...قسمت قبل

نگهبانه زنگ زد گفت کارتون اوکی شده فردا بیایید فرداش رفتیم کارنامه شو بگیریم نگهبانه اومد نشست تو ماشین عقب، به خانومم گفت نمیخوایید تشکر کنید خانومم و من تشکر کردیم به خانومم گفت میشه بیایید عقب خانومم رفت عقب نشست خانومم دیدم کمبربندشو باز کرد به خانومم گفت شلوارتو دربیار منم مات مونده بودم که چقدر پر روئه دیدم خانومم کشید پایید اینم همونجا سر کیرش تف کرد ،کرد تو خانومم اونم آه کشید گفت امیر کسمو جر داد گفتم آقا یواش تر اونم گفت کسش چقدر تنگه خانوممو خوابوند دوباره خوابید روش کیرشو به سختی کرد تا ته تلمبه نمیزد یواش تکون میداد میگفت آبمو میترسم بیاره آخه منم زود ارضا میشم یکم تکون داد گفت کجا بریزم خانومم گفت بریز زو سینه هام چند تا دیگه زد در آورد با آه کشیدن خالی کرد رو سینه یکمش ریخت رو صورتش خانومم گفت رو صورتم چرا معذرت خواهی کرد خانومم بلند شد تکیه داد لباساش مرتب کرد اونم تشکر کرد رفت خانومم گفت امیر دستمالو بده گفتم الان میگه تمیز کن ولی مثل اینکه حواسش نبود تمیز کرد رفتیم خونه رفت ی دوش گرفت گفت عجب روزی بود چند روز گذشت خانومم اومد گفت امیرجان، لباس بریم بگیریم رفتیم بیرون برای من اول خرید کردیم بعد گفت دوست دارم برا خودم مانتو بدوزم گفت تو محلمون ی خودمون ی خانومه هست خیاطه کارش خیلی خوبه ی مدل تو گوشیش پیدا کرده بود گفت این مدل خوبه دیدم خوبه اوکیه دادم رفتیم خونه ناهارو خوردیم گفت برم آماده شد بعد نیم ساعت اومد دیدم خانوم خانوما رفته ی آرایش نسبتا غلیظی کرده ی سوتین با شرت سفید از اینا لامبادا ها که فقط ی بند نازکه که ستن و جلوش توره رو پوشید با همون ساپورتی که خشتکشو نگهبان پاره کرده بود پوشیده با ی دامن کوتاه ی وجب پایین تر از باسنش ی مانتو بلند هم پوشیده بود گفتم اوف چه کردی اینجوری که همه ببیننت راست میکنن خندید گفت دیره بریم راه افتادیم رفتیم جلوی در خیاطیه خانومم پیاده شد رفت در زد باز نکردن بعد چند دقیقه ی پسر هیکلی از این درشتا درو باز کرد منم پیاده شدم خانومم سلام احوال پرسی کرد گفت امیر جان مثل اینکه نیستن برگشت ی چشمک زد گفت اشکال نداره میشینیم تا بیان
فهمیدم خانومم هوس کرده گفتم باشه پسره با رکابی بود معذرت خواهی کرد رفت لباس پوشید ما هم رفتیم داخل خانومم میگفت برای فامیلامون خانوم مرادی دوختن کارشون خیلی خوبه که اونم گفت لطف دارین خانومم گفت ما هر مدلی بگیم خانوم مرادی میتونن که پسره گفت بله خانومم گفت بزارید ی چند تا مدل نشون بدم تو گوشیش چند تا عکس نشون داد ت یکیشو از عکسای خودش که لباسش خیلی باز بود به من نشون داد بعد داد پسره که مثلا اشتباهی داده پسره آب دهنشو قورت داد گوشی رو برگردوند خانومم گفت ببخشید اشتباه شد خندیید گفت ما دیرمون میشه میتونید اندازه بزنید اونم گفت آره خانومم گفت شما بی زحمت اندازه بزنید اونم گفت شما اگه مشکلی ندارید من اوکی ام خانومم بلند شد مانتوشو در آورد سوتینش با سینه های بزرگش افتاد بیرون ساپورتشم که جذب پسره اندازه میزد خانومم گفت میخوام اندامم رو خوب نشون بده آقامون دوست داره پسره هم فهمیده بود من بی ام خانومم گفت حاضری ها خوب تو تن وای نمیسته میخوام اندامم بخصوص سینه هام راحت باشن ولی گشاد هم نباشه پسره مترو گرفتنی دستاش ب سینه خانومم میخورد معلوم بود خانومم حشری شده بعد پسره یادداشت داشت میکرد خانومم نشست رو به رومون به پسره نگاه کرد لای پاشو باز کرد سفیدی کس خیس معلوم بود پسره کفش بریده بود خانوم گفت راستش من باردارم چند ماه دیگه بچمون بدنیا بیاد سینه هام پر شیر میشه اونوقت به نظرتون تنگ میشه پسره هم گفت معلومه خب الان سوتین باز اوکیش کرده گفت خب میخوایید دررش بیارم به من گفت عزیزم از پشت سوتینمو باز کن منم رفتم باز کردم سینهاش افتاد بیرون کیرم راسته راست شده بود پسره که نگم که چی میکشید خانومم بهم گفت عزیزم ی سری به ماشین بزن بیا رفتم یکم دیدم پسره دستش روسینه های خانوممه داشت میمالیدشون نوک صورتیش کرد تو دهنش محکم میک میزد من رفتم بیرون برگشتم دیدم تخمای پسره تو دهن خانوممه داره میک میزنه خانومم گفت امیر جان اومدی خبری که نبود گفتم نه خانومم گفت بشین عزیزم آقا مهدیار تحریک شده نشستم خانومم گفت بیکار نشین کسمو بلییس منم رفتم بین پاهاش دراز کشیدم کسشو لیس میزدم پر آب بود معلوم بود خیلی تحریک شده آب دهن خانومم زیاد بود میریخت رو صورتم خایه های آقا مهدیار از دهنش در آورد نشست رو صورتم آقا مهدیار کیرشو از پشت کرد تو کس خانومم محکم تلمبه میزد خیلی قوی بود کس زنم قرمز شده بود چشماش خمار شده بود میگفت منو بگا ‌کسمو جرم بده اونم میگفت جون عجب بدنی داری میگفت آبتو بریز تو کسم شوهرم دوست داره میخواد بخوره مگه نه امیر منم میگفتم اوهوم بلند شدن دستاشو گذاشت رو دیوار مهدیار دوباره سر پایی میکرد منم رفت زیر خانومم موهامو گرفته بود میگفت کسمو بخور کیرمهدیار در اومد خورد تو صورتم خانومم گفت براش ساک بزن کردم تو دهنم محکم دهنمو میگایید میگفت کسکش بخور تلمبه میزد در آورد گفت زبونتو در بیار میزد کیرشو رو زبونم دو باره کرد تو کس خانومم بعد نشست رو صندلی خانومم تو بغلش بود رو کیرش بالا پایین میکرد مهدیار گفت تخمامو میک بزن میخوام تو کس خانومت تو نطفه ش خالی کنم میخوام همش بیاد بیرون سینه های خانومم تو دهنش بود داشت میمکیدشون خانومم آه میکشید خانومم ارضا شد کیرش خیس شده بود پسره گفت جون نوبت منه کستو پر آب کنم همونجوری خانومم خوابوند زمین چند تا تقه زد آه کشید معلومه بود داره آبشو خالی میکنی تو دیدم تا ته فشار داده خانومم میگفت وایی داغه جون سکسی خانومم گفت امیر خایشو بمک من دوباره رفتم بزور زبون میزدم اونم بیخیال کس خانومم نمیشد تو کسش بود به خانومم میگفت عجب اندامی داری خانومم میگفت عرقمو در اوردی خیلی خوب بود پسره کیرشو بازی میداد تو کس خانومم منم خایه هاشو لیس میزدم خانومم گفت مرد به تو میگن نه این کسکش الان کیرتو در اوردی بکن دهنش تمیزش کنه از کس خانومم کشید بیرون کرد تو دهنم کیرش خوابیده بود و لزج بود تا ته فشار داد در نمیاورد معلوم بود داره حال میکنه خانومم بهش میگفت ببینم لباسم چی میشه دوختش تموم شد آدرس میدم بیاریش خونمون اونم گفت حتما سری بعدی باید خودت آبمو بخوری خانومم گفت اوم دوست دارم ولی فعلا فقطمیخوام بریزی توم هر جا شد اشکال نداره میخوام کونمم گنده تر کنم سری بعدی یکی از دوستاتو بیار فقط خوش هیکل باشه رابطه هم نمیخوام باهاش داشته باشم بهش بگو آخر کار بیاد فقط بببینه و آبش اومدنی بریزه تو کونم میخوام بزرگترش کنم ‌کونمو اونم گفت حتما کیرشو از دهنم کشید بیرون آماده شدیم اومدیم بیرون خانومم گفت امیر کسم پر آبه میترسم راه رفتنی بریزه یا بریزه رو صندلی دست زد به کسش دید پر آبه انگشتشو کرد تو دهنش گفت بایدم خوشت بیاد گفت امیر نظرت چیه کونمو گوشتی تر کنم گفتم فکر خوبیه…

نوشته: Amiiee