از جق تا کس نازی (۱)

1393/05/21

درود به دوستانی ک داستانمو دارند میخونند.
داستانم مربوط میشه ب مرداد ماه 1392
اسمم علی 17 سالمه قدم 178 وزنم 70 و هیکلم خیلی ب سنم نمیخوره و هرکی ک میبینتم میگه تو 18 سالت ب بالاست.من از سن 8 سالگی فیلم سوپر میدیدم توی همون سن هرشب سکس پدر مادرمو نگاه میکردم و توی سن 12 سالگی هم بلوغ زودرس گرفتم. از همون موقع توی تنهایی هام ک خیلی زیاد بود تنهایی هام با کیرم ور میرفتم ن اینکه جق بزنم ولی از روی کنجکاوی هی میمالیدمش بخاطر همین کیره من فوق العاده کلفت و دراز حتی طولش با وجود قطر زیادش اصلا ب چشم نمیاد ولی اندازه ک گرفتم 16سانت بود ولی با این حال خیلی بزرگه واسه ی پسر 17 ساله.
توی ی خانواده ی معمولی ک اصلا مذهبی نیستند بزرگ شدم.فقط ی دونه خاهر دارم ب نام نازنین ک 25 سالشه و 1 ساله ک ازدواج کرده با احمد ک 28 سالشه و تاجر و خیلی خیلی هم پولداره البته از باباش.خاهرم ی دختر فوق العاده سکسی قدش 175 وزنش 65 سینه های خیلی توپ و بزرگ برعکس وزنش ک زیاد نیست کون خیلی برجسته و ناز پوست سفید موهای مشکی چشمای مشکی و خلاصه ی چیزه خیلی توپیه واسه خودش من تا 12 سالگی با مادرم و خاهرم حمام میرفتم بیشتر چون پیش خودشون فکر میکردند ک من تا 15 سالگی ب بلوغ میرسم.هر دفعه ک با خاهرم یا مادرم میرفتم حمام اونا کامل لخت میشدند و هیچ ترسی نداشتند ک من کاری بکنم یا چشم و گوشم باز بشه ک منم هر دفعه هم خودمو میمالیدم بهشون و هم کامل همه جای بدنشونو برانداز میکردم.اکثر مواقعی ک مادرم پریود بود من با خاهرم میرفتم حمام.وای خدای من چ مادرم و چ خاهرم هردو خیلی سکسی بودند.همین ک لخت میشدند من ی حالی بهم دست میداد.خودمو کنترل میکردم تا این ک توی سن 12 سالگیم ک یبار با خاهرم رفتم حمام لباساما ک در آوردم و خاهرمم داشت لباسشو در میاورد چشمم افتاد ب شرت و سوتین خاهرم ک مشکی یک دست بود نا خود آگاها همین ک برگشت بهم نگاه کرد نگاه افتاد ب پایین تنم و گفت امیر بدو لباستو بپوش ک منم تا ب خودم اومدم دیدم بله کیرم بلند شده چجورشم.از اون روز مادرم بهم گفت خودت تنها باید بری حمام.از همون 8 سالگی فیلمای سوپری ک بچه ها بهم میدادند رو نگاه میکردم و فقط واسم جنبه ی تماشایی داشت ن جنبه سکسی.
حالا بیایم سر موضوع اصلی ک خاهرمه خاهرم 24 سالگی ازدواج کرد اون خب بیشتر با دوستاش بود و زیاد ب من اهمیت نمیداد از همون بچگی چون اختلاف سنیمون زیاد بود.ولی من خیلی دوسش داشتم و دارم و خواهم داشت.
داستان از اونجایی شروع شد ک بعد از سال اول ازدواجش بخاطر سفرای مکرر و طولانی شوهرش هر 3 روز یکبار تماس میگرفت با مادرم و میگفت ب امیر بگو بیاد پیش من.منم تازه 1 سال بود ک لپ تاپ خریده بودم و توی لپتاپو پر از سوپر کرده بودم و اوقات تنهاییمو جق میزدم و حال میکردم.21مرداد ماه بود ک تماس گرفت گفت ب مادرم ک ب امیر بگو بیاد پیش من احمد امشب ساعت 9 میخاد بره ترکیه تا 2 هفته هم کارش طول میکشه امیر پیشم باشه.مادرم گفت اوکی میفرستمش.بهم گفت منم آماده شدم رفتم خونشون.ساعت 10 رسیدم خونه خاهرم.خونه خاهرم خیلی بزرگه و 3 تا اتاق خواب داره و یکی از اتاقاشا کلا واسه من گذاشته بود ک وقتایی ک میام برم اونجا بخابم.رفتم لباسمو عوض کردم و ی فیلم از این فیلمای ترکی رو دیدیم و ساعت 12 بود ک من گفتم میخام برم بخوابم و رفتم اونم گفت من میرم بخوابم.دیگه زیاد از موقعی ک ازدواج کرده بود توی فکر کردنش نبودم ولی اونشب شهوتم زده بود بالا 7 روزی بود جق نزده بودم رفتم لپ تاپموروشن کردم ی فیلم سوپر داشتم فوق العاده کیفیتش بالا بود و فول اچ دی بودحالت عشق و عاشقی داشت بیشتر و هردوی زنه و مرده بیشتر همو میبوسیدند تا سکس کردنی و وحشیانه باشه اجراش کردم و اومدم کیرمو از توی شلوارم بکش بیرون ی فکری خورد ب سرم اونم این ک فیلما بریزم داخل فلش و وصلش کنم ب ال ای دی 52 اینچ خونه یزره با خودم گفتم بد میشه یهو میاد میبینه خاهرم ک دیگه دووم نیاوردم و فلاشا پر کردم هندز فیری هامو برداشتم و بردم توی نشیمن اتاق مستر خونه ی خواهرم ته راه روی اتاقا بود و گفتم اولا ک سر و صدایی نیست ک بفهمه دوما اگه بیاد صداش میاد و میفهمم.فیلمو اجرا کردمو لباساما در آوردم کامل و لخت لخت نشستم رو به روی تی وی و هندز فیری را وصل کردم ب تی وی و دستمو میمالیدم ب کیرم تا بلند شد توی حال خودم بودم و بعد از 6. 7 دقیقه کم کم داشت آبم میومد ک یهو دیدم یکی داره میاد تا اومدم از جام بلند بشم دیدم خواهرم واساده بالا سرم با لباس خوابش و بهم زول زده و نگاه میکنه با تعجب همون موقع زود هندز فیری رو در آوردم گذاشتم کنار و با کنترل تلویزیونو خاموشش کردم و ی دستمم ب کیرم بود لامصب هرچه قدرم با دستم میپشوندمش از کنار دستم معلوم بود توی چشمام نگاه کرد و برعکس اون چیزی ک فکر میکردم با مهربونی بهم گفت خودتو جمع و جور کن و برو زود بخواب امیر دستشو گذاشت روی شونه هام و گفت زود باش داداشی گفتم چشم و اونم رفت.زود خودمو جمع و جور کردم و رفتم تو اتاقم تا صبح روی تخت خوابم نمی برد همش توی فکر اون مهربونیی ک توی چشمای خواهرم بود بودم.صبح شد ساعت 9 صدام کرد گفت امیر بیا صبحونه رفتم توی چشماش نگاه نمیکردم و صبحانه داشتیم میخوردیم سرم پایین بود ک یهو گفت امیر قضیه ی دیشبو فراموش کن ی چیزه عادی بود همه ی پسرا این کاره تورو میکنند نگران چی هستی فقط باید همیشه حواست باشه ک بیشتر از 1 هفته یبار نشه و کسی موقع اون عمل مچتو نگیره بعدشم بهم گفت من الان میخام برم حمام ی نیم ساعتی حمامم طول میکشه هر کاری دوست داری بکن و خودتا خالی کن منم همینطور سرم روی زمین بود و توی این تعجب بودم ک چقدر راحت راجع ب این چیزا باهام صحبت کرد و صبحانشو خرد و رفت.من خیلی حالم گرفته بود اصن کیرم بلند نمیشد ک بخام جق بزنم تازه توی این حرفش مونده بودم ک میگفت هفته ای ی بار بزن در صورتی ک من روزی 1 بار میزدم مگه این ک مهمون داشته باشیم یا مادرم همیشه خونه باشه ک طی هفته ی گذشته مادرم همش خونه بود چندتا مهمونم داشتیم بخاطر همین 1 هفته ای بود جق نزده بودم.از حرفای خاهرم ک انقدر راحت صحبت میکرد یکم حشری شده بودم و رفتم پای سیستمم و رفتم توی سایتای سکسی و راجع ب سکس خاهر و برادر سرچ کردم ک دیدم توی شهوانی و لوتی مملو از این داستاناست چندتاشا خوندم و خیلی تحریک شدم نیم ساعت گذشت و خواهرم اومد بیرون.با خودم گفتم برم حمام تا حمام گرمه.ب خاهرم گفتم و رفتم توی حمام وارد حمام ک شدم دیدم تغریبا کنار سبد لباسای کثیف شرت خاهرم روی زمین افتاده لباساما در آورده بودم انداختم داخل سبد خم شدم شرتو برداشتم اون قسمت کسشو ک دست کشیدم دیدم خیسه و ی مایع سفید رنگ زیاد تغریبا مثه رنگ منی و تغریبا ب غلظت منی روی قسمت کس شرتش هست یزره بو کردم بوی بدی نمیداد کیرم شق شده بود از بو کردن شرتش اومدم ک شروع کنم جق بزنم ک یهو ی فکرایی اومد ب سرم با توجه ب این ک شرتش خیسه آبش شده بود پس ینی اونم حشریه ولی داره خودشو کنترل میکنه.ی فکرایی اومد توی ذهنم یسری نقشه کشیدم با خودم و دوش گرفتمو اومدم بیرون شرتشو انداختم سر جاش و اومدم.رفتم لباساما پوشیدم و رفتم پیشش و بهش گفتم نازی گفت جونم داداشی گفتم میتونم یسری حرفایی ک ربط داره ب سکس و اینجور چیزاست ازت بپرسم یهو جا خورد و یزره من من کردو گفت با لبخند قربونه یدونه دادشم برم ک دیگه بزرگ شده ن مشکلی نداره منو تو خواهر برادریم و از من نپرسی از کی میخای بپرسی؟گفت خب بگو؟چیه؟
گفتم راسش من هفته ای ی بار این کارا اینجام نمیدم نمیتونم ک هفته ای یبار انجامش بدم و توی بدترین حالت روزی 10 بار این کارا میکنم یزره پیاز داغشو زیاد کردم ک گفتم آلتم انقده درد میگیره ، اصن آلتم انقده بزرگ شده ک از همه ی هم سنو سالیام خیلی بزرگتره حتی از توی این فیلما هم بزرگتره خیلی اذیتم میکنه تو شلوارم ، دستم درد میگیره بعد بهم گفت خب چرا ورزش نمیکنی؟نفسمو توی سینم جمع کردمو با ترس و لرز دلمو زدم ب دریا و گفتم بهش همه راها را امتحان کردم حتی توی نت هم رفتم سرچ کردم و کاریش نمیتونم بکنم مگه این ک سکس واقعی جایگزینش بشه.اینا ک گفتم خشکش زد و آب دهنشو قورت داد و با مکث گفت بزار من یکم برات فکر کنم ، بعدشم داداش گلم این ک سایزش بزرگه باید افتخارت باشه ک خیلی بزرگه و پزشو بدی نگران سایزش نباش ، سوال میکنم از ی دکتر روانپزشک ببینم چکار میشه واست کرد تا اونموقع این کارا اصلا نکن.منم زود گفتم دیشب تازه میخاستم بعد از 7 روز این کارا بکنم چون خونه شلوغ بود نتونسته بودم انجام بدم امروزم اصن نمیتونستم بزنم چون ی حال ب خصوص داشتم.اینا را ک گفتم بهم گفت درسش میکنم برات نگران نباش چقد خوب شد این مشکلا بهم گفتی ک درسش کنم واست بعدش بهم گفت پاشو آماده شو بریم نهار بیرون تا من ب این دوستم ک پزشکه زنگ بزنم ی دارویی چیزی ازش بپرسم واست بخرم.
آماده شدیم ساعت 2 بود رفتیم بیرون نهارمونو رفتیم کباب خوردیم جاتون خالی من خیلی خوش خوراکم 2 پرس کباب خوردم و حسابی شکمم پر شد.نهارا ک خوردیم خاهرم گفت پایه ای پیاده روی کنیم تا ساعت 5 بعدش بریم معجون بخوریم ؟گفتم خعله خب باشه.ی مصافت خیلی طولانی رو گزروندیم و هی راجع ب چیزای مختلف حرف میزدیم دیگه خیلی راحت راجع ب هرچیزی باهاش صحبت میکردم…ساعت 4:30 بود ک رفتیم جلوی یکی از بستنی فروشی های بزرگ شهر ک خشمزه ترین معجونا را درست میکنه 2 تا معجون مولتی میکس بهمون دادپر از عسل و هفت مغز و شیر و موز و نارگیل و … بود خلاصه خوردیم و توی راهمون تموم ک شد خاهرم گفت بریم دم ی داروخونه رفتیم گفت ک تو همین بیرون واسا من برم دارو بخرم و بیام رفت ی پلاستیک پر دارو خرید و اومد گفت اینا همش مال توئه گفت ای بابا مطمئنی بدرد میخوره؟گفت شک نکن حالت خوب میشه.ی تاکسی گرفتیم و رفتیم خونه خسته و کوفته بودیم پلاستیک دارو هارو برداشتم گفت واسا تا بهت بگم چطوری باید استفاده کنی 1 ژل بود و ی اسپری و 5 تا قرص و کپسول ی لیوان مخلوط آب پرتقال با آب آلبالو بود داد بهم گفت بخورشون چرا هی منا نگاه میکنی؟گفت باشه.خوردم.بعدش بهم گفت بیا این ژل و اسپری رو برو بمال ب آلتت توی حالت بیدار و ی ربع صبر کن بعد بیا گفتم چشم رفتم روی تخت دراز کشیدم یزره با کیرم ک بازی کردم سیخ شد اول اسپریو زدم و مالش دادم بعداز 5 دقیقه ک خشک شد ژل رو زدم و مالش دادم.بعد از ی 20 دقیقه صدام کرد بهم گفت الان چ حسی داری گفتم الان خیلی حس اینا دارم ک حتما باید خود ارضایی کنم و آلتمم بی حسه بی حسه اصن بلند نمیشه بعدش گفت الان 8 روز میشه ک اون کارانکردی درسته؟گفتم آره گفت خب یزره استراحت کن.تا من زنگ بزنم پیتزا بیارند.بعد از 3 ربع درو زدند رفتم پیتزا هارو گرفتم و اومدم بالا خوردیم ساعت 10 بود بهم گفت ک داداشی بیا این 5 تا دیگه رو هم بخور منم گرفتم ازش و خوردمشون گفت برو دوباره ژل و اسپری رو بمال و دراز بکش شلوارتم کامل دربیار گفتم باش.رفتم شلوارمو در آوردم بولیزمم در آوردم کامل لخت شدم و شروع کردم ب خالی کردن اسپری روی کیرم بعدشم ژل رو زدم بهش چشمام رو روی هم گذاشتم.یهو دیدم با یدونه لیوان اومد بالا سرم و گفت ماشاالله منم زود دستمو گرفتم جلوش گفت خجالت نکش من خاهرتم دیوونه بیا این لیوانا بگیر و داخلش جق بزن و آبتو بریز توی این لیوان من میرم توی اتاقم راحت باش هر کار دوست داری بکن ک کامل تحریک بشی و آبت بیاد فقط همشو کامل بریز توی این لیوان و صدام کن یادم افتاد ب فلشی ک دیشب زدم ب تلویزیون هنوز درش نیاورده بودم رفتم تلویزیونو روشن کردم بی پروا صداشا زیاد کردم عمدا ک نازی هم تحریک بشه خونشون ک ویلایی بود و هیچیکی غیر او و من صدای فیلمو نمیشنوید.رفتم توی حال کیرم خیلی بی حس بود هر کاری کردم آبم نیومد بعد از ی ربع بهش گفتم نازی نمیشه چکار کنم ؟گفت خب بیا اینجا گفتم همینطوری لخت بیام؟گفت آره بیا.پرروشده بودم کیرم شق شق بود و کلفت کامل کاملم لخت بودم رفتم توی اتاقش باورتون نمیشه ک چی دیدم دیدم کامل کامل لخت شده و هی داره خودشو میماله توی چشمام نگاه کرد و گفت بهم گفت امیر میخای با این کیر کلفتت منا بکنی؟گفتم چی؟قرمز شده بودم از ی طرف شرمم میشد از طرف دیگه هیکل و اوووووووووووووووووووووف کس سفیدشو با سینه هاش ک میدیدم کیرم داشت میترکید.رفتم جلو و یهو با پاش زد به کیرم گفت بیا دیگه انقده اذیتش نکن نگران هیچی نباش خودم قبلا ساختمت ک تا 1 ساعتم بکنی منا بازم آبت نیاد دیگه کیرم شق شده بود بد جور هیچی نمیفهمیدم افتادم روش و از نک انگش پاهاش شروع کردم ب لیسیدن همینطور آه و اوهش در اومد و منم هی میرفتم بالاتر رو میلیسیدم تا رسیدم ب کسش وای انگار ی کسی هست ک تا حالا کیر ندیده ازش پرسیدم کیر احمد شوهرت کوچیکه گفت اره خیلی اصن حال بهم نمیده قبل از رفتنشم یک هفته دعوا داشتیم و نزاشتم کاری باهام بکنه گفتم پس تو هم خیلی وقته ک کیر میخای بعد گفت اره اونم کیرتو ک خیلی کلفته امیر جئی چرا انقدر کلفته گفتم خب از همون بچگی بهش ور میرفتم و بلوغمم زودرس بود بعدش گفتم راستی نازی قرصا و ژل و اسپری چی بودند؟گفت همش واسه دیر انزال کردنت و افزایش آب منیت بود. یزره تودلش باهم حرف عشقی زدیم ک من بهت نیاز دارم و از این حرفا زدیم و یهو دیوونه وار لباما شروع کرد ب خوردن عین دیوونه ها شده بود هی زبونشو میکزد توی دهن من و هی میخورد زبون منا یهو تفای توی دهنشو جمع کرد و تف کرد توی دهنم . گفت امیر کیرتو میخام برو کسمو زودتر بلیس و کیرتو بکن توش تشو توی دهنم نگه داشتم رفتم روی کسش اولین بارم بود ک کس میخاستم بخورم تفای توی دهنمو ریختم روی کسش و هی با زبون کسشو دیوونه وار میخوردم دادش توی هوا بود ک دیگه سرمو گرفت و طوری داشت فشار میداد روی کسش ک داشتم خفه میشدم سرمو ول کرد و گفت کیرتو بیار میخام ساک بزنم زیاد جالب نبود ساک زدنش چون من اصن ساک زدن رو دوست ندارم ب کل یزره تخمامو با سوراخ کونمو خورد و گفت برو بکن توش یزره دیگه کسشو خوردم خیسش کردم و کیرمم تف مالی کردم و گذاشتم دم سوراخ کسش باورتون بشه یا نشه ب زور هول دادم توش انقده هم داد و چیغ کشید ک نگو تا ته کیرمو هول دادم توی کسش و یزره نگه داشتم تا جاا باز کنه بعدش شروع کردم تلمبه زدن پاهاش هوا بود لبامم روی لباش و هراز گاهی شروع میکردم ب خوردن سینه هاش وای اندازه ی 5 دقیقه توی اون حالت مداوم تلمبه زدم کمرم کم کم در گرفت توی اون حالت یواشش کردم بهش گفتم میشه من بخوابم تو بیای بشینی روی کیرم گفت چرا ک ن باشه جامونو عوض کردیم یزره 69 شدیم تا کسشو بخورم ک کیرم راحت بره توی کسش کسشو گذاشت رو کیرم و یواش نشست روی کیرم اول یواش یواش بالا پایین میرفت یهو تندش کرد یجورایی احساس کردم داره آبم میاد ولی چیزی نگفتم6-7دقیقه هم این استایلو با هم انجام دادیم داشت آبم میومد ک بلندش کردم از روی کیرم و گرفتمش توی بغلم و هی بوسش کردم لباشا با سینه هاش خوردم یزره باز حشری شد گفت من کیر میخام کیرتو بده بیاد گفتم داره کم کم آبم میاد فعلا بزار با کستو حال بیارم دیگه انگار ن انگار ک خاهرمه انگار ک زنمه و دارم میکنمش.خوابوندمش و شروع کردم خوردن کسش ، کسش ی حالی بود انگار تازه پردشو زده باشند.3 تا از انگشتامو یهو هول دادم توی کسش ی فیلم ارگاسم رسوند زنو دیده بودم ک اینجوری زنه را ب ارگاسم رسوند و آبشو در آورد.انگشتامو ب اونجای کسش ک تو نت بهش میگندGنزذیک کردم و هی تکونش میدادم تا یهو دیدم داره میلرزه و میخاست جیغ بکشه ک زود دستمو در آوردمو شروع کردم ب خوردن آب کسش ک داشت با فشار و جهش میومد بیرون آبش بیرنگ بود ولی مزه خاصی نداشت بیشتر بی مزه بود تا این ک میگند مزه ی گس مانندی داره.همه ی آب کسشو خوردم یزره ک آروم شد دوباره شروع کردم اما این بار فقط داشتم با زبون کسشو حال میاوردم ی دسته دیگمم روی سینش بود و داشتم میمالیدمش.یهو دیدم ایندفعه ی آبی اومد از کسش بیرون تغریبا ب رنگ منی و غلیظ ب روانی قبلی نبود،ولی خیلی زیاد بود فکر کنم دلیلش معجون و غذاهای کامل و گرم امروز بود ک خوردیم ،آبش همین ک میخاست از کسش بیاد بیرون من میخوردم.دیگه کامل ارگاسم شده بود ازش پرسیدم بازم آبت بیارم؟گفت ن نمیخاد دیگه.ازش پرسیدم آبمو میخوری؟گفت آره چجورشم تو هرچی من آب داشتمو خوردی هرچی جون داشتمو تو کشیدی بیرون منم میخام جونتو بکشم بیرون و بخورم. نوبت من بود ک دوباره کیرمو خیس کردم و گذاشتم دم کسش و شروع کردم تلمبه زدن زیاد طول نکشید ک داشت آبم میومد کشیدم بیرون اومد پایین پاهام و کیرمو گذاشت توی دهنش و فقط شرع کرد ب مکیدن کیرم و داشت سر کیرمو میمکید و بقیشو داشت واسم جق میزد بعد ی دقیقه آبم شروع کرد اومدن ایندفعه هم فاصله ی انزال قبلیم تا این انزالم زیاد بود هم اینکه ی عالمه قرض و کپسول ب خوردم رفته بود هم اینکه خیلی در طول روز غذاهای مقوی خوردم.وقتی مکیدنش تمام شد دهنشو ک باز کرد پر بود از منی خیلی پر بود خودم تعجب کردم ک یهو دیدم همشو با ی ولعی خورد بعدش بلند شد باز با همون دهنی ک منی توش بود ازم لب گرفت تا حالا منی خودمو نخورده بودم ولی طعم دهنش ک شیرین بود انگار ک شیرین بوده.همینطور توی بغل هم لب میگرفتیم ی 15 دقیقه ک گذشت دوباره کیرم سیخ شد مجبور شدم دوباره برم روی کار و تلمه میزدم آبمو هی میخورد.تا صبح ساعت 6 بیدار بودیم و داشتیم باهم توی تخت فیلم سوپر نگاه میکردیم و هر نیم ساعت میگرفتم میکردمش تا صبح دیگه کیرم از درد داشت کنده میشد ولی خدایی خیلی حال داد بهم و بهش.بهش گفتم نازی قول میدی ک تا آخر عمر هر اتفاقی ک بیفته تو مال من باشی؟گفت معلومه ولی باید راز دار باشیم.بهم قول دادیم.تا هفته ی بعدش ک احمد شوهرش میخاست بیاد من هر کاری ک توی این فیلمای سوپر انجام میدادنو روش پیاده کردم و کاری نیست ک روش انجام نداده باشم از این ماجرا 10-11ماه میگذره و من بیشتر اوقات دارم باهاش حال میکنم ناگفته نماند ک اون بیشتر از من و کامل تر از من حال میکنه.
امیدوارم ک از خاطرم خوشتون اومده باشه.
امتیاز یادتون نره بدید.
نطریادتون نره.
فقط خاهشاااااا خاهشااااا فحش ندید اگه محارم رو دوست ندارید خب مجبور نیستید بخونید و بعدشم ب زور نظر مسخره بدید.نظره الکی بدید ینی من فوضولم.

ادامه...

نوشته: امیر


👍 16
👎 3
123315 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

430938
2014-08-12 08:28:41 +0430 +0430
NA

با این که مخالف سکس با محارمم ولی داستانت خوب بود
ما هنوز نفهمیدیم واقعا سایز کیر رو رضایت زن تاثیر داره یا نه. اونجوری که تو میگی خواهر با شوهرش سر این مساله به اختلاف برخورده آدم دودل میشه هرچند اگه شوهر خواهرت دودول داشته تا حدودی میشه به خواهرت حق داد
اما از طرفی هم خب خیار و موز و دیلدو و انواع کیرمصنوعی رو برای همینجور موارد گذاشتن! lol

1 ❤️

430939
2014-08-12 09:10:35 +0430 +0430
NA

محارم مینویسه بعد میگه فحش ندین
آخه یکاری از آدم میخایی که انجامش غیر ممکنه
باشه ، خیلی سخته ولی من فحش نمیدم.
کاشکی میزاشتی فحش بدم چون میخواستم بگم کونی مادر به خطا، آبجی حراج، اوووووم mail1 دیگه چی؟ آها پدر لاشی، به خودتم میگفتم چاقال کس ندیده. ولی حیف که نزاشتی فحش بدم.

1 ❤️

430940
2014-08-12 10:11:03 +0430 +0430
NA

ریدی با این نوشتنت این همه نوشتی اونم سکس با محارم کس شر give_rose

1 ❤️

430941
2014-08-12 11:23:22 +0430 +0430
NA

چقدر حرومزاده زیاد شده :|
ننویس بیشرف :|
ننویس بی ناموس :|
محارم ننویسین عوضیا :|

1 ❤️

430942
2014-08-12 12:48:01 +0430 +0430
NA

اینجاست که فحش لازم میشه.کیر اندرون مقعدت

1 ❤️

430943
2014-08-12 13:07:03 +0430 +0430
NA

چقدر زر زدی خانه خراب
همون اول میگفتی خواهرم جنده ست والسلام

1 ❤️

430944
2014-08-12 21:53:25 +0430 +0430
NA

مرسى قشنگ بود.

1 ❤️

430945
2014-08-12 22:27:46 +0430 +0430
NA

همون جق زدن شرف داشت به سکس با محارم عوضی از این به بعدم برو جقتو بزن نه با محارم سکس کن نه داستان بنویس

1 ❤️

430948
2014-09-06 09:09:28 +0430 +0430
NA

خااااااااااااااااااااااک عالم بر سرت خاااااااااک توسرکنم

1 ❤️

430949
2014-10-06 04:50:56 +0330 +0330
NA

همچی گفتی 1 انگار دسته بیل لا پاته
من 18 سالمه 17 لا پامه میگم کمه اونوخت تو … dash1

1 ❤️

430950
2014-10-16 08:01:28 +0330 +0330
NA

bache jaghi kos nagooo.

1 ❤️

541959
2016-05-21 22:48:27 +0430 +0430

بر خلاف نظر بقیه
عالی بود
عقاید هر کس به خودش مربوطه - من خودم مخالف محارمم ولی به نظر من داستانش خوب بود

0 ❤️

899493
2022-10-19 08:49:49 +0330 +0330

تو علاوه اینکه جقل بچه جقی هستی هپروتی هم تشریف داری.اینا بکنار داستانت دروغه حرفی نیست اکثر داستانا دروغه ای کیرم تو مامان و خواهرت که باعث جقی شدن تو شدن بچه کونی لااقل درست و کم غلط می نوشتی

1 ❤️