با شیمیل عرب میدونی حلقت پاره بشه یعنی چی؟

1401/09/22

داستان من راجع به تجربه شیمیله
از این داستان خوشتون نمیاد بای بای
اما سلیقه ی من یا شبیه به من دارید اصرار دارم نکات و مقدمه تا بند به بند این داستانو بخونید.
کمکتون میکنه
خیلی وقتا منو شما فانتزی هایی داریم که بسیار قابل احترامن ولی هیت میگیرن
جدا از اون همه مثل هم نیستن پس علایق و سلایق تا وقتی به اجتماع و خودت آسیب نزنه بهتره تجربه بشه.
یکیش فتیش های bdsm هست که همه یه مدلشو دوست دارن تجربه کنن حد اقل یه بار یا تجربه کردن که رازی بودن یا نبودنش بر میگرده به تحمل و روحیات طرف پس شما تا تجربه نکنید نمیدونید لذت داره یا نه اما معمولا همون یه بار تجربه برای بعضی ها کافیه و بعضی ها اعتیاد پیدا میکنن
داستان منم همین تجربه های عجیب و غریبه
دوستان کلمه شیمیل بیشتر یک توهین یا یک نوع بیزنسی طوره مثل جنده پولی یا خاله پس استفاده از کلمه ترتس عاقلانه تره حالا تشریف اوردید ترکیه یا هرجای دیگه دنیا این نکته رو مد نظر بگیرید.
داستان ما هم ختم همین فانتزیاست
معمولا از بچگی انحرافات جنسی من شروع شد اونم با یکی از ترند ترین پورن استار های اون زمان همون خاله علکسیس
وقتی ویدویو هارو تو سایت ایکس ویدو بالا پاین میکردم به یک تیکه ویدئو به اسم نشستن رو صورت یا فیسسیتیتگ رسیدم
لذتی نبردم از دیدنش ولی جالب بود
حتی یه جا حالم بهم خورد جایی که تو دهن پسره یک تف انداخت
الان ویدو ش پاک شده اما تونستم از سایت فمدام تی بی دانلود کنمش
خواسید چک کنید
بعد از اون ویدو چند باری تو سایت میگشتم اما وقتایی همون ویدو رو به اسم لیک سرچ کردم احساس کردم یه چی زی تو من زنده. شده
اما جدا از اون فانتزی من از فیسیتینگ بعد چند سال به مدل های دیگه کم کم رشد پیدا کرد مثلا به همنون دیلدو کمری خودمون تا مدلی که دیلدو رو به صورت میبندن یه دختر بالا پایین میشه
شاید باورتون نشه اما تو سرچ های بی دی اسمی وقتی دیدم یه دختر کیر داره کرکو پرام ریخ و قبل اون انگار این فضا ی ذهن من بسته بود احتمالا بازیگرشو بشناسید شانل سانتینی یه جورایی چندشم شد ولی یه جورایی مثل همون ویدو علکسیس خوشم اومد
لینکشو گرفتم کامت زدم اسمش چیه سه روز بعد جوابمو نوشت یه کاربر و رفتم سرچش کردم دیدم کلا تم سایت و مطالبش تغیر کرده
و همش همون بود حتی نمیتونستم از بانو ویدو پیدا کنم
از بس نوب بودم رفتم کروم و حذف کردم دوباره نصب کردم که برگرده به قبل
جزئیاتو بیخیال
من بعد از مهاجرت به ترکیه از طریق سرمایه گزاری خوانواده رفتم تو یه پاساژ یه مغاز اجاره کردم که کلی اتفاق افتاده که هرکدومش یه داستانه اما موضوع شیمیله پس بر میگردیم به اون
یه روز سر کار بعد چند مشتری یه دختر خوشگل با موهای مشکی لژ لب ملایم کمرنگ خط چشم ریز و سایه کم با مانتو چرم نارنجی یه شلوار لی چسب مشکی کنار یک چکمه پاشنه بلند چرمی سفید اومد تو مغازه
ما مغازمون فروش تجهیزات گوشیه و اون زمان ایرپاد تازه افتاده رو مد.
یه عطر ملایم امیر العود زده بود البته یه ذره ولی بسیار با متانت و با شخصیت شروع به صحبت کرد منم مشاوره خرید دادمو ولی بازم سنگین رفتار می‌کرد و اینکه کارشو راه اندختیم تا روز بعد اومد تا یکی بزای دوستش بگیره.
میدونستم این یه دختر عادی نیست چون هیکل بزرگی داشت گفتم یا عربه یا از این ژن خوباست چون قدش راحت 180 بود البته خود منم 190 قدمه و ازش بزرگ ترم گذشت این مشتری ثابتمون شدو دیگه همین اما یه روز اومد میگه ایرپادمو گم کردم گفتم تو لوکیشن اخرین جا کجاست میگه همین پاساژ بوده منم رفتم به مسئول پاساژ خبرشو دادم اونم دنبالم میومد برگشتم تو مغازه شمارمو گرفت زنگ زد افتاد شمارش گفت خبرشو میده اگه پیدا کرد وگرنه اگه من پیدا کردم بهش زنگ بزنم.
اون روز خیلی تو نخش رفتم و واقعا فکرمو درگیر کرد شب اون روز زنگ زد بپرسه گفتم نیست اما خواستید یک جدیدشو بردارید گفتش آره من شب با هندزفری میخوابم گفتم می‌خواید بفرستم براتون درب خونه هندزفری یا ایرپاد گفتش پرداخت میکنه منم از این تعارف ایرانیا کردم گفتم قابلی نداره اما اسرار داشت پرداخت کنه. حوالشو زد بهش زنگ زدم گفتم الان وقته بستن مغازست همکارم مسافرته حسابدارمونو برسونم ادرس بدین اگه مصیرم بودین خودم بیارم. آدرس و لوکیشن فرستاد واتساپ اسمشم ثنا بود اتفاق خیلی نزدیک به محل کارم بود از همین پاساژا لاکچری که واحدای بالاش مسکونیه گفتم حتما این عربه چون لباس عربی تو ویترین مغازه های پاساژه بود و مردم اون حوالی عربی صحبت میکردن رفتم نگهبان اجازه نداد برم داخل بهش زنگ زدم گفتش میام تو پاساژ گفتم میرم تو کافه وسط یه قهوه بخورم اونم گفتش میام خلاصه اومد منو دید نشست صورتش ایندفه سایه چشم نداشت ولی نمیدونستم رژ داره یا نه اما واقعا خوشگل و خوشتیپ بود وقتی که نشست ممه هاش تکون خورد و زل زد بهم و من قند تو دلم آب شد.
ازم تشکر کرد که تا اینجا اومدم یه ایرپاد براش بیارم منم گفتم نه تو راهم بود الان یه قهوه هم خوردم اگه میخواهید برای شما یه لاته هم سفارش بدم. گفت اره یه قهوه خوبه
براش سفارش دادم تا وقتی قهوه رو آورد براش کانکت کردم و اوکی شد قهوه رو خورد با خنده بهم گفت میگه من اصلا عجله ای اومدم سر وضع درستی ندارم منم بهش گفتم نه چه ایرادی دارید خیلی هم اوکیه قهوه رو خوردیم خواستم حساب کنم که کارتشو درآورد کشید بازم تعارف ایرانی کردم گفت بزارید مهمونتون کنم
باهام تو پاساژ راه میومد میخواستم بپرسم اهل کجاست بهش گفتم عجب پاساژ خوبیه اینجا مغازه خالی پیدا بشه عین پلنگ میام. خیلی خندش گرفتو و منم خندیدم
گفتم البته اینجا منو راه نمیدن اینجا برای اعرابه اونم گفت نه درسته اعراب اینجان ولی خیلی خوب میشه تو مغازتو بیاری اینجا
وقتش بود بپرسم شما هم عربید؟
