خوشگل پسر در باشگاه

1391/01/17

اين ماجرا بر مي گرده به سال 85 اون موقع 19 سال داشتم يادمه يه شب حدودا ساعت 7 شب بود اصلا حوصله نداشتم لباسامو گذاشتم تو ساكم و رفتم باشگاه بدنسازي اون موقع واقعا اعصابم قاطي بود وارد باشگاه شدم يه نگاه كلي به كل باشگاه انداختم يه دفعه چشمم به يه پسر ناز حدودا 17 ساله افتاد كفم بريده بود يه پسر واقعا زيبا سفيد يه تك پوش زرد و يه شلوارك پوشيده بود پاهاي سفيدشو ميديدم واقعا ناز بود باورم نميشد تازه روزه اولش بود كه ميومد بدنسازي چشمام باز شده بود و بهش خيره شده بودم يه دفعه آقا نادر صاحب باشگاهمون زد پشتم گفت حواست كجاست راهو بستي تازه به خودم اومدم برگشتم و با هم كلي سلام و احوال پرسي كرديم بعد رفتم رختكن و لبسامو عوض كردم و رفتم تو سالن تازه پسره گرم كردنش تموم شده بود رفت و به يكي از بچه هاي باشگاه گفت ببخشيد پرس سينه كدومه اونم نشونش داد منم كه اصلا رمق كار كردن نداشتم فقط داشتم نگاهش مي كردم ولي ديدم كه بچه ها دارن متوجه من ميشن براي اينكه واسم دست نگيرن سريع شروع كردم به نرمش كردن اما همش نزديكه اون نرمش ميكردم تا حركت بعدي رو از من بپرسه برنامرو ديد و بهم گفت ببخشيد پشت بازو با دستگاه كدومه منم از خدا خاسته بهش گفتم بيا بردمش پيشه وسيله و شكل صحيح حركت رو يادش دادم و بهش گفتم خيلي مهمه كه حركت رو صحيح بزني حركت بعديتو بم بگو تا شكل صحيحشو يادت بدم گفت مرسي صداش اينقدر ناز بود كه داشت دلم ميرفت منم رفتم گرم كردم بعد ديدم داره حركتش تموم ميشه منم رفتم زيره پرس سينه يه وزنه سنگين گذاشتم روش زدم اما وزنه خيلي سنگين بود داشت كونم پاره ميشد وقتي حركتو زدم اومد پيشم بم گفت كارت درسته اين خيلي سنگينه حالا نميدونست دارم به فاك ميرم بهش گفتم ما اينيم ديگه بهم گفت اسمت چيه گفتم مسعود گفت منم آرش گفتم خوشبختم گفت و همچنين خلاصه سرتونو درد نيارم حركتاشو نشونش دادم ولي بيچاره خيلي ضعيف بود حركتاش كه تموم شد رفت رختكن منم يه كم صبر كردم بعدش رفتم دنبالش داشت لباساشو عوض ميكرد خيلي سفيد بود كفم بريده بود گفتم خونتون كجاست گفت فلان جا منم گفتم من خونمون نزديك پياده ميام ولي تا يه جايي ميتونيم با هم بريم اونم قبول كرد وقتي از رختكن رفتيم بيرون آرش با آقا نادر خداحافظي كرد ولي آقا نادر زياد تحويلش نگرفت چون اونا با هم فاميل بودن و چند ساله پيش نادر داشته سيگار ميكشيده و آرش آمارشو به خانوادش داده بوده و كلي مكافاته بعدش البته اون موقع آرش سنش كم بوده و بايد آقا نادر دركش ميكرد البته اينو بگم من اينو بعدا فهميدم خلاصه بعد از آرش من گفتم خداحافظ آقا نادر! اونم خيلي منو تحويل گرفت و گفت يا علي مسعود جان ، آرش هم يه كم كونش سوخت ولي بيشتر از اون كفش بريده بود بعد ما از باشگاه زديم بيرون تا سره كوچمون رفتيم و بعد بش گفتم خونمون تو اين كوچس گفت خوش به حالت من بايد اي همه راه برم تا برسم منم كه ديدم موقعيت واسه صميميتر شدن مناسبه بش گفنم بيا من موتور دارم ميرسونمت گفت نميخواد زحمتت ميشه گفتم نه بابا چه زحمتي موتورو برداشتم داشتيم ميرفتيم اونم به من چسبيده بود وايييييييييييييييييييييييي چه لذتي داشت بهم گفت همين جا وايسا ميخوام يه كارت اينترنت بخرم چشمام گرد شده بود گفتم ميري نت؟ گفت آره رفت كارتو خريد اومد سواره موتور شد گفت بريم داشتيم ميرفتيم گفتم راستي مياي چت ؟ گفت اختيار داري من چت بازه حرفه اي هستم گفتم ايديتو بده منم ميام چت ايديشو ازش گرفتم بعد رسوندمش گفت مرسي و وقتي باهام دست داد دستاش به نرمي دستاي دوست دخترام بود داشت دلم ميرفت سريع برگشتم خونه جنگي شامو زدم پریدم پاي كمپيوتر رفتم تو نت ادش كردم و منتظر شدم تا بياد بعد از حدودا يك ساعت ديدم جوابه ادم رو داد گفتم سلام كلي باهاش احوال پرسي كردم و دعوتش كردم تو يه كنفرانس كه پر از دختر و پسر بود كلي اومدم رو ويس و كوسوشر گفتيم و خنديديم بعد بم پي ام داد گفت سايت فيلترشكن نداري گفتم واسه چي مي خواي شيطون؟ خيلي روك گفت واسه سايت سوپر ديگه مگه فيلتر شكنو واسه كاره ديگه اي هم ميخان يه سايت فيلتر شكن توپ بش دادم بعده چند لحظه بم گفت سايت سوپر باحال داري ؟ گفتم به چه سبكي حال ميكني؟ گفت يعني چي؟ بش گفتم باپسر با دختر پسر با پسر دختر با دختر با كدومش حال ميكني؟ كفت پسر با پسرم داري؟ گفتم تا دلت بخواد گفت بده بده … سايت ناز( blboys.com ) و ( xteenboy.com ) كه ماله گي هاي 18 ساله بود بش دادم چند دقيقه بم پي ام نداد بعد گفت از اين كارا خوشت مياد؟ گفتم يه ذره ، گفت نميشه كه يا بايد خوشت بياد يا بدت بياد گفتم حالا تو فكر كن خوشم مياد ، گفت از چه مدلش؟ گفتم دختر با دختر كه مربوط به من نميشه ولي از اون دوتا خوشم مياد ، گفت از پسر با پسرم خوشت مياد شيطون؟ منم او شكلكه كه دندوناشو نشون ميده رو دادم گفتم بدم نمياد گفت بدم نمياد نه خوشت مياد يا بدت مياد؟ گفتم گير داديا حالا تو فكر كن خوشم مياد بم گفت خداوكيلي خوشت مياد يا داري مسخره ميكني ؟ گفتم خوشم مياد بابا كونيمون كردي فكر كنم وقتي او سايترو ديده بود حسابي حشري شده بود كه داشت اينقدر راحت باهام حرف ميزد بعد بم گفت از چه مدلش بي يا تي ؟ سريع گوشي اومد دستم كه اونم اينكارس كه ميدونه بي و تي چيه بهش گفتم اگه گير بياد تي هستم گفت اي ولللللللللللللللللللللللل منم بي هستم… باورم نميشد كه به اين راحتي آرش ماله من شده بود بعد كلي با هم در مورد اين مسايل با هم حرف زديم و حتي سكس چت كرديم تا انادر شد بعد از خداحافظي ديسكانكت كردم و رفتم دستشويي و بعدش رفتم تو رخته خواب اما به جون خودم قسم خوابم نبرد تا يكي دو ساعت بعدشم كه خوابم برد خوابشو ديدم حالا شما حساب كنين چقدر من تو اين چند ساعت بهش فكر كرده بودم كه شب خوابشو ديدم از اون به بعد هر شب تو باشگاه ميديدمش و هر روز صميميتر ميشديم تا يه روز پدر و مادرم ميخواستن برن خونه مادر بزرگم كه تو شاهين شهره و كلي تا اصفهان فاصله داره و تا شب هم خيال نداشتن بيان منم با آرش جانم تماس گرفتم گفتم بيا خونمون خاليه. بيا سره كوچتون ميام دنبالت رفتم ديدم آرش يه تيپ اسپورت زده و منتظرمه خيلي ناز شده بود سلام كرد بعد سوار شد و رفتيم خونمون بعد رفتيم تو اتاقم گفتم بيا شلوارك بپوشيم دوتا شلوارك از تو كمدم در اوردم يكيشو به اون دادم يكيشو خودم پوشيدم وقتي داشت شلوارشو در مي آورد رونهاي سفيدشو ميديدم مي خواستم همون جا گازشون بگيرم اونم نگاهم كرد بعدش خنديد وقتي پوشيد بهش گفتم تي شرتتم در بيارعين من اونم در اوورد چه سينهاي نازي داشت همون جا داشت آبم ميومد. بعد رفتيم پاي كامپيوتر يه فيلم سوپر گذاشتم آرش هم كم كم خودشو لوس كرد و آروم آروم بهم نزديك شد بعد من دستمو گذاشتم روي رونش آروم آروم فشارش دادم آهش دراومد عين دخترا بعدش اونم كيرمو گرفت تو دستش و شروع كرد به ماليدنش بعد بهش گفتم ساك بزن گفت باشه عزيزم كيرمو گرفت تو دهنش خيلي حرفه اي ساك ميزد منم كم كم آه و اوهم در اومد واييييييييييييييييييييي منم داشتم كمرش و كونشو ميماليدم بعد بلندش كردم گفتم بيا رو تختم بعد بردمش رو تخت خوابوندمش گفتم دوباره بخورش و دوباره شروع كرد به خوردنه كيرم چه حالي ميداد بعدش رو كمر خوابوندمش و شروع كردم به خوردنش از رونهاش شروع كردم و رفتم بالا نافش و سينه هاشو ليسيدم و رسيدم به گردنش. من مشغوله خوردنه گردنش بودم اونم آه و اوه ميكرد منم داشت شهوتم بيشتر ميشد بعد لبامو گذاشتم رو لباش مشغول لب گرفتن شدم يك يا دو دقيقه ازش لب گرفتم چه لذتي داشت بعد چهار دستو پاش كردم و بهش گفتم تميزي گفت آره خيالت تخت بعد كرم رو برداشتم و كيرم و سوراخشو حسابي چرب كردم و آروم انگشتمو كردم تو سوراخش يه آخه دردناك كشيد گفتم آخي دردت گرفت گفت كاريت نباشه تو كارتو بكن با اين حرفش با اوج شهوت رسيدم بعد يه كم كه انگشتش كردم ديگه آه و اوه نميكرد و داشت لذت مي برد منم آروم سره كيرمو دادم تو كونش دوباره آهش در اومد ولي گفت بكن تو منم آروم آروم كيرمو هل دادم تو كونش و شروع كردم به تلمبه زدن چه حالي داشت كوني به اون داغي تا حالا نكرده بودم تلمبه زدنمو تند كردم به حدي كه كه ديگه داشتم از گرما ميسوختم و همچنين كيرم هم داشت مي سوخت در اوج لذت بودم كه احساس كردم آبم داره مياد گفتم آبم داره مياد كجا بريزمش گفت تو كونم بريززززززززز منم اطاعت كردم و كل آبمو ريختم تو كونش بعد بي رمق افقتادم كنارش اونم خودشو انداخت تو بغلم و منم نگاه چشماي نازش كردم و ازش لب گرفتم بهم گفت بهترين سكس تو عمرم همين بود كه حالا با تو داشتم بهش گفتم منم همين طور بعد با هم رفتيم حموم و اومديم .

نوشته: مسعود


👍 10
👎 1
170248 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

315723
2012-04-05 20:34:11 +0430 +0430
NA

از گی بدم میاد نخوندم …

0 ❤️

315724
2012-04-05 21:54:20 +0430 +0430
NA

میخوام ببینم نویسنده ها کی داستان از پشت دادن باباشون به مادرشون رو میخوان به رشته تحریر در بیارن ؟
یعنی تو این بیقوله آباد یکی مثل هلیا پیدا نمیشه که یک داستان مثل بازگشت به ایران یا امثال اون رو قلم بزنه !!!
بعد میگن فقر فرهنگی کجاست ؟ جالب اینجاست که وقتی از admin هم درخواست میکنیم تا داستانهای هدف دار رو برای خوندن تو این سایت قرار نده در جواب میگه : اینکه داستان راست یا دروغ یا مزخرف یا … باشه بما مربوط نیست ، ما فقط داستانها رو میذاریم .
نه ، انصافا" کلاهتون رو قاضی کنید ، فرهنگ رو که مستقیم نشونه رفتن ، سکس با محارم رو شرعی جلوه دادن ، هر متن با کلی غلط املایی رو به قشر دانشجو نسبت دادن ، کپی کردن هم که الا ماشا… جای خود دارد ، پس کی میخواین به خودتون بیاین ؟
هر چرتی رو که می بینید شروع میکنید به توهین و ناسزا و الفاظ رکیک به مادر و خواهر نویسنده ، یکی نیست تا به شما بقبولونه خواهر بی نوای از همه جا بیخبر و مادر پاک و معصوم چه گناهی کردند !!!
اگه سکس با محارم جرمه ، نسبت دادن الفاظ رکیک به مادر و خواهر دیگران خلاف تربیت و فرهنگ ماها نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ما به دیگران که میرسیم می شیم ملا و بالا منبری ، به خودمون که برسه عین خیالمون نیست .
پس مرام و مسلک و مردونگیتون کجا رفته !!!
اینقدر بهم توهین نکنید ، اینقدر به مادر و خواهر دیگران بد وبیراه نگید .
کدومتون یادش رفته که یک موقع تو خیابون فقط کافی بود یکی به یک دختر چپ نگاه کنه ، اونوقت باید جنازشو با خاکروبه از تو خیابون جمع میکردی ، اما حالا چی ؟ مایه فخرتون این شده که چند تا دختر رو به قهقرا کشوندین و چند تا نوار قرص ضد حاملگی رو تموم کردین ؟
به اینا میگین داستان ؟
حتما" میخواین بگین : تو نخون .
د همینه منطقتون .
منطق زور و بی درکی .
برید از اول comment هارو نگاه کنید ، ببینید چند نفر از قدیمی ها وقتی دیدن داستانها داره به قهقهرا میره بیخیال این سایت شدن ؟
چند نفرشون lock شدن ؟ یکیش mehdibikas بود که تو داستانهای اول همیشه نظر میداد .
اما وقتی فهمیدن داره به داستانها و سکس با محارم و چیزهای خلاف عرف پیله میکنه برای همیشه ورودش رو غیرمجاز کردن .
حالا بازم خدا پدر و مادر جناب maxmahony رو بیامرزه که درد دلش رو با لفافه و بعضی وقتها خیلی رک و پوست کنده میگه ، اما کو گوش شنوا ؟
اگه رو داستانهای دری وری و بی هویت نظر ندید تازه به نویسنده و جنابadmin می قبولونید که هر چرتی رو بعنوان داستان نذاره ، شما هم از مصرف اینهمه کالری در قالب ناسزا به مادر و خواهر دیگران راحت میشید .
اسم این ناسزا ها رو نذارید نقد داستان ، بذارید ناوهای لجن مال کننده نویسنده .
البته مطمئن باشید که حق کاملا" با شماست ، و اون نویسنده بی شخصیت که این سایت رو با جای دیگه عوضی گرفته کمتر از این حرفها حقش نیست ، اما به ته قضیه فکر کنید ، ببینید با بد وبیراه شما موضوع داستانها بهتر شده یا روزبروز داره بدتر و مزخرفتر میشه ؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
بخدا ناحق نمیگم .
از گذاشتن نقد رو داستانهای بی ارزش خودداری کنید ، بعدش نتیجه اش رو ببینید .
مطمئن باشید داستان های پاک و با عشقهای آموزنده جای این خزعبلات رو خواهد گرفت و این جوونهای کم سن وسال هم که تعدادشون کم نیست لااقل 2 تا نکته آموزنده یاد خواهند گرفت .
به تعالی حقوق انسانیتون بیشتر ارزش قائل بشید ، بخدا اینا همشون درد که تو دل تک تکمونه ، اما کلمات یاریمون نمیکنه تا دیگران رو از این خواب نخوت بیدار کنیم .
دم همتون گرم که انسانید و درکتون بالاست .
یا حق

0 ❤️

315725
2012-04-05 22:21:23 +0430 +0430

آخه خاك تو سرت.خواب ديدي.كس خل.سك راخت

0 ❤️

315726
2012-04-06 00:21:28 +0430 +0430
NA

چرا قسمت کون دادن خودتو تعریف نکردی؟! بنظرم تو یه آدم خیلی ضایعه هستی که دخترا بهت محل سگ نمیذارن و گرنه دیدن رون و سینه ی یه پسر تحریک کننده نیست هرچی اون داره یه دختر چند برابرشو داره. تو باشگاه همه میرن تو کار برنزه کردن حتی سال 85 هم اینجور بود… نادر نره خر که مثلاً مربی و مسئول باشگاه بوده سیگار میکشیده و چون آرش راپورتشو داده واسش شر شده؟!!!
اون تی و بی چی بود؟! توضیح میدادی که بلکه در کنار کُس و شررررات یه اطلاعاتی هم داده باشی!

0 ❤️

315729
2012-04-06 11:59:26 +0430 +0430
NA

من گی نمی خونم. اما آخر همه داستان های گی اینو میگم که شما ها مغزتون معیوبه. stria terminalis توی مغزتون تکامل پیدا نکرده. هر چند وقتی که از سایت خارج میشم و به عنوان کاربر مهمان میام. می بینم ادمین نظرمو حذف کرده، اما وقتی با id خودم میام، نظرم هستش. ادمین چی کار می کنی؟

0 ❤️

315731
2012-04-06 14:58:52 +0430 +0430

eyval.khoob bood ;)

0 ❤️

315732
2012-04-06 21:17:41 +0430 +0430
NA

با خوندن داستانهای همجنس بازی آدم حداقل دستگیرش میشه که این جماعت تو چه حال و هوایی هستن… همه یا کم سن و سالن که تازه کشف کردن لای پاشون چه خبره یا یه مشت گره گوری بی فرهنگ ان که تو حلبی آباد رشد کردن یا بشدت مذهبی که چشمشون به دیدن جمال زن عادت نکرده یا…
میخوام یه چیزی بگم از ریشه ی گی در ایران. این مصیبت ریشه در زمان قاجار داره که زنها روبنده داشتن و مردها قبل از اینکه جنس زنو بشناسن همجنساشونو شناختن و سواد و فرهنگ درخوری هم نداشتن و مخشون پر بود از یکسری مزخرفات دینی که یه مشت آخوند نفهم بهشون تزریق میکردن! رضاشاه خدا بیامرز با مسئله کشف حجاب باعث کمرنگ شدن موضوع شد. کاری که آتاتورک در ترکیه انجام داد در زمانی که همجنس گرایی در میان مردها بیداد میکرد و امروزه نامش در کشور ترکیه با احترام برده میشه… همجنس بازی درمورد بعضی ها یک جهش ژنتیکه، ساختار بدنیشون مجبورشون کرده کما اینکه اگه بگی با غیر همجنست بخواب همونقدر براش زننده باشه که بشما بگن با همجنست سکس کن! نه بیماریه نه هرزگی… اما در مورد اکثر آقایون ایرانی یه انحراف اخلاقیه که ریشه در کمبودها داره، چه کمبود فرهنگی چه اعتقادی چه امکانات مراوده با خانمها…
همین که با خوندن این داستانها حس انزجار بهتون دست میده کافیه و کمک میکنه جامعه و آدمهای دورو برتونو بشناسین

0 ❤️

315733
2012-04-06 22:06:01 +0430 +0430
NA

دوست عزیز و گرامی :
جناب maxmahony :
تجربه ثابت کرده که حضرتعالی استاد بلامنازع نقد و بررسی هستید .
مایه مباهات بنده است که با اون سطح بالای قوه نقدتون در این زمینه های فکری با بنده موافق هستید . بازهم از تایید کلامی و قلبی حضرتعالی ممنونم .

0 ❤️

315734
2012-04-06 23:02:23 +0430 +0430
NA

دوست عزیز و گرامی :
جناب یاور همیشه مومن :
به قوت میتوان گفت کلام من نشانه حس درونی اینجانب به ماجراهای مطروحه توسط نویسندگان این سایت است .
احساس انزجاری که موجب تخریب افکار جوانان کم سن و سال و امثالهم گردیده و خواهد گردید .
هر انسانی کاملا" مختار است تا نظرات خود را در هر زمینه فکری بیان نماید ، اما این نظرات زمانیکه دست مایه مجاز دانستن انجام رفتارهای هنجار برانگیز باشد بسیار خطرناک شمرده شده و می بایست با ادله و منطق از ادامه آنها به هر شکل - اما با رعایت حقوق انسانی مخاطب - جلوگیری بعمل آورد .
اوائل ، در این سایت داستانهای سکس با محارم بسیار به رشته تحریر در می آمد .
رفته رفته کار به سکس با مادر کشیده شد که این امر دیگر غیر قابل تحمل بود ، بنابراین بسیاری از جمع خوانندگان ، با انتقادهای تند ، موجبات بلوکه کردن خود را فراهم نمودند ، یا بطور کامل از این سایت منفک گردیدند .
در همین فاصله ، نسبت دادن یکسری داستان به قشر دانشجو مد گردید که حاوی غلط های املائی فراوان و داستانهایی کاملا" بی محتوا بود .
آیا قشر دانشجوئی که در ایران مایه های افتخار جهان و در راس department های معروف جهان است اینگونه بیسواد گردیده که حتی توانایی قلم زدن پیش پا افتاده ترین کلمات را هم ندارد ؟
هر عقل سلیمی ، اذعان می نماید که همه و همه اینها بیانگر نشانه روی یک خط مشی فکری است و آنهم شلیک مستقیم به هویت یکایک ما ایرانی هاست .
قابل قبول است که بسیاری از داستانهای این سایت در جای جای ایران عزیز اتفاق میافتد ، اما وااسفا بر ما که دیگر باید شاهد رواج سکس با مادر - این مقدس ترین موجود روی زمین - بنشینیم و با گذاشتن comment مراتب را مورد تایید یا تقبیح قرار دهیم !!!
پس در این بین هویت ما که همیشه و همه جا مایه مباهات مردمان این مرز و بوم بوده است به کجا رفته ؟
در هر صورت از زمانیکه برای قرائت دست نوشته من گذاشته اید و با تایید آن بر من ثابت نمودید که هنوز مایه های فخر هویت ایران زمین کم نیستند از شما بسیار ممنونم .

0 ❤️

315735
2012-04-07 01:02:07 +0430 +0430
NA

ایکاش میدونستم نظر کسایی که میگن سکس با محارم رو نذارید در مورد اینکه دختره مردم رو تور کنی و ببری بکنیش چیه؟در کل حالم از این کار بهم میخوره.نظر من اینه که داستانهای فانتزی خیی زیباتر و جذابتر هستن.متاسفانه وقتی بعضی از داستان ها رو میخونم حالم بدجوری گرفته میشه و تا مدت زیادی به وبلاگای سکسی سر نمیزنم.مثلا طرف داستان نوشته که یه دختره معصوم رو گرفته و مخش رو زده و بهش مشروب داده تا از خود بیخود بشه و بعد کردتش و ازش فیلم گرفته و بعد باافتخار هم میگه که این داستان واقعی بوده.اونقدر حالم بد شد و از داستانای سکسی بدم اومد که تا 1 سال طرف این سایتا نیومدم.الانم اومدم بگم که کسایی که میگن سکس با نامحرم یا دوست دختر خوبه باید بگم که برن گهشون رو بخورن.آقا یه کلام.اگه خواستی سکس کنی برو ترتیب یه دختره اینکاره رو بده.نه اینکه بخاطر مجانی تموم شدن سکست یه دختر فاسد به جمع دخترای فاسد ایران اضافه کنی.بیخود نیست که همه به این نظام کیری ایران میگن که باید یه جای مخصوص باشه تا جوونامون برن و اونجا خودشون رو خالی کنن و به مادر و خواهر مردم کاری نداشته باشن.بابا بخدا توی کشورای خارجم اینطور نیست که اینجا هست.آمار ایدز بدجور داره زیاد میشه.
جالب اینجاست که همتون هم توقع دارید که همسرتون پاک و معصوم و آفتاب و مهتاب ندیده باشه.اینجوری؟اینجوری که پیش بریم هیچ دختری پاک نمیمونه.خاک بر سره نظام جمهوری اسلامی تخمی کنن که سیاستهاش باعث این خرابی و فساد شده.خلاصه از همه لحاظ داریم به هرز میریم

0 ❤️

315736
2012-04-07 01:06:19 +0430 +0430
NA

آقای maanaviat مایه مباهات این مرز و بوم از وقتی که این نظام کیری اسلامی رو کار اومده از بین رفته.کجای کاری عمو؟

0 ❤️

315737
2012-04-07 03:15:19 +0430 +0430
NA

درود و عرض ادب خدمت جناب emperor2 :
متاسفانه گفتار جنابعالی عین واقعیت است و شنیدن آن بسیار تلخ ، مملکتی که امام جمعه یکی از شهرهای آن با ناموس کارمند خود … - که فیلم آنهم برای اثبات این ادعا در youtube کاملا" موجود است - دیگر احتیاج به مایه مباهات ندارد .
اما نکته در اینجاست که ما در هر جایی هر تخلفی را نباید به نظام منتسب کنیم ، خواهران و مادران یکایک ما بسیار نجیب و پاک بوده و خواهند بود .
در علم قضا میگویند : جرم وقتی جنبه عمومی پیدا کرد دیگر از سیستم تعقیب قضایی توسط نماینده مدعی العموم خارج و فقط با شکایت خصوصی قابل پیگرد است "
میدانید علت آن چیست؟ فقط به این دلیل که جای راه ارتکاب جرم را بر خود هموار سازند .
آن زمان که سپاه و کمیته با صرف هزینه های بسیار ، از بنزین و حقوق پرسنل و خرید تویوتاهای ژاپنی از محل بیت المال اقدام به راه اندازی گشتهای ضربت و کمیته و مفاسد اجتماعی نمود تا جامعه از شر مفاسد در امان بماند آیا من یا شما یا خانواده های ما و امثال ما عامل ایجاد فساد در خیابان ها بودیم ؟
خیر دوست عزیز ، همه و همه اینها برای گذاشتن سرپوش روی تخلفات خودشان در خفا بود .
جاییکه قاضی های دادگاه انقلاب آن با تشکیل منازل تیمی برای گذران اوقات خود و کسب مال از زنان متهمان استفاده می نمایند آیا خواهران و مادران ما مقصرند؟
من کاری به عقاید شخصی هیچ کس در این سایت نداشته و ندارم ، فقط تا بوده و هست و خواهد بود ناموس مردم برای همچون ناموس خودم ارزشمند است و هرگز و هرگز و هرگز تا زنده هستم و نفس می کشم با تعرض به ناموس هموطنان موافق نبوده و نخواهم بود .
اما نکته آخر اینکه همه ما مردان زمان انتخاب همسر ، دختری را برای مشارکت همه گونه در زندگی شخصی انتخاب می نماییم و از آن تاریخ به بعد همسرمان بعنوان یگانه انتخاب در تمامی شرایط حامی و در کنار ما خواهد بود ، آیا به نظر شما بعد از ازدواج یا قبل از آن ما به صرف داشتن غریضه شهوانی مجاز هستیم که شبها در کنار یکی از اعضاء خانواده را تا صبح سر کنیم ؟
این است که ترویج فرهنگ سکس با محارم بزرگترین نکته منفی این سایت تاکنون بوده است ، والا هم آغوشی مردان که نتیجه جهش های ژنتیکی خدادادی بوده و بسیار هم از دید منو شما مورد نکوهش است . اما در واقعیت در ذات عده قلیلی از مردان وجود دارد که آنهم باید درمان گردد ، نه اینکه بعنوان عملی پسندیده مورد تفقد خوانندگان جوان و نوجوان این سایت قرار گرفته و موجبات بروز هنجارهای آتی در این مملکت بی در و پیکر را فراهم آورد .
با تشکر از وقتی که برای مطالعه مطلب بنده اختصاص دادید .

0 ❤️

315738
2012-04-07 04:37:27 +0430 +0430
NA

پدرا پدربزرگا… مادرا مادربزرگا… (عزيزان منتقد اين داستان) سلام شايد شما هم مثل من بيشتر واسه خوندن نظر يا نظر دادن رو به داستان مياريد از اون جايی هم كه تحرير و ادبيات داستانها واقعا تعصف انگيز شده چاره ايی نيست.
نظر بسياری از دوستان و خوندم و بسيار لذتی بردم از نگرانی دوستان از آنجا كه نگاهم به نگاهت نگران است.
ولی قابل توجه است كه بعضی ها فقط ديدگاه خودشون و محترم ميشمرن و بقيه رو باطل ميدونن. و رو به قلم نصيحت و تكذيب يا انكار ميارن.و همه ميدونيم كه هيچ بقالی نميگه ماست من ترش.حتی كسی هم كه به كوچكترين ارزشها پايبند نيست, ديدگاه خودش و درست ميدونه و بقيه رو باطل.
پس چه فرقی بين اين و آن هست؟ باور بفرماييد قصد توهين به كسی و ندارم, ولی بايد مرز نقد و تكذيب رو بشناسيم.
نگرانی بابت فرهنگ با رد نظرو منش ديگران دو مقوله متفاوت است. كه ما به اين بهانه(فرهنگ), آن يكی رو هم نقض كنيم.
مثلا اگه بزرگترای شما (پدر پدربزرگ…)بدونن شما واسه يه سايت سكسی وقت ميزاريد. به شما خورده بگيرن. شما هم نميتونيد واسه شون توضيح بديد كه سكس نياز و سكس يه جور ابراز احساسات و…
ای كاش به جای تكذيب ديگران و عرضه اندام ادبی به يكديگر احترام, و به تكذيب مشكلات اساسی و واقعی رو بياريم.
شايد بحث در اين مورد در اينجا نگنجه نياز به …
به هر حال با آرزوی ايرانی آزاد و سربلند.

0 ❤️

315739
2012-04-07 17:43:19 +0430 +0430
NA

دوست گرامی :
جناب fucy عزیز :
عرض ادب و احترام :
شما گرامی با داشتن دغدغه رد نظر و منش دیگران در ارتباط با نظرات اینجانب و جناب maxmahony و دوست عزیز یاور همیشه مومن خود را در آستانه برداشتی اشتباه قرار میدهید .
نقد ما با تکیه بر نشانه روی فرهنگی است و نگرانی شما رد نظر دیگران .
در صورتیکه با کمی اهتمام پی خواهید برد که رد نظر به هیچ عنوان در راستای تفکر هیچ یک از ما قرار نگرفته است .
ما با احساس نگرانی داستانهای موضوع دار هدفمند را دنبال نموده و جهت جلوگیری از اشاعه این فرهنگ غلط در این دنیای مجازی اقدام به تبادل افکار می نماییم . محبت نموده و نظرات یکایک دوستان ذکر شده را در داستانهای بعدی - که اندکی دارای محتوا می باشند - مطالعه نموده و از نزدیک شاهد اشتباه برداشت شخصی در مورد خط مشی فکری ما باشید.
از توجه خاصی که مبذول فرموده اید نهایت امتنان را دارم .

0 ❤️

315741
2012-04-09 19:14:47 +0430 +0430
NA

با مطلب آخر ارغوان موافق ام.

داستان همجنس بازی بود اصلا نخوندم. فقط کامنتها رو خوندم :D

0 ❤️

315742
2012-04-10 05:44:12 +0430 +0430
NA

salam sar jam arz konam ridi dooste aziz!!!

0 ❤️

315743
2012-04-10 13:20:05 +0430 +0430
NA

بسیار قلم زیبایی داری…خیلی حال کردم…منتظر داستانهای بعدیت هستم…کمی بیشتر از سکس و جزئیاتش بنویس

0 ❤️

315745
2012-04-17 13:19:45 +0430 +0430

از گی بدم میاد ننویس . . . . . . .
کوس کش ننویس. رفتی باشگاه کونی شدی اومدی اینجا عقده هات رو خالی کنی؟ برو روانپزشک. کله کیری حالمو به هم میزنی من داستان گی نمیخونم و تنها نکته جالبی که در داستانت بود اینکه تیترش نشون داد گی بازیه و من حتی یک خط هم نخوندم. وای که چقدر این روزا بچه کونی ها داستان میذارن. ادمین خواهش میکنم یک کاری بکن. ننویس کله کیری ننویس.

0 ❤️

315748
2013-01-19 19:41:24 +0330 +0330
NA

این شهوانی انقد داستانهای خوب از سکس دگر جنسها(دختر پسر ) داره که کسی که اهل سکس با همجنس نباشه اصولا نمیاد صاف توی قسمت همجنسبازی یا اگه بشه گفت همجنسگرایی کامنت بزاره و بگه داستان رو نخونده رفتاره ظاهرا همو فوبیایی از خودش بروز بده بعد اش هر روز بیاد دزست تو همین جا که اخه این افراد مشکل خارش کون دارن یا اینکه مشکل روانی 100 بار بدتر از همجنس بازی به اسم هموفوبیا که احتمالا ریشه در دوران کودکی اینها دارد

0 ❤️

315749
2013-02-18 02:29:36 +0330 +0330
NA

خیلی باحال بود
به حرف این کس لیس ها گوش نده گی بنویس فقط
کسایی که گی نیستن گم بشن بیرون

0 ❤️

315750
2014-05-23 22:10:47 +0430 +0430
NA

ساسان تو خودت کیر کلفت دلت میخواد مث اینکه حیف گی نیستم وگرنه پارت میکردم شایدم بعدا واسه ادب کردن شما شدم

0 ❤️

315751
2014-10-09 07:36:58 +0330 +0330

منم ميخام کون بکنم
کسى هس؟

0 ❤️

315752
2014-10-30 17:24:47 +0330 +0330
NA

اگه اصفهانی پیام بده

0 ❤️

863999
2022-03-14 11:43:35 +0330 +0330

۱ معلومه بچه بازی و یه دونه از فانتزی هات بود ببین گلم چنده خایه دارم بود اینقدر زود پا نمی داد بزرگان میگن نکنه سی‌شدن بی تو بودی اون تی بود

0 ❤️

885154
2022-07-15 18:15:18 +0430 +0430

بعضی ها روانی هستند خوب از گی بدت میاد مجبور نیستی بیایی تو این کتگوری

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها