترا مانتو هم میپوشن و تنها مانع دید تو شلوار نبود
وای خدای من یه دامن کوتاه با یه تاپ پوشیده بود .خیلی سکسی شده بود
هی وای من چرا نگفتی تاپش صورتی بود؟؟
اول گفتی دامن پاش بود چطور شد شلوار؟؟؟؟اونم به سختی درش آوردی

0 ❤️

291103
2011-07-25 00:32:21 +0430 +0430
NA

عزيزم دامنشو كشيدي پايين يا شلوارشو؟
تو كون ندادي بهش؟
ساك كه زدي كون هم ميدادي.
اسمتو گذاشتي مرد؟

0 ❤️

291104
2011-07-25 00:36:44 +0430 +0430
NA

با دو سه تا کامنت که انقاد کرده بودن واقعا حال کاردم.اونهاییم فحش دادن هم می ذارم رو حساب حسادت چون داستانم پر خواننده ترین بوده. اگه فحش هم می دیید اخرش دلیلش رو هم بنویسید .البته خیلی داستان های دیگه هم فرستادم .داستان حتما نباید واقعی باشه .قبول دارم داستانم ایرادهایی هم داشت.این داستان بیشترش از واقعیت بود.

0 ❤️

291105
2011-07-25 04:18:17 +0430 +0430
NA

طرز نوشتنت باحال بود فقط نمیدونم چرا احساس میکنم که این داستان ترجمس .
یک سری اشکالاتی تو داستانت بود , مثلا همین حموم همسایتون رو من هر کاری کردم نتونستم تجسم کنم . این حموم دیوار نداشت ؟ همش پرده بود . برا حموم معمولا یه پنجره ی کوچیک میزارن نه پنجره ای که جنابعالی تجسم کردی . اون پنجره ای که جنابعالی گفتی برا پنت هاوس هستش . موقعی که یکی خونه رو میفروشه پرده حموم رو که دیگه نمیبره .
یه مورد دیگه اینکه موقع سکس تو کاندوم داشتی چه جوری ریختی تو کونش ؟
در کل قلم نویسندگیت بد نیست . پیاز نخوری یه چیزی میشی .

0 ❤️

291106
2011-07-25 05:44:10 +0430 +0430
NA

بچه کونی طرف کلی کرده کونت حالیت نشده

0 ❤️

291107
2011-07-25 06:17:08 +0430 +0430
NA

avale goft damane kutah badesh shod shalvar kei raftavaz kard ke ma nafahmidim

0 ❤️

291108
2011-07-25 09:52:43 +0430 +0430
NA

داستان خوب بود ولی ساختگی بود.
به جای این کار یه سر به این وبلاگ بزنید و دقیق پست اول اونو بخونید. ضرر نمیکنید.
خط به خط بخونید.
http://daramadsms.blogfa.com

0 ❤️

291109
2011-07-25 13:25:53 +0430 +0430
NA

کیرشو گذاشت رو لبتو آروم فشار داد؟بعدش شلوارش زیره دامنش ملوم نبود؟

0 ❤️

291110
2011-07-25 14:06:07 +0430 +0430
NA

=)) =)) =)) =)) bad nabod

0 ❤️

291111
2011-07-26 03:36:47 +0430 +0430
NA

:? :? :? :? :? :? :?
man nemifahmam.darkesh enghad takhayolie ke sakhte. :?

0 ❤️

291112
2011-07-26 06:46:59 +0430 +0430
NA

یجور گفتی " یه کاندوم آورد کشید رو کیرم و نشست روش " که من یه لحظه فکر کردم با یه جنده تمام عیار داری سکس میکنی!!
(خالی بند بیشعور)

0 ❤️

291113
2011-07-31 11:56:20 +0430 +0430
NA

داداش من یدونه از این shemale ها پیدا کنم میرم میگیرمش داغ دلمو تازه کردی.آخر بدون shemale از دنیا میرم.

0 ❤️

526580
2015-12-27 05:56:29 +0330 +0330

کاندوم زد رو کیرت بعد آبتو با تمام قدرت ریختی تو کونش؟ کاندوم سوراخ بود؟

0 ❤️

595256
2017-05-12 00:20:35 +0430 +0430

سخت نیست این کار ؟
پسر بده به یه دختر
قضاوت نمیکنم تجربش نکردم
ولی انگار خیلی مد شده این روزا
(نظر کلی درباره دوجنسه )

0 ❤️

630136
2017-06-21 07:59:15 +0430 +0430

رابطه با یه شیمیل شاید فانتزی ترین اتفاقیه ک دوس دارم واسم بیفته…حتی اسمم میتونید بذارید مرد…فکر نکنم علایق جنسی افراد ربطی به ملت داشته باشه…بنظر اگه واقعی بود باید رابطتتو ادامه میدادی…شیمیلها محبت الهی هستند خیلی فوق العادن…ای کاش نصیب منم میشد

0 ❤️

753140
2019-03-09 21:17:26 +0330 +0330

عالی بود من خیلی پسندیدم اگه دروغ نباشه

0 ❤️

768668
2019-05-21 13:21:10 +0430 +0430

داستان خوب بود اما آخرش رو دوست نداشتم
تو همچین موقعیتی بودم اونو تنها نمیذاشتم
فقط برای سکس دنبالش بودی ینی؟ شرم بر تو:/

0 ❤️