در حدود چند سال پيش من در شهرستان درگز در نيروي انتظامي خدمت ميكردم. وچون طوي كلانتري بودم نگاهباني بعضي از ارگانه هم با ما بود مثل دادگاه انقلاب چند وقتي بود كه دختر تركمنستاني براي ملاقات مادرش به درگز ميامد وهنگامي كه اين دختر خيلي زيبا مي امد همه سربازها چشمشون به اون بود واون هم به كسي محل سگ هم نميزاشت راستي بگم كه جرم مادرش حمل مواد مخدر بود چند ماهي از اين قضيه گذشت ومن به خاطر اين دختر كه مادرش رو براي محاكمه به دادگاه مي اوردنند با اون كمو بیش دوست شدم تا اينكه حكم مادرش اومد كه اعدام بود هنگام ابلاغ حكم اين دختر خيلي گريه كرد ومن ناراحت شدم .كه ناگهان از قضيه اي يادم اومد واون اين بود كه وقتي مجرمي ايراني در تركمنستان دستگير ميشد مسولان ايراني نمي گذاشتند كه حكم در كشور اونها اجرا بشه پس چي به مترجم اون دختر گفتم كه به او اين قضيه رو بگه تا بتونند مادرشو ببرند و در تركمنستان و طبق قانون اون كشور محاكمه كنند پس اون دختر رفت وبعد از چهار روز اومد وخوشحال بله تونسته بود حكم مادرشو لغو كنه.
اون روز روز پنج شنبه بود و دختر بايد تا شنبه براي ازادي مادرش صبر ميكرد و به مسافرخانه رفت روز جمعه در حدود ساعت 11 بود كه من در حال نگهباني دادن در باجه دادگااه بودم كه سروكله اين دختر خيلي خيلي زيبا پيدا شد.به تركي به من فهموند كه در حيات دادگاه رو براش باز كنم ومنهم در رو باز كردم واون رو به حيات پشتي دادگاه بردم وبعد برگشتم وديدم كه دوست مشهديم غلام رضا امد به اون گفتم غلامرضا زود بيا سر پستم . گفت چرا بهش گفتم تو كار نداشته باش اون هم اومد سر پست من هم از خدا خواسته رفتم حياط پشتي. وقتي رسيد چي ميديدم يه هلوي پوس كنده كه همه درگز ارزوي سكس با اونرو داشتند معطل نكردم و بهش چسبيدم.لباشو خوردم چه مزهاي داشت واي انگار هلو طوي دهنت ميزاشتي بعد رفتم سراغ ممه هاش عجب ممه هاي داشت مثل ليمو بود تا ميتونستم ممه هاشو خوردم بعد اون كيرمو بيرون اورد وشروع كرد به ساك زدن عجب ساكي ميزد جانم به لبم ميرسد شورتشو در اوردم وشروع كردم به مالوندن كيرم به كسش چنان ابي از كسش فوران ميزد كه نگو به پشت خابوندمش وتف به كونش زدم عجب كون سفيد وقلمبه اي داشت انگار سوسانورو طو فيلم جمونگ بود نميدونم داري ميگايي.هيچي تف رو زدم وتا ته كيرمو توي كونش فشار دادم ميدونيد كه سرباز توي سربازي خيلي تو كفه سكسه چنان زجه ميزد و به تركي يه چيزايي ميگفت كه من نميفهميدم بعد از اين كه خوب از خجالت كونش در اومدم رفتم سراغ كسش عجب لعبتي بود كسش تنگ تنگ. كيرمو كردم تو كسش وشروع كردم به عقب وجلو اون قدر شهوتي شده بود كه به تركي نميدونم چي ميگفت منهم فشار ميدادم كه ديدم داره ابم مياد واون هم داشت به ارگاسم ميرسد وبعد كيرم رو در اوردم وتمام ابم رو ريختم كف حيات دادگاه. با تشكر از شما اميدوارم جون مادرتون فحش نديد اين قضيه راسته ومن دفعه اولمه كه دارم داستان تايپ ميكنم اگه خوب نبود به بزرگوارييه خودتون منو ببخشيد با تشكر اريايي باش واريايي زندگي كن.
نوشته: ضض22
و اینگونه بود که مجامع بین الملی سازمان ملل بان کی مون داداگاه قاض سراج دادستان کل و فیروز آبادی مقوادر دست خواستار ایجاد موقعیتی برای سکس تو شدند…
راست دروغش نميدونم فحشتم نميدم اما مردونه سرباز دادگاه انقلاب تخم نميكنه سيگار روشن كنه چه برسه كس كردن منظورم دل جيگر نيست منظورم وجود زيرآب زن وآدم فروش و خايمالهاست چطوري نفروختنت؟.توي پادگان دهات ما ازبس داخل غذا كافور ميچپوندن مال كسي قدعلم نميكرد
چرا انقدر هول شدى نترس چندتا فحش ميخورى ميرى اينكه ترس نداره شل كن عزيزم شل كن
مهمون خارجى داشتين بعد اينجورى ازش پذيرايى ميكنين اولش كه هلو و ليموهاشو خوردى بجا تشكر زارت كيرتو ميكنى تودهنش اونم وسط حياط دادگاه!!!
خوب گشاد دو قدم راه ميرفتى دختررو مينداختى رو ميز قاضى راحت حالتو ميكردى لباساى دختره هم خاكى نميشد جقى
بعد آبتو ميرزى كف حياط مرتيكه نميگى يك ساعت ديگه تشنه ات ميشه عقل ندارى ديگه.
ولى دمت گرم با داستانت شادمون كردى مخصوصا با آخرش
“كيرم رو در اوردم وتمامابم رو ريختم كف حيات دادگاه. باتشكر از شما اميدوارم جون ماد رتونفحش نديد اين قضيه راسته”
ببين من چى داره به تو گفت گوش كن به نام خدا اميدوارم سلام باتشكر
من نمی خواستم فحش بدم چون هر چی باشی سرباز وطن هستی ولی سواد نداری میدونستی؟ حیات یعنی زندگی پس توی زندگی دادگاه کردیش کس مغز پس برا شادی تمام سربازهای ایران کیر هرچی سرباز تو هر چی پادگان تو کونت بقیه نقد رو به بزرگتر های سایت به خصوص مهندس گل پسر واگذار میکنم
ببين هرچقدر زورميزنم چيزي حوالت نكنم نميشه اولأبه تركي داشت بهت ميگفت سيكتير دوما جديدأ بدن خانمها آتشفشان شده كه ازش چيزي فوران كنه؟سوما داداش وكيل ماهم ميشي؟چندسال حبس ابد دارم بتوني تبصره ياماده جوركني بقيش دهات خودم باشم ملاقاتي دختركدخدابرام فوران كنه؟چهارما ميدونستي دادگاه انقلاب شب نصف شب تعطيل غيرتعطيل عيد عزا هميشه ي هويج اونجاهست بهش ميگن قاضي كشيك شايدم شانس توبجاي هويج گلابي بوده دركل اجرآخرت به لذت دنيا فروختي اومدي اون دنيا انتظار حوري نداشته باش چون ريدي به نظم دادگاه.
ببين داستانت من نموده هي نظرميدم باز ميخونم دوباره نظر فوران ميكنه كله دولي چرا آخرش گير به آريا دادي اگرميدونستي مرام آريايها چطوربوده هيچ وقت از يك دخترغريب سواستفاده نميكردي اگرهم دختره پاداد بخاطر آريايي زندگي كردنت صبرميكردي مادرش آزادبشه ميرفتي سرمرز بخاطر وحدت و همبستگي ملتها و گفتگوي تمدنها ي پا تو وطن ي پا دركشور دوست تركمنستان هوا ميكردي كه نظم دادگاه به هم نخوره كلأ باداستانت شاد شدم بخاطرهمين بازم دادگاه بيا.
اینقدر ضریب امنیتی در دادگاه ها بالاخص در مناطق مرزی بالاست و دوربین مداربسته پیرامون این مکانها شدید هست که پرنده هم نمیتونه پر بزنه چه برسه افراد ناشناس در وقت غیراداری وارد محوطه دادگاه بشن، در ضمن اینقدر آدم فروش اون حوالی هست که نگو و نپرس، اما حداقل چیزی که همه میدونیم مدت زمانی ست که فرمودی حکم اعدام مادرشو ظرف چند روز لغو کرد، در شرایط فعلی ایران ماهها و شاید چند سال بطول خواهد انجامید تا یک پرونده به این مهمی که منتج به کیفرخواست اعدام شده، مراحل تجدیدنظر را سپری و به نتیجه منتهی بشه، این حرف شما اغراق زیادی شده است. خسته نباشید
خسته نباشید،راستی ترکمنها به زبان ترکمنی حرف میزنن نه ترکی.
من گرگان سرباز بودم یه ترکمن با پول کردم
بدو بدو اومدم ببینم شبیه خاطره من بود یا نه ؟؟
ولی حیف که ریدی با این تعریف تخمیت
یه اعتراف بکنم؟
میتونم بگم بدترین و چرت ترین داستانایه زندگیمو تو شهوانی خوندم. اینم یکی از همون nتا داستان چرتی ک خوندم.
