بهترین جق من
فکر کنم سه شنبه بود که از بیرون اومدم خونه و ساعت حوالی ی 6 بود.کسی خونه نبود.با گوشیم یه خورده ور رفتم و اینستا و تلگرام رو چک کردم.سرمو از پنجره انداختم بیرون.هوا آفتابی بود.خونمون یه آپارتمان 5 طبقست که ما طبقه 3 هستیم.تو پنجره ی خونه رو به رویی دیدم یکی داره یکیو میگایه.اول فکر کردم اشتباه میبینم ولی بعد که دقت کردم دیدم نه.واقعیه.زنه عجب چیزی بود.خدا شانس بده.من از سر تا کون زنرو میدیدم.مرده هم پشتش بود.یه سینه ی حدودا 85 بود که جلو عقب میشد.داشتم روانی میشدم.کشیدم پایین تف زدم و شروع کردم به جق زدن.مرده دو تا دست زنه رو از پشت گرفته بود و با شتاب میکرد. یهو دیدم زنرو چسبوند به پنجره.سینه هاش رو پنجره بود و من داشتم میدیدمو جق میزدم.یهو منو دید ترسیدم.زنه خندید.و من به جق زدنم ادامه دادم.داشت آبم میومد که زنرو برد اونور و دیگه چیزی ندیدم و آبم با فشار اومد.اه.
البته این ماجرا ادامه داره و اگه بخواین تعریف میکنم…
امید وارم خوشتون اومده باشه
نوشته: نادر
یک نصیحت بشنو از من بی غرض تو ، کس نگو
بر در و دیوار کن حک این سخن را ، کس نگو
میزنی جق از سر شب تا سحرگاهان و صبح
می نویسی شعر و ور در سایت سکسی ، کس نگو
گر خودت بیکار و الافی بکن فکر مرا
هی بخوانم قصه ی جق های الدنگ تو را پس کس نگو
این لقب را کرده ام آماده فور یور استوری
" کس پدر کس مغز جلقی " پس دگر تو کس نگو
یک نصیحت هم شنو از من برای حفظ تن
کس نگو و کس نگو و کس نگو و کس نگو
الان با افاضات sexiro و salsabar عزیز بنده حرفی برای گفتن ندارم!
فک کنم بقیه ماجرارو خودم بدونم
دختره برگشت از پنجره نگات کردو خندید بعد بت اشاره کردو
توام بدو بدو رفتی خونشون ی شربت آوردن خوردی بعد پسره گرفت دوتاتونم گایید (erection)
دوست بزرگوارم , sexiro !
چاکرتیم به مولا . مصرع آخرت داغونم کرد
اه جق زدنتونم توهمیه کونیا
زنه دیدتوداری نگاه میکنی خندید؟؟
اینجاایرااااانه گل من
بعدشم توازهمون فاصله زودفهمیدی 85؟؟
احتمالا تغییراتی تو داستانت دادی اونم اینه که وقتی زنه تو رو دید به مرده گفت و اونم اومد به زور توخونتون همچین گاییدت که دستات سیخ وایستاد و ازون به بعد با همون دستای سیخ شده داری داستان نویسی میکنی پول عمل کون پارتو دربیاری
آقا فقط جون مادرتون از فردا دیگه نیاین از شاشیدنتون بعنوان یه خاطره شهوت انگیز اینجا داستان ننویسین 🙄 دیگه جق هم شد خاطره ؟؟؟
کیره همون مرده با پستونای هشتاد و پنجه زنه تو کونت جاکش خالی بنده کونیه جقوووول
نظرات جدید داستان‌ها
- مطمئنی زنش بود فکر کنم جنده اورده بوده میخاسته پولشو دونگی ب...
- نویسندگیت خوبه ولی فانتزی و دنیای ذهنیت خیلی حال بهم زنه...
- سوووپر تابلو بود
- رفتی زاهدان یه. دوری زدین رفتین چابهار کردکه جقی کس ندیده کو...
- دمت گرم رها جون.بااینکه کمی طولانی بود ولی اصلا خسته کننده ن...
- دمت گرم مسعود جون به موضوع قشنگی اشاره کردی.خب این مالیدنهاب...
- خاک تو سرت
- کاری به داستان و تخلیات فانتزیت ندارم. اگر این داستان واقعی ...
- ارتباط نتونستم بگیرم یا داستان شما...
- جالب بود ولی ادمی که تو حجله نماز بخونه اینقدر راحت وا نمیده...
- ریدم تو جقت
- ماساژور غش نکنی
- بعضیا اونقدر خوب تعریف میکنن که آدم به یه من ریش و سیبیل دوس...
- کیر کلفت و سیاه مهماندارو مهمون کص گشادت کردی! ها!...
- وقتی هر چی جنس از ساقی گرفی و میریزی تو اسیاب و همش رو با هم...
- موضوعی که می توانست جذاب باشد اما دریغ ایده فوق العاده بود ...
داستان‌های تازه
- زن داداش باحال
- چهار گناه، رولت روسی
- ارباب جوان (۲)
- سکس با برادر شوهر
- اسممو صدا کن (۲)
- ماساژ خاله نرگس
- فقط یک شب
- شمس الله و دختر دانشجو
- عمه منیر
- دوست نامرد من (۲)
- سکس بعد از جدایی از همسرم
- مرگ تدریجی یک رویا
- از شمال به جنوب (۱)
- عطر ژاله (۱)
- کس سفید خاله سوسن
- بالاخره سکس اما یهویی
- ساعت یازده و نیم (۱)
- هما مستاجر من (۱)
- سکس با دوست دختر رفیقم
- ممه های سارا
- خورشید عشق
کیرمممممم تو این جق ک کمرمونننن رو اسفالت کرده (erection)