گفت بله من اهل مصر هستم. بهش گفتم چقدر خوب منم اهل ایرانم بعد راجع به آیفون دوازده پرسید خلاصه رسیدیم درب پاساژ. ازش خداحافظی کردم و سوار ماشینم شدم رفتم خونه صبح روز بعدش اومد تا ازم یه گوشی آیفون بخره براش گوشی آنباکس کردم و بعد این موضوع خانوم حسابدار رفتش تا سرویس منم باهاش تنها شدم گفتم عجب قهوه بود تا صبح بیدار موندم اونم گفت آره منم همین طور گفتم واقعا کافی شاپ خوبی بود گفتش آره اما کافیشاپ های بهتری هم هست آدرس یه جا رو داد گفتم حتما بهش یه سر میزنم
شب رفتم طرف کافی شاب تو گوشیم عکساشو نگاه میکردم که یهو دیدم خودش از پشت اومد زد رو دوشم من ترسیدم. اونم گفت میتونم اینجا بشینم گفتم راحت باشید یه لباس چرم کروکودیل سبز با چکمه سیاه پوشیده بود وای که سکسی تر از عکساش بود احساس کردم فهمیده که نگاه عکساش کردم کرکام ریخت نشست چند سوال راجع به گوشی پرسید اوکی کردم قهوه که اومد یه ذره خوردم گفتم عجب چیزیه اون گفت آره بهت که گفتم یه سکوتی بین ما گرفت منم خواستم به روش خودم بپرسم رلی چیزی داره یا چی گفتم اگه از گوشی راضی هستین بیان یکی دیگه هم بخرید. گفت میخوام چیکار کنم
گفتم حالا همسری دوست‌پسری
گفت نه من تو رابطه نیستم
گفتم آره شرایط پیچیدست برای همه وقت خیلی کارا نیست
گفتش دقیقا
گفتم مگه شما جایی کار نیکنید
گفت آره من تو پاساژ خودمون سه مغازه دارم دو تا به اجارست یکی مال خودمه چرم و فوم کار میکنم
حالا فهمیدم طرف برای چی همیشه چکمه و لباسای چرمی داشت
گفتم برای ما آقایون چیزی هست گفت بله اکسسوری داریم
اون شب گذشت
چند روز بعد رفتم تو مغازش خرید کنم که خودشو دیدم تقریبا دوست شده بودیم نگاه کیفاش کردم گفتم کدوم خوبه گفت همین رنگ سبزه خیلی خوبه رفتم طرف لباساش که واقعاً کرکام ریخت یک لباس چرمی فول چسب سیاه با قلاده دیدم برای دختر گفتم این دیگه چیه رو مانکن گفت لباس یک مراسمه خاصه مشتریم داره منم خودمو زدم به علی چپ که نمیدونم چیه اما از یه دختر عرب مصری انتظار نداشتم همچین چیزی تو فروشگاهش بفروشه بحث رو عوض کردم خریدو زدم رفتم خونه
اون شب اون لباسو از نزدیک دیدم و کلی ذهنم درگیر بود و تو ذهنم فکر میکردم اون چطور اینو میدونه و اگه میدونه اونو پوشیده یا دوستداره بپوشه یا نه و اگه بپوشه چه شکلی میشه اصلا شق درد زد بهم بهش پیام دادم ثنا میتونم باهات صحبت کنم آنلاین شد تیکش خورد گفت سلام بگو
گفتم حقیقتا از وقتی فهمیدم تو رابطه نیستی و منم تو رابطه نیستم احساس میکنم بهت بگم ازت خوشم اومده
اون گفت اها ولی علاقه ای به رابطه نداره
گفتم درسته منم درکش میکنم هردو سرمون شلوغه و همین اما من دنبال این بچه بازیا نیستم ولی دنبال یکم آرامشم
گفت :درکت میکنه اما من تو شرايط روحی نیستم برای یه رابطه
گفتم اگه میخوای یه قرار بزاریم صحبت کنیم
گفت بهتره همین جا حل بشه
بلافاصله نوشتم من حاضرم بهت کمک کنم و حتی خوشحال میشم کاری از دستم بر بیادو انجام بدم
یه ربع ساعت گذشت و نوشتم چی میخوستی بگی
بعد دو دقیقه گفت یه سری مشکلات هست که نمیتونم به یک رابطه فکر کنم
منم گفتم چرا میخوای منو پس بزنی
گفت تو بد نیستی و خیلی باشخصیتی اما مشکلاتی هست
گفتم چرا چه مشکلی دلیلشو که باید بدونم خابم ببره
گفت من یک ترنسجندرم
و اونجا بود یاد تموم پورن هایی که بیکار میشدم نگاه میکردم افتادم
گلوم خشک شد و نوشتم واقعا
سین زد ولی جواب نداد نوشتم باور کنم من اصلا ناراحت نیستم با قضیه اگه خواستی عمل میکنی
بلافاصله جواب داد من نمیخوام عمل کنم
من گفتم من خواستم دلداری بدم اما من خودمم علاقه به ترنسا دارم
به یکم مکث نوشت میتونی کنار بیایی؟
یه خوشحالی همراه با عرق سرد رو پیشونیم برام اومد گفتم آره
گفت فردا شب بیا کافه ای بهت گفتم
تا وقتی که شب روز بعد بشه برام یکسال گذشت
و من تو مغازه کلی پورن شیمیل دیدم و شق درد وحشتناکی داشتم
رفتم یه گل بگیرم که رسیدم
اونجا نبود
بعد چند دقیقه با مانتو چرم خاکستری و یک چکمه سفید اود نشست جلوم که اتمام حجت کنه اون زیبا ترین و خوش سلیقه ترین شخص برای منه. اون یک ملکه است و من یه برده. اون چشماشو سایه خاکستری اکلیلی زده بود و گوشواره های بلند مصریش کنار موهای مشکشی منو دیونه میکرد چون من اونو یک زن نمیدیم من اونو یک ترنس سطح بالا میدیدم و عرب بود یک شیک سفارش داد و وقتی نِی خورد به لباش کلی نگاهش میکردم خنده زیباش کنار صدا و لحجش منو برگریزون تو کف اون کرده بود
شروع کردیم صحبت کردن راجع به داستانون که چیشد از کشورامون اومدیم ترکیه و چه فرازو نشیبایی گذروندیم تا مغاره هارو اوکی کنیم و جا بیفتیم که
تو صحبتامون حرفمون کشید به اون لباس bdsm ولی یک اشتباه که کردم بهش گفتم من اصلا فانتزی bdsm با شیمیل دارم اونم خندید ولی احساس کردم نباید این کلمه بی ادبی رو میگفتم
از کافی شاپ بیرون اومدیم و گفتم بهش با چی اومده
گفت با اوبر گفتم میرسونمش و سوار ماشین من شد
بعد ساعت یازده رسیدیم در برج تجاریی محل سکونتش اونجا پارک کردم گفتش واقعا شب خوبی بود
دو سه شب همین کافی‌شاپ‌ رفتنا بود و من داشتم دیونه شیمیل ها میشدم و فیلم های انحرافی بدتری رو نگاه میکردم و اکانت آنلی فنس گرفتم و پول خرج پورن های خاص کردم یه شب که دقیقا همون ساعت یازده رسیدیم درب برج تجاری ازم خواست برم داخل خونه اون دو کاندوم بهم نشون داد و پیاده شد منم وقتی دو کاندومو دیدم چند ثانیه مکس کردم و آب گلومو قورت دادم بعد پیاده شدم
تو ذهنم خیلی صدا پخش میشد
اون یه عرب بود
واقعا قراره نهایی بشه؟
قراره ترتیبمو بده یا ترتیبشو بدم؟
قراره کی اول بکنه؟
نکنه تاس میندازیم یا سنگ کاغذ قیچی بازی می‌کنیم
خلاصه جدا فان قضیه گلوم تا دم در واحدش خشک شده بود رفتم داخل
بهم گفت نمیخوای بری دست به آب منظورشو فهمیدم اما من واقعا شرایطشو نداشتم رفتم دست به اب و بعد جلو آینه به خودم نگاه گردم از چند لحظه بعد ترسیدم
رفتم تو حال اصلا به خونه ی قشنگش دقت نکردم و ذهنم درگیر بود ازم پرسید نظرت چیه
خواستم بگم اول من میکنم بعد باقیش با خدا که گفت خونه قشنگه؟
تازه گرفتم منظورش چیه
گفتم آره و کسشر بعد یه اهنگ ملایم گذاشت اومد طرفم
دستشو گرفتم کشیدم تو بقلم سعی کردم مثل دخترا باهاش رفتار کنم اما گیج میشدم اون یک ترنس بود پس مستقیم سرشو گرفتمو یواش ازش لب گرفتم بعد از لب گرفتن
گفت میرم لباسامو عوض کنم
گفتم نه اگه پایه ای همینطوری یواش یواش پیش هم باشیم اون
مانتو چرمشو در آورد من گردنشو بوسیدم حالا یک چیزایی بیشتر مشخص میشد پایین گردنش مثل دخترا نبود اما مشخص بود وزرش های مخصوص انجام داده که کمر خوش فرم و اندام دخترونه داشته باشه دستمو بردم سمت ممه هاش و دست کردم که نفسش تند شد تو گوشم میشنیدم رفتم پایین تر بمکم ممه هاشو که دیدم عملی نیست و اونا طبیعین شروع کردم که خوب بخورمش که از بالا نگاهم کردو انگشتشو تو دهنم کرد منم دستشو بوسیدم مکیدم تو همین حین افتادیم رو مبل من خیلی شق کردم که افتادم رو مبل اگه پاش رو کیرم بود قطعا میشکست یه فشار به تخمام اومد چون دختره سبک نبود و قد بلند بود و فشار روم زیاد بود انگشتاشو تو دهنم کرد اما عمیق که داشتم اوق میزدم یه نگاه معنا داری کرد
گفت دهنتو باز کن یه تف کرد تو دهنم چون خشک بود
خواست شلوارم دربیاره و انگشتاشو تو مقعدم کنه گفتم من نمیتونم امروزو اما هنوز نزاشتم ناراحت بشه گفتم من عاشق خوردن کیریتم اگه میخوای بخورمش
لبخند زد و بلند شد داشت شلوارشو سکسی میکشید پایین گفت چقدر میخوریش
گفتم تا وقتی که آبت بیاد با صدای نازش خندیدو گفت الان وقتشه
نگاه شورتش کردم که یک کیر بیست سانتی کلفتی زده سرش بیرون رفتم
با دهنم شرتشو بکشم پایین بعد خودش کشید شرتشو در آورد خواست کنار بنداز دید خیلی به شرتش نگاه میکنم شرتشو کرد تو دهنم اما صحنه ای که جلوم میدیدم یک کیر سفید و شیو شده ختنه شده تمیز بود که از بیدار بودش ازبس سنگین بود انگار شل بود ولی وقتی دست بهش زدم فهمیدم صفته صفته و قراره بره تو حلقه من
جلوش زانو زده بودم دستاش به کمرش بود و اومد جلو همون طور که شرتش تو دهنم بود کیرش اومد رو چشمم بوی کیرش بوی لباس نو میداد معلوم بود خیلی تمیزه شرتو از دهنم کشید بیرون و من دهنم خشک شده بود خواستم بگم میشه بهم آب بده اما اون گفت دهنت پر آب میشه. منم گفتم اوکی
گفت دهنتو باز کن
بازکردم کیر به اون عظمتو کرد یهو تو دهنم اما هلش دادم به جلو کشید بیرون گفتش آماده ای
.گفتم صبر کن
صورتشو نزدیک صورتم آورد و سرمو به بالا خم کرد
گفت دهنتو وا کن
یه تف انداخت تو دهنم گفت بخورش
شروع کردم به خوردن و زبونمو مثل اون پورن استاره آریا الکساندر دور کیرش میکشیدم تا خوشش بیاد و اومد شروع کرد ازم تعریف کردن اما
دستشو که گذاشت دور سرم فهمیدم که باید نفس بکشم که قراره نگه داره کشید سرم به خودش و اینقدر بهم فشار میاورد که کیرش داشت حلقمو جر میداد تو پنج ثانیه اول شروع کرد به صحبت کردنو گفت
خودت گفتی فتیش bdsm داری و من یادم اومد
بعد ده ثانیه فشارو بیشتر کرد و من دماغم چسبید به شیکمش اما از از زیر هنوز نه و بیشتر فشار داد اما من نمیتونستم و دهنم جا نداشت و وقتش بود که نفس بکشم و وقتی که نفسمو حس کرد نمی دونم بگم آماتور بود یا حرفه ای اما دماغمو گرفت تا بیشتر تو حلقم کنه اینقدر فشار روم بود که ازحالت زانو داشتم چهارزانو میشدم اما اون هنوز نگه داشته بود و فشارو بیشتر میکرد من چشام سیاهی رفتش اون میتونست خفم کنه خواستم با دندونام فشار بمدمش که یهو ولم کرد. ایندفه آروم فشار داد به حلقم در آورد و دوباره به دخل فشار داد صدای ناله هاش میومد و در آورد. دهنم کلی بزاق تولید کرده بود و مزه کیرش تو دهنم بود داشتم نفس نفس میزدم پاهامو دراز کردم و اون هنوز کیرش جلو چشمم بود منتظر بود تو حلقم کنه دوباره نفس کشیدم و کرد تو حلقم البته نیمچه تلمبه میزد و نگاهش کردم داشت حال میکرد معلوم بود خیلی خوشش اومده و رابطه نداشته که این وسط یهو در زنگ خورد از تو آیفون جواب داد همسایش بود براش لباس اورده بود چکمه و مانتو بلندشو پوشید رفت بگیره ازش بگیره رارهوی خونش بزرگ بود و فرش کرده نبود و صدای تق تق پاهاش میومد. منم رفتم خودمو کشیدم تا پایین مبل که تکیه بدم یکم خستگی در کنم اومد لباسارو انداخت رو مبل و حتی مانتو و چکمشو در نیاورد یه زانوشو گزاشت یه طرف مبل یکی دیگه رو اونور مبل دوباره خواست تو حلقم تلمبه بزنه اومد روبرو صورت کیرش خابیده بود سر همین قضیه کیرشو کرد تو حلقم داشت بزرگ شد دوباره داشت خوب صفت می شد در اورد جق بزنه اما من یه دستمو گزاشتم براش جق بزنم یه دستمو کذاشتم رو شکم نرمش که نتونه فشار بده به حلقم
نفس نداشتم
واقعا سختم بود اما وقتی به شرایط خودم فک میکردم واقعا حال میکردم
چون اون با دو چکمه سیاه و مانتو چرم چنان منو به کنترل گفته که صورتم نور اطرف رو نمیبینه فقط این پایین یکم روشنه دستمو از رو شکمش کشیدم اما هنوز داشت تلمبه ریز میزد میدونستم دست دیگمو بردارم بد فشار خواهد داد یه دفه گفت با صدایی که داشت یه ذره میلرزید گفت ممه هاشو ماساژ بدم منم دستمو از رو کیرش برداشتم دست کنم به ممه های 75 خوش اندامش صدای اه ناله ی نازش بلند شد و شروع کرد به فشار دادن کیرش تو حلقم که تو همین حاتی که ممه هاشو بمالونم یه حالی بکنه. منم سرم بین مبل و بدن اون بو یه دستم رو ممش و خودمو تصور میکردم در همون هین جق میزدم و دلم نمیخواست دستمو از رو کیرم بردارم اما ایندفه به قدری فشار داد که از گلوم رد شد تا ته حلقم رفت تخماش چسبد به فکم تا حالا همچین شرایطی نبودم و بدنم وقتی چیزی تو گلو به این بزرگی گیر میکنه شروع میکنه به قورت دادن و من چند بار پشت سر هم قورتش میدادم اما اون ثابت مونده بود چون مکش قورت دادن من خوشش میومد و فشار به گلوم خیلی زیاد شد که حرکت چیزایی که خورده بودم تو کافی شاپ رو از طریق مری حس کردم و قورت دادن یه اوق شدید لحظه ای زدم دستمو زدم به کمرش شروع کردم به دستو پا زدنو دوباره یه اوق زدم نزدیک بود بالابیارم که در آورد چشمام قرمز شده بود
با نفس کشیدن بهش گفتم خیلی عمیق بود یه پوز خند زد ایندفه خواست عمیق تو دهنم تلمبه بزنه تو چهار تلمبه اولش که یواش بود فشاری روم نبود اما تلمبشو عمیق تر کرد و تا 10 تلمبه عمیق ولی یواش زد که آب از دهنم کش اومد صدایی از گلوم در میومد که تو حالت طبیعی در نمیاد و احساس کردم زبونک گلوم کش اومده بعد چند تلمبه دیگه
ازم خواست بلند شم و براش ساک بزنم منم خوشحال شدم همونجا موندمو اب دهنمو قورت دادم .خودش رفت که یه شیشه آبمدنی از یخچال برداشتو تق تق با چکمه هاش اومد رو مبل نشست گفتم منم تشنمه آبمدنی رو داد بهم که مزه رژ لبش اون رو بود در عین آب خوردنم به چکمه چرمیاش نگاه می‌کرد.
از اونجا که فتیش پا رایچه از طرز نگاهم فکر کرد فتیش پاهم دارم بعد از آب خوردنم نوک پاشنه چکمه رو گذاشت روپیشونیم نتونست نگهش دوره یهو خورد به دماغم البته من این فتیشو ندارم اما نمیخوستم تو ذوقش بزنمو اون خواست کفششو بلیسم یکم لیدسیدم گفتم برام درش بیار درش اوردم اما بدمم نیومد احتمالا این فتیش بدم هم بیاد جز فانتزی هام اما وقتی در آوردم پاهاش که یه لاک قرمز زده بود رو گفت بو کنم از بوش خوشم نیومد بو پامیداد البته نه خیلی شدید. کلا عربا زیاد عرق نمیکنن کرد پاهاشو تو دهنم منم پاهاشو بوسیدم گذاشتم کنار یکم نفس کشیدم و رفتم طرف کیرش شروع کردم خودن تخماش و کیرش به سبک همون اسطوره آریا الکساندر خوردن و بهش گفتم فقط ریلکس باش ساکت نشست و زل زد اینجا حس خوبی نداشتم و فهمید چشماشو بست و منم ازدیدن ممه هاش که بیرونه از مانتوشه لذت میبردم
بالا پایین چپ راست رفتم اونم نزدیکه 5 دقیقه و خیلی خوشش اومد که دستشو گذاشت رو سرم با شهوت تمام گفت :
دوست داری بخوریش؟ ها؟
دوست داری قورتش بدی؟ ها؟
دوست دای خفت کنم؟ها؟
گفتم آره جشفت پاشو حلقه کرد و با یه دستش سرمو گرفت
و با دست دیگش سعی میکرد بینیمو نگه داره
ذهن من خیلی شرایط براش فرق کرده بود مثل وقتی که میپری تو استخر گوشات بسته میشه و یک عالمه آب میبینی و یک دماغ گیر زدی
داشتم شنا میکردم تا به رو ی آب برسم که نفس بکشم اما دلم میخواد بازم زیر آب شنا کنم دهنم پر آب بود ولی تشنه بودم اما شنا حس بهتری داره
چشمام تو تاریکی دنبال نور میگشت به خودم اومدم که جفت پای اون دور سرمه و گوشام بند شده نمیدونستم داشتم تو دریا ی عشق و فانتزیم غرق میشدم یا تو دریای آب
بعد چند لحظه پاهاشو از حلقه در آورد گوشم باز شد زد به صورتم
صورتش روبری صورتم بود تو چشماش زل زدم بهش گفتم عاشقتم
مردمک چشمش درشت شد و مکث کرد بعد چند ثانیه ازم لب گرفت بلند شد و بلند شدم رفتیم طرف اتاق خواب قضیه دیگه ارضا جسم نیست، ارضا روحه
رو پوزیشن 69 اومد رو دهنم و برام خورد
عمیق خوردم عمیق خورد
فشار دادم تو حلقم فشار داد تو حلقش که آبش اومد ته ته گلوم یکم در آورد و اول دهنم کیرش بود با فشار دوباره آبش ریخت رو دندونام
که بلافاصله آبمو تو دهنش خالی کردم
اومد یه دسمال کشید رو صورت من اما من فقط به سقف خیره بودم نفس نفس میزد و منم همین طور
و تازه آبشو قورت دادم.

قسمت دوم رو بعدا براتون میزارم
منتها وقت زیادی میخواد کامنتا مثبت بود اونم حله

نوشته: میلادم


👍 57
👎 12
90001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

906470
2022-12-13 01:42:27 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

906483
2022-12-13 02:25:59 +0330 +0330

گوه خوردی ترکیه اوبر نداره

4 ❤️

906491
2022-12-13 03:00:07 +0330 +0330

یکمی درست تر بنویس داستان خوب بود ولی کلی غلط املایی داشتی به غیر از این ها خوندن داستان روان نبود و مشکلات نگارشی ام زیاد بود

1 ❤️

906497
2022-12-13 03:30:12 +0330 +0330

قشنگ بود خوش با حالت کاش یکی هم اینجوری من پیدا کنم 🥺🤤

0 ❤️

906546
2022-12-13 12:06:50 +0330 +0330

در کل خوب بود.لذت بردم 🌺🌺❤️

0 ❤️

906556
2022-12-13 13:30:50 +0330 +0330

ازشخصیت متشخص وجنتلمن تبدیل شدی به یه جنده حرفه ای اونم با اولین تجربه برده بودن، یکمی به شعورات خودت فکر کن، شاید وقتی دیگر…

0 ❤️

906562
2022-12-13 14:53:13 +0330 +0330

خیلی خندیدم با داستانت . 😆😆👍

0 ❤️

906567
2022-12-13 15:25:37 +0330 +0330

ای کاش برا بقیش فمدام هم اضافه کنی…ادامه بده

0 ❤️

906570
2022-12-13 16:14:27 +0330 +0330

این عاااااااااااااااالیییییییییییییییی بوددددددددددددد

0 ❤️

906578
2022-12-13 18:58:31 +0330 +0330

کیر کلفت و خوب شیمیل که حسابی دهن و کون آدم رو بگاد که معرکه است!‌ من خودم به چندتا شیمیل دادم تا حالا 😛

0 ❤️

906634
2022-12-14 03:31:55 +0330 +0330

کروم مگه سایت نیس؟!فقط تا همینجا خوندم ب سلیقت احترام میزارم ولی ب خودمم احترام میزارم ک فانتزی نخونم واقعی بخونم

1 ❤️

906674
2022-12-14 11:43:07 +0330 +0330

معمولا شیمیل ها بعد هورمون تراپی کیرشون کوچیک تر میشه ولی خب عرب بوده پس کوچیک شدش اینطوری میشه باشه

0 ❤️

907678
2022-12-22 07:36:14 +0330 +0330

هر کار کردم تا آخر بخونم نشد بسکه ریده مان املایی و نگارشی داشتی واقعن متن پر از دست انداز و چاله چوله بود

1 ❤️

907980
2022-12-24 12:20:34 +0330 +0330

عالی بود 👍 😀

0 ❤️

908449
2022-12-28 00:51:06 +0330 +0330

از کی ترکیه اوبر داره ما خبر نداریم؟ از پایس راه شهرتون اونورتر نرفتی کاش خودت مبکفتی داستانت تخیلی هست

0 ❤️

912348
2023-01-27 00:38:57 +0330 +0330

عالی

0 ❤️