شدیدا مزخرف، تخیلی، افتضاح…
امیدی ب بخش داستانایه شهوانی نیست. اگه چن تا نویسنده خوب سایت دیگه ننویسن. باید در این قسمتو تخته کرد.
خوب کیر تو ملاجت
یا خودت اسکل هستی یا ملتو مشنگ فرض کردی
برو کس خول بازی در نیار یه بچه 15-16 ساله که نباید چرت بگه :))
برو عزیزم هومن 64 رو بزن خیلی بهتره
اخه دیوس مگه دادگاه جنده خونس رفتی همون پشت گاییدیش هیچ کس کشی ام ندید؟؟؟؟؟؟؟؟؟ توف تو سوراخ خالی بند جقلیان
اخه دیوس مگه دادگاه جنده خونس رفتی همون پشت گاییدیش هیچ کس کشی ام ندید؟؟؟؟؟؟؟؟؟ توف تو سوراخ خالی بند جقلیان
یعنی مملکت اینقدر داغونه که یه جلاقی مثل تو میفهمه که این طرز محاکمه اشتباهه؟
موهای کون میمون تارزان تو سبد کالات!
دم عقرب کشنده ی برمودا تو سوراخ دماغت
کیر خر بالدار آمازون تو تخمت
کیرت تو گدازه های آتش فشان هاوایی بره دیگه ننویس متجلق متوهم
اخه اخ مخ چرا داستان و فیلم هندی میکنی؟؟؟
دادگاه گذاشت بره کشورش محاکمه شه!!!
نه به اون که اولش به هیچ کس محل سگ نمیذاشت و هنوز اسمشو ندونسته رفتین تو حیاط دادگاه و کشید پایین و گفت بیا منو بکن!!!
مگه مجبوری به مخ پریودت فشار بیاری تا کس شعر سر هم کنی؟؟؟
اگه بگم ریدی بازم کم گفتم
من هم خودم سربازی رفتم
و در این که سرباز تو کفه و دختر که سهله یک پسر خوشگل شخصی هم ببینه نمیتونه خودشو کنترل کنه و ممکنه ترتیبشو بده شکی نیست
ولی دیگه ببو گلابی نیستیم هر کس شعری قبول کنی
سر برجک کف دستی میزدیم ولی والاه پادگان این قدر بی در و پیکر نبود که دختر بیاریم بگاییم
برو عمو یکی دیگه رو رنگ کن
جد جده
راستی نگفتی مدرک وکالتتو از کدوم دانشگاه خارجی گرفتی؟؟؟
کیرم تو حلق مادرت
من خودم گنبدی هستم کون داری بیا گنبد تا بهت نشون بدم
ریدم تو دهن مادرت
اولا در این که دختر ترکمن جزء بهترین کس هاست شکی نیست
و دوما د راینکه دختر های ترکمن به فارس ها زود میدن هم شکی نیست
اما کس کش تو حیاط دادگاه که نمیدن
نظر ما اینه که چه کسمخ هایی تو این دنیا می لولن. همین والسلام.
مردک میدونی چی میگی؟
اولاجرم مواددرایران کمترازهرکشوریه.که بخاطراین مادرتو روی برج میلادبه هنگام شبنم صبحگاهی گاییدم
دومااگرقراره چنین چیزی بشه آزادش نمیکنن وبخاطراین هم خواهرتوباحکیم ابن انیشتن باقانون شعرنوگایش کردم
ثالثا شایدبشه توی ساختمان سازمان ملل متحدآمیتاچاخان روگاییداماتوی دادگاه انقلاب توی ایران حتی توی دستشویی نمیشه محکم چسیدچه برسه به گوزیدن وبخاطراینم عصای آنخ ماهو بهمراه دسته کلیدحسن روحانی درمعیت جوادظریف زیرنظرکاترین مرکل به سبک سیدحسن نصرالله توی اسرائیل توراگاییدن کردیم…
کس کش من بچه قوچانم درگز کلا یه راسته خیابونه تو دختر ترکمنی کردی و هیچکیم نفهمید؟؟؟کیر به سیبل ادم دروغگو
زحمت کشیدی ولی ریدی
همین
میخواستی برامون آش بپزی که تهش سوخت و روش نپخته موند
داداش تو آشپز نمیشی دیگه نیا آشپز خونه وگر نه اون دودولتو میذاریم تو روغن داغ