خواهرم یاسی و اولین سکسم

1395/02/02

سلام دوستان میخوام اولین باری که سکس رو تجربه کردم براتون تعریف کنم کل داستان حقیقته.
اسمم یاشار ه 28 سالمه خاطره ای میخوام بگم برمیگرده به 11 سال پیش دقیقا شبی که یاسی تک خواهرم 17 سالش شد
یاسی نه که خواهرمه تعریف کنم ولی یه دختر گندومی و قدش 160 بود و وزنش 48 کیلو با سینه هایی تو اون سن 70 . صورت کوچولو و گردی جذابی داشت که هر پسری ارزوش رو داره منتها یاسی تا 1ماه قبل تولدش به پسری توجه نکرده بود دورادور حواسم به تک خواهرم بود.
اون روز یاسی دبیرستان بود و من و مادرم داشتیم واسه شب جشن تولد یاسی رو محیا میکردیم ساعت 4 بود باید با عجله اومد و گفت عزیز (مادر بزرگم ) حالش بد شده و باید حتما بریم گرگان. من که واسه کارم گفتم نمیتونم بیام مامان گفت یاسی هم فردا امتحان داره خداست به خونه و خواهرت باشه. ما 2روز دیگه برمیگردیم.
ساعت 6بود بازی با یه شور و ذوق تولدشه اومد خونه وقتی فهمید پکر شد رفت تو اتاقش در رو بست گفت اینم از تولد ما ههه رفتم تو اتاقش گفتم داداشت که نکرده بزور حاظری کردم و رفتیم 1رستوران ایتالیایی و باهم شام خوردیم و بد فرحزاد و قلیون و اینا نزاشتم بر بگذره بهش
ساعت 2شب بود برگشتیم خونه راستی یادم رفت بگم کلا تو خونه راحتیم باهم یاسی اومدیم خونه بغلم کرد و یه بوس از لپم کرد گفت یاشار خیلی بهم خوش گذشت شب خوبی بود مرسی دادا
یه تیشرت و شلوارک پوشیدم و دراز کشیدن دیدم از تو اتاق یاسی صدای گریه میاد رفتم تو اتاق دیدم گوشیش رو پرت کرده و رو تختش خودش رو جمع کرده گریه میکنه به نام و شلوارک قرمز پوشیده بود تا من رو دید اشکاش رو پاک کرد گفتم چیشده گفت بیخیال رفتم رو تختش سرش رو گذاشتم رو شونم گفتم نبینم خواهرم بخاطر چیزی خودش رو اینطوری داغون کنه گفت میدونم فهمیدی 1ماهه با علی رفیقم امشب زنگ زده گفت فردا باید برم خونشون اگه نیای بلا میارم سرت. من نمیدونم چی فکرکرده راجبم اینو میگه.
گفتم غلط کرده همونطوری که بغلم بود خواباندم رو تحت دستم رو گزاشت البته بی منظور رو سینش نفهمیدم چی شد که منم گردنم رو گزاشتم رو گردنش و شروع کردم آروم چندتا بوس از گردنش اول فکرکرد منظوری ندارم ولی وقتی با لبم گوشش رو ماساژ دادن خواست خودش رو ازم جدا کنه گفت یاشار که خوابیدم روش و گفتم هیچی نگو کاری نمیکنم فقط میخوام متوجه بشی یه پسر چی از 1دختر میخواد شروع کردم ازش لب گرفتن اونم کم کم شروع کرد لب دادن بهم و نام و سوتینش رو درآوردم باور نمیکردمالبته با سماجت چون اول حاظر نمیشد که تاپ و سوتیئنش رو درارم وقتی درآوردن باورم نترسد تا سینه بزرگ و سفید و گرد
با نوک صورتی میدیدم هم شدم و شروع کردم از گردنش به میکردم و لیس زدن تا رسیدن به سینه هاش اول با زبونم روی سینهاش رو مالیدم که یاسی چشماش رو بست و شروع کردم به خوردن اون سینهای استثنایی که حس کردم داره تحریک میشه چون آروم آه و ناله هاش داشت شروع میشد نوک سینهاش رو با لبام فشار دادن که گفت ووووای تند تند نوک سینهاش رو میخوردم و فشار میدادم که کیرم بد سیخ شده بود و روی جناق ازش فشار نیاورد و ازیتش میکرد گفت یاشار اون که بزرگ شده داره ازیتت میکنه گفتم بزار فقط شلوارکت رو درارم بزارم ولی پاک که ازیت نشی و قبول کرد گفت فقط شلوارک دیگه که شورا و شلوارک رو باهم
یدفعه دراوردم و سریع تا نتونه عکس‌العمل نشون بده موهاش رو گذاشتم رو شونه هام واااای به کس گوشتی صورتی جلوی صورتم بود گفتم یاسی داد میاد این الماس رو ازم مخفی کنی گفت داداش فقط یادت نره هم دفعه اولمه و هم دخترم بیچارم نکنی ها گفتم نگران نباش این رو گذاشتم رو کس داغش واقعا گوشتی بود یخورده خیس شده بود شروع کردم به خوردن چوچولش که اااااه و ناله هاش بلند شده بود تند تند چوچولش رو میخوردم و زبانم رو آروم میکردم تو سوراخ کسش.
واقعا تنگ بود دیگه بازی داشت داد میزد داداش تند تر وووووای اوووووف بخورش محکم تر ووووووای اااااااه
سرم رو فشار میداد فهمیدم داره ارضا میشه بدنش شروع کرد به لرزیدن لبم رو رو سوراخ کسش قفل کردم و شروع کردم به میکیدن اب کسش وقتی قشنگ ارضا شد آبش رو ریختم روی کسش قشنگ سر بشه و خوابیدم روش بازی گفت مردم وووای عالی بود که بخودش اومد درد کردم این سنگ شده و سر کردم لای چوچولش ه
گفت یاشار نکنی توش ها گفتم نه آجی فقط برپایی میکنم و سرش رو لای کست میمالم تا هم تو 1بار دیگه ارضا بشی هم من گفت باشه خوابیدن دوباره روش و اینبار باشی بود که الان رو میخورد و اااااه و ناله میکرد اینقدر سینهاش رو مالیدم نوکشون شیخ شده بود گفت داداش اینبار محکم سینهام رو بخور فشار بده کمرت رو چنگ نینداخت و ااااااووووووف بخوووور محکککککم ووووووای خودش رو سفت کرده بود منم داشتم لای کسش جلو عقب میکردم یدفعه حس کردم قشنگ سر کردم رفت توی کس یاسی که یهو بغلم کرد گفت وووووای مردم تکون نخورد گفت بیچاره شدم اره انگار 2.3سانت کیرم تو کسش هاروم یواش یخورده کشیدم عق
ب از ترس نزدیک بود خودم رو خراب کنم گفتم پرده یاسی رو زدم پاره کردم ولی دیدم از اون خبری نیس نگران شدم همونطور که سر کیرم تو کس یاسی بود پرسیدم مرگ من اولین باره سکس میکنی گفت اره گفتم پس چرا پردت پاره نشد گفت مامان یبار بهم گفته بود بکارتم حلقویه من که نفهمیدم منظورش رو یعنی چی ؟
خیالم راحت شد گفتم نگران نباش قسمته که کامل بکنم بده توی کس تنگت گفت نه هم درد داره هم مردم که بهش توضیح دادم اینطوری پاره نمیشه و باید وقتی ازدواج کرد با دستگاه پاره کنن
اروم آروم کیرم رو تا آخر کردم توی کس یاسی همونطور که کیرم داشت توی کس تنگ یاسی فرو میرفت دیوانه وار سینهاش رو فشار میداد یاشارررررر مررررردم وووووای خیلی کلفتهههههه اااااوف چیکارکنم وووووووای
تا ته که رفت قلبت نگهش داشتم تا دردش بخوابه شروع کردم به خورررردن سینهاشششش اااااااوف بخووووور شروع کردم به آروم تلمبه زدن که شهوتش زد بالا و گفت محکمتر ددداشی بکنننننن کس خورده جررررم بده تا تههههه تا تتتتته بکن وای
بعد نیمساعت تولمبه زدن جفتمون داشتیم ارضا میشدیم که محکم بغلم کرد گفت وووووای ببببببککککن ارررررره واااای محکم تر که کیرم تو تو کسش گرم شد اره ارضا که شد با یه فشار تا ته کردم تو کسش و تموم آبم رو تو کس یاسی خالی کردن خوابیدم روش گفت سوختم داداش ریختی توش گفتم اره بخوره از هم لب گرفتیم و بعد پاشدن 2تا قرص دارم خودت واسه محکم کاری

بعداز اون جریان دیگه شده بودیم دوست دختر پسر هم هرزگاهی که موقعیتش پیش میومد باهم سکس میکردیم
نوشته: Bmsfoxtiti


👍 4
👎 30
109506 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

538123
2016-04-21 20:40:02 +0430 +0430

نظری ندارم 🤮
در ضمن فحش به عهدی بقیه دوستان (clap)

1 ❤️

538126
2016-04-21 20:51:51 +0430 +0430

کیر خواجه نصیر و بقیه دوستان یه جا تو مغزت با این همه غلط املایی

1 ❤️

538127
2016-04-21 20:52:27 +0430 +0430
NA

یعنی کیرم تو کس زن معلم کلاس اولت جاکش اینقدر غلط داشتی نفهیدم تو خواهر کردی یا خواهرت تو رو کرد

1 ❤️

538128
2016-04-21 20:57:21 +0430 +0430

غلط املایی در حدی ک ب خون میگه : اون : خخخخخخ
:گفتم پرده یاسی رو زدم پاره کردم ولی دیدم از اون خبری نیس :
پر غلطه نخونیییییید خخخخ
رفقا فحشش ندید سواد نداره نمیتونه بخونه حال نمیده خخخخ

1 ❤️

538133
2016-04-21 21:10:26 +0430 +0430

حالا شما دوست عزیز به نظرت ارزششو داره انسانیتت رو زیر پا بذاری به خاطر ارضا کردن خودت؟
به نظرم ادامه نده دیگه چون سکس همه چیز نیست.اخه چطور میتونی با وجدان خودت کنار بیای؟اصلا وجدان داری؟تو زندگیت هرگز ارزشی وجود داشته؟
واقعا متاثر شدم شمایی که باید الگوی من جوون باشی به خواهر خودت چشم داری :( :(

0 ❤️

538134
2016-04-21 21:13:16 +0430 +0430

از همه دوستای عزیزی که از نظرشون این کار فاقد ارزش های انسانیه خواهش میکنم با دیسلایک کردن داستان(نه فحاشی و تحقیر) سکس با محارمو تحریم کنن.

1 ❤️

538148
2016-04-21 22:30:33 +0430 +0430

من تابحال تو هیچ داستانی نظر ندادم
ولی برای تو نظر میدم جلقی کونی از بس تو حس جلق زدنت بودی هرچی که بهش فکر کردی رو نوشتی هرجای داستان خواهر جندتو یک چیز صدا کردی یا خیلی اشتباهات دیگه ریدم به دهن جلقیت

0 ❤️

538149
2016-04-21 22:35:21 +0430 +0430

یعنی انصافا یه کوس شعرایی مینویسن مه سر کیر خر اسفناج سبز میشه !!!
آخه من فدای اون توهماتت بشم،گل پسر،آدم با دوست دختر خودشم که سکس میکنه…ائنم بعد چند بار…هنوز دختره درست احساساتشو با کلمه هایی مثل:جووووون…اررررره جرررم بده و محکم بکن و ک-ی-ر میخوام و … بروز نمیده و فقط چندتا آه میکشه،بعد خواهر و برادر کم سن و سال واسه بار اول باهم سکس کنن،خوارهم زرتی بگه:جووون جرم بده ،فشار بده،اوووووووف،بمممممک و …!!!این حرفا رو (البته به خارجی)فقط خاله الکسیس وسط سکس هاش با عمو جانی میگه ?
آره گل پسر

1 ❤️

538156
2016-04-21 23:39:02 +0430 +0430

خفه.

0 ❤️

538158
2016-04-21 23:42:40 +0430 +0430

وقت کردی یه مدرسه برو…!!!

0 ❤️

538161
2016-04-22 00:23:26 +0430 +0430
NA

اغا خیلی هم خوب نوشتی ، من که خوشم اومد . گوش نده به اینا همش فحش میدن ، ادامه بده ?

0 ❤️

538168
2016-04-22 01:13:49 +0430 +0430

سلام بچه ها این طرف هز نوشتن این داستان دنبال ی هدفی. هواستون جمع باشه.

0 ❤️

538169
2016-04-22 01:15:55 +0430 +0430

متوجه شدید که میخواد توی ذهن ما چه چیزیوی بوجود بیار (توی کانون خونواد )

0 ❤️

538170
2016-04-22 01:18:22 +0430 +0430

دوستان بجون هر چی مرد ابن با ی هدف خاصی این داستان نوشته. و دم همتون گرم که اکثرا متوجه شدید که داره این کسکش با تحریک کردن خوانندهای این داستان نظ اونارو به خواهرومادرشون با ی ذهنیت دیگه بوجود میاره

0 ❤️

538176
2016-04-22 02:49:13 +0430 +0430

فقط میتونم بگم برای ادم های مثل توی نویسنده حیف اسم نویسنده روت بزارم ارزش فش هم نداری فقط یک … کلام متاسفم برای کشورم ایران که موجود های مثل تو درونش زندگی میکنن…

2 ❤️

538178
2016-04-22 04:34:43 +0430 +0430

بده منم بکنمتون

0 ❤️

538187
2016-04-22 06:35:29 +0430 +0430

باز هم یک جقی کس مغز حماسه آفرید

1 ❤️

538189
2016-04-22 07:09:59 +0430 +0430

داستانتو ک نخوندم
فقط اومدم بگم کیرم تو مغر بابای خرت که رفت پشت مامان الاغت و تورو انداخت تو دامنش
جقی عقده ای. انقد زدی که مخت ریده دیگه
به هیچ سوراخی رحم نمیکنی

0 ❤️

538191
2016-04-22 07:25:51 +0430 +0430

کیر تو داستانت… چارتا کسشر از بکارت اینا شنیدی اومدی داستان ساختی واس ما. اسکل

0 ❤️

538211
2016-04-22 12:08:58 +0430 +0430

نه بابا بچه راست میگه.اینقدر فوهشش ندین.زاستش میخام یه اعترافی بکنم. قبلش من رفته بودم پرده ی خواهرشو زده بودم. بعدش که به داداشش داده گفته حلقویه که راحت کس بده.
آخه دیوث داستان ننویسی میگن چلاقی؟
ننویس برادر من
ننویس پوفیوز

0 ❤️

538218
2016-04-22 14:14:33 +0430 +0430

خودت 28 سالته؟ بعد خواهرت 11 سال پیش 17 سالش بود؟؟؟؟ یعنی هم سن هستین؟؟؟؟؟؟؟
تا اولشو خوندم باقیشو نخوندم داستانتو

0 ❤️

538232
2016-04-22 15:09:54 +0430 +0430

جقی مادربزرگت حالش بد بود تو وخواهرت جشن گرفتید و به وصال هم رسیدید مبارک باشه اگر مادر بزگت به همراه پدر و مادرت بمیرن و تنها شدید احتمالا باهم زن و شوهر میشید کیرم تو کون خودت و پدرت و کس مادر و خواهرت و مادربزگت که هیچ اهمیتی برات ندارن

0 ❤️

538241
2016-04-22 16:51:41 +0430 +0430

اساتید محترم این داستان را لطفا ترجمه کنید منکه ازش سر در نیاوردم

0 ❤️

538248
2016-04-22 18:31:37 +0430 +0430

یعنی ریدم تو اون نوشتنت
آخه آدم نا حسابی تو که سواد نداری مجبوری انقدر مضخرفات بنویسی اونم با این همه غلط املایی
به جای اینکه بشینی با این داستانای در پیتی جق بزنی برو نهضت سواد یاد بگیر

0 ❤️

538250
2016-04-22 18:53:25 +0430 +0430

بد نبود، ادامه بده موفق میشی.

0 ❤️

538257
2016-04-22 20:16:15 +0430 +0430

اخه کونی کوس کش عوضی بشاشم تو طرز نوشتت کوس کش حروم زاده ما مثل تو بی شرف نیستیم به خواهر مادرمون چش داشته باشیم بی ناموس سگ بگاد

0 ❤️

538287
2016-04-22 22:20:17 +0430 +0430
NA

در اولین سکس اینقدر موفق!

0 ❤️

538302
2016-04-23 00:49:05 +0430 +0430

Numb8 ! ?

0 ❤️

538326
2016-04-23 08:14:33 +0430 +0430

🤮کس خل …مامانت گفته حلقویه …معاینه کرده بوده خاهرتو …

0 ❤️

538356
2016-04-23 12:29:16 +0430 +0430

این با این سواد املا کس مرد من که ربطه اول ادبیاتم هنو کس ندیدم چطریه دارم جلق میزنم

0 ❤️

538361
2016-04-23 13:57:22 +0430 +0430

خدایا به حق حضرت زینب که امروز شهادتشه ما رو به راه راست هدایت کن که لااقل به فکر ناموسمون تو این چیزا نباشیم. جاکش پفیوز

0 ❤️

538421
2016-04-23 22:48:49 +0430 +0430
NA

داستانت کیری بود. چند خط بیشتر ازش نخوندم. یکی به من بگه این لهجه مال کجاست؟

0 ❤️

538425
2016-04-23 23:12:21 +0430 +0430
NA

حتمااون دوتاقرصي كه دادي خورده هم مال مادرت بوده كه ميخواسته حامله نشه اونم گذاشته بوددم دست تو…كس ننت بااين داستانت

0 ❤️

538680
2016-04-26 01:19:07 +0430 +0430

محارم هميشه ديسك لايك يه طرف ريدم تو سوادت يه طرف ، در كل خفه شي سنگين تري ملجوق

0 ❤️

540507
2016-05-10 20:16:52 +0430 +0430

خخخ من نمیدونم چرا هرکی تو این شهوانی داستان میذاره طرفش پرده حلقویه یه چیزی شنیدن هی میان تو چرت و پرتهاشون میگنجونن

0 ❤️

541824
2016-05-20 15:53:27 +0430 +0430

دوستان نتیجه میگیریم این لاشی کوچک تو کوچه یا محلشون پیش بکنای ننش با آباجیش نشسته بوده اینا تعریف کردن براش بعد اینم خودشو کرده بازور تو خاطرهای اون لاشیا که خواهرشو کرده بودن.باز نتیجه میگیریم که نویسنده ختم بی ناموسای عالمه هستی یا همان بشریت میباشه (inlove) ?

0 ❤️

541825
2016-05-20 15:57:09 +0430 +0430

ررررررررررررررررررییییییییدددددددددممممممممم

…تو…سسسسسسووووووووووااااااااادددددددتتتتتتتتتت
…حرومزاده…

0 ❤️

542121
2016-05-23 12:21:45 +0430 +0430

قبل نوشتن داستان اون دستتو از تو شلوارت بکش بیرون عزیزم

0 ❤️

554084
2016-08-29 10:05:12 +0430 +0430

سخن بزرگان : فقط می خوام ببینی ی پسر چی از دختر می خواد .وای خدا مردم از خنده

0 ❤️

578707
2017-02-11 07:57:35 +0330 +0330

میترسم فحشت بدم نتونی بخونی چی نوشتم
بعید میدونم بیشتر از ده سالت باشه چول بلبلی

0 ❤️

595152
2017-05-11 09:26:39 +0430 +0430

واسه همین میگم عشق خواهر و برادری انتها نداره… !

0 ❤️

723419
2018-10-12 14:48:45 +0330 +0330

قطعا فانتزی ترین و عاشقانه ترین نوشته ها مخصوصا درباره مراحم از بی تجربه ترین و کصمغز ترین پسرای متوهم و ایسکیزوفرنی ترین دخترا نوشته میشه !
تازه اگه تو به جای اینقد کصشعر میرفتی ۲ ساعت کتابی مث کاماساترا میخوندی الان کارشناس جقولوژی میشدی نه الان که قسمت چهارم کصشعرتو بنویسی!

1 ❤️