خودم گفتم پردمو بزن

1392/07/08

سلام اسم من بهار و ۲۴ سالمه قدم ۱۷۰ و وزنم ۵۵، هیکل خوبی دارم ولی نمیگم سینه و کونم انچنانیه، خیلی معمولیه، اما خیلی خوشکلم از خودم تعریف نمیکنم اما همه با یه نگاه محو من میشن، بگذریم، من الان ۲ساله با میثم دوستم و با وجود مشکلاتی که از نظر اخلاقی و فرهنگی با هم داریم ولی هیچکدوممون نمیتونه قید اون یکیو بزنه، این خاطره مربوط به پارساله که مامان و بابام سفر بودن و منم خونه تنها چون خواهرم تا عصر سرکار بود، من قبلشم با میثم سکس داشتم ولی چون دختر بودم از جلو که نبود و میثم اصلا از کونم دوست نداره میگه کثیف کاری میشه ،خلاصه در حد سینه و لاپایی بود تا اینکه اون روز اومد خونمون منم بدجور حشریم بهش گفتم میخوام از جلو منو بکنی گفت نه شاید باهم ازدواج نکردیم و این حرفها که قرار شد برم دکتر ببینم پردم چیه چون خودم خیلی دوست داشتم رفتمو دکتره گفت حلقوی هستی اما زاویه داره که شاید خون بیاد شایدم نیاد خلاصه تا اون روز که قرار شد اینکارو بکنیم اول اومد و شروع کردیم به لب و لب بازی که منو خیلی حشری میکنه بعد اومد رو گردن و گوشم بعدش رسید به سینه هام، همیشه خیلی با حوصله اینکارو میکنه ولی ایندفعه خیلی فرق می کرد، بعد رسید به کسم که خیس خیس بود شروع کرد خوردن و چوچولامو دندون گرفتن و گاز آروم گرفتن که دیگه داشتم دیوونه میشدم گفتم میخوام کیرتو بکنی توو کسم اونم میگفت جووووووووون الان جرت میدم بعد اول یه انگشت کرد توش یکم تکون داد توش بعد ۲تا بعد ۳تا ولی من درد زیادی نداشتم بعد کیر ۱۸ سانتیشو با ولع کردم توو دهنم و میخوردم بعد گذاشت لب کسمو آروم داد توو که یکم دردم اومدو میسوخت اما خیلی لذت داشت کم کم که باز شد شروع کرد به تلمبه زدن منم که داشتم فقط حال میکردم میگفتم جرم بده پارم کن اونم هی سرعتشو بیشتر میکرد وقتی تند تلمبه میزد من دیگه رو ابرا بودم و فقط ناله میکردم و یه لحظه از اوج لذت به خودم پیچیدم که میثم گفت انگار توو آب دارم میکنمت ، میثم کمرش خیلی سفت بود و بعد از حدود ۴۰ دقیقه آبش اومد که ریخت رو سینم البته می دونم که نه قرص میخوره نه اسپری میزنه، بعدش توو بغل هم دراز کشیدیم و رفتیم حموم اونجا باز کیرش راست شد اما من دیگه کسم میسوخت فقط واسم خورد و من یه بار دیگه ارضا شدم و اونم گذاشت لای پام و باز آبش اومد، از اون به بعد تا الان که ۲ساله باهاشم خیلی سکس با هم داشتیم که اگه دوست داشتید بازم مینویسم الانم با هم نامزد کردیم اما خانوادش خیلی حسودن و فضولی میکنن شاید ازش جدا شم اما خیلی دوسش دارم، نمی دونم چیکارکنم…
مرسی که وقت گذاشتید.

نوشته: بهار


👍 0
👎 0
118212 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

400292
2013-09-30 01:38:56 +0330 +0330

ماهیانه چقدر بهت میدن اینقدر دروغ بگی؟!
نمیدونم جهشی تو نسل جدید دخترا ایجاد شده که هر چی دختره میاد اینجا میگه حلقوی هستم
بعدشم دفعه اول چهل دقیقه بدون مصرف هیچی کمر زد ولی تو حموم گذاشت لاش آبش اومد؟
داستان که نمیشه گفت اصلا مسیج خوبیم نبود!!!

0 ❤️

400293
2013-09-30 03:09:48 +0330 +0330

تا «ولع» خوندم

0 ❤️

400294
2013-09-30 08:26:59 +0330 +0330
NA

وایییی عجب داستان محشری…
منکه الان داغ داغ شدم و میتونم با بیست نفر سکس کنم… البته اگه سکس اینجوری باشه راحت و آسون و البته مثل بازیهای بچگیها… تو که هیچی نمیشه بهت گفت چون هنوز به سن تکلیف هم نرسیدی{سن تکلیف برای دخترا9وپسرا15ساله}
آخه بگم خدا این آدمینو چکار کنه که این داستانهارا خودش نخونده آپ میکنه… حیف وقت… حیف من… حیف شارژ… حیف فیلتر شکن که برای همچین چیزهایی تلف میشه

0 ❤️

400295
2013-09-30 17:03:46 +0330 +0330
NA

آقا خودتو ناراحت نكن.

0 ❤️

400297
2013-10-01 09:49:32 +0330 +0330
NA

مبارکـــــــــــــــ باشه عروس خانم!
ولی کاش محترمانه وقتی که زنش بودی و بهت تعهدی داشت پردتو میزد!

0 ❤️

400298
2013-10-01 11:53:52 +0330 +0330

کیری بود، دیگه ننویس . . . . . . . . .
رفتی دکتر، گفت حلقویه؟ کیر تو افکارت. معلومه که پسر هستی. کله کیری دیگه ننویس.

خدایا حلقویانت چه بسیار
ولی کُس‌های ناب رفتن به انبار
وجودِ شفته مغزان را چه باشد
شده اینجا همه کُس مغز و کون‌بار

0 ❤️

400299
2013-10-03 00:48:06 +0330 +0330

چو کس حلقوی آمد به بازار
دگر کسها شدند جمله دل آزار
از این وقت طلا در پای سیستم
دل دنیا شود بر حال ما زار

0 ❤️

400300
2013-11-21 11:58:54 +0330 +0330
NA

چرا من دختره 170-180 قد با وزن 50-60 نميبينم شايد ديدنشون چشم بصيرت ميخواد؟من ندارم

0 ❤️

583438
2017-03-12 18:22:39 +0330 +0330

باهاش کات کن بیا خودم بکنمت ?

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها