هواواقعاگرم بودبادوچرخه ازسالن برمیگشتم.رسیدم خونه دیدم کسی خونه نیس زنگ زدم مامان گف ماوآبجی رفتیم مشد.بعدکلی دعواباهاش گف بروخونه خاله.منم چون حالم ازهمه خونواده خالم بهم میخوردبااعصاب خوردرفتم اونجا.خالم ی پسره ده ساله داره ی دختر۱۶ساله که هم سن منه.اسمشون محمدوستارس.ستاره خرمذهبیه وهمیشه مسابقاته قرآنو اینامیره.مادوتا۲ساله ک رابطمون اصن خوب نیس.سلامم حتی بهم نمیکنیم.خلاصه رفتم اونجاو دیدم همشون هستن.ستاره مث همیشه رف تواتاق دروبس.خالم خونه بودومحمد.محمدکلاس کاراته داشتوپاشد رف.خاله من مشاوره زنگ زدن بش گفتن مورداضطراری داری ی دخه میخاسته خودکشی کنه.اما موند ک چ کنه گفتم خب خاله من میرم خونه یکی ازعمه هاگف ن من میرم زودبرمیگردم.گفتم اکی برین.اون رف من اصن بفکرستاره نبودم ک تواتاقه باخودم آهنگ میخوندم بعدشم ی رپ خارجی گذاشتمودرازکشیدم توحال.خوابم برد.ی دفه ی صدایی بیدارم کرد.دیدم ستاره میخادآهنگه گوشی روقط کنه گفتم چیکارمیکنی گف هیچی هرچی صدات کردم ک صدای اونوکم کنی پانشدی خودم اومدم.کخ من گل کرد گفتم ببخشیدآبجی جون.بعدم خودم قطش کردم.فهمیدم ک ازکلمه جون ناراحت شده.فوری پاشدورف تواتاق.ناگفته نمونه ک اون جلومن همیشه باچادروجورابو ایناس.خلاصه پاشدم رفتم توآشپزخونه آب بخورم دادزدم گفتم شربتتون کجاس؟گف توهمون کابینت بغل یخچال.بازم کخ کردم گفتم نیس یهوباعصبانیت دراومدازاتاقواومدشربتوازهمونجابرداشتومحکم زدب میزگف بیا.گفتم دست طلا اما چرامیزنی خو؟؟گف همینجاجلوچشته نمیبینی.گفتم ن ندیدم.ی دقه واسا ی سوال چراتوانقدبامن لجی؟گف توبامن لجی.گفتم ن من نیسم(ب دروغ)گف پ چراانقدحرس منو درمیاری گفتم شماچون جنبت بالاس من باهات شوخی میکنم.یدفه تلفن زنگ زد.رف ج دادمامانش بودگف این دختره موردش طولانی شده ی ۵ ۶ساعتی طول میکشه.قط کردوهمونجانشس رومبل چادرش ا سرش افتادنزدیکه کمرش.من خاسم اونروزهمه کخامودیگه خالی کنم رفتم نشسم نیم متریش.گفتم دخترخاله چراتوهمیشه جلومن چادرمیپوشی؟گف چون باهات لجم.گفتم من بگم غلط کردم دیگه اذیتت نمیکنم خوبه؟بابا سره لج بازی بامن چراخودتواذیت میکنی بخداهواگرمه گرمازده میشی.بعدچادرشودراوردگف بشرطی ک بیجنبه نباشی.بااینکه همیشه آرزوی دیدن اندامش اززیره چادرو داشتم اماگفتم حالاچی هستی ک بخام نگات کنم.تلوزیونوروشن کردشبکه ۳بودبرنامه گلبرگ یهومرده گف زن تورابطه شبانه بایدخوب مردوارضاکنه زنم همینطور.بدبخ گرمش شدشبکه روعوض کرد.گفتم میخام یادبگیرم واس آیندم.بعداعصابش خوردشدپاشدگف باشه.توببین من میرم.رف تواتاق.گفتم بیاهرچی نقشه ریخته بودیم روش پر!یدفه دیدم اومدبیرون رف حموم.حمومه اونابادسشویی شون تو ی اتاق بزرگه.باخودم گفتم شانس پریدتوگلوت ممد حال کن دیگه.ی دودقه گذاشتم لباساشودرآره.بعدرفتم تو.شیشه حموم طوریه ک ی چیزی ازاینوردیده میشه امااصن واضح نی.خلاصه تاصدای دروشنید توحموم نشس ک حتی من رنگه اون بدن نازشو نبینم.من رفتم دسشویی واومدم بعددیگه واقعاحشری شده بودم.الکی دره سرویسوبازکردموبستم ک فک کنه من رفتم.بعدش پاشدشروکرددوش گرفتن.لباساش همه بیرون بودبغیره شرتش.سوتینشوبرداشتموخوب نگاکردم بعدبوسش کردموب کیره راس شدم مالیدموگذاشتم توسبدلباساش.خواسم برم بیرون گفتم الان اگه دربازبشه ک تابلوس.پس همونجاموندم.یهوزدم بخط بی حیابودن.دره حموموزدم دیدم ساکت شدحموم.گف چی میخای؟بازشربت میخوای؟گفتم ن.همونجابشین میخام درباره ی واقعیت باهات صبت کنم.(من تومدرسه بهم میگن ممدمخ زن)گف چیه؟گفتم اول نبایدعصبانی باشی باشه؟گف بگومحمددیگه میخام بیام بیرون.گفتم من دوساله دوست دارم.گف دروغ نگومن زودخرنمیشم.گفتم واس این حرفم واست مدرک دارم گف چی؟گفتم تو قسمته نوتای گوشیم 300نامه برای تونوشتم.گف خب افرین واسه چی عاشق من شدی حالا؟گفتم چون واقعاگلی گف ازچه لحاظ گفتم ا همه لحاظ.گف مثلا؟گفتم اخلاقت.گف واسه من چرتوپرت نگوتوازاندامم خوشت اومده.خشکم زد.آخه دختر بااون تریپ مذهبی واینااین حرف ازش بعیدبود.گفتم اندامت ک بین دخترای هم سنت تکه.گف محمدورداسوتینمو بده بهم.درو یکم بازکردمنم ا لادرواسش انداختم.با ی لحن مهربون گف توروخدامحمدتومنودوس داری؟گفتم بجون خودموخودت اره.بعدبلندشدواستاد توحموم لباشوچسبوندبه شیشه حموم منم ا این طرف چسبوندم.گفتم میشه بیام تو گف خجالت میکشم.گفتم چشامومیبندم.خندیدگف پسرخاله توهمیشه عالی بودی درسته من همیشه باهات لج بودم اماهمیشم ی حس دوس داشتن داشتم ومیخواسم ک توبامن باشی.گفتم ستاره اذیت نکن من چشاموبستم توام دروواکن.باورنمیکنید ک صدای در مث وختی بودکه توی چاه گیرمیفتی وهرچی صدامیزنی کسی جواب نمیده ویدفه صدای ی نفرمیادومیادتاکمکت کنه.صدای درکه اومد ی پارچ آب سرد ریختن روبدنم.دیگه ازخوشالی داشتم بال درمیووردم.چشاموکه بازکردم هوش ازسرم رفتو بیهوش شدم.وختی چشاموبازکردم دیدم توحموم سرموگذاشته روپاشودستشوهی ازتوموهام ردمیکنه و ی لبخندقشنگ رولباش بود.تادیدچشام بازشدگف بیدارشدی محمدجان؟گفتم اره عزیزم انگارتواون لحظه همه دنیاروبهم داده بود.روپای لخت کسی ک همیشه خودشوازمن میپوشوند خوابیده بودم.پاشدم نشستم کنارش.یهودیدم لباسامودراورده همروبغیرشرتم.گف دراوردمشون ک خیس نشن.دوش حموموبازکردپاشدرف زیره دوش کیرم دیگه داش منفجرمیشد.خیلی تابلوبودامااون بخودش نمیورد.گف پاشوبیاازپش بغلم کن.سریع پاشدم رفتم پشتش.دستموازکمرش تابغله سوتینش بالاپایین میکشیدم.کیرم ازپش هی ب کون قشنگش میخورد.گفتم اجازه هس یکم بشمام لذت بدم گف چطور؟اره میتونی.دوتادستاموازجلواوردمویواش یواش بردم توشرتش.وای عجب کس قشنگ وگرمی.شروکردم بمالیدنش.چشاشوبسته بودهنو صدای آه آهش نمیومدامادهنش بازمونده بودوداش خفن حال میکرد.دستام محکم داش بکسش فشارمیداد.سرشوب پش گذاش روشونم وگردنموبوس میکرد.برگردوندمش بندای سوتینشوبازکردم.شروکردم بخوردن سینه هاش.دستاموازپش بردمو ازروی شرت بردم لایه کپلاش.شرتشودراوردم فهمیدم ک خفن خجالت کشیده.گفتم بهش ک ستاره اگه حتی ی ذره دلت راضی ب این کارنی بیخیال میشم.اونم داش مث خرحال میکردوگف عشقمی محمد.شرتمودراوردم.ی دفه روشو برگردوندگفتم چیشد؟گف تاحالاازنزدیک ندیده بودمش.گفتم برگردبابابزا ازدواج کنی هرروزمیبینیش خندیدوگف کثافت.برگش.دستشوگذاش روکیرم مث کیرندیده هافقط فشارش میداد.یکم باکلاهکش کارکردگفتم ستاره نمیدونی چقدفاز داره.گفتم میشه تودهنت کنیش.گف اح کثیفه ک.گفتم ن تودسشویی باصابون شستمش.گف آبتونریزی تودهنم خوشم نمیاد.گفتم چشم.خیلی قشنگ ازفیلمایادگرفته بودخوب حال میداد.بعد ده دقه گفتم پاشونوبت منه .درازکشیدمنم سرموگذاشتم روکسشوشروکردم ب لیس زدن ی هف هش باری ک زبونموکردم توش دیدم داره قرمزمیشه فهمیدم داره ارضامیشه.یدفه کلموفشارداد ب کسش وآبش با ی سرعت عجیب زدبیرون.ی آهه بلندکشیدوبعدش لبخنداومدرولبش.پاشدم ی لب توپ ازش باخنده گرفتم.رفتم پایین ازسره پستوناش ی گازکوچیک گرفتم باقه قهه گف جون محمد قشنگ بخور.گفتم إ؟؟پاشدم بغلش کردم کیرمو هی بادستش میمالوندبه کوسش ک بکنم تو.اماحواسم بودکه ایشون هنودختره.توبغلم خودشوولوکرددیگه بیحال شده بود.ی ۳ ۴باری ارضاشده بود.فهمیدم ک دیگه کم کم داره ازحال میره همونجاتوبغلم بردمش بردمش زیرشیروخوب شستم خودمم شستم وبردمش تواتاق یواش گذاشتمش روتخت ک بیدارنشه.رفتم لباساشواوردمو تنش کردم وآروم ازخونشون اومدم بیرون.وختی ازخواب بیدارشد بعده ۶ماه بهم اس داد ک عاشقتم.درسته واس من هیچ سودی نداش چون ن توکونش کردم ن توکسش اماهمین ک ب اون خوشگذشته بودواسم بس بود.اینم خاطره همین ی ماهه پیش من محمدبا 175سانت قدو63کیلووزن.
نوشته: mhd
یه لحظه حس کردم ک دارم ی اس ام اس طولانی رو میخونم. این چه طرز نوشتنه. پر از غلط. کلمات محاوره ای. گفتیم دوستانه بنویسین و زیاد ادبی نباشه. ولی شما دیگه قهوه ای کردی این اس مسخرتو(نمیتونم لگم داستان چون نیست).
ب شکل خیلی خیلی محسوسی داد میزد ک اعتیاد شدید ب جلق داری.یه دوره ایه و میگذره اما سعی کن زیاد ب خودت فشار نیاری. خیلی ضرر داره. نمیخام نصیحتت کنم. ولی واقعا دلم میسوزه. خیلی گناه دارین.
و اما تشکر که گی و محارم نبود. :)
خوب بود دیگه.
غلط املایی تو این صنف نویسنده ها عادی شده دیگه. ولی انصافا خوب بود.
توش تا حدودی ته مایه های طنز هم داشت. مثلا اونجا که رفت پشت در حموم(از اونجا به بعد جالب بود)
. . .
ولی زیاد ازت تعریف کردم پررو نشی.
هنوز جای کار داری!
ممنون داداش محمد داستان باحالي بود فقط سعي کن که روي کلمه نوشتنت کار کني گفت ن گف يا اين کخ چيه ممنون
محصوله وقت اضافه؛ خودت بگو بابت کدوم گوهیکه خوردی فحشو حرومت کنم؟
1_ غلط غولوط نوشتنت
2_ کسوشعر تفت دادنت
بچه جون به اون خواهر و مادرت رحم کن، گناه دارن. مگه آزار داری یکمشت کیر ریز و درشت میخای براشون حواله صادر بشه.
افتضاح بود ! حدأقل نگو قبلش باچادروجوراب میومد پیشت .بچه 5ساله اینوبخونه میفهمه دروغه!
شرط ميبندم اين آشغال ابتدايي هم سواد نداره
كسخوله كس مغزه پتياره آشوپته آشولاش
حالمو بهم زدي
كي مجبورت كرده كس شعر بنويسي
كس اول آخرت با فاميل هاي وابسته ات رو گاييدن با اين روان پريشيت
یدفه کلموفشارداد ب کسش وآبش با ی سرعت عجیب زدبیرون
فاصله ی کله ی مشنگ تو تا کس قشنگ طرف ضرب در 175 سانت قد و 63 کیلو وزن = جق با سرعت 200 کیلو متر در ساعت!!!
نمی دونم چرا هرکی اینجا داستان مینویسه حتما باید آب دختر بزنه بیرون اونم با فشار…!!!
آخه مرد حسابی قبلش بنویس که این چرندیات از تخیلات قبل از جلق زدنته…
ضمنا از نظر نگارش ریدی
كله دولي توروحت با اين تايپ كردنت لاشي حس نوشتن نداري به عضوي ازبدن مامان جونت لبخندميزني مياي اينجا چرت پرت رديف ميكني. گف،تف،پخ و… بااجازه دوستان نشان" كون گشاد ترين نويسنده لاشي "رو بهت تقديم ميكنم.
متاسفانه خودم که نتونستم بخونم گوگل هم برای ترجمه هنگ کرده با این زبان و نگارش قشنگت
حالا مال کجایی عزیزم با این داستان چرت و پرتت
يك جقى ميزد جقو داستان ها مينوشت
از كمر افتاده و مى ناليد از سرنوشت
اين جلق چيست چه غوغا ميكند
يك جقى را در خيالش پورنو استار ميكند
<ستاد برگزارى شب شعر در وصف جلق>
كير پتروس كير دهقان فداكار وقطارش تو كونت بااين داستانت
ارا تو داستانايی که مينويسی واقعيه يا تخيليه?
من که فکر ميکنم تخيله.چون فابريک!!! بودنت و هزار چيز ديگه زياد با نوع پيام هايی که اينجا ميدی جور نيست…
نويسنده عزيز اين داستان بود پيامک نبود که اينقدر خلاصه نويسی داشتی…
نخوندمش
شش ماه بعد بهت اس داد!
ولی تو 1 ماه پیش کرده بودیش کسخل.
آدمای جقی عقلشونو از دست میدن حرف پرنیان 22روبخون یه ماهه کردیش شیش ماه بعد زنگ زد؛برو جقتو بزن ملجوق
اولش خفن مذهبي بود بعدش فيلم زياد ديده بود خوب اجرا ميكرد تو هم كه آخر مثل يه مرد 30 ساله با حوصله چند بار ارضاش كردي
“كس شعر”
تاحالا من همهی داستانو رو خوندم اما نظری ندادم…اما الان رفتم یه یوزر ساختم که فقط بگم کیرم توی کس اون ننه ی جندت با این لحن نوشتن و غلطات
الفبای فارسی با کیه حروف و کل کارکترهای موبایل گالکسی اون دوستمون که کلا موبایلشو تو سایت تبلیغ میکنه !! تو حلقت !!
ابله چرا انقدر بد نوشتی، ؟؟
از اول داستان تا تهش بع بع کردی بزبزقندی !
این دفعه این جوری بنویسی با ممد سیم سوخته طرفی اون بی ادبه فحش ناموس میده !!
این بار راپورت !! نمیدم
من هیچ وقت دوست نداشتم به کسی این حرفو بزتم ولی دیگه نتونستم جلو خودمو بگیرم
برو جقتو بزن کونگشاد کونم پاره شد تا بخونمش جاکش جقی آخه کی برای لج بازی میره تو چادر و کدوم خر مذهبیی با یه کلمه ی دوستت دارم برات لخت میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟?
به شدت كيري!اخه كس مغز اينو دست خواهر 2 سالم بدي مي فهمه دروغه البته ايپد با تريلي 18 چرخ تو كونت با اين داستانت.
يك شعر في البداهه از خودم تقديم به دختر خاله ي نويسنده ي عزيز و كوس مغزمون.
با محمد لج نكن ، لج مي كند
آلتش را در كوست كج مي كند
بس كه او زد جلق با فكرت مدام
ريد در اين داستان با احترام
اي ستاره دول ممد را ببين
باسن مفعول ممد را ببين
اين پسر در حسرتت جان ميدهد
كون به قصد كيرباران ميدهد
نويسنده ي عزيز شما برگزيده ي فستيوال « كس مغزهايي كه مي نويسند »شديد .ضمن تبريك از شما خواهش مي شود با دردست داشتن كپي شناسنامه مادر و پدرانتان و يك قطعه عكس از كون مبارك به محل اهداي جايزه (كير بلورين) مراجعه نماييد.
سپاس دوستان
واقعا داستان جالب! متنوعي بود! اول داستان رو که خوندم کلي خنديدم وسطاش کلي گريه کردم و فحش دادم:به نگارشت: و با نظر بچه ها دوباره کلي خنديدم بازم بنويس
اي بابا اونايي كه ميان ايراده كس شعر ميگيرن خودشون يه داستان بنويسن ببينيم چيكار ميكنن ديگه عادت شده يه نفر كه ايراد ميگيره كسشعر پشت كس شعر شروع ميشه آخه جو گرفتنم حدي داره اگه همه ي داستانا واقعي بود كه مملكت از اينم كه هست ريده مال تر ميشد آقايون و خانمها بفهمين اينجا نوشته داستانهاي سكسي ننوشته داستانهاي واقعي سكسي حالا اونايي كه اصرار ميكنن كه واقعيه حقشونه ولي بقيه…!
شرمنده تند صحبت كردم ولي ديگه اعصاب نمونده بود واسم
نویسنده:من جغی ام کخ
کونی ام کخ
هر شب با کخ عکس دختر خالم جغ میزنم کخ
کخ
کخ
کخ
کخ
نیگا دو را داری داستانو لوله بوکونی شافتش کونی
یو داستانتو شافتش کنی با کیر خر
ببين تابلو بود خالي بستي.
ولي يه چي رو راست گفتي دختراي اين روزي فقط شعارشون مذهبي بودنه ولي خودشون مذهبي نيستن.
حالم بهم خورد. چه دروغه تابلویی
تا دیدیش بی هوش شدی؟
آبش با فشار زد بیرون؟
کس میخ دیگه ننویس
همه مذهبی ها شعار میدن
اینارو بیخیال کیری یه خالیه باحالم نتونستی ببندی . خواهر و مادرت گناهی ندارن پس کیر بچه های شهوانی تو کونت
میگه 6ماه بعد بهم اس میده که عاشقتم اخر هم که میگه این خاطره یه ماه پیشه منه؟!چجور همچین چیزی ممکنه،یرو بینیم،همش کس تخیله از تخیلم اونور تره
شرمند ها فدات شم اما کیرم تو دهن خالی بندت .آخه کونی یدفعه مامانو آبجیت بدون هیچ قرار قبلی میرن مشهد تو نمیفهمی !!!
بعده ۶ماه بهم اس داد ک عاشقتم.درسلته واس من هیچ سودی نداش چون ن توکونش کردم ن توکسش اماهمین ک ب اون خشگذشته بودواسم بس بود.اینم خاطره همین ی ماهه پیش من محمدبا 175سانت قدو63کیلووزن.
خودت داری ثابت میکنی دروغ میگی
خدا رو شکر که گی نیست حداقل